درایو تست Wilvo XC70 از سال 2007
به حومه بسیار
Volvo XC70. قیمت: 52،000 دلار. در فروش: از سپتامبر 2007Volvo XC70 در گاراژ ما 4 ماه. در این مدت ، ما 5000 کیلومتر روی آن زخمی شدیم ، اما کمبود برف و یخبندان به ما اجازه نمی داد آزمایش های واقعی انجام دهیم. ما تصمیم گرفتیم که به دنبال برف و سرماخوردگی باشیم که در واقع بسیاری از آنها وجود دارد ، در قطب
روز به هزینه ها رفت. آنها چیز زیادی نگرفتند: پول بنزین ، 10 لیتر الکل پزشکی به جای عدم یخ زدگی و برای شکر ، مجموعه ای از ابزارهای تمام وقت (هیچ دلیلی برای تردید در قابلیت اطمینان ماشین وجود نداشت) و چیزهای یادبود خانه ، در صورت حمله به دلتنگی در سفر طولانی. آنها جرات نکردند که تنه را به ثمر برسانند. اولا ، زیرا آنها قصد داشتند مستقیماً در منطقه اتومبیل سالن استراحت کنند و صندلی های ارائه شده کاملاً به ما امکان می دهد تا از کل طول کشیده شویم. و ثانیا ، در راه بازگشت آنها قصد داشتند ماشین را با سوغاتی برای دفتر تحریریه پر کنند. به طور کلی ، آنها به آرامی در جاده سوار شدند.
در اولین بخش متمدن مسیر با طول 1359 کیلومتری از سن پترزبورگ تا مورمانسک ، حدود یک روز طول کشید. هیچ چیز به خصوص در بزرگراه M18 برای ما اتفاق نیفتاد. مگر اینکه چند بار استراحتگاه های چرخش را پشت سر بگذاریم. فرش و ولگا آنها بند را به شکل تریلرها کشیدند ، از زیر پوشش های ضرب شده که خربزه های یخ زده ، هندوانه و سایر میوه ها از جنوب گیر کرده اند. از طریق شیشه ای که توسط Ogre پیچیده شده بود ، مشخص بود که منهای 20 درجه (به اندازه دماسنج در ماشین ما نشان داده است) برای آنها ، که از سرگردان های دوردست در مرکز روسیه ، یک آزمایش جدی از یخ زدگی در حال عجله شده بودند. ما کاملاً راحت و راحت بودیم. کنترل آب و هوا از دمای داده شده در سن پترزبورگ پشتیبانی می کند.
با وجود این واقعیت که ما هر پنج ساعت در پشت چرخ تغییر کردیم ، خستگی را تحت تأثیر قرار داد و شب اول را در پشت مورمانسک گذراندیم. فرضیات ما درست بود. با تجزیه ردیف پشت صندلی ها ، آنها یک سایت کاملاً مناسب برای شب پیدا کردند. علاوه بر این ، پشت تاشو صندلی سمت راست به ما اجازه می داد تا در سمت راست بلندترین ما در شرایط سلطنتی بنشینیم. از این گذشته ، از پشت درب تا اژدر حدود دو و نیم متر وجود دارد. پس از گذراندن هشت ساعت مورفئوس ، تعجب کردیم که پنجره های ماشین ، در منطقه تنه ، هنوز از داخل یخ زده بودند. میعانات با الگوهای عجیب و غریب روی آنها فرود آمد: متعاقباً ما از آن به عنوان منبع رطوبت تمیز استفاده کردیم. واقعیت این است که در هوای XC70 که وارد سالن می شود چندین درجه تمیز کردن را پشت سر می گذارد ، بنابراین میعانات که به یخ تبدیل می شود ، نسبتاً تمیز با آن است نقطه نظر باکتری شناسی مؤلفه است. با گرفتن 10 لیتر الکل با ما ، ما به نوعی در مورد آب فکر نکردیم و به همین دلیل آن را برای اهداف آشامیدنی رقیق کردیم که منحصراً با میعانات درون لیوان ریخته شد.
