درایو تست Wilvo S40 از سال 2007 سدان
"حداقل" ولوو
S40 به عنوان شخصیت پردازی سبک سوئدیمن فکر نمی کنم که Volvo S40 جدید در شبکه IKEA فروخته شود ، اما شاید او در آنجا باشد. به عنوان مثال ، که برای تعریف مینیمالیسم سوئد کاملاً مناسب است ، مانند سایر کالاهای ارائه شده در این فروشگاه ها. طرفداران زیادی از سبک اسکاندیناوی در جهان وجود دارند و شکی نیست که این تازگی تقاضا را پیدا می کند. علاوه بر این ، آن را در درجه اول دقیقاً بر روی صادرات قرار می دهد. در خود سوئد ، مصرف کنندگان در انبوه خود اتومبیل های بیشتری را ترجیح می دهند - تعداد کمی از افراد وجود دارد ، اما جاده های زیادی وجود دارد ، و به طور کلی - فضای زندگی زیادی. با این حال ، فشرده سازی شامل یک قیمت متوسط \u200b\u200bتر است ، بنابراین در چشم انداز روسی از مدل نیز شکی نیست. این فقط برای ارزیابی محصول باقی مانده است.
کم و بیش
برای شروع ، سوئدی ها برخلاف سنت غالب عمل می کردند و دیگر یک ماشین جدید را ساختند ، اما کوتاه تر از پیشینیان خود ، 48 میلی متر. اما در همان زمان ، کابین بسیار آزادتر شد. چطور ممکنه؟ بسیار ساده: این ماشین با عرض 54 میلی متر شنیده می شد و 44 میلی متر رشد می کرد. سطح راحتی ، به ویژه و با افزایش پایه چرخ تا 78 میلی متر افزایش یافته است.
با این حال ، قبل از قرار گرفتن در کابین ، به ماشین بیرون نگاهی بیندازید. و ما اعتراف می کنیم که S40 یک نسخه کاهش یافته از مدل S60 است. مهم نیست که نمایندگان شرکت در آنجا می گویند. به همان روشی که S60 S80 در مینیاتور است. از این گذشته ، ظرافت ها مانند یک خم زیبا از سقف و شیب قفسه های عقب A LA Coutes قادر به ارزیابی دور از هر مصرف کننده هستند. نکته اصلی برای او زیبا بودن است. و به محض این که هست ، پس هیچ چیز شرم آور در شباهت خارجی مدل ها وجود ندارد. در مقابل ، ما می توانیم کاملاً در مورد نوعی هویت شرکت صحبت کنیم. در نهایت ، فقط برای این چراغ های ذوزنقه ای ، بینی بیرون زده و طرف های گرد ، بسیاری عاشق ولوو شدند.
با این حال ، در مورد S40 ، بدون جزئیات جدید و جدید وجود نداشت. به عنوان مثال ، بدون تکرار سیگنال های چرخش در آینه ها (با دست سبک ، مرسدس فقط روی مدل های جدید نصب نمی شود). من با باله سقف در پشت بام تقصیر پیدا نمی کنم ، که به طرز مشکوکی یادآور آنتن BMW است. نکته اصلی این است که وام ها موفق هستند ، به خصوص در S40 دو بار وجود دارد و انتظار می رود. به طور کلی ، این یک ماشین واقعاً سوئدی تحت یک برند نسبتاً معتبر ولوو است. جذاب و طبق فلسفه جدید این شرکت ، ورزش. آخرین جنبه به ویژه ، به ویژه ، به ویژه ، نسخه های یک اتومبیل با ظرفیت 170 و 220 نیرو که برای آزمایش پیشنهاد شده اند ، مورد تأکید قرار گرفت. به هر حال ، S40 شارژ شده ، که طبق سنت ، تعیین T5 را دارد ، از نظر ظاهری با معمول تفاوت ندارد: دو لوله درخشان از سیستم اگزوز و دیسک های 17 اینچی به جای استاندارد 16 اینچی. برای هزینه اضافی ، می توانید یک تغییر یک ظاهر طراحی شده ورزشی را سفارش دهید ، که در پوشش های آیرودینامیکی در آستانه ها ، اسپویلرها در سپر جلو و عقب و روی درب صندوق عقب متفاوت خواهد بود و یک ترخیص 20 میلی متر کاهش می یابد. به نظر می رسد بسیار پرخاشگر است ، اما در محتوا هیچ تفاوتی با استاندارد ندارد. اما اگر نمای بیرونی خودرو به ما اجازه می دهد تا در مورد سنت طراحی صحبت کنیم ، البته فضای داخلی یک مکاشفه است.
