تست درایو فولکس واگن بورا 1998 - 2005 سدان

چرخش جریان

چه کسی است یا به درستی ، آنچه VW Bora است ، فکر می کنم همه می دانند ، خوب یا تقریباً همه چیز. AG همچنین در یک زمان در مورد این موضوع صحبت می کرد ، من از این کلمه ، یک ماشین فوق العاده و در مورد جالبترین نسخه آن - Bora V6 نمی ترسم. دلیل نوشتن این مقاله ، همانطور که معمولاً اتفاق می افتد ، استراحت یا نوسازی نبود ، اما ظاهر تعدادی از موتورهای جدید در محدوده مدل ، از جمله VW Bora پیشنهادی.
 
در واقع ، گفتن در مورد اتومبیل های فولکس واگن ، و حتی بیشتر از آن برای آشکار کردن چیز جدید در مورد آنها به این دلیل ساده است که این برند بسیار مشهور است یا همانطور که می گویند با ما تبلیغ می شود ، اما نوشتن در مورد VW Bora هنوز دشوار. یک کمپین تبلیغاتی Surchactic همراه با یک تبارشناسی باشکوه و اجداد تقدیر و همچنین کیفیت ساختاری عالی اجباری ، این ماشین را به یکی از محبوب ترین جمهوری ما تبدیل کرده است که از همه اتومبیل های جدید شکایت دارد. دشوار است بگوییم چه چیزی بیشتر بر نظر مشتریانی که با کیف پول و کارتهای اعتباری خود برای VW Bora رای می دهند - یا جادوی ستاره فولکس واگن ، یا ترکیبی از مزایای این اتومبیل ها ، اما یک راه یا روش دیگر ، تأثیر می گذارد. تعداد اتومبیل های این برند در جاده های ما یک سال از سال در حال رشد است.
 
موتور جدید ، که در واقع ما کل رویداد را شروع کردیم ، چیزی برجسته نیست: 2.0 لیتری ، 115 اسب. در محدوده موتورها و قدرتمندتر و آرام تر وجود دارد ، اما به گفته بسیاری از دوستان من ، این موتور است که با مدل Bora موفق ترین است. راستش ، من بلافاصله به آن اعتقاد داشتم ، به سختی توانستم در این نسخه رانندگی کنم. اولین واکنش بیرون رفتن و نگاه کردن به صفحه نام آویزان روی درب صندوق عقب است. با قضاوت فقط با پویایی یا به طور دقیق تر ، با احساسات خود در هنگام شتاب ، ممکن است فکر کنید که V5 یا حداقل 1.8 توربو در آنجا نوشته خواهد شد. بله ، بعداً از کاتالوگ یاد گرفتم که شتاب از مکانی به صدها نفر 10.5 ثانیه طول می کشد ، اما در طول آزمایش هیچ کس در مورد توهین به این بورا در پویایی شتاب کافی فکر نمی کرد. و چگونه همه اینها آغاز شد؟ آنها یک سدان کوچک را در آزمایش گرفتند ، به طور کلی ، ادعای عنوان بلند اتومبیل های راننده را دریافت نکردند ...
 
به نظر می رسد که این (یا این؟) به نظر می رسد که از همان ابتدا به نظر می رسد. در پشت ظاهر یک سدان خانوادگی کوشا ، یک ماشین نسبتاً تیز و پویا پنهان است. جای تعجب نیست که در تبلیغات VW Bora تمام وقت روی ورزش مدل متمرکز شود. به نظر می رسد فقط یک موتور دو لیتری است ، اما چقدر انرژی در آن وجود دارد. و نکته به اندازه قدرت در محیط های ورزشی قدرت زیادی ندارد. شیرینی سه حلقه ای الاستیک ، صندلی های جلو با پشتیبانی جانبی نسبتاً حساس و دستگاه هایی که دارای لبه آلومینیوم هستند در نوعی محفظه ورزشی بسیار مناسب تر به نظر می رسند ، اما این لوازم جانبی نیز به نظر نمی رسد عناصر خارجی در Bora باشد. هنوز هم در حال ایستادن است ، ماشین در حال تنظیم راننده برای رانندگی فعال است و پس از آن دیگر تعجب نمی کنید که پس از غربالگری دوم از استارت ، موتور ناگهان به یک غرش کم فرکانس کم نظیر پاسخ می دهد. و اگر در انقلاب های بیکار و کم صدای آن وجود ندارد ، ارزش آن را دارد که پدال گاز را سخت تر فشار دهید ، و حدود 2000 دور در دقیقه چنین آهنگ را شروع می کند ... هرچه سرعت بالاتر باشد ، صدای موتور بیشتر می شود ، و هنگامی که فلش Tachometer به منطقه قرمز می رسد ، همسایگان موجود در جریان شروع می کنند که در جایی در این نزدیکی ، فوق العاده غیر منتظره در این زمان از سال ظاهر شد. علاوه بر این ، این صدا چنان پرشور بود که گاهی اوقات شما به طور ضمنی انتظار تیراندازی تقریباً تجمع را هنگام دامپینگ دارید. اما البته هیچ چیز از این نوع اتفاق نمی افتد. علاوه بر این ، در داخل صدای اگزوز فقط به طور اسمی ، به اصطلاح ، برای اطلاعات ، کاملاً آزار دهنده نیست و حتی در صحبت کردن در یک تعهد دخالت نمی کند. از چنین ناسازگاری نسبتاً غیر منتظره ای از ظاهر و شخصیت Bora 2.0 ، شما شروع به شروع خوب می کنید ، و هنگامی که دوباره به تعداد کمی از سرعت سنج نگاه می کنید ، تعجب می کنید که متوجه می شوید سرعت از صد نفر فراتر رفته است. علاوه بر این ، اگر موتور آواز و همسایگان را که در جریان جریان دارند ، در نظر نگیرید ، هیچ چیز بیشتر در رفتار VW Bora از حالت سرعت بالا صحبت نمی کند. عایق صوتی عالی و آیرودینامیک تأیید شده ، احساس سرعت را به طور کامل جذب می کند ، حداقل به یک علامت دویست کیلومتری. علاوه بر این ، من صادقانه اعتراف می کنم ، شتاب دادن امکان پذیر نبود ، و در غیر این صورت نمی تواند باشد: حداکثر سرعت بورا 195 کیلومتر در ساعت است ، اما قضاوت در مورد نحوه رفتار ماشین ، هیچ چیز جنایتکار ، از نظر ماشین ، من نیازی به انتظار آن از آن ندارید.
 