باید بگویم که برخلاف مسکو و سن پترزبورگ ، که زمستان امسال به آن افراط نکرد ، در شمال او به ترتیب قدم می زد. یخبندان در 25 درجه حتی بندر Murmansk را خرد کرد. در همین راستا ، نیاز در بارگیری قبلی ما در یکی از یخچال های یخ زده ناپدید شد. طبق اطمینان ساکنان محلی ، امسال ، مانند سالها قبل ، به قطب شمال توسط یک جاده زمستانی قابل تحمل هدایت می شد ، که مرزبانان از آن برای اهداف نجیب خود استفاده می کنند. زیرساخت ها ، البته در این مسیر 2400 کیلومتر با طول 2400 کیلومتر ، اما جاده مستقیم به عنوان یک فلش و حتی یکنواخت است. تصمیمات به خودی خود گرفته شد. تصمیم گرفته شد با ماشین به محور بروند ، که در واقع توسط خرس ها ، کاوشگران قطبی و گردشگران بی شماری ساخته شده بود. تخمین بزنید که در جاده در آنجا با مصرف متوسط \u200b\u200b10 لیتر ، به حدود 500 لیتر بنزین نیاز خواهیم داشت ، یک مخزن کامل و 22 قوطی دیگر نیز به ثمر رساندیم که به راحتی در یک تنه 560 لیتری قرار می گیرند. بنابراین ، در آماده سازی برای پرتاب ، یک روز دیگر گذشت.
با رفتن به مسیر ، ما 100 کیلومتر اول مسیر را بدون مشکل سوار کردیم ، اما یکی از ما ناگهان به یاد آورد که قطب مغناطیسی زمین با یک جغرافیایی بسیار متفاوت است. نه تنها دائماً در حال مهاجرت است (10-40 کیلومتر در یک سال تغییر می کند) بلکه در فاصله حدود 430 کیلومتری به سمت آن نیز قرار دارد. به طور کلی ، قطب نما از زیر پنجره زیر وزوز صلح آمیز شیشه جلو اتومبیل پرواز کرد و سیستم ناوبری جای خود را گرفت. خط مستقیم روی مانیتور کشیده شده از نقطه A به نقطه B ، و خزیدن از موازی با موازی تیرانداز تنها نقطه عطف ما در سکوت سفید شد.
در واقع توسط Aborigines به عنوان یک جاده ایده آل در زمستان بازی می شد ، برای مدت طولانی توسط DRSU محلی سرو نمی شد ، بنابراین سرعت در برخی مناطق با برنامه ریزی شده بسیار متفاوت بود. فقط یک بار با یک تیم گوزن روبرو شدیم که در آن برف در یک گلدان بزرگ جوشانده شد ، و سپس چاله های عظیم با آب گرم جاری شد. با یخبندان -30 ، آب به سرعت یخ زد و منطقه خراب را تقویت کرد. خوب ، حداقل ، مکانهای کمی وجود داشت ، و آن چاله هایی که ملاقات کردند ، تعلیق XC70 ما بدون مشکل بلعید. به طور جدی سرعت حرکت ترک ها را در یخ زد. برخی دیگر به 3 متر عرض رسیدند و در سراسر آنها با پل هایی با زاویه ورودی نسبتاً شیب دار منتقل شدند که به وضوح برای تجهیزات ارتش طراحی شده است. برخی از آنها در چنان وضعیتی بودند که در ابتدا به نظر غیرقابل تحمل می رسیدند. اما Volvavot ما به راحتی با آنها مقابله می کند ، زیرا گوشه های بررسی های جلو و خلفی مجاز است. بنابراین یک روز دیگر در جاده گذشت. حدود 700 کیلومتر به قطب باقی مانده است.
