درایو تست شورولت کروز HB5 از سال 2011 هاچ بک
پنج روز قبل از سال جدید
در حین عکسبرداری در کلوپ پرواز Airborne Dosaaf که توسط همه بادها منفجر شده بود ، ما مانند کاشفان قطبی در جشنواره روزهای کاری که در اقیانوس تعطیلات در حال حرکت است ، احساس کردیم.روز اول: شرکت
تصور کنید که از حضور در حزب شرکت های وزارت فدرال افتخار می کنید. بد نیست! خوب است که چنین رویدادی را در یک ماشین محکم بیرون بیاورید. چه کسی جدی ترین شرکت ما است؟ البته ، فولکس واگن جتا! اگر هاچ بک چوگان و گلف با طراحی والتر و قوی ، به نظر می رسد سلیقه من ، کسل کننده است ، پس جت چنین جدی است. سدان سفید VW به تازگی در حیاط من مستقر شده است و برای مدت طولانی فکر می کردم Passat B7 است. اما معلوم شد Jetta. دوست دختر من VW را برای آئودی گرفت. و این رنگ شکلات آخرین جنجال فصل است!
قسمت پشتی جادار است ، فقط Renault Fluence در عرضه فضای Jetta در بین شرکت کنندگان در این آزمون دوم است. اما فقط در ماشین آلمانی ، مسافران عقب به چنین تجملاتی مانند سوکت و دفع کننده های دمنده تکیه می کنند. و چه تنه در اینجا! یک شکل عظیم و صحیح ، با یک دهانه گسترده ، با یک شبکه در سمت راست و یک باند الاستیک در سمت چپ ، اجازه می دهد تا اشیاء بسیار بزرگ را برطرف کنند.
در حال حرکت ، جتا دقیقاً مشابه گلف است که در تابستان از تست ما بازدید کرد. از نظر فنی ، سدان با هاچ بک متفاوت است زیرا 9 سانتی متر طول دارد و پایه چرخ بیش از 7.5 سانتی متر است. بنابراین صافی جتا حتی بیشتر است. دستگاه مستعد ساخت نیست ، بیشتر امواج طولانی آسفالت به هیچ وجه بر موقعیت بدن در فضا تأثیر نمی گذارد. سیستم تعلیق VW را نمی توان نرم نامید ، اما آن را به ندرت سوراخ می کند. فقط حفره های عمیق با لبه های تیز بدن را تکان می دهند و با ضربات موجود در سیستم تعلیق پاسخ می دهند. به طور کلی ، کنترل Jetta ، اگر متفاوت از گلف باشد ، فقط تفاوت های ظریف است. ماشین کمی نرم ، کمی جامد ، کمی ورزشکار است. در اینجا حال و هوای کمی متفاوت است که کاملاً با ظاهر مطابقت دارد. اما فقط کسی که به گلف رفت ، می تواند این اختلافات را بدست آورد.
منفی نیز به خوبی شناخته شده است. در حالت درایو ، جعبه خیلی سریع به افزایش چرخ دنده ها می رود و سپس با شتاب شدید ، دنده مورد نظر را برای مدت طولانی انتخاب می کند. علاوه بر این ، پدال گاز VW با تأخیر فشرده می شود: در حالی که سیگنال از پدال گاز الکترونیکی به موتور می رسد ، در حالی که فکر می کند DSG است ، در حالی که توربین پس از آن جتا با لغزش به جلو می پرید. اگر بنزین را فشار دهید ، سپس به کف آن ، که قبلاً انتخاب DSG را به موقعیت ورزشی منتقل کرده بود. سپس سدان از هر دو کشش آبدار و تعویض به موقع خوشحال می شود. وسط جتا تحمل نمی کند. او مانند یک منشی است ، که زندگی اداری خسته کننده و اندازه گیری داشت ، اما سالی یک بار در یک مهمانی شرکتی به طور کامل شکسته می شود.
