درایو تست صندلی تولدو از سال 2004 سدان
آنها در مورد شخصیت موافق نبودند
ما این فرصت را داشتیم که صندلی نسل جدید تولدو را آزمایش کنیم. از آنجا که در مقایسه همه چیز بهتر شناخته شده است ، ماشین به حریف احتیاج داشت. و او در آنجا است - نیسان پریمرا جدید. با این حال ، برخی تصور می کردند که این یک بازی یک دروازه خواهد بود ، پیروزی بی قید و شرط را برای ژاپنی ها پیش بینی کرد - علاوه بر این ، از نظر فروش در بخش D یکی از رهبران بازار است. تولدو مغز متفکر یکی از جوانترین خودروسازان است (امسال 50 ساله شد) ، و محصولات صندلی هنوز به ویژه در بین ما محبوب نبوده است. اما در جریان مبارزه ، جزئیات جالب شروع شد ...تا همین اواخر ، روسیه و نیسان در روسیه رقبای مستقیمی نبودند. مدل قدیمی تولدو نسبت به تجهیزات ژاپنی و همکلاسی های اروپایی بسیار فرومایه بود و طراحی منسوخ آن از دهه 80 به سادگی خریداران را ترسیده بود. با این حال ، پس از انتقال صندلی به حمایت فولکس واگن ، اوضاع به سرعت تغییر کرد. اکنون ، طبق انتشار مطبوعات ، تمام مدل های جدید شرکت متعلق به دسته اتومبیل راننده - اتومبیل برای راننده است. از صندلی ، آنها یک بخش تقریباً ورزشی فولکس واگن را می سازند ...
صندلی نسل دوم تولدو ، که پاییز گذشته آغاز شد ، در بهار امسال در روسیه ظاهر شد. این خودرو با سلف خود (1992-1999) تنها با نگرانی فولکس واگن متحد می شود. سدان تولدو (نسخه هاچ بک با نام لئون نامگذاری شده است) بر اساس واحدهای فولکس واگن گلف IV - از این رو ویژگی های اصلی فنی است. یک ماشین در کارخانه فولکس واگن در بلژیک ، در همان مکان سدان بورا تولید می شود.
اولین برداشت های خارجی بسیار دلپذیر است - پویا و در عین حال طراحی جامد. این خودرو با اطمینان روی پاها نگه می دارد -دیسک های 15 اینچی ریخته گری در لاستیک کم. در عین حال ، او نسبتاً کم نشسته است ، که این کار را به دست می آورد. در پروفایل ، تولدو شبیه مدل آلفا رومئو و تنه عظیم است ، و این تصادفی نیست - والتر د سیلوا ، که پیش از این ریاست مرکز سبک آلفا رومئو بود ، روی طراحی خود کار می کرد.
چهره بیانگر است ، ویژگی های آن باعث می شود آخرین مفهوم صندلی را به یاد بیاورید. در تمرکز توجه ، در وسط شبکه رادیاتور کاذب ، یک نماد بزرگ از شرکت در قالب حرف S. باز شدن شبکه به صورت بصری به چراغهای باریک منتقل می شود. طرح های درب ، به ویژه عقب ، اشاره ای به Skoda Octavia است. این تصمیم صرفاً ceatovskoye است: دو فانوس بزرگ با یکدیگر با یک بلوز ترکیب می شوند که تعداد پلاک را پوشش می دهد. در بلوز یک سیگنال توقف اضافی وجود دارد. به طور کلی ، ظاهر Toledo را می توان به نام نر نامید ، رنگ های تیره این ماشین به صورت خواهد بود.
دومین شرکت کننده در این آزمون نیسان پریمرا است. این شرکت آن را به عنوان یک ماشین کاملاً جدید می دهد ، اگرچه در واقع نتیجه Restyling نسل اخیر Primera است که تولید آن در سال 1996 آغاز شد. روش معمول سازنده خودروهای انبوه ، در وسط خروجی آن ، یک به روزرسانی جدی برای مدل است.
یک جبهه تغییر یافته بسیار چشمگیر است - چراغهای شیب دار و یک منقار هود در حال سقوط با سوراخ بینی تورم یک شبکه رادیاتور کاذب یکپارچه در آن. بسیار یادآور رنو مگان به روز شده است. اما مقصر دانستن طراحان نیسان از سرقت ادبی ناعادلانه است - کار بازگرداندن Primera مدتها قبل از مگانا آغاز شد. و وی شش ماه پس از انتشار Rimera مدرن ظاهر شد. اما خلاص شدن از فکر یک هویت شرکتی شرکت متحد رنو-نیسان هنوز دشوار است.