در دکوراسیون سالن بود که همان مینیمالیسم سوئد کاملاً آشکار شد. طراحان یک کنفرانس مطبوعاتی را پذیرفتند که آنها در آثار استادان معروف اسکاندیناوی ، به عنوان مثال ، در سادگی و در عین حال پختگی مبلمان از آلوار آلتو الهام بخش بودند. و صندلی ها توسط آرن ژاکوبسون معروف ایجاد شده است که به لطف ظرافت فوق العاده آنها ، امکان گسترش شدید فضای داخلی را فراهم می آورد. در عین حال ، نشستن در آنها بسیار راحت است و وسیع ترین دامنه تنظیمات برقی به شما امکان می دهد با حداکثر راحتی تسویه حساب کنید. علاوه بر این ، ستون فرمان حرکت می کند ، که این امر همچنین بر روی ارگونومی صندلی راننده نیز تأثیر می گذارد.
با این وجود ، تاج خلقت در کابین کنسول مرکزی است. دنیای ماشین هنوز چنین تصمیمی را نمی دانست. کنسول یک نوار نسبتاً نازک است که در قسمت فوقانی به یک اژدر وصل شده و یک تونل به آرامی در یک راننده و مسافر تقسیم می شود. بسیار اصلی به نظر می رسد و از همه مهمتر ، نه به ضرر عملکرد. در مقابل ، یک محفظه دیگر برای ذخیره هر چیز کوچک در پشت کنسول وجود داشت. صادقانه بگویم ، مدت طولانی است که من چنین تصمیمات انقلابی و موفق را ندیده ام. به طور کلی ، برای کنسول به تنهایی ، کار طراحی سزاوار بالاترین امتیاز است.
در خود کنسول مرکزی - بسیاری از دکمه ها و چهار اهرم دور. نمادهای روشن و شفاف به درک هدف آنها کمک می کنند ، و لبه های کوچک به شما امکان نمی دهند هنگام فشار دادن دکمه ها را اشتباه بگیرید. دو اهرم فوقانی توسط یک سیستم صوتی کنترل می شوند ، قسمتهای پایین - نصب آب و هوایی که به راننده و مسافر اجازه می دهد دمای متفاوتی را انتخاب کنند. سیستم صوتی خود ، که به هر حال ، با کمک دکمه های روی فرمان قابل کنترل است ، بسیار عالی به نظر می رسد ، که به لطف ویژه ای از متخصصان آلپین و هارمن باید گفته شود. درست است ، ما در مورد مجموعه Dolby Surround Pro Logic II با هزینه اضافی صحبت می کنیم. در همان پانل چهار دکمه کنترل اضافی برای رایانه تخته وجود دارد که به راننده این فرصت را می دهد تا پارامترهای خودرو را برای خودش تنظیم کند. به عنوان مثال ، انتخاب کنید که آیا در ابتدا درها را ببندید یا چراغ نزدیک چراغهای جلو را برای مدت معینی در تاریکی روشن کنید تا مسیر خانه را روشن کنید.
کمی زیر کنسول - دسته گیربکس ، فندک سیگار و دکمه قطع سیستم تثبیت DSTC مارک. قابل توجه است: هیچ چیز دیگری وجود ندارد. فقط دو نگهدارنده فنجان وجود دارد که ظاهراً با هزینه اضافی ، می توانید این لوازم جانبی را برای سیگاری نصب کنید.
