درایو تست سیتروئن برلینگو از سال 2008 مینی بوس

با ورید تجاری

کدام یک از ما نیازی به خراش دادن پشت سر هنگام خرید لوازم خانگی ، وسایل آشپزخانه یا انواع چیزها برای ترمیم آپارتمان نداریم ، و سپس ، با دندانها و اثاثه یا لوازم داخلی پاره شده ، سعی کنید در ماشین مورد علاقه خود را به دست بیاورید. یا یک کامیون کامل برای حمل و نقل همان یخچال یا ماشین لباسشویی استخدام کنید. به نظر می رسد که شما می توانید بسیار منطقی تر زندگی کنید - در دنیایی که یک ون حامل کوچک با یک یا نیاز دیگر مطابقت دارد.
با این حال ، غالباً ون برای حمل و نقل مردم به سادگی نامناسب است. فراموش نکنید که عاشقان فعالیت های در فضای باز ، مسافرت طولانی و فقط ساکنان تابستانی غیرقابل توصیف ، که یک ماشین جهانی و در عین حال جادار رویای زندگی است. این زمانی است که نسخه مسافر خودرو به نجات می رسد ، که در آن سازندگان سعی کردند مزایای اصلاح بار را با راحتی یک ماشین معمولی تکمیل کنند. چقدر موفق - ما باید در آزمون بدانیم.
با حل همه جامعه وظایف ، سه گانه در نگاه اول کاملاً متفاوت به نظر می رسد. فورد آرسنال نه تنها تازگی بلکه اندازه های محکم تر نیز هست. از این رو نوعی مزیت در موتور ، که 1.8 لیتر حجم کار و 115 اسب تقریباً مطمئناً به بقیه می دهد. با این وجود ، برای این کلاس از اتومبیل ها ، پارامترهای موتور مهم نیستند ، بنابراین ، ما بدون تردید دوت فرانسوی را به شرکت پذیرفتیم ، البته با یک تسلیحات کششی متوسط \u200b\u200b- 1.4 لیتر و 75 لیتر. با. برای هر. زیرا در بقیه خصوصیات سیتروئن و رنو کاملاً با وظیفه جهانی بودن تا حد امکان سازگار هستند. قیمت هایی را که مبتدی نیز یک رهبر غیرقابل انکار است فراموش نکنید. به نظر می رسد که فقط یک آشنای دقیق همه را در مکان های خود قرار می دهد.
در عرض و ارتفاع
بعید است که چنین وسایل نقلیه فقط چشم را انتخاب کنند. یک خریدار بالقوه برای مدت طولانی برای مطالعه امکانات تحول سالن ، اندازه محفظه چمدان ، پیکربندی و ویژگی های عملکردی آن مطالعه خواهد کرد. و تنها در این صورت ، با تصمیم گیری در مورد گزینه های پیکربندی ، او را به سمت خود سوق می دهد تا مانند یک وسیله نقلیه غیرمعمول احساس کند. بنابراین ما انجام خواهیم داد.
با وجود تفاوت اندک در اندازه و اجرای داخلی ، کل تثلیث در ایدئولوژی مسافری و تجاری خود کاملاً متفق القول است. بنابراین ، با ورود به نقش یک خریدار بالقوه ، باید بلافاصله با یک سقف غیرمعمول بلند سازگار شوید و بر این اساس ، فضای عظیمی از فضای بالای سر خود را انجام دهید. از این گذشته ، صدای کاربردی دائماً می پرسد که با نوعی هوا چه کاری انجام دهید - حمل آن با شما بسیار سودآور است. لازم است به این واقعیت عادت کنیم که در زیر درب عقب (پنجم یا چهارم) در جدول پیک نیک ، یک شرکت کوچک به راحتی واقع شود ، و محفظه چمدان نه تنها در اندازه ، اشکال مستطیل شکل ، بلکه همچنین شگفت زده می شود. در هنگام حمل و نقل بار ، یک تشک پلاستیکی ، ضروری را پخش کنید. هر چیز دیگری جزئیات است ، اما اغلب آنها هستند که همدلی یا ضد پیگیری را تعیین می کنند.
FORD TURNEO CONNECT. احساس می شود که تازه وارد برای ارزیابی مصرف کننده بسیار جدی آماده شده است و سعی در پیشرفت پیشرفته ترین راه حل های فنی دارد.