سر و صدای وحشی و غرق صبح ما را از خواب بیدار کرد. سیصد متر از یک شبه ما ، یک یخ شکن در حال قدم زدن بود. باید بگویم ، وقتی این کلوچه با جابجایی 10،000 تن از چوب کرم مانند یک گردو خزنده می شود و سپس یخ را با توده خود فشار می دهد. بعداً با تماس با کاپیتان از طریق تلفن (تلفن همراه وی با احتیاط در بالای صفحه نوشته شد) ، فهمیدیم که برخلاف ما ، کشتی از مورمانسک روز قبل ، اما هفت روز قبل از آن ترک نکرده است. او با سرعت ما ، در یک دوره موازی در 10 گره خود قرار گرفت و ما با داشتن صبحانه استروگانینا و لیزونینا ، که کارگران جاده دیروز با ما رفتار می کردند ، بیشتر شکستیم. روز آخر نیست آنها جای تعجب نکردند و ما طبق برنامه ریزی ، تا عصر به قطب رسیدیم. تعجب ما را تصور کنید وقتی که حدود ده پارک را دیدیم ، مانند اتوبوس در میدان کاخ ، یخچال و فریزر و گردشگران که بین آنها می پیچیدند. برخی از آنها هر بار و سپس به یک صفحه رانده شده به محور زمین با کتیبه قطب شمال 90N ، عکاسی می کردند و دوباره به داخل کابین های دنج خود می رفتند. قطب کاملاً با شکوه به نظر نمی رسید. ما کاملاً ناامید شدیم. پنج روز سفر و چنین نتیجه ای! حتی تمایل به پیاده شدن از ماشین نبود. اما لازم بود به نوعی جشن بگیریم. این ایده فوراً متولد شد. با خاموش کردن سیستم تثبیت ، با توجه به تعداد چرخ های موجود در خودرو ، پنج نفر را قطع می کنیم ، حتی در کنار هم در کنار محور زمین و به تعجب های متحیر کسانی که این را دیدند ، به سمت سرزمین اصلی بازنشسته شدیم.
سفر بازگشت کمی بیشتر طول کشید ، زیرا در نوک افراد محلی به محلی که دیرینه شناسان ماموت بعدی را کشف کردند ، سوار شدیم. آنها با سرگردانی در اطراف یک اسکلت ریزه کاری ، آنها یک کوکیکس از یک حیوان ماقبل تاریخ را از یک نگهبان چانه زنی کردند و با کمک همان نگهبان ، استخوان داخل تنه پوشیده شد. نادر به طور شگفت آور و به یاد یک سفر جالب به سن پترزبورگ منتقل شد. بله ، ما در تاریخ 1 آوریل به خانه برگشتیم.
رانندگی
به همان اندازه هم در آسفالت و هم در خارج از آن خوب است. به خصوص از فرصتی برای حفظ سرعت زیاد حرکت در مناطق یخی که در این زمان در مسیر ما تعداد زیادی وجود داشت ، خوشحال شد.
سالن
حمایتی و راحت ، سفری طولانی و جذاب دارد.
راحتی
در سطح بالا ، حتی در یک اتومبیل با پیکربندی اساسی.
امنیت
بالا
قیمت
آه ، پایین تر خواهد بود ...
مزایا و معایب
+ تطبیق پذیری ، راحتی ، ویژگی های عالی در حال اجرا در بزرگراه ، آرامش خوب
- انجماد نازل نازل نازل.
مشخصات فنی
مارک و مدل - Volvo XC70
ابعاد - 4838/1861/1604 میلی متر
موتور - بنزین ، 3192 cm3 ، 2381 اسب بخار/6200 دقیقه -1
گیربکس - اتوماتیک ، 5
دینامیک - حداکثر 215 کیلومتر در ساعت ؛ 8.6 ثانیه تا 100 کیلومتر در ساعت
رقبا - Subaru Outback ، Audi Allroad
نظر ما
یک سفر طولانی امکان ارزیابی خودرو را در شرایط عادی و شدید فراهم می کند. Volvo XC70 هم برای راننده و هم برای مسافران به همان اندازه راحت است. اما مهمتر از همه ، ماشین با ظرفیت تنه ما را تحت تأثیر قرار داد. سوغات از شمال به راحتی در آن قرار می گیرد.
نویسنده: اولگ کالاوشین
عکس: ایگور کوزنتسف
منبع: مجله 5 چرخ [آوریل 2008]