ارگونومی همان ادعاهای گلف است: مرحله کنترل دما و شیار مستقیم DSG بسیار مکرر است. اما ما همچنین دانش را یادداشت می کنیم. بنابراین ، بازوهای مرکزی بین صندلی های جلو یا به صورت ارتفاع یا طول ، واقع شده و شکل آن به گونه ای تنظیم نمی شود و شکل آن به گونه ای است که دست می خورد. و زنون ، مانند یک آمریکایی واقعی ، حتی برای هزینه اضافی نیز در دسترس نیست. یکی دیگر از ویژگی های غیرقابل درک دسترسی غیر کلک. در مرحله اول ، کلید مانند همه jetta ، بزرگ و با نیش زدن است. ثانیاً ، به نظر می رسید مکان برای دکمه شروع موتور در آخرین لحظه نگاه می کند. موقعیت آن در یک ردیف از شاخه های جلوی اهرم DSG کمی عجیب به نظر می رسد و کاملاً منطقی نیست.
و فضای داخلی VW چیز دیگری ندارد. پلاستیک نرم حتی در سطح زانوها ، نورپردازی داخلی پس از امتناع از رنگهای آبی با روشنایی و رنگ بهینه ، صندلی ها تقریباً عالی هستند. تقریباً فقط به این دلیل که پشت تنظیم شده است ، و راحتی 100 نخواهد بود ، بلکه فقط 99.9 درصد است. دامنه های تنظیمات بسیار زیاد است ، دکمه ها بهینه قرار دارند ، سیستم چندرسانه ای به صورت منطقی مرتب شده است ، دستگاه ها به راحتی خوانده می شوند. جالب اینجاست که پانل ابزار Jetta مانند گلف نیست. تاچومتر و سرعت سنج فاقد چاه های عمیق هستند و مساحت کل را به اشتراک می گذارند. چندرسانه ای ، از یک طرف ، از کار عالی سیستم ناوبری خوشحال است ، که نه تنها تمام بزرگراه های اصلی کشور تا مرکزی سیبری ، بلکه با جزئیات آگاه از جاده ها ، به عنوان مثال کراسنودر. از طرف دیگر ، جتا نتوانست iPod Nano من را از طریق USB یا AUX INPUT تشخیص دهد. بی نظمی! اما نانو یکی از محبوب ترین مدل های پخش کننده MP3 در ایالات متحده ، در بازار اصلی Jetta است.
البته هیچ چیز رایگان نیست. و با پولی که ارزش Jetta را با ما دارد (و این قدرتمندترین موتور نیست) ، می توانید با کلاس فوق به سمت سدان ها نگاه کنید. با این حال ، من مطمئن نیستم که ما Jetta C Passat یا Mondeo را با همان پول مقایسه می کنیم ، سدان مانند یک پسر ضرب و شتم به نظر می رسد. اما شاید در روسیه ، یک سدان آمریکایی با موتورهای جوی ساده ، پلاستیک سخت ، یک پیاده روی آهسته و قیمت کمتر در روسیه بیشتر باشد؟ در آنجا و چوگان سدان هنوز نسبت به رقبای خود از هیوندای و رنو پایین نیست ، اما چیزی به شما می گوید که جتا هیچ مشکلی با تقاضا نخواهد داشت. دستگاهی که می تواند با Passat و آئودی اشتباه گرفته شود ، نمی تواند در روسیه موفق باشد.
روز دوم: ترافیک
Fluence اولین سدان رنو برای مدت طولانی بود که ظاهر آن باعث طرد نمی شود. این همان چیزی است که رئیس این برند در روسیه برونو آنسلین می گوید: ما با هاچ بک به دست آمدیم ، بنابراین ما همیشه با این بدن موفق شدیم. تمام تلاش ها برای ایجاد یک سدان بر اساس آنها منجر به ظهور Freaks شد. بنابراین ، ما بلافاصله به عنوان یک مدل جداگانه ، و نه فقط مگان با یک تنه ، فلش را ایجاد کردیم. و همانطور که می گویند ، نتیجه در چهره است. به خصوص در نسخه Sportway با کیت بدنه ورزشی و چرخ های بزرگ زیبا ، که قیمت دستگاه را 40،000 روبل افزایش می دهد.
مسکو ، شب سال نو و بارش برف. اگر این مواد با هم مخلوط شوند ، مخلوط به نظر می رسد انفجار است. در چنین شرایطی بود که مجبور شدم به خانه خود بروم. و ، صادقانه بگویم ، من از این دیدگاه خوشحال شدم. همانطور که از فرانسوی ها مناسب است ، این ماشین صافی خود را می گیرد. متغیر ایستاده ، سیستم تعلیق نرم ، صندلی نرم راحت ، فرمان ، محروم از هرگونه بازخورد با سرعت کم ، چه چیز دیگری در ترافیک لازم است؟ ما به راننده احتیاج داریم ، زیرا در رنو ، طبق استانداردهای کلاس ، فضای بسیار زیادی برای او عرضه می شود و حتی پرده ها روی ویندوز هستند. تونل مرکزی سدان فرانسوی عملاً قابل مشاهده نیست ، بنابراین می توانید به راحتی با این سه نفر بنشینید. Fluence منجر به راحتی آکوستیک می شود ، زیرا هنگامی که شما به راحتی رانندگی می کنید ، واریاتور به سادگی اجازه نمی دهد موتور به سرعت بالایی برسد. اما اگر گاز را به طور جدی فشار دهید ، گردش مالی به حداکثر بستگی دارد. این کاکوفونی است ، من به شما می گویم! خوب است که Fluence چنین شتاب هایی را تحریک نمی کند.
و در مورد چرخش ها چطور؟ جتا بسیار دور است ، اگرچه اصول کلی تنظیم فرمان مشابه است. با نگاهی به آینده ، توجه می کنم که فقط شورولت کروز یک الگوریتم تقویت کننده متفاوت دارد. فرمان در منطقه نزدیک خالی است ، اما در حال حاضر با رد 20 درجه ، نیرو به شدت افزایش می یابد. تفاوت این است که Fluence تفاوت بیشتری در این تلاش ها نسبت به Jetta دارد ، دقیقاً به دلیل فرمان خالی. سدان نقره ای با اطمینان در یک خط مستقیم می رود ، فقط روی امواج می چرخد \u200b\u200b، با میل خود به نوبه خود می میرد و ابتدا با یک تخریب جزئی ، اما پس از آن تعلیق عقب در کار گنجانده شده است و رفتار ماشین خنثی می شود. و هنوز هم نمی خواهم فعال باشم. نه به منظور رانندگی ، این دستگاه ایجاد شد. شما از صندلی نرم خارج می شوید ، خود ماشین در حال چرخش است ، موتور غرش می کند که چرا این همه؟ از کجا می توانیم ترافیک ترافیکی را در این شهر عجله کنیم؟ خیلی بهتر است که پاتریشیا کاس را با یک پاتریکا بدتر از ارائه به من در یک زمان در ارائه دیسک مگان جدید و رول خانه روشن کنید.
من می خواهم به طور جداگانه در مورد رادیو Fluence صحبت کنم. از یک طرف ، برای یک دستگاه ارزان قیمت بسیار مناسب به نظر می رسد. از طرف دیگر ، او اصلی ترین سوراخ ارگونومیک ماشین است. رادیو کاملاً توسط اهرم گیربکس مسدود شده است ، دکمه حجم درست در دست درایور قرار دارد ، اما اولاً در دسترس مسافر نیست و ثانیاً راننده دکمه های کامل روی فرمان دارد! محل دکمه ها هرج و مرج است و خود را به هیچ منطقی وام نمی دهد. و من نمی توانستم به این واقعیت عادت کنم که حجم نه با یک دور بزرگ در مرکز تنظیم می شود ، بلکه توسط یک تنظیم کننده کوچک در گوشه ، نمی توانستم. به طور کلی ، Fluence چیزهای فرانسوی کافی دارد. خوب ، چه کسی با ایده قرار دادن تنظیم کننده گرمایش از انتهای همین صندلی ها روبرو شد؟ برای دیدن آنها ، باید در را باز کنید! علاوه بر این ، آنها موقعیت ثابت ندارند ، بنابراین انتخاب شدت گرمایش با لمس غیرممکن است. اما پلاستیک آنقدر نرم است که ، چشمان شما را می بندد و منحصراً به احساسات لمسی تکیه می کند ، می توانید با کلاس بالاتری برای خودرو تسلط داشته باشید.
به طور کلی ، رنو یک ماشین بسیار راحت است ، سازندگان آن عمداً توجه زیادی به افزایش راحتی می کردند و از کنترل پذیری استفاده نمی کنند. کنترل آب و هوا دارای سه حالت کار خودکار است: خودکار (اتوماتیک) ، نرم (نرم و ساکت) و سریع (برای تهویه سریع سالن بعد از پارکینگ در خورشید). محفظه های کوچک به اندازه 23 لیتر تعیین شده است. و دسترسی غیر کلک در رنو بهتر از سایر اتومبیل های پریمیوم سازماندهی شده است. و اکنون لازم نیست که کارت را درون شکاف وارد کنید ، همانطور که قبلاً بود: به ماشین رفتید ، دکمه را روی دسته فشار داد ، نشست ، دکمه شروع را فشار داد و آن را چرخاند! و با توجه به اینکه کلید الکترونیکی به صورت کارت ساخته شده است ، پوشیدن پیراهن در جیب یا کیف پول راحت است. Fluence در کیفیت یک تاکسی ، یک پارک دودکش ، برای مشتریان مرتبط با سن یا فقط برای کسانی که لوگان رشد کرده اند ، عالی است.
روز سوم: عکسبرداری
ذوب های مداوم مسکو را به پادشاهی خاک ، آب و برف خاکستری تبدیل کردند ، بنابراین طبیعی بود که فقط در خارج از شهر اتومبیل شلیک کنید. ما توسط پارک Dokino ، تحت سرپوکوف ، پناه گرفتیم ، بنابراین مجبور شدم یک راهپیمایی کوچک در جاده های منطقه مسکو برقرار کنم. شریک زندگی من در این سفر فورد فوکوس 3 بود. در تابستان من واقعاً تمرکز را دوست داشتم ، و تنها ، اما سنگین ترین استدلال در برابر جدید بودن عدم وجود دستگاه با موتور 1.6 -لیتری بود. جالب تر برای من ملاقات با یک دستگاه دو لیتری بود. شاید 150 لیتر. با. و ربات PowerShift فورد را از بی قدرت بهبود می بخشد؟
خوب ، در اینجا ، یک موضوع کاملاً متفاوت! اکنون من در یک اتومبیل های تازه وارد نسل های اول و دوم می فهمم. اکنون شاسی های باشکوه همراهی ارزشمند دریافت کرده است! من می خواستم تمام وقت آهنگ های حومه را روشن کنم. و نه تنها با عجله سریع ، سبقت گرفتن از همسایگان در جریان ، مانند هیوندای الانترا ، بلکه برای حمله به چرخش ها ، لذت بردن از تلاش آبدار روی فرمان ، لکه دار کردن سیستم تعلیق عقب ، پیچیدن سدان به هر نوبت ، تنظیم عالی ترمزها. تمرکز فقط خوب نیست ، باشکوه است. اگر زودتر ، فورد در چیزی شیرین از گلف/جتا فرومایه بود ، آن زمان در گذشته. و از نظر صافی ، تمرکز کاملاً مورد ضرب و شتم Jetta قرار می گیرد! البته ، این در حال افزایش است که بر فراز گران قیمت است ، اما او مانند یک ماشین آلمانی اجازه استراحت نمی دهد. نقص؟ فرمان می توانست کمی سخت تر باشد. با این حال ، تنظیمات فعلی بهتر با یک شخصیت کمی آرام تر از یک دستگاه جدید ترکیب می شوند.