جانبی بدنه یکسان باقی مانده است ، و قالب های در حال توسعه را روی درها و آینه های جانبی جدید نمای عقب نمی شمرد. پشت ، مانند جلو ، تحت تغییرات قابل توجه قرار گرفت - چراغ های گرد جدید و یک درب تنه با یک ویزور یکپارچه ظاهر شد. در همان زمان ، اصالت اضافه شد - ماشین ، بدون شک ، به رسمیت شناخته شد.
از نظر ظاهری پویا ، ژاپنی ها نسبت به اسپانیایی فرومایه هستند. احتمالاً ، ترخیص زمین در اینجا نقش مهمی ایفا می کند - Primera به طرز چشمگیری بالاتر از تولدو است. ممکن است بگوییم ظاهر Primera خیلی بازیگوش است - Pighon ، که برای یک ماشین این کلاس بسیار عجیب است. تولدو محکم تر به نظر می رسد: طرف های عظیم و پشت ، یک قسمت جلوی درنده ، هاله ای از دقت و قابلیت اطمینان را ایجاد می کند ، و اسکوینت پرخاشگرانه چراغهای جلو باعث می شود که همسایگان با احترام راه را نشان دهند ...
و در مورد سالن ها چطور؟ بیایید با تولدو شروع کنیم. این کلید مجهز به دکمه های کنترل قفل مرکزی است. درب با یک تلاش ملموس باز می شود ، در حالی که در چندین موقعیت ایمن ثابت است. اما به راحتی بسته می شود ، نیازی به چنگ زدن نیست. در پشت فرمان بنشینید ، بلافاصله می فهمید که زیر شما یک صندلی آلمانی است: سخت ، با پشتیبانی جانبی توسعه یافته و یک بالش نسبتاً طولانی. سه تنظیم استاندارد وجود دارد - به طول ، قد و زاویه تمایل به پشت. این سالن به رنگ های تیره ساخته شده است - نزدیک به سایه های سیاه با درج پارچه آبی تیره روی درها و صندلی ها. سقف و قفسه ها از هم ایستاده اند - تقریباً سفید هستند. من مواد پارچه ای خشن روغن را در سطوح فوقانی اژدر - ارزان و کاربردی دوست داشتم ، در حالی که فاقد اصالت نیست.
همانطور که انتظار می رفت ، پنل جلویی از گلف فولکس واگن وام گرفته شد. فضای داخلی بسیار با دقت کار می کرد - از دیدگاه ارگونومی و مواد مورد استفاده. نهادهای حاکم به راحتی در دسترس ، آموزنده هستند ، تلاش های لازم برای کار آنها بهینه است. نشانه های دستگاه ها به راحتی خوانده می شوند. محافظت اصلی در برابر سرقت رادیو اتومبیل اختصاصی اصلی بود - فقط یک بخش کوچک با دکمه های حافظه تنظیمات قابل جابجایی بود ، زیرا یک قضیه خاص وجود دارد.
من فرمان را با اندازه و شکل آن دوست داشتم ، یک تنظیم در زاویه تمایل وجود دارد. این چرم با چرم واقعی است - خوب است که در دستان او نگه دارید. موقعیت سایر نهادهای حاکم متداول است و نیازی به توضیحات مفصل ندارد. جعبه دستکش واقع در قسمت پایین پانل (در کیسه فوقانی - هوا) دارای حجم مناسبی است ، اما اگر مسافر در جلو نشسته باشد ، آن را کاملاً باز کنید ، دشوار است - درب آن روی زانوها قرار دارد.
دو نفر به راحتی در صندلی عقب قرار می گیرند ، سه نفر از آنها شلوغ هستند. صندلی در قسمت هایی قرار دارد و دارای یک بازوی ساخته شده با یک ظرف در داخل است. دسترسی به عقب کاملاً راحت نیست - پا به قسمت قسمت درب عقب ، جایی که سیستم استریو در آن قرار دارد ، چسبیده است. به طور کلی ، من فضای داخلی را دوست داشتم ، به خصوص در جلو: کیفیت عالی ، دنج ، راحت و با طراحی دقیق.
درهای پریمرا با تلاش کمتری باز می شوند ، اما آنها بدتر می شوند - در ابتدا نمی توان اولین بار آنها را مورد ضرب و شتم قرار داد. سالن برعکس مستقیم از فضