درایو تست Volvo V50 از سال 2007
"کلون" شخصی یا واگن ایستگاه جدید از ولوو
مفهوم این پلتفرم کاملاً وارد واژگان متخصصان مشاغل خودرو شده است. ده سال پیش ، هیچ کس واقعاً نمی دانست که این کلمه به چه معنی است ، و اکنون جالب ترین موضوع بحث در مورد مدل های ایجاد شده در همان پلتفرم است. آنچه مشابه است ، آنچه متفاوت است ، موفقیت آمیز یا به طور کلی معلوم شد که یک سکوی است و چند مدل دیگر را می توان در آن طراحی کرد ...به طور طبیعی ، این سکو خیلی زودتر از خود ماشین ظاهر می شود. برای روشن کردن این موضوع ، ابتدا توضیح خواهیم داد که چه چیزی می تواند به طور کلی یک بستر در نظر گرفته شود. این چیزی بیش از پایه خودرو نیست - کف با عناصر برق ، اسپارهای جلو و عقب ، سپر محفظه موتور. این همچنین شامل آویز و عناصر برق است که آویزها به آن وصل شده اند ، اگرچه در بعضی موارد چندین اتومبیل با آویزهای مختلف می توانند بر روی یک سیستم عامل تولید شوند. به طور کلی ، این سکو واقعاً سکویی است که در آن می توانید فرم های متفاوتی را طراحی کنید - سدان ، هاچ بک ، واگن ایستگاه ، جمع کننده تک ، SUV و غیره.
این پلتفرم تمام بارها را فرض می کند ، و به همین دلیل است که بسیاری از پارامترهای مدل های ایجاد شده بر روی آن بستگی به این دارد که چقدر موفق به نظر می رسد - کنترل پذیری ، چقرمگی بدن برای پیچاندن و غیره. اینگونه است که ، به هر حال ، موفقیت یک سکوی خاص مشخص می شود - اگر معلوم شد که قوی است و از استحکام پیچ خوردگی بالایی برخوردار است ، می توانید هر مدلی را روی راننده آن بسازید - خواه مینی بوس باشد یا هاچ بک.
در چارچوب برنامه اتحاد کل مدل ها و کاهش هزینه های توسعه و راه اندازی در تولید ، این سکو ریشه دار و همچنین ممکن است. در مرحله اول ، استفاده از یک مبنای مشترک می تواند شرایط توسعه خودرو را به میزان قابل توجهی کاهش دهد - از این گذشته ، طراحان باید نه از ابتدا کار کنند بلکه از یک شاسی تقریباً تمام شده کار کنند. ثانیا ، یک بستر موفق با تعلیق به شما امکان می دهد تا به پالایش دست زدن بیشتر توجه کنید. در صورت تمایل ، این ماشین می تواند برای یک راننده باتجربه و جالب تر و جالب تر شود یا در سطح نسخه اصلی پلتفرم دستگیر شود - همانطور که مشتری می خواهد ، اینگونه خواهد بود.
سرانجام ، سوم ، این پلتفرم به شما امکان می دهد ماشین های بسیار ایمن ایجاد کنید. از این گذشته ، این بستر اصلی اصلی اصلی خودرو است و هنگام توسعه آن ، طراحان بارها و بارها کل طرح را برای توانایی بازپرداخت انرژی ضربه بررسی می کنند. و این بدان معنی است که قبل از ورود سیستم های اتومبیل به خودرو ، از قبل می تواند از مسافران با اطمینان محافظت کند - به دلیل قدرت خود سکو ، و همچنین به دلیل توانایی توزیع و بازپرداخت انرژی ضربه.
واگن ایستگاه جدید Volvo V50 و همچنین سدان جدید S40 نیز اتومبیل هایی هستند که بر روی یک سکوی آماده ساخته شده توسط یک شرکت دیگر طراحی شده اند. در این حالت ، نگرانی فورد اهدا کننده بود که اخیراً متعلق به ولوو است - مالک جدید بستر جهانی جدید خود را که چندین مدل قبلاً ایجاد شده است ، فراهم کرده است. به طور خاص ، نازل های خانواده جدید Volvo S40/V50 جدید Mazda 3 و Ford Focus C-Max تک گروه هستند.