با تشکر از کانون توجه کابین با تمام رنگ های رنگین کمان برای انتخاب ، می توانید خودتان روحیه را انتخاب کنید. اگر می خواهید رانندگی کنید ، قرمز را انتخاب کنید ، می خواهید با یک Autobahn آبی یا سبز استراحت کنید. به هر حال ، در مورد Autobahn. تمرکز کروز تمرکز فعال است ، بنابراین می توانید در سفر طولانی استراحت کنید و فقط فرمان را نگه دارید. و نترسید که سدان طبق عادت قدیمی فوکوسی ناگهان از این بیماری به سمت طرف نسل سوم پرش می کند.
در مورد ارگونومی ، در اینجا فورد موقعیتی کمی سودمندتر از اولین تست بود که من قبلاً با کار سیستم های آن ، محل دکمه ها ، این توابع فعال سازی ، با پیچیدگی های منوی آن آشنا بودم. اگر در اولین جلسه به نظرم به نظر می رسید که کنسول مرکزی با دکمه ها بیش از حد بارگیری شده است ، که همه دکمه های روی فرمان به راحتی قرار نمی گیرند ، که در تکه های Nooks از منو ، که دو نمایشگر LCD دارای نمونه های مختلف هستند ، می توانند چسبیده باشند. ، سپس در هنگام تکرار مشکل دیگری وجود نداشت. شماره بنابراین ، آنها روزانه مورد استفاده قرار نمی گیرند. سرانجام فورد به سطح VW و از نظر ارگونومی رسید. از کاستی های بارز ، فقط می توان توجه داشت که پیشانی و بازو بیش از حد به پشت سر فشار می آورد ، که در صورت مطرح شدن ، تهدید می کند که نوشیدنی ها را در دارندگان جام واژگون می کند. به هر حال ، سیستم Ford Multimedias کاملاً بازیکن من را فهمید ، همه لیست های پخش را دید و تمام برچسب های روسی را خواند. تنها سوراخ تنه تنه است. کوچک ، به طور نادرست بریده شده ، با یک درب ، عاری از یک دسته. و این یک اتومبیل است که عنوان مردم را ادعا می کند!
اما چیز دیگری را به یاد می آورم. Focus به اولین اتومبیل تبدیل شده است که از صحبت با او خوشحال شد! ماشین ما مجهز به عملکرد کنترل صدا بود که واقعاً کار می کرد. علاوه بر این ، ماشین فقط چند بار نتوانست صدای من را بسازد و رادیو به جای فرکانس 91.2 در 91.0 گنجانده شده است. و در پارکینگ زیرزمینی چقدر راحت است! هنگامی که آینه های ویندوز و عقب به سرعت مه آلود شدند ، فقط ارزش تلفظ آب و هوا ، یخ زدایی را در اختیار داشت و ماشین شروع به اجتناب کرد. در همان زمان ، دستها همچنان به پیچ و تاب فرمان و تغییر رژیم های CP ادامه دادند. کنترل صدا به شما امکان می دهد دما ، سرعت فن را تغییر دهید ، گرمایش عینک را روشن کنید ، فرکانس های رادیویی ، آهنگ یا لیست پخش را انتخاب کنید. در عین حال ، اگر هیچ عملکردی را انتخاب نکنید ، یک خانم مودب گزینه های فرمان ممکن را بیان می کند. حتی اگر انگلیسی را نمی شناسید ، تمرکز کلمات لازم به شما یاد می دهد که خود را تلفظ کنید. سپس فهمیدم که در سالهای اخیر چنین گزینه ای برای ماشین نسل گذشته در دسترس است. علاوه بر این ، حتی آن دسته از اتومبیل هایی که در ابتدا آن را نداشتند ، در ابتدا با این گزینه درک شدند. علاوه بر این ، هم فروشندگان رسمی و هم در هر گاراژ ، این روند بسیار ساده است.
