درایو تست Opel GT از سال 2007 کابریولت
سریع اما متفاوت
این اتومبیل های SUV Antara 3.2 و GT Roadster هیچ چیز کاملاً قاطعانه ای را با هم ترکیب نمی کنند ، به جز نام تجاری Opel. در ترکیب شرکت آلمانی ، آنها ممکن است در قسمت های مختلف بگویند. آنتارا عمدتاً برای یک خریدار اروپایی طراحی شده است و نسخه ای با موتور 3.2 لیتری برای بازار روسیه به طور انحصاری در کارخانه GM Auto در نزدیکی سن پترزبورگ تولید می شود. Opel GT ، برادر Pontiac Solstice و Twin Saturn Sky ، این خودرو به طور معمول در خارج از کشور است و به خواسته های جوانان آمریکایی زندانی می شود و به مناسبت به اروپا سقوط می کند. مسئله منابع GT به روسیه هنوز برطرف نشده است و پس از آزمایش شک و تردیدهای بازاریاب ، من برای من کاملاً روشن شدم.پایین با سقف!
در بوداپست بود ، جایی که یک Opel GT قرمز منتظر صبح آفتابی در درب جلو هتل بود. لعنت به یک ماشین زیبا ، از همان گونه ای که نفس گیر است! او آنقدر چمباتمه و گسترده است که قول می دهد با سرعت خوبی روی آسفالت کشیده شود. ANFA های درنده با مصرف هوای سلولی و مه بزرگ در تومور در سپر. آبشش ها در طرفین ؛ قوسهای مشخصه امنیت در پشت صندلی ها (با این حال ، بسیار کم و تزئینی برای اطمینان از امنیت واقعی هنگام واژگون شدن). خوراک بیانی با یک کلمه ، بسیار خوب و در یک نبرد تنظیم می شود. Solstice ، که من چند سال پیش در دیترویت از نزدیک با او ملاقات کردم ، بسیار عالی به نظر می رسد ، اما Opel GT/Saturn Sky شاید قوی تر باشد. آنها تا حدودی شبیه Speedster هستند ، که به گذشته فرو رفته است ، اما موتور جلو است و نه پشت صندلی ها. برو؟
هنوز نه: یک همکار تصمیم گرفت تا بالای پارچه را برداشته باشد ، آنها می گویند ، این یک گناه است که از این فرصت استفاده نکنید. آه ، سر ضعیف من با بقایای موهای کلاه بیس بال که ما گرفتیم! خوب ، ما صندوق عقب را با یک دکمه روی یک FOB کلید یا دیگری باز می کنیم ، که در محفظه دستکش پنهان است. و سپس همه چیز به صورت دستی است ، بدون درایو سروو: شما دسته را روی قاب شیشه جلو اتومبیل می چرخانید ، بیرون می روید و درب صندوق عقب را پرتاب می کنید ، سقف را قرار می دهید. در نتیجه ، 66 لیتر دقیقاً برای تهیه قهوه با دوربین باقی مانده است ، هیچ چیز دیگری مناسب نخواهد بود. همه؟ من می نشینم ، صندلی را با پشتیبانی جانبی عالی ، بسیار سخت ، اما خوب و خوب تنظیم می کنم. یک کیسه فرمان کوچک به قطر فقط می تواند به بالا/پایین منتقل شود ، اما این تنظیم برای گرفتن موقعیت مناسب کافی است.
بله ، در داخل نزدیک است: یک تونل عظیم مرکزی از یک طرف ، درب از طرف دیگر. خوب ، این یک کلاس درس است ، نه یک لیموزین. علاوه بر این ، کلاس ارزان قیمت با تعریف: فقط به دکوراسیون داخلی نگاه کنید ، به یک رنگ دو تنی خوشایند باشید ، اما قادر به ناراحت کردن با پلاستیک سخت و برخی از راه حل های ارگونومیک هستند. چیزهای کوچک ، به جز در یک تنه ریز ، قاطعانه در هیچ کجا که سوله ها را در آستانه قرار ندهید باریک و کم عمق است ، حتی یک بسته سیگار از آنها خارج می شود. به هر حال ، در مورد سیگار. البته ، من می فهمم که سیگار کشیدن مضر است و باید به آن رسیدگی کرد. اما این بدان معنی نیست که افراد سیگاری باید مسخره شوند. اما چگونه ، اگر نه تمسخر ، برای نامگذاری یک زیر آب و فندک سیگار در درب؟ اگر دست دارید ، نه یک شاخک ، استفاده از یک زیرزمین در حال حرکت غیرممکن است. اگرچه با یک درایو خوب ، راننده نباید به سیگار کشیدن برسد.
فقط در حد
من فکر کردم که ، یک بار در محوطه دیترویت به سمت Solstice می چرخم ، در همان زمان با Opel GT آشنا شدم. هیچ چیز شبیه این نیست! علیرغم سکوی یکپارچه چرخ عقب Carra و بسیاری از مکانیسم ها و جزئیات متداول ، که به ذکر فضای داخلی یکسان نیست ، اینها اتومبیل های مختلفی هستند. از آنجا که GT دارای یک موتور توربوشارژ 264 اسب بخار است و در 177 نیرو مانند یک پونتیاک جوی نیست. و آویزهای مجهز به کمک فنرهای بیلشتاین کمی متفاوت هستند ، به آنها اجازه دهید کوچکترین آسفالت ناهموار را با همان فوری به بدن منتقل کنند.