در صندلی عقب ، در اینجا ، بدون شک ، راحت است ، حتی یک منبع جامد نیز دارای یک منبع جامد است ، خوب ، و فقط یک اقیانوس هوا در بالای سر شما وجود دارد. صندوق عقب با دیوارهای یکنواخت و یکنواخت ، که به نصف تقسیم شده است ، خوب است. درست است ، جنگ با او در صورت از بین بردن خیلی راحت نیست - این بخش حجیم است. اما هنوز هم می توانید پشت صندلی عقب جداگانه (60/40) را به طور جداگانه یا با یک بالش بچسبانید ، و سپس اتصال فوراً به کامیون تبدیل می شود. سپس ناگهان معلوم می شود که صندلی ها به راحتی از بین می روند - ارزش آن را دارد که روی اهرم کلیک کنید و ... متوقف شوید! در اینجا اولین مشکل است. از طریق تنها درب کشویی از طرف ، بیرون کشیدن آنها بسیار ناخوشایند است و از همه مهمتر ، آنها را به جای خود قرار دهید. به خصوص دو برابر - سنگین ، همه نمی توانند. با فکر کردن در مورد پیکربندی با درب عقب چپ (هزینه آن حدود 400 یورو خواهد بود) ، ما برای ارزیابی نهایی سه دهقان متراکم را در صندلی عقب راه اندازی می کنیم. نظر آنها ، ترجمه شده به زبان چاپی ، همچنین عدم وجود ساختار یک طرفه را تأیید کرد. در طول راه ، شناسایی یک چیز دیگر: نشستن در سمت راست دستگیره داخلی را برای بستن درب کشویی (البته که توسط قفل نیز مسدود شده است) پیدا نمی کند - شکل و اندازه آن بسیار غیرقابل توصیف است.
سیترون-برلینگو. او تنها کسی است که در تست ما دو درب کشویی در طرفین ارائه می دهد. چنین نگرانی را نمی توان نادیده گرفت - سه مسافر دارای امتیاز در تعارف فرانسوی ها با کوچکترین جزئیات پراکنده می شوند. در غیر این صورت ، تخمین آنها شبیه به موارد قبلی است: همچنین در شانه ها کمی تنگ است ، اما در پاهای فضای آزاد حتی با حاشیه. تنه سیترونا تقریباً نسبت به فوردوفسکی پایین نیست ، فقط کمی کوتاه تر است ، اما با پرده نرم پوشانده شده است که اتصال آن در هنگام حمل و نقل محموله های بزرگ بسیار ساده تر است. اما صندلی عقب در اینجا سریع نیست. فقط امکانات تحول مشابه است - یک تقسیم به عقب یا کل صندلی. این فقط مواد اثاثه یا لوازم داخلی است که به نوعی حمل بار ندارند.
رنو-کانکا. در نگاه اول ، او مشکوک تر و حتی برادران ساده تر است. پس از یک فورد جادار و یک سیتروئن دنج ، که تحت پوشش اثاثه یا لوازم داخلی بدن قرار نگرفته است ، بالش غیر منطقی و پشتی قابل توجه است - آنها فقط برابر می شوند. به طور کلی ، صندلی عقب باعث ایجاد احساسات بحث برانگیز می شود. اگرچه تثلیث ما در اینجا بدون هیچ مشکلی حل و فصل شده است ، اما از نزدیک و بیشتر آسیب زا است. قفل کمربند ایمنی ، که به یک بالش غرق شده است ، ناگهان با چنان نیرویی که باید فوراً متخصصان را به زمین بیاندازید ، به درون کسی حفر می شود. به نظر می رسد که بهتر است مسافران را فقط در مسافت های کوتاه به کانگو منتقل کنید. تا حدودی در مورد این تقریباً جادارترین تنه - مزیت اصلی کانگا اشاره دارد.
تنها و در حال حرکت
FORD TURNEO CONNECT. درهای عظیم ، چاق ، گویا از داخل ، اثاثه یا لوازم داخلی داخلی ، پنجره های جانبی بزرگ ، آینه ها ، دوتایی که مانند کامیون ، یک ماشین کافی نیست ، ماشین کافی نیست. با توجه به اولین احساسات ، فورد نسبتاً مینی یا مینی بوس است. اما پس از آن با مقدار قابل توجهی از فلز و پلاستیک با ، به اصطلاح ، روزانه ، استفاده خصوصی چه باید کرد؟ بله ... بزرگ! در آن بلافاصله مردم را کاشت می کند یا کیلوگرم چهارصد بار را قرار می دهد - سپس برای حدس زدن در مورد عملکرد.
با این وجود ، همه چیز در محل راننده متفکر و راحت است. یک صندلی بزرگ با طیف گسترده ای از تنظیمات ، دید خوبی به دلیل کاشت زیاد راننده و آینه های بزرگ ، یک فرمان قابل تنظیم از دو جهت ، سه تهویه پیچش سنتی. در پیکربندی ما ، حتی یک بسته از راحتی تجهیزات اضافی نیز وجود دارد ، و در آن گرمایش برقی نه تنها آینه ها و نازل های واشر بلکه یک شیشه جلو است. به طور کلی ، برای راننده همه چیز تقریباً توسط بالاترین دسته و در عین حال بسیار عملکردی سازماندهی می شود. درست است ، در یک پیکربندی غنی ، سرایدار عقب به دلایلی کاملاً وجود ندارد ، اما اینها در حال حاضر ناسازگاری تجهیزات هستند.
اتصال نیز در یک شانه متعادل است. البته ، یک ماشین مسافری نیست ، آن را بازی می کند ، از یک ردیف در یک ردیف بازی می کند ، اما در درجه ای مناسب حرکات دستگاه ، قابلیت اطمینان در درجه اول احساس می شود. یک موتور کشش به اندازه کافی تند و در عین حال ، نسبت چرخ دنده با موفقیت با موفقیت ، به دستگاه شخصیتی نسبتاً شاد می بخشد ، که حتی افزایش بار را نیز خراب نمی کند.
آویزهای خوب متراکم و الاستیک ، آنها در بیشتر بی نظمی ها قابل اعتماد هستند و با شوک های تیز یا برعکس مخزن بیش از حد بدن فشار نمی آورند. و از همه مهمتر - یک منبع جامد از شدت انرژی در آنها احساس می شود ، زیرا حتی با بار 300-400 کیلوگرم ، شخصیت ماشین تقریباً تغییر نمی کند - مگر واد
به خصوص شما از کنترل پذیری خودداری نخواهید کرد. البته ، در تنظیمات آن هیچ پیشرفتی از برادران کوچکتر وجود ندارد ، اما به طور کلی همه چیز به کوچکترین جزئیات تأیید می شود. واکنش های دقیق و راحت ، محتوای اطلاعات عالی به شما امکان می دهد تا با اطمینان ماشین را کنترل کنید و از شگفتی ها نترسید. اما راحتی صوتی کامل نیست. در ابتدا ، فورد شکایات ایجاد نمی کند: یک موتور آرام و نه به هیچ وجه لاستیک های پر سر و صدا. اما روی یک روکش خشن ، بدن ناگهان شروع به طنین انداز می کند ، مانند یک عرشه یک ساز موسیقی ، و همه صداهای انگلی را در داخل خود جذب می کند. با سرعت 100-110 کیلومتر در ساعت ، صحبت با همسایه دشوار می شود.
سیترون-برلینگو. اندازه های مشابه سالن ، اما رنگ ها و سایه های دیگر ، کمی بیشتر از بازی تخیل و طراح در قالب انواع جیب ها و شبکه ها پیدا می کند. در عین حال ، مسافر احساس انبوه ذاتی در فورد را ندارد. در حقیقت ، این یک ماشین مسافربری آشنا است که نیازی به سازگاری ندارید: حتی یک حجم قابل توجهی از فضای آزاد باعث احساس خلاء استفاده نشده نمی شود. از این رو راحت و راحت می شود ، اگرچه صندلی ها در اینجا ساده تر هستند و دامنه تنظیمات آنها چندان گسترده نیست. و حتی اگر فرمان فقط از نظر ارتفاع تنظیم شود ، اما مانند مکانیسم سوئیچینگ ، یک گره پدال که با فلش های روشن ترکیبی از دستگاه ها بازی می کند ، راحت است.
در برابر انتظارات ، حتی یک موتور متوسط \u200b\u200bباعث رد نمی شود. البته تعداد انتقال کشش یافته انتقال و یک شتاب دهنده الکترونیکی کمی با او تداخل می کند ، با این وجود ، سیتروئن با اطمینان و با اطمینان به دستورات راننده واکنش نشان می دهد ، و فقط به شتاب طولانی مدت در چرخ دنده های پایین نیاز دارد و البته پس از 120 درجه حرارت را محصور نمی کند کیلومتر در ساعت اما ، برخلاف سلف خود ، با سر و صدا او خوب است. نه ، آنها البته حضور دارند: موتور با سرعت زیاد آواز می خواند ، گاهی اوقات لاستیک ها در حال وزوز هستند ، اما برلینگو برای مقایسه با ساز موسیقی آکوستیک التماس نمی کند.
یکی دیگر از ویژگی های سیتروئن تنظیمات عالی شاسی است. بدون هیچ گونه تخفیف در بدن غیرمعمول: این ماشین نه تنها در جاده بسیار قابل اعتماد است ، بلکه باعث همدردی های راننده می شود و اجازه می دهد تا در خم های سریع لعنتی شود. بر خلاف یک فورد بی ادب ، فرانسوی بسیار حساس کوچکترین آرزوی راننده را کنترل می کند و به او اجازه می دهد تا به راحتی حتی دمپایی های جانبی را کنترل کند. همه اینها غیرمعمول است ، احتمالاً حتی لازم نیست ، حداقل چنین اتومبیل - اما وجود دارد و از این رو در روح او گرمتر است.
سزاوار ستایش و صافی است. البته تأثیر بار در اینجا قابل توجه تر است ، و امکانات آویزها محدود است ، اما در بیشتر مواقع آنها کاملاً با برآمدگی ها انجام می دهند و به راحتی با فوردوفسکی رقابت می کنند.