من فکر می کنم شما قبلاً فهمیدید که من فورد را دوست دارم. فقط اکنون طراحی سدان شخصاً مرا از بین می برد. به نظر من ، تغذیه با قسمت جلوی ترکیب نمی شود. هاچ بک ، و حتی بهتر واگن ایستگاه در اینجا انتخاب من است.
روز چهارم: Mkadburgring
من به تازگی در مورد هیوندای الانترا جدید نوشتم ، اما بعد از آن در مورد یک ماشین با گیربکس اتوماتیک بود. اکنون ، در دستان من ، دستگاهی با مکانیک و در یک پیکربندی ساده تر وجود داشت. حتی به نظر می رسید که Elantra اتوماتیک یک ماشین بسیار ورزشی است ، بنابراین من انتظار داشتم که یک حالت دلپذیر و طبیعت خنده دار از سدان با انتقال دستی داشته باشم و در انتظارات خودم فریب خورده ام. برخی از اندیشه ها ناپدید شدند ، و گاهی اوقات آنها حتی هنگام جابجایی از دنده دوم به سوم ، چرخ ها را می کشیدند! با این حال ، موضوع در لاستیک های منزجر کننده بیشتر است و نه در قدرت. در مورد خود جعبه ، رک و پوست کنده ، نمی توان آن را مثال زد. به نظر می رسد که اهرم طولانی مدت نیست و نقل و انتقالات به وضوح روشن است ، اما نوعی اسباب بازی در تعویض وجود دارد ، گویی که روی اهرم فرمان پیشرفته برای بازی های رایانه ای Logitech G25 کلیک می کنید.
کمبود رانش موتور فقط در هنگام تلاش برای حرکت بیش از حد با سرعت های کوچک 1.6 لیتر است. به محض سقوط سرعت تا 1200 ، دستگاه شروع به لرزیدن با تمام بدن می کند. بنابراین ، بهتر است که در ترافیک به حالت دوم تغییر ندهید. به طور کلی ، تا 4000 دور در دقیقه. موتور خواب آلود است ، اما اگر موتور را ارتقا دهید ، من نمی خواهم فقط وقت خود را برای قرار دادن برنامه ها متوقف کنم تا از انقلاب ها خارج نشود. تعلیق فشرده انرژی نیز رانندگی سریع را ارتقا می بخشد. چرخش ها می توانند با خیال راحت حمله کنند ، بدون ترس از لرزش برآمدگی. در مورد بی نظمی های کوچک. اگر چاله ها یا اتصالات برهنه از گذرگاه در زیر چرخ ها وجود داشته باشد ، Elantra شروع به بازی Solaris می کند. سدان شروع به نوسان می کند و مسیر را تغییر می دهد. علاوه بر این ، گاهی اوقات مسیر به عرض توزیع می شود و بعضی اوقات ، برعکس ، پیچیده می شود. ناخوشایند! خوب است که سیستم تثبیت در گارد است و اگر سرعت را به قوانین مقرر کاهش دهید ، مشکلات ناپدید می شوند.