در حالی که ما ، زیر بی پروا هستیم ، اما برخی از ناراحتی های موتور از شهر در بزرگراه رفتند ، من موفق شدم دو چیز را درک کنم. اولا ، این که موتور انقلابهای کوچک را دوست ندارد ، یعنی چابکی خاصی را در پایین نشان نمی دهد. ثانیا ، که باد به سالن می وزد ، و شما باید با سرعت مناسب برای طوفان آماده شوید. اما مخاطبان محلی ما را از توجه Opel GT محروم نکردند و هنوز کنجکاوی وجود دارد.
در خارج از شهر ، در مسیرهای سیم پیچ خالی و بعداً در بزرگراه ، همه چیز کاملاً واضح شد. بله ، این خودرویی است که می تواند از رانندگی لذت ببرد ، اما عجیب است. اول از همه ، شما نه تنها باید روی کلاه بیس بال قرار دهید ، بلکه موتور را در گوش موتور نیز وارد کنید ، واقعاً خود را حتی در متوسط \u200b\u200bبلکه در سرعت های بالا در محدوده 3500 تا حداکثر قرار می دهد ( منطقه قرمز روی tachometer از 7000 دور در دقیقه در دقیقه آغاز می شود) ، و همچنین برای واقعی غرش می کند. اما در خم ها ، Rogster به طور عالی کنترل می شود ، و شما وزنه برداری کامل را روی محورها و وجود یک دیفرانسیل خود قفل در محور عقب کاملاً ارزیابی می کنید. و بعد از یک جفت سه چرخش سریع ، شما به تنظیمات شاسی و پیش بینی رفتار دستگاه ادای احترام می کنید.
در اینجا باید بگویم که سیستم تثبیت ، که از Supercar شورولت کوروت به GT مهاجرت کرده است ، آماده است تا به راننده آماده همه چیز اجازه دهد. من یک بار دکمه دلخواه را فشار دادم که آسفالت را با دود با سیستم ضد سیکوس جدا کردم. من بار دوم را فشار دادم تا از تخریب استرن برای تأمین گاز در خم شگفت زده نشوم ، زیرا حالت رقابتی درگیر بود. خوب ، مطبوعات سوم راننده را با این همه گله و بدون کمک الکترونیک تنها می گذارد. به نظر من ، تصمیم درست در ازای راحتی یک درایو نامحدود است.
حرکت در امتداد بزرگراه با حداکثر سرعت یک آهنگ جداگانه است. درست است ، این آهنگ همان چیزی نیست که در هر سطح حجم از بلندگوها می ریزد ، زیرا تقریباً نامفهوم است ، بلکه ترانه ای از باد رایگان است. چه گناهی برای پنهان کردن ، و در بزرگراه صاف مجارستان ، جایی که سرعت با علامت 140 کیلومتر در ساعت محدود می شود و به گفته آنها ، پلیس جاده شایع است ، ما وقتی دویست روی سرعت سنج بود ، چسبیدیم. البته سر هنوز قسمت پایین صورت را تخریب نمی کند ، شیشه جلو اتومبیل محافظت می کند ، اما در جلو و پشت آن می وزد! خوب ، بگذارید! باد در امتداد کابین قدم می زند ، موتور اکنون با هیجان در حال غرق شدن است ، ماشین در واقع روی بوم می خزید ، از بالای آن پخت می کند و شما عجله می کنید ، دیگر به جز جاده ، توجه نمی کنید. این احساسات کاملاً معمولی نیست ، اما تیز است.
به طور کلی ، آمریکایی هایی که مایل به خرید Saturn Sky هستند می توانند درک کنند. به ویژه ، با توجه به اینکه راگستر برای آنها حداکثر 30 هزار دلار هزینه دارد. حال اگر Opel GT به همان اندازه بازار ما هزینه کند ، شاید او فرصتی داشته باشد. اما وظایف واردات وجود دارد. و هزاران ماشین چهل و دوتایی با سقف نرم ، علاوه بر این ، از شیک در کابین و راحتی محروم می شوند ، می ترسم که تقاضا نخواهیم داشت. نکته دیگر این است که پونتیاک اخیراً محفظه را نشان داده است ، و اگر GT دارای یک سطح سخت باشد و وجود داشته باشد ، چه فکر کنید.
با آنتارا استراحت کنید
انتقال از GT به آنتارا ، به نظر می رسید ما در دنیای دیگری دنج و ساکت هستیم که نیازی به تنش از طرف شخص ندارد. در کابین ، می توانید بدون بلند کردن صدای خود به هر سرعتی صحبت کنید ، یا از ملودی که از بلندگوهای سیستم صوتی استاندارد خیلی گران نیست ، لذت ببرید ، اما کاملاً با قاطعیت به نظر می رسد. این ماشین در یک شرکت خوب دارای رزمندگان دور است. علاوه بر این ، هنگامی که یک موتور 2.4 لیتری در زیر کاپوت نیست (قبلاً در مورد این اصلاح صحبت شده است) و 3.2 لیتری V6. من می گویم این موتور بهترین ویژگی های SUV را نشان می دهد.
اول از همه ، Antara 3.2 به طرز چشمگیری ترسناک تر است. نکته در اینجا نه تنها در پویایی شتاب (8.8 ثانیه تا صدها) است. قدرت و گشتاور 297 نانومتر ، که در 3200 دور در دقیقه موجود است ، یک اتوماتیک 5 سرعته را مجبور می کند تا قاطعانه عمل کند. اگر مکث هنگام تعویض ، به خصوص به پایین ، ملموس باشد ، آنها به هیچ وجه شما را آزار نمی دهند. به خصوص اگر نیازی به ماشین اسپرت با ماشین ندارید ، اما فقط به سرعت و با اطمینان در جایی که نیاز دارید حرکت کنید. من و همکار من ، به عنوان مثال ، تصمیم گرفتیم که به هیچ وجه خودمان را آزار ندهیم و از کنترل کروز کاملاً استفاده کردیم. این سیستم سرعت 150 160 کیلومتر در ساعت را در اروپا تعیین کرده است ، به عنوان یک قاعده ، بهانه و استراحت ، فقط نخوابید. در این حالت ، من در امتداد بزرگراه گسترده ای از پنجاه کیلومتر سوار شدم و دکمه های روی اهرم را دور می زنم و عملاً پدال ها را به راحتی لمس نمی کنم! و باید مصرف سوخت را ذکر کرد ، با این شیوه حرکت حداقل است.
پتانسیل واحد برق برای تسریع شدید و در صورت لزوم مانور کافی است. در عین حال ، جرثقیل های بدن تعلیق بسیار کمی برای رانندگی فعال پیکربندی شده است. به طور کلی ، به نظر من ، این موتور برای آنتارا مناسب تر از 2.4 لیتری است. اما ، شاید ، این بسیار خوب باشد ، این SUV را نیز با یک توربیدل قدرتمند مدرن قرار دهید.
در مورد سیستم درایو تمام چرخ TOD (گشتاور بر روی تقاضا) ، قبلاً در مورد آن گفته شده است ، و اگر با نصب موتور 3.2 لیتری چیزی تغییر کرده است ، توجه به آسفالت خشک دشوار بود.
اصلاً کاپتوا نیست
Auto Wizard قبلاً نوشت که ، اگرچه آنتارا مبتنی بر سکوی Captiva است ، اما اینها اتومبیل های مختلفی هستند. ماشین آلمانی (حتی اگر در همان کره و در روسیه انجام شود) به طور خلاصه تقریباً 6 سانتی متر است. اما مهمترین تفاوت ها البته طراحی داخلی است ، از این نظر دستگاه کاملاً متفاوت است.
Antara 3.2 فقط در سطح مناسب Cosmo ، Cosmo Premium و Cosmo Premium با علامت A +ارائه می شود. صادقانه بگویم ، من به یاد نمی آورم که کدام یک را در این تست انجام دادیم ، اما به نظر می رسد که تمام صندلی های لازم و چرمی را با الکتروژورها و یک نمایشگر رنگ در کنسول مرکزی و کروم داشته است. به طور کلی ، به طور کلی ، به استثنای ظروف برای چیزهای کوچک در سالن ، به نظر من ، کافی نیست. البته ، جیب های خیلی جادار در درگاه ، محفظه دستکش و طاقچه موجود در بازو ، که در حین حرکت خیلی راحت نیست. و در کنار دسته شیک ترمز دستی ، نمی توانید چیزی بگذارید. با این حال ، من استدلال نخواهم کرد اگر خواننده تصمیم بگیرد که این وانت است.
فضای کافی در پشت این سه وجود دارد. کف یکنواخت است ، هیچ تونل در وسط وجود ندارد ، پشت صندلی ها را می توان در امتداد زاویه تمایل تنظیم کرد ، البته در یک محدوده کوچک. به طور طبیعی ، صندلی ها هم به طور کامل و هم به صورت قطعات قرار می گیرند و حجم محفظه چمدان را از استاندارد 420 به 1420 لیتر افزایش می دهد. به هر حال ، من به شما یادآوری می کنم که برخلاف شورولت کاپتوا ، اوپل آنتارا فقط در یک نسخه 5 نفره ارائه می شود.
به تازگی ، آنتارا با قدرتمندترین موتور بنزینی که فقط تحت سن پترزبورگ ، در کارخانه GM Auto (زرادخانه) برای بازار روسیه جمع می شود. نسخه موتور 2.4 از کره صادر می شود. قیمت آنتارا 3.2 لیتری در محدوده 1،095،000 تا 1،205،000 روبل است.
اولگ اوسیپوف
بوداپست مسکو
عکس OPEL