رنو-کانکا. پس از یک سیتروئن هوشمند ، کانگای داخلی اسپارتان گیج کننده است. فراوانی فلزات ناشناخته در اطراف ، سبک خشن و پلاستیک سخت ، برخی از صندلی های کوچک با بالش کوتاه. گویی برخی از تجهیزات به ون باری اضافه شده اند ، کمی جدا شده و مسافر خوانده می شوند. شاید این کار آگاهانه برای تأکید بر هدف واقعی کارگر سخت کوشی انجام شود ، اما ، توسط گللی ، چنین ارزان بودن به نفع آن نبود. برای خودم ، یک دوست عزیز ، من هنوز هم به طور خلاصه و ثروتمندتر می خواهم ، اگرچه با دستیابی به کانگا به عنوان یک وسیله نقلیه تجاری ، می توانید خوشحال شوید که از آنچه هست خوشحال هستید. در پایان ، فرمان و پدال های موجود در محل ، ترکیب دستگاه ها بسیار زیبا است ، حتی تهویه مطبوع نیز وجود دارد. و این واقعیت که همه چیز روستایی به نظر می رسد و هیچ یک از پنجره های عقب باز نیست - ما زنده خواهیم ماند.
انتقال رنو سادگی را به خصوصیات سورتمه منتقل می کند. به نظر می رسد که در تضاد خود با سیتروئن (اما چگونه دیگر؟) ، ماشین به یک موتور متوسط \u200b\u200b، گیربکس نزدیک به شماره دنده ها را ارائه می دهد ، به لطف آن یخ زده و پویاتر به نظر می رسد. تا حدودی ، این درست است ، اما شما باید اغلب تغییر دهید: چرخ دنده های کوتاه به سرعت موتور را باز می کنند. و با رسیدن به بالاترین مراحل ، خیلی سریع می فهمید که یک ون و بعد از 120 کیلومتر در ساعت وجود دارد
با این وجود ، مشکل اصلی کانگا آکوستیک است. این سالن خیلی سریع پر از کاکوفونی صدا است ، فقط بر خلاف فورد ، همچنین بارها و بارها تقویت می شود. بعد از 100 کیلومتر در ساعت رنو ، من حتی نمی خواهم با یک ساز موسیقی مقایسه کنم - چنان پرخاشگرانه فشار رامبل روی گوش ها. لاستیک هایی که بسیار با خشونت به کیفیت سطح جاده پاسخ می دهند ، در ارکستر حاکم هستند.
آویزهای کانگا کاملاً صریح و سخت و نوعی سازش نیست. این خودرو سالانه مشخصات جاده را تکرار می کند ، حتی بر روی بی نظمی های صاف پرتاب می شود و به سرعت با شتاب های عمودی تیز لاستیک می شود. برخورد با این کار به روش یک پدربزرگ قدیمی امکان پذیر است. به محض اینکه 200-300 کیلوگرم بالاست در صندوق عقب یا صندلی عقب ظاهر می شود ، این خودرو باعث ایجاد خلق و خوی پرش می شود. درست است ، مشکلات مربوط به کنترل بلافاصله بیان شده است ، در حال حاضر کامل نیست. واقعیت این است که یک ماشین خالی چرخش کافی را نشان می دهد ، و نمی خواهد به نوبه خود رانندگی کند. اما با یک بار جزئی ، او ناگهان شروع به انتقام گرفتن از دم خود می کند و به یک اسکید می افتد. به نظر می رسد که در دستیابی به جهانی بودن و ظرفیت حمل ، سازندگان با استحکام آویزها غافل می شوند و کنترل و صافی جامد را اهدا می کنند. البته بیشتر این ویژگی ها فقط با رانندگی شدید آشکار می شوند ، اما هر یک از ما می توانیم به اشتباه در یک وضعیت مشابه قرار بگیریم. تسریع برای او بسیار دشوار است. اما البته در شرایط شهری راحت تر است.
چه چیزی در پایان
کدام یک را از تثلیث ما ترجیح می دهیم؟ من فکر می کنم هیچ پاسخی واضح وجود نخواهد داشت - با وجود هدف مشترک ، همه اتومبیل ها متفاوت هستند.
Ford-Tourneo Connect خوب است: یک فضای داخلی متفکرانه ، به راحتی دگرگون شده ، یک موتور قدرتمند ، قابلیت های سورتمه ای قابل اعتماد. فقط به نظر می رسید که برای یک معامله گر خصوصی هم عالی و هم گران است و بنابراین جالب ترین آن به عنوان یک وسیله نقلیه جهانی برای یک شرکت محکم است. سپس قیمت اولیه 15000 یورو متوسط \u200b\u200bبه نظر می رسد ، اگرچه هنگام انتخاب گزینه های آن ، 1500-2000 یورو دیگر به راحتی اضافه می شود. و اگر چنین هزینه هایی برای شرکت شما مقرون به صرفه نباشد ، می توان روی رنو کانگا تمرکز کرد. به عنوان یک ماشین مسافری ، او ، MM ، برای شلوغی شهر در حالت شاتل حمل بار بسیار مناسب نیست.
اگر به طور جدی در مورد خودرویی فکر کرده اید که می تواند نه تنها مشکلات تجاری ، بلکه ممکن است مشکلات خانوادگی را نیز حل کند ، باید به سیتروئن برلینگو توجه کند. این بسیار با موفقیت راحتی ماشین معمول را با یک محفظه باربری بزرگ و متفکر ترکیب می کند.