تنها چیزی که در فضای داخلی ، که البته با طعم و مزه به نظر می رسید تا حدودی بی دست و پا به نظر می رسید ، محل قفل احتراق است. به دلایلی ، در مکان معمول نیست ، بلکه در مجاورت پانل ابزار است. خوب ، شما هیچ لذت خاصی در خود سپر پیدا نخواهید کرد. و با این حال ، به طور کلی ، سالن تأثیر بسیار خوبی می کند. مزایای غیرقابل انکار آن همچنین باید فضایی را برای پاهای مسافران عقب و امکان تاشو صندلی های عقب به طور کامل و مکرر داشته باشد. با کمک یک عملیات ساده ، می توانید حجم محفظه چمدان را افزایش دهید ، که در حال حاضر کوچک نیست - 404 لیتر. مرتبط به عنوان یک دهانه باریک که از طریق آن باید چمدان خوانده شود.
و T5 جانور است ...
پنج سیلندر ، توربوشارژ کم فشار ، 220 لیتر. با. و گیربکس مکانیکی شش عیار قول سفر سرگرم کننده را داد. علاوه بر این ، جاده های موجود در محل تست برای من بسیار شناخته شده است و از این طریق ، به سرعت راه اندازی یک صندلی و فرمان ، من پارکینگ را ترک می کنم. و بعد من یک وزوز ناخوشایند می شنوم - اوه ، بله ، من فراموش کردم که ببندم! این کار باید بلافاصله انجام شود ، در غیر این صورت خیلی زود وزوز به یک جیغ وحشتناک می رود. و - درست است ، امنیت مهمتر از همه است.
اولین شتاب باعث شادی شد - در شماره های اعلام شده توسط سازنده 0-100 کیلومتر در ساعت در 6.8 ثانیه ، شما بی قید و شرط اعتقاد دارید. یکی عجیب به نظر می رسید - چرا یک لغزش واضح در ابتدا روی فرمان احساس نمی کرد؟ اما با تلاش ملموس روی فرمان و بازخورد ، باید عالی باشد. خوب ، اوه ، خوب ، من آن را کمی بعد ، روی مار ، بررسی می کنم. اکنون در زیر چرخ ها - Autoretic ، و من وقت نداشتم که به دنده سوم برسم ، زیرا Arrow Speedometer قبلاً از علامت 100 کیلومتر در ساعت فراتر رفته است. علی رغم اینکه من با دقت با کلاچ کار کردم ، هنگام تعویض ایست بازرسی تا حدودی شگفت زده شد. خیلی زود ، فهمیدم که موضوع در دوره کوتاه پدال است که در آن لحظه گرفتن کلاچ بسیار دشوار است - به شدت و در همان ابتدا. با این حال ، شما می توانید به آن عادت کنید ، و بعد از چند ده کیلومتر هنوز هم موفق شدم از شوک های غیر ضروری خودداری کنم. اما آنچه واقعاً خوشایند بود حرکت کوتاه و واضح اهرم گیربکس بود - اشتباه در انتخاب انتقال مناسب تقریبا غیرممکن است.
در بزرگراه S40 ، من از سکوت مطلق در کابین خوشحال شدم - 40 یا 140 در سرعت سنج ، در داخل آنقدر ساکت که حتی اضافه کردن حجم سیستم صوتی به هیچ چیز. صدای موتور فقط پس از آنکه فلش Tachometer در حدود 4000 دور در دقیقه حرکت می کند ، وارد سالن می شود. در انصاف ، من می گویم که مهندسان T5 می توانند بیشتر روی ملودی واحد قدرت کار کنند - ناسازگاری خاصی از خلق و خوی و همراهی صدای آن احساس می شود.
احتمالاً به همین دلیل ، من حتی متوجه نشدم که چقدر به راحتی 200 کیلومتر در ساعت به ثمر رساندم و تقریباً خروجی درست از بزرگراه را از دست دادم. مجبور شدم ماشین را به شدت ناراحت کنم و با صدای جیغ لاستیک به نوبه خود متناسب باشم. اما یک فرصت عالی برای بررسی ترمزهایی که بهترین برداشت را به همراه داشت ، وجود داشت. پدال ، البته سخت ، می تواند به راحتی میزان فشار لازم را در یک وضعیت خاص تعیین کند و برای توقف کامل با سرعت 100 کیلومتر در ساعت ، طبق گفته سازنده ، فقط 38 متر لازم است. لباس های ورزشی واقعی مانند Porsche 911 می تواند از ویژگی های مشابهی برخوردار باشد. در تمام چرخ های S40 ، ترمزهای تهویه دیسک وجود دارد ، سیستم های توزیع الکترونیکی EBD وجود دارد و به کمک ترمز اضطراری کمک می کند.