با این وجود ، نمی توان با آرامش به الانترا رفت. این طراحی دردناک است ، و این موتور مدرسه قدیمی ، که تمام زندگی من را در بالا دارد ، و احساس می کنم این فرمان هزینه شده است ، بسیاری از دارندگان Elantra مرتباً از سرعت و بازیگران بازی می کنند و بیشتر صاحبان این ماشین ها جوان خواهند بود واد علاوه بر این ، از نظر عملی ، هیوندای دارای مشکلات است: تنه فقط از یک کلید یا از سالن باز می شود ، سقف مسافران عقب را روی سر خود فشار می دهد و خود مسافران خود را از صندلی های کوتاه می کشند. مشتری های بالغ و سر و صدای بیش از حد آن را دوست ندارند. به طور کلی ، بسیاری از اتومبیل ها برای گناهان بازار آمریکا در عایق صوتی ضعیف توسعه یافته اند ، اما در اینجا هنوز هم توسط لاستیک های پر سر و صدا ضرب می شود. این اولین بار نیست که اتومبیل های هیوندای-کیا بهترین لاستیک های زمستانی از تولید کنندگان کره نیستند. در نتیجه ، دستگاه ها از ابتدا پرش می شوند ، چرخ ها در حین ترمز مسدود می شوند ، سر و صدا می کنند و گاهی اوقات زود شروع به کشیدن می کنند.
شما هنوز هم می توانید Elantra را برای برش چشم از نور پس زمینه آبی ، پلاستیک بافت های مختلف در صفحه جلوی ، یک ترمز دستی و یک فرمان که فقط در ارتفاع تنظیم شده است ، مورد سرزنش قرار دهید. اما یک داستان جالب با فرمان به وجود آمد. با وجود این واقعیت که فقط در یک هواپیما تنظیم می شود ، نه من و دنیس هالفین مشکلی را تجربه نکردیم. هر اتومبیل با تمام تنظیمات نمی تواند با چنین راحتی بنشیند! ماشین خوب ، حیف است که عزیز.
روز پنجم: Jubilee
شورولت کروز در این شرکت کمی بیگانه است. دستگاه آمریکایی ارزان تر از بقیه است ، از نظر فنی آسان تر است و به عنوان بودجه بیشتری قرار می گیرد. بنابراین ، من در ابتدا در سدان آبی به طرز فزاینده ای پیکربندی شده بودم. شورولت ترکیبی عجیب از واحدهای GM GM است. سکو در اینجا همان Astra J است ، اما سیستم تعلیق عقب بدون مکانیسم وات ساده شده است. موتورها حتی اکوتک قدیمی خوب هستند که هنوز هم در Astra H. قرار گرفته اند. در اینجا KP قدیمی 5 سرعته ، همان چراغ های مه و تکرارهای چرخشی ، مانند یک آسترا قدیمی ، اما اهرم فرمان جدید است. در یک کلام ، کره ای ها و بخش GM DAT مسئول توسعه Cruze بودند ، آنها سعی کردند ماشین را ارزان تر کنند ، اما در صورت امکان بدتر از رقبا نبودند.
و آنها موفق شدند! Cruze واقعاً نیازی به تسلیت ندارد. او دارای طراحی بیرونی و داخلی شیک ، یک فضای داخلی بزرگ ، یک تنه بزرگ ، ارگونومی تقریبا کامل ، و هندلینگ و پویایی در سطح نسبتاً مناسبی است. البته ، رفتارهای رسوب شورولت فاقد VW و فورد است ، این خودرو به اندازه رنو محکم نیست ، و به اندازه هیوندای ورزشی نیست ، اما به هیچ وجه بدبخت نیست. علاوه بر این ، پیشرفت در مقایسه با Astra H ، به عنوان ذکر لاتی ، بدیهی است. از نظر کنترل ، شورولت تأکید می شود: ماشین با اطمینان جاده را در یک خط مستقیم نگه می دارد ، رودخانه ها را نادیده می گیرد ، از پشت رول خم می شود و وقتی سرعت در خم بیش از اسلایدهای محور جلو است. همه اینها بسیار بیشتر شبیه آسترا قبلی است تا لاکتری! فقط تنظیمات تقویت کننده فرمان ناراحت است: نه تنها فرمان در صفر خالی است ، مانند سایر شرکت کنندگان در خمیر ، بنابراین با افزایش زاویه چرخش چرخ ها ، نیرو افزایش نمی یابد. بنابراین ، من نمی خواهم عجله کنم. بله ، به خصوص ، حتی اگر بخواهید کار نمی کند!