فورد تورنئو اتصال
اولین بار در نمایشگاه موتور ژنو در سال 2003 به عموم مردم نشان داده شد. در اواخر پاییز ، فروش آن در روسیه آغاز شد.
این خودرو در نسخه های بار و مسافر با یک بنزین 1.8 لیتری ، 86 کیلو وات/115 لیتر ارائه می شود. با. و یک توربین 1.8 لیتر ، 66 کیلو وات/90 لیتر. با. موتورها نسخه های کوتاه و بلند از دستگاه وجود دارد.
قیمت شروع اتصال مسافر 15000 یورو است. در هنگام سفارش بسته های تجهیزات اضافی ، از جمله انواع درایوهای سروو ، شیشه جلو اتومبیل گرم شده ، بالش های برس هوا ، ABS و غیره ، 2000-3000 یورو افزایش می یابد.
سیترون برلینگو
وی اولین بازی خود را در سال 1996 انجام داد و از آن زمان ورا-هندی تحت علائم تجاری سیترون برلینگو و شریک پژو به مصرف کننده خدمت می کند. در پاییز سال 2002 ، این خودرو در معرض تمدید لوازم آرایشی قرار گرفت.
در بازار داخلی ، این مدل در نسخه های بار و مسافر با دو موتور بنزینی ارائه می شود: 1.4 لیتر ، 55 کیلو وات/75 لیتر. با.؛ 1.6 لیتر ، 80 کیلو وات/110 لیتر. با. و دیزل 1.9 لیتر ، 51 کیلو وات/69 لیتر. با. دومی فقط به یک کامیون مجهز است.
بسته به موتور و سطح پیکربندی ، نسخه مسافر از 12.550 تا 14،750 یورو هزینه دارد. لیست چشمگیر تجهیزات اضافی شامل ABS ، تهویه مطبوع و غیره است.
رنو کنگو
ارائه وی در دسامبر 1997 صورت گرفت و در سال 2001 حتی یک اصلاح تمام چرخ نیز ظاهر شد ، که هنوز با ما فروخته نمی شود.
در بازار داخلی ، در نسخه های باربری و مسافر تنها با یک موتور بنزینی 1.4 لیتر ، 55 کیلو وات/75 لیتر نشان داده شده است. با.
برای یک ماشین مسافر ، دو سطح اساسی پیکربندی و لیست سجده از تجهیزات اضافی ارائه شده است.
قیمت - از 11990 تا 12،490 یورو.