سرانجام ، من به مسیری می روم که از طریق آزمایش قبلی آشنا است و به روستای کوه Ronda منتهی می شود. ماشین های کمی وجود دارد ، بنابراین در هر منطقه مستقیم می توانید موتور را ارتقا دهید. در اینجا نوبت جلوتر است - ترمز ، چرخاندن فرمان ، دوباره گاز. Volvo S40 به طور ضمنی از تیم ها پیروی می کند ، اما هنوز هم بازخورد کافی در فرمان وجود ندارد ، با تمام شدت تنظیمات فرمان. با این خلق و خوی ، من می خواهم بهتر تصور کنم که چه اتفاقی بین چرخ ها و جاده می افتد. عملاً هیچ رول بدن وجود ندارد ، و در این صورت سیستم تثبیت آماده کمک است - به طور نامحسوس عمل می کند و به طور کلی نباید در راننده دخالت کند. بنابراین ، در یکی از نوبت ها ، ظاهراً یک مسیر گل ناخوشایند از کامیون قبلاً سفر شده باقی مانده است. جسد شروع به تخریب کرد و DSTC همزمان با من به اجرا در آمد ، خیلی صحیح چرخ مناسب را ارسال کرد و ماشین را به نوبه خود قرار داد.
اما - این بد شانس است: در خروج از نوبت من در برابر دم یک ترافیک بزرگ و باریک فعلی که توسط برخی از کامیون ها جمع آوری شده است ، استراحت می کنم. خوب ، شما می توانید کمی نفس بکشید و استراحت کنید. به عنوان مثال ، به بار عالی واحد برق توجه کنید: در دومین یا حتی در انتقال سوم ، موتور ، بدون نشان دادن علائم آشکار نارضایتی ، با اطمینان از ماشین حتی از 500 دور در دقیقه پراکنده شد. دهها کیلومتری ترافیک به ما این امکان را داد که نتیجه بگیریم که با وجود تمایل ورزشی T5 ، با آرامش با آرامش به این ماشین کاملاً امکان پذیر است و از تأمل مناظر اطراف آن لذت می بریم. به نظر من ، ولوو S40 T5 برای سوار شدن روزمره در یک شهر بزرگ و برای بخشی از آدرنالین مناسب است ، اگر در بدن کافی نباشد. در همین حال ، من و همکار من با خیال راحت به محل ناهار رسیدیم که پس از آن توسط S40 با یک واحد قدرت قدرتمند کمتر با حجم 2.4 لیتر انتظار می رفتیم.
خودکار یک متفکر است
ما کلیدها را می گیریم ، به سالن صعود می کنیم و بلافاصله متوجه تفاوت می شویم: به جای پوست - پارچه ای که با این وجود صندلی را راحت تر نمی کند. کنسول مرکزی مانند T5 در زیر یک درخت و نه آلومینیوم خرد می شود. به جای مکانیک 6 سرعته که دوست دارید ، اهرم یک گیربکس 5 سرعته اتوماتیک واقع شده است.
صادقانه بگویم ، من پشیمان شدم که با قدرتمندترین نسخه ماشین شروع کردم - پس از خصوصیات پویا آن ، خلق و خوی یک S40 معمولی تحت تأثیر قرار نگرفت. با این حال ، این واحد قدرت همچنین دارای کشش قابل حسادت است. رول های بدن در خم ها کمی بیشتر قابل توجه هستند و واکنش های چرخش های استامپ ها کمی تار می شوند. اما این به دلیل دیسک های 16 اینچی با لاستیک از مشخصات بالاتر از T5 است. در غیر این صورت ، همه چیز در سطح است. به جز یک پاسگاه خودکار ...