ما متوجه شدیم که این اتومبیل ها چقدر متفاوت هستند؟ Sports Mazda 3 ، یک جمع و جور Universal Universal Ford Focus C -max و سرانجام قهرمان تست امروز ما -Volvo V50. همه آنها متعلق به دسته های مختلف قیمت هستند ، به ترتیب برای گروه های مختلف مصرف کننده در نظر گرفته شده اند و الزامات مربوط به آنها متفاوت است. این سؤال پیش می آید: اتومبیل های ایجاد شده در همان سکوی چقدر متفاوت هستند؟
بسیار متفاوت - من می خواهم پاسخ دهم ، با نگاه به Volvo V50 - حداقل در خارج. واگن ایستگاه سوئد کاملاً شباهت با هاچ بک ژاپنی یا با تک آهنگ آلمانی ندارد. این یک ماشین کاملاً اصلی با طراحی نسبتاً اصلی است که به سبک شرکتی ولوو ساخته شده است. به هر حال ، در مورد سبک و شناخت: شما باید در اتومبیل توسط یک شخص بسیار نادان باشید ، به طوری که با ملاقات با V50 در شهر ، نمی توانید حدس بزنید که این ولوو است. مشبک رادیاتور کاذب مستطیلی که برای مدت طولانی توسط نوار کروم عبور کرده است ، به ویژگی بارز این برند تبدیل شد و تقریباً به نظر می رسد همه این کارت ویزیت را می شناسند.
کارت ویزیت دیگر ، پشتی برجسته در سطح خط پنجره است. این تصمیم ، که توسط طراح اصلی ولوو اختراع شده است ، از نظر بصری به دلیل خط کمر گسترش یافته ، این خودرو بزرگتر و قدرتمندتر به نظر می رسد. با این حال ، در استاتیک ولوو همیشه بسیار خوب به نظر می رسید ، به خصوص - واگن های ایستگاه. با سدان های این برند ، همه چیز ساده و واضح بود ، اما واگن های ایستگاه ولوو یک داستان جداگانه هستند. این افسانه ای 245 ، که فرقه 740 است ، که همه آنها کاریزماتیک 940 یک واقعه واقعی بود. امیدواریم که بتوانیم Volvo V50 شود.
هر دو سدان S40 و واگن ایستگاه V50 از دور بسیار شبیه به مدل های قدیمی ولوو هستند - سدان تجاری S60 و حتی پرچمدار S80. آیا این خوب است یا بد؟ برای صاحب مقرون به صرفه ترین ولوو - خوب ، زیرا در جریان ماشین او اغلب به دلیل مدل گران تر اشتباه می شود. و صاحب Top S80 T6 چه احساسی خواهد داشت؟ البته ، هر فرد تفاهم به سرعت اختلافات را می بیند ، اما همه به خوبی در اتومبیل ها آگاهی ندارند. و احتمالاً ، اگر آشنای جذاب جدید شما تفاوت بین پایه S40 و پرچمدار S80 را نمی بیند ، بسیار ناامید کننده خواهد بود ...
اگرچه ، به محض اینکه این جذاب در کابین است ، قطعاً تفاوت را احساس می کند - در داخل V50 به طرز چشمگیری آسان تر است. اگر فضای داخلی به سبک مدل های S60 و S80 انجام شود ، این یک شخصیت واقعی از تجملات خواهد بود. من حتی نمی دانم چرا ، اما در همان S80 ، حتی در ساده ترین نسخه ، فضای داخلی ، به لطف پانل های حجیم ، بسیار لوکس و حتی لوکس تر از مرسدس بنز S کلاس به نظر می رسد. این می تواند فضای داخلی Volvo V50 باشد ...
اما مدل جوان تر در داخل به سبک کاملاً متفاوتی انجام شد. نه یک درایور پانل و نه یک کنسول مرکزی گسترده ، کنار درایور وجود ندارد - همه چیز بسیار متوسط \u200b\u200bتر است. یک ویزور کوچک ویزور ، لارو ورود به سیستم احتراق در کنار آن و ... و این همه است: بقیه پنل جلویی چیز جالبی نیست.
اگرچه تراشه خاص خود را نیز وجود دارد: کنسول مرکزی به نظر می رسد که بین پانل و رو به روی تونل مرکزی معلق است. در پروفایل ، کنسول بسیار نازک است - به معنای واقعی کلمه یک و نیم سانتی متر ، و در پشت آن یک قفسه کوچک وجود دارد. طبق دستور ، همین کنسول در عملکرد شفاف ارائه می شود ، به همین دلیل ظاهر آن حتی آینده نگر است.
ما هیچ شکایتی در مورد کیفیت پایان نداریم: همه چیز به خوبی جمع آوری شده ، با حداقل شکاف و استفاده از مواد گران قیمت. همانطور که می گویند - ساده ، اما با سلیقه. صندلی های موجود در دستگاه آزمایش شده راحت هستند: فراوانی تنظیمات به شما امکان می دهد تا در حد امکان کار را به راحتی انجام دهید. به هر حال ، فرمان به خودی خود نیز بد نبود ، از نظر لمس ، قطر مطلوب و بهینه است و شکل پوشش به طور معمول Volvskaya است. فقط ویژگی های پیکربندی خودرو کمی تعجب آور بود: فقط کلیدهای کنترل کنترل کروز روی فرمان نمایش داده می شدند. عجیب ، معمولاً مصرف کنندگان ما در اینجا ترجیح می دهند کلیدهای کنترل از راه دور سیستم صوتی یا دکمه های کنترل تلفن ساخته شده را مشاهده کنند.
برای اولین بار در پشت فرمان Volvo V50 نشسته اید ، لازم نیست مدت طولانی به ماشین عادت کنید. صندلی مناسب فوق الذکر همراه با محل کار راننده تأیید شده توسط ارگونومی در محل کار راننده به شما امکان می دهد تا مدت طولانی در تنظیمات و تنظیمات شرکت نکنید. مرتب بسیار خوب خوانده می شود: فقط دو شماره گیری و دو صفحه کوچک در اینجا وجود دارد. اما اطلاعات مربوط به آنها به اندازه کافی نمایش داده می شود. در میدان سرعت سنج یک نشانگر کوچک از سطح سوخت وجود دارد و روی فشار سنج یک سنسور دما وجود دارد. مسافت پیموده شده (عمومی و روزانه) در یکی از صفحه نمایش ها نمایش داده می شود و اطلاعات اضافی در دوم نمایش داده می شود.
شما فقط می توانید با ارگونومیک مرکز تقصیر پیدا کنید: محل دکمه های موجود در کنسول مرکزی معلق زیبا به نظر می رسد ، اما آنها به یک عادت یا کنترل بصری نیاز دارند. به عبارت ساده تر ، راننده برای تغییر حالت عملیاتی کنترل آب و هوا جدا یا تغییر موج رادیو باید به کنسول نگاه کند. ما اعتراف می کنیم که وقتی به آن عادت کردید ، راننده قادر به استفاده از کلیدها کورکورانه خواهد بود ، اما برای عادت کردن به آن نیاز دارید ...
نکته مهم دیگر آینه های خارجی کوچک است. همه احتمالاً می دانند که ولوو چگونه به ایمنی اهمیت می دهد ، بنابراین دیدن چنین آینه هایی در مدل جدید بسیار عجیب بود. علاوه بر این ، به همین دلیل - در تلاش برای افزایش ایمنی خودروها - Volvo V50 دارای قفسه های سقف جلو و جانبی بسیار قدرتمندی است. و این به طور قابل توجهی بدتر می شود: هنگام ترک جاده اصلی ، راننده باید از پشت قفسه کنار آن نگاه کند ، تا ماشین دیگری را از دست ندهد. بله ، و در چرخش های معمولی مشکلاتی وجود دارد: قفسه های شیشه جلو نیز بسیار گسترده هستند و این کمی بخش مشاهده را کاهش می دهد. بنابراین آینه های کوچک یک اشکال جدی برای Volvo V50 هستند.