از نظر کنترل پذیری ، فولکس واگن ها اسکله های بزرگی هستند و در صورت تمایل می توانند به راحتی چیزی واقعاً افراطی را منتشر کنند ، که با مثال مدل های Golf V6/ Bora V6 ثابت شد. اما نکته اصلی این است که ، به دلیل تمام بیان آن ، Bora 2.0 به هیچ وجه راننده را مجبور نمی کند که تمرین رانندگی یا مطالعه تکنیک های فرمان پر سرعت را ثابت کند تا بتواند با ماشین کنار بیاید. با این وجود ، فولکس واگن - این خودرو در درجه اول عظیم است که عمدتاً برای رانندگان با آماده سازی معمولی طراحی شده است ، با در نظر گرفتن این موضوع ، و تمام خصوصیات انتخاب شده است. و این خوب است که ماشین شاخص های بسیار خوبی داشته باشد ، اما در عین حال برای یک مبتدی و یک حرفه ای نیز جالب است. حتی در چنین مسئله ای دقیق برای طراحان ، به عنوان اطمینان از تعادل کامل از نظر صافی/کنترل ، همیشه می توانید یک سازش پیدا کنید ، و بورا به دنبال اثبات آن با همه وسایل است. برعکس ، روحیه راننده آنها را خیلی سخت نمی کرد - برای جاده های ما بیشترین معلوم شد. شفافیت كوچك در مبارزه با نقص جزئی كاملاً با خصوصیات میرایی عالی جبران می شود ، كه اجازه می دهد كم و بیش به طور فعال به موانع نسبتاً بزرگ حمله كنند. علاوه بر این ، حتی در پیکربندی استاندارد ، Bora مجهز به چرخ های پانزده اینچ است و در برخی از اصلاحات R16 به طور کلی نصب شده است.
 
در غیر این صورت ، این هنوز همان بورا است - با کیفیت بالا ، قابل اعتماد و یکنواخت ، ممکن است یک گفته شود. در واقع ، علی رغم شخصیت ساعت کار ، هنوز یک سدان بسیار راحت است که ارگونومی از آن در چندین نسل از اتومبیل مورد احترام قرار گرفت. از بعضی جهات ، حتی می توان آن را مرجع نامید ، به عنوان مثال ، از نظر اندیشه برخی از جزئیات داخلی. به نظر می رسد که کارهای عادی بسیار اصلی انجام می شود ، اما در عین حال به طور طبیعی که شما فقط شگفت زده شده اید ، همانطور که قبلاً هیچ کس به این فکر نکرده بود. در اینجا ، حداقل یک لیوان معمولی را بگیرید - آن را در سقف قرار داد ، جایی که مسافران دارای یک سقف سقفی هستند. به راحتی ، من می توانم به عنوان یک مرد محاصره شده برای شما شهادت دهم: همیشه در دست ، اما در عین حال به هیچ وجه دخالت نمی کند و فضای کنسول مرکزی را نمی گیرد. بله ، و همان دستگیره های سقفی ، همانطور که احتمالاً قبلاً در تبلیغات شنیده اید ، با سیلیکون های سیلیکون ساخته شده اند ، تا واقعاً مسافران را با کلیک ارزان خود آزار ندهید.
 