تمام مارهای کوهستانی ، یک منطقه نسبتاً یکنواخت ، که پشت آن افزایش طولانی مدت است. سرعت- حدود 90 کیلومتر در ساعت. در حال افزایش ، ماشین به آرامی کند می شود. من پدال گاز را کمی فشار می دهم - بدون تأثیر. حتی قوی تر - دوباره بدون فایده. و تنها هنگامی که پدال به ظرفیت فشرده می شود ، الکترونیک تصمیم گرفت به دنده کم تغییر کند. جلو یک نوبت است. من گاز را رها می کنم ، فرمان را می چرخانم و دوباره پدال را فشار می دهم. دستگاه تخلیه گاز از یک قدم بالاتر عبور کرد و هنگامی که روی آن فشار آورد ، وی با وجود این واقعیت که فلش Tachometer در منطقه 2500 دور در دقیقه بود ، باقی ماند و پدال بیش از نیمی فشرده شد. قبل از چرخش بعدی من به شدت ترمز می کنم ، دوباره به نوبت وارد می شوم - گاز به زمین. اما فقط در وسط مانور ، پس از مکث دردناک ، مسلسل فکر می کرد به مرحله زیر برود. قطعاً الگوریتم کار نامناسب برای یک ماشین اروپایی.
اگر به گفته نمایندگان شرکت ، رقبای اصلی ولوو مرسدس ، BMW و آئودی باشد ، پس باید یک انتقال خودکار مناسب انجام شود. در عین حال ، به ویژه قابل توجه است که فقط چند روز قبل از خمیر فرصتی برای سفر به S80 AWD ، مجهز به گیربکس اتوماتیک کاملاً مناسب داشتم. علاوه بر این ، گیربکس اتوماتیک S40 رژیم ورزشی ندارد ، فقط زمستان وجود دارد ، و احتمال انتقال دستی چرخ دنده ها فقط تا حدی وضعیت را اصلاح می کند ، زیرا یک نوع دوم یا حتی دو ، اهرم و تغییر انتقال. با این حال ، شاید که چنین تنظیماتی برای یک راننده مالیخولیایی مناسب باشد ، که یک شتاب سریع است. اما به طور کلی - این خنده دار است! - از نظر خصوصیات پویا آنها ، S40 2.4 حتی بد نیست. او همان مکانیک 6 سرعته خواهد بود ... متأسفانه ، این غیرممکن است ، زیرا موتور فقط با یک پاسگاه 5 سرعته مکانیکی قابل جمع شدن است ، که در این مورد قابل آزمایش نیست.
ولوو با جاه طلبی
هر مارک در رقبای اصلی هر چه باشد و قیمت S40 2.4 با 23 هزار یورو آغاز می شود. T5 حدود 30 هزار هزینه خواهد داشت ، که به نظر من ، بسیار کمتر از آن است که رقبا از مدل های مشابه درخواست کنند. بنابراین ، من با این وجود به لیست رقبای مدل هایی که به قیمت S40 نزدیکتر هستند (و نه تنها در قیمت) ، به عنوان مثال ، Opel Vectra ، Saab 9-3 Sportsedan ، Alfa Romeo 156 ، Nissan Primera و Toyota Avensis نسبت می دهم. و در میان این مدل ها ، ولوو جدید ، می گویم ، خیلی راحت نیست. درست است ، دارایی آن دارای تجهیزات اساسی غنی است که شامل تهویه مطبوع ، درایوهای برقی عینک و آینه ها و موارد دیگر است.
در همین حال ، آمار فروش برنامه ریزی شده برای سال 2004 غیر واقعی به نظر نمی رسد. حجم تولید 70 هزار اتومبیل در سال خواهد بود که 20 هزار نفر از آنها به مشتریان آمریکایی ارائه می شود. این به دنبال سوئد (5000) ، آلمان (4000) ، انگلیس (4000) و اسپانیا (3000) است. اگر در مورد مطالعات بازاریابی خود شرکت صحبت کنیم ، شایان ذکر است که ولوو متوجه تمایل به جوان سازی صاحبان شد. بنابراین ، میانگین سنی مصرف کنندگان آینده 30-40 سال خواهد بود که بیشتر آنها مردان.
اولین حضور در اروپا و ایالات متحده برای مارس سال آینده برگزار می شود و در روسیه این خودرو به احتمال زیاد در ماه آوریل ظاهر می شود. سپس قیمت دقیق جدید در بازار ما تعیین می شود.
آندری اوسیفوف