فورد تورنئو اتصال
اشکال ساده ، خطوط آرام. در چشم انداز شهر ، فورد شبیه به سنگ زنی نیست.
محفظه بار با قوس های چرخ باریک است ، اما ارزش آن را دارد که صندلی ها را از بین ببرید و بسیار زیاد می شود.
محفظه بار با قوس های چرخ باریک است ، اما ارزش آن را دارد که صندلی ها را از بین ببرید و بسیار زیاد می شود.
صندلی عقب برای سه مسافر طراحی شده است - در اینجا برای آنها مناسب است.

سیترون برلینگو
Citroen Berlingo در پیکربندی Multi -pace: آینه های خارجی با درج به رنگ بدنه ، پرده های چمدان و درب کشویی دوم در سمت چپ.
تنه سیترونا کمی کوتاه تر و U'Zhedovsky است ، اما دارایی وی دارای یک قفسه نرم و جیب های عملی در دیوارهای جانبی است.
داخلی زیبا ، سایه های بازیگوش از اثاثه یا لوازم داخلی ، کنترل های مناسب.
بالش و پشت صندلی عقب به نسبت 60/40 گذاشته شده است.

رنو کنگو
ظاهر رنو کانگا شاید غیرمعمول ترین باشد: یک ون بلند و بازیگوش با ترخیص کالا از گمرک جاده ای بزرگ ، روی چرخ های نازک قرار دارد.
اما ابعاد محفظه چمدان چشمگیر است - بزرگترین باز و عرض.
در نگاه اول ، هر آنچه که لازم است در مکان های آنها است. اما طراحی ، بافت و سبک برای یک آماتور است.
صندلی عقب ساده است و فقط در کل آن گذاشته شده است.

خلاصه
فورد تورنئو اتصال
یک تنه بزرگ ، امکانات گسترده ای از تحول سالن ، یک محل کار مناسب ، سورتمه های متعادل.
یک دسته ناراحت کننده برای بستن درب کناری کشویی از داخل ، هیچ برف پاک کن عقب در یکی از نسخه های اشباع مسافر وجود ندارد.
سیترون برلینگو
یک فضای داخلی متفکرانه و راحت ، صافی خوب و کاربری ، راحتی آکوستیک بالا.
نسبت دنده کشش یافته انتقال ، طراحی ناموفق از حفاظت از موتور.
رنو کنگو
یک محفظه بزرگ و راحت محموله ، سازگاری با شرایط روسیه.
راحتی صوتی ضعیف ، صافی کم ، ترمزهای متوسط.
   
 

 

سرگئی Voskresensky. عکس: جورج صدکوف

منبع: مجله "رانندگی"

ویدیوی درایو تست سیتروئن برلینگو از سال 2008

ویدیوی تست سیتروئن برلینگو کراش از سال 2008

آزمون سیتروئن برلینگو کراش از سال 2008

آزمون کراسه: اطلاعات دقیق
27%
راننده و مسافران
10%
عابر پیاده
39%
کودکان و نوجوانان