پانل ابزار از پلاستیک نرم ساخته شده است ، اما برعکس ، کنسول مرکزی با یک تر و تمیز آلومینیوم سرد شیک فرآوری شده ، همانطور که در خیابان گفته شد ، طبق گفته های Look Technology. درست است ، در ترکیب با اثاثه یا لوازم داخلی تاریک سالن ، این لاله بسیار ناخوشایند می شود ، و فقط با معاینه دقیق تر یا نور آفتاب روشن ، شروع به بازی در مقیاس های خود می کند. اما تواضع ، همانطور که می دانید تزئین می شود ، و در این سالن VW Bora می تواند به عنوان یک نمونه نشانگر باشد. هیچ رنگ خوشه ای وجود ندارد یا باعث ایجاد وسواس کیفیت جزئیات آنها می شود ، فقط بهترین ها. درست است ، همه اینها کمی خاکستری است ، حتی ممکن است بگوید ، کسل کننده است ، اما برای کیفیت و سهولت استفاده و همچنین به دلیل عدم محاسبه اشتباه ارگونومیک ، فولکس واگن همیشه مسئول است.
 
متخصصان نه کمتر درگیر سازمان محل کار راننده بودند. نه ، در اینجا هیچ چیز غیر سنتی یا غیرمعمول وجود ندارد ، اما برخی از کارها دوباره کمی راحت تر و طبیعی تر انجام می شود. بگویید ، سوئیچ برف پاک کن - تقریباً در تمام اتومبیل ها آن را به منظور ایجاد یک موج واحد از برس: ابتدا باید روشن کنید و سپس حالت حرکت کوچک را خاموش کنید. همه چیز در اینجا بسیار ساده تر است: شما بو را با کمی انگشت روی فرمان فشار می دهید ، و همانطور که بود ، به همین ترتیب با چشمک زدن چراغهای جلو چراغهای جلو ، برس ها در آن لحظه با یک موج لازم به این حرکت پاسخ می دهند. این ستایش همچنین سزاوار کنترل پنل بسیار مختصر کنترل آب و هوا است ، اگرچه خود در پایین کنسول میانی کمی کم واقع شده است ، بنابراین استفاده از آن در حال حرکت ناخوشایند خواهد بود. اما از مکان منتشر شده در وسط ریش می توان برای نصب برخی از تجهیزات پیشرفته صوتی و صوتی استفاده کرد و با فرمت 2DIN ، یعنی می توانید همزمان رادیو و تلویزیون و همه اینها را بدون هیچ کار جراحی نصب کنید. اگر شما یک صدای صوتی مشتاق نیستید ، پس از مدتی فضای آزاد کاملاً طبیعی است ، پس از مدتی ، به یک محفظه دستکش تبدیل می شود. با این حال ، انواع جیب های کوچک و نه چندان در حال حاضر هم در جلو و هم در پشت کافی هستند ، به جز اینکه جعبه دستکش به خودی خود کمی کوچک است. به طور دقیق تر ، حتی بعید نیست ، اما به سادگی شکل آن بهینه ترین نیست ، و اگر زنجیره CD نیز در آنجا قرار داشته باشد ، واقعاً قادر خواهد بود فقط دستکش و شاید یک اطلس جاده ای را در خود جای دهد. اما با موفقیت جیب های جانبی بسیار جادار تر روی درها جایگزین می شود.
 
مزایای این مدل خاص از نظر سازماندهی محل کار و راحتی به طور کلی شامل تنظیم نسبتاً گسترده ای از صندلی راننده در ارتفاع است که به شما امکان می دهد تقریباً تاج را روی سقف قرار دهید. درست است ، از نظر دید ، این به هیچ وجه کمکی نمی کند: از طرفین و رو به جلو به وضوح قابل مشاهده است ، اما لبه های درب تنه هنوز قابل مشاهده نیست ، حتی اگر هر بار روی صندلی بلند شوید. این نابینایی هنگام مانور در یک فضای تنگ ، کمی به عقب برگردد ، اما به لطف شعاع کوچکی از نوبت ، این مسئله به مشکل تبدیل نمی شود. اما آینه راست کوچک ، بیماری مارک فولکس واگن ، که توسط و همه قدم ها به ارث رسیده است ، در شلوغی شهر کمی اذیت می شود ، به خصوص در غروب یا هوای بد. با این حال ، همه چیز خیلی بد نیست: با توجه به اطمینان همکاران ، این آینه باعث ناراحتی نمی شود. بنابراین ، شاید ، این فقط نظر ذهنی من است.
 
خیله خب پس ما چه چیزی داریم؟ با کیفیت بالا و جامد ، حتی با توجه به ابعاد کلاس گلف ، یک ماشین ، که نیز نسبتاً ارزان است. البته در این کلاس می توانید ماشین و ارزان تر پیدا کنید ، اما آیا ارزش آن را دارد؟ از این گذشته ، ماشین جدید همیشه اینگونه باقی نمی ماند ، و علاوه بر سطح بالای قابلیت اطمینان و عدم وجود نقص های کوچک ، فولکس واگن تقریباً بالاترین قیمت باقیمانده را به خود اختصاص می دهد. یعنی در چند سال ، وقتی می خواهید بورا خود را به دیگری تغییر دهید ، شاید نسل جدید ، قیمت آن یک بار دیگر شما را شگفت زده می کند.
 
پاول کوزلوفسکی
 

منبع: Autogazet / N 6 (309) مورخ 28.02.01