اما این ماشین مزایای بیشتری دارد ... یکی از ویژگی های مثبت این خودرو ، فضای کافی برای مسافران عقب است. در یک مزدا سه بال و در مینی بوس فورد فوکوس C-Max ، سالن بسیار جادار بود و ولوو ، که بر روی همان سکوی ساخته شده بود ، از این قاعده مستثنی نبود. مکان های کافی در پشت وجود دارد: این دو در آنجا بسیار راحت هستند و برای سه نفر کاملاً طبیعی است. با این حال عجیب است که هیچ بازوی مرکزی روی مبل پشت وجود ندارد - این ماشین هنوز ارزان نیست و بعید است که از آنها به عنوان ون استفاده شود. بنابراین ، شاید ، گاهی اوقات برای غوطه ور شدن یک گشت و گذار یا دوچرخه کوهستانی به خدمات ... اما هنوز هم برای مسافران بسیار مناسب است ، زیرا صندلی عقب مجهز به سه محدودیت سر است ، یک کمربند ایمنی سه نقطه ای برای هر یک از این موارد فراهم می شود سواران
نسخه اصلی Volvo V50 مجهز به موتور بنزینی 1.8 لیتری 125 اسب بخار است که با یک گیربکس دستی 5 سرعته ترکیب شده است-یک ماشین از 22.653 دلار هزینه دارد. به هر حال ، تجهیزات کاملاً غنی است. Volvo V50 در استاندارد با دو کیسه هوای جبهه و دو جانبی جانبی و همچنین پرده های بادی ویژه که در هنگام درگیری های جانبی محافظت می کنند ، مجهز شده است. علاوه بر این ، واگن ایستگاه دارای ABS با سیستم توزیع الکترونیکی تلاش های ترمز ، سیستم ترمز اضطراری EBA و کمربندهای ایمنی با پیش فرض است. این خودرو در نسخه استاندارد دارای چرخ های 16 اینچی است ، قالب ها به رنگ بدنه نقاشی می شوند ، صندلی های عقب به نسبت 60/40 تاشو می شوند و ستون فرمان در ارتفاع و عزیمت تنظیم می شود. تهویه مطبوع هوا ، بی حرکت کننده ، کنترل از راه دور قفل ها و سیگنالینگ (با بسته شدن ویندوز) ، آینه های خارجی با درایو برقی ، شاخص های گرمایش و چرخش در آنها ، گرم کردن صندلی های جلو - این یک تجهیزات استاندارد است.
ما یک نسخه گران قیمت تر در آزمایش با موتور جوی 2.4 لیتری با ظرفیت 140 اسب بخار ، یک گیربکس اتوماتیک 5 سرعته و لیست بزرگی از تجهیزات اضافی داشتیم. اما ما به زنگ ها و سوت ها توجه نخواهیم کرد ، در مورد رفتار Volvo V50 به شما بهتر خواهیم گفت.
برای شروع ، در مورد موتور که با یک اتوماتیک 5 -speed همزیستی است. البته ، 140 اسب و 10.6 ثانیه از مکانی تا صدها نفر نشانگر خواب نیستند ، اما حتی در این نسخه ، Volvo V50 به نظر می رسد که یک راننده نسبتاً است. شتاب آسان ، سوئیچ های پیش بینی شده خوب دستگاه و سطح نسبتاً کم سر و صدای در کابین - همه اینها توهم یک پرواز سریع را ایجاد می کند. و نگاه به سرعت سنج این موضوع را تأیید می کند: حتی با سرعت 140-150 کیلومتر در ساعت ، واگن ایستگاه راحت و دلپذیر برای کنترل است ، علاوه بر این ، سرعت به هیچ وجه احساس نمی شود.
من دستگاه را راضی کردم. حتی در یک درایو ، بدون استفاده از حالت دستی ، او بسیار خوب با روش رانندگی شما سازگار است و برای انواع شگفتی ها آماده است. بگویید ، اگر مدت طولانی با سرعت 40-50 کیلومتر در ساعت سوار شدید ، و سپس ناگهان تصمیم گرفتید که به شدت تسریع کنید (به عنوان مثال برای سبقت گرفتن) ، سپس تا زمان انتشار گاز ، دستگاه هوشمند برنامه را ادامه می دهد که شروع به شتاب کردید. علاوه بر این ، سرعت موتور بالا برای او جای تعجب یا مشکل ندارد - در صورت لزوم ، او می تواند فلش سنج سنج را به منطقه قرمز بیاورد. تنها کاری که او نمی داند چگونه انجام دهد این است که سریع خنک شود. اگر از kik -down استفاده می کنید ، و سپس گاز را رها کرده و کمی آهسته می کنید ، مسلسل به شدت با لگد زدن ماشین است - این عادت باعث افزایش دنده می شود ، اگرچه سرعت در حال حاضر کاهش یافته است.
صافی این دوره را می توان به شرح زیر توصیف کرد: به طور کلی ، ماشین کاملاً راحت است ، اما از ولوو به طور ضمنی انتظار چیز دیگری را دارید. از این گذشته ، کل تبلیغات تبلیغاتی این شرکت بر روی چنین شعارهایی ساخته شده است که شکل ولوو را به عنوان یک ماشین لوکس و راحت ، حتی تا حدودی نخبه تشکیل می دهد. و در اینجا ، به عنوان یک سدان و جهانی سری جوانتر ، تقریباً یک مدل GTI دریافت می کنید.
عشق عجیب به تعلیق برای نقص پوشش کوچک ، ویژگی تمام مدل های ساخته شده در این سیستم عامل است. به یاد بیاورید که قبل از آن ما در دو نسخه به مزدا 3 رفتیم و در مینی بوس فورد فوکوس C-Max ، و همه آنها در مورد یک رفتار یکسان نشان دادند: راحتی روی پوشش یکنواخت و لرزیدن روی بدن هنگام حرکت در امتداد آسفالت خرد شده. اما اگر برای مینی بوس این بهانه باشد زیرا در کلاس C-MAX بهترین قابلیت مدیریت است و برای خانواده مورد مناقشه مزدا 3 ، چنین ویژگی شاسی طبیعی است ، پس از ولوو ، ما تکرار می کنیم ، چیزی بیشتر انتظار داریم.
Volvo V50 با کنترل فرمان آن به یاد می آورد: صفر واضح و افزایش کافی در تلاش معکوس هنگام انحراف از یک مسیر ساده ، نه تنها رانندگی یک ماشین بلکه برای لذت بردن از این سفر. به هر حال ، این یکی از ویژگی های این سکو نیز است -مزدا 3 و حتی فورد فوکوس C -max همچنین در رفتار دلپذیر ، نزدیک به مرجع ، رفتار در چرخش های بالا متفاوت است.
می توانیم بگوییم که ولوو حتی کمی بهتر است: راحت تر از یک treshka و تمیزتر از Si-Max در واکنش های آن است. درست است ، کسری از مشخصه بدن این سکوی هنگام عبور از نقص های آسفالت کوچک باقی مانده است ، اما ولوو هنوز هم نرم تر از مزدا 3 سوار می شود. یکی دیگر از مدل های سوئدی: پس از ارث بردن عملکرد عالی سکو ، عملاً از شر آن خلاص شد ویژگی بارز ، یعنی - یعنی از تمایل به تجزیه در عدم وجود محور عقب هنگام تخلیه گاز در نوبت. ولوو ، مطابق با ایدئولوژی اختصاصی ، برای رسیدگی به خنثی با چرخش ناکافی ، پیکربندی شده است.
به طور کلی ، این بار ما متقاعد شدیم که سکوی فورد قادر به تأثیر زیادی بر اصالت اتومبیل های مارک ولوو نیست. هم از نظر طراحی و هم در خصوصیات در حال اجرا ، آنها به خودشان صادق بودند - پرستیژ ، ثبات ، امنیت همچنان مسیرهای اصلی و اولویت سوئدی ها باقی مانده است. البته ، می توان چیزی را اصلاح کرد (به ویژه ، سعی کنید به نوعی نوسانات کوچک بدن را در بی نظمی جاده جبران کنید) ، اما به طور کلی ، ولوو V50 معلوم شد که بسیار جالب ، معتبر و با کیفیت است ماشین. و اگر آن را با نازل ها مقایسه کنید ، معلوم می شود که در میان آنها ولوو بالاترین سطح را گرفت - از این گذشته گرانتر ، راحت تر ، معتبر ، ظریف تر است. با این حال ، چه کسی شک می کند - این ولوو است! بگذارید کوچکترین ...
پاول کوزلوفسکی