در تست Cruze موتور قدیمی Z18XER آشنا من بود. در یک زمان ، وی نامه R را پس از نوسازی در سال 2006 ، هنگامی که ظرفیت از 125 به 140 لیتر افزایش یافت ، دریافت کرد. با. فقط اکنون تقریباً در همان برش در دسترس قرار گرفت ، بنابراین هرگز بیشتر این اسب ها را نمی بینید. ماشین ما نیز در کره آزاد شد ، بنابراین موتور آن با یورو 5 ملاقات می کند ، که همانطور که می دانید پویایی را به دستگاه اضافه نمی کند. شخصیت موتور واقعاً تغییر کرده است: یک نوع انتخاب در 3500 دور در دقیقه برای سوار شدن وجود داشت که جالب تر شد!
معایب اصلی Cruze ، علاوه بر بهترین موتور در جهان ، حرکات خیلی طولانی از اهرم KP و یک کنترل کننده دمای تهویه مطبوع ناموفق است. افراد بلند و بزرگ مانند آنتون بوریسنکو و هالفین موفق شدند حداقل دما را باز کنند و پس از آن سرماخوردگی واقعی در کابین رخ داد. جالب است که من چنین مشکلی ندارم ، اگرچه من فقط 7 سانتی متر از آنتون (186 در مقابل 193) هستم.
و یکی از ویژگی های دلپذیر Cruze ما اجرای ویژه سری سالگرد بود. چنین شورولت با سایر ضربه گیرهای معمول دیگر ، یک اسپویلر روی درب تنه ، کروم کروم -کروم -تومور ، آستانه ، درج های مخصوص آبی و آبی روی صندلی ها و صفحه جلوی متفاوت است. قیمت چنین اتومبیل ها: 688 200 روبل در هر سدان با موتور 1.6 لیتری و 722،400 روبل. در هر 1.8 لیتر. عجله ، تعداد اتومبیل ها محدود است!
خلاصه
ارزیابی به ترتیب اتومبیل در رتبه کمک خواهد کرد. آنها ذهنی هستند و فقط در چارچوب این آزمون مقایسه ای خاص مجاز هستند. 10 امتیاز برای کیفیت فضای داخلی Jetta به هیچ وجه آن را با مایباخ قرار نمی دهد ، فقط در برابر پس زمینه بقیه کلاس گلف این استاندارد است. بنابراین ، VW امتیازاتی را کسب کرد که او تعجب آور نبود. ماشین بیشتر به ایده آل نزدیک است. اما در مورد تمرکز ، که من از آن ستایش کردم؟ به نکات نگاه کنید ، تمرکز VW را به طور عمده به دلیل تنه کوچک و شیب دار برش خورده از دست دهید!
رنو در پشت تمرکز نفس می کشد و فقط VW را از دست می دهد! و همه به این دلیل که فرانسوی ها به راحتی شرط می بندند که در آن فلش در این تست برابر نیست. پیروزی نهایی توسط سوراخ های ارگونومیک و عدم پویایی جلوگیری شد.
هیوندای دوم از پایان است و من انتظار این را نداشتم. Elantra به دلیل ناراحتی مسافران عقب ، مواد با کیفیت کمتر از فضای داخلی و راحتی صوتی کم از دست می دهد. اما در عین حال ، کره ای به گونه ای است که می خواهد کاستی های زیادی را ببخشد. دلیل ش چیه؟ در طراحی؟ اخلاق بدبخت؟ به احتمال زیاد بله ، اگرچه صحبت در مورد دستگاه کره غیر معمول است. شورولت مکان آخر را گرفت ، اما به اندازه بدتر نیست. یک ماشین صادقانه برای پول شما.
منبع: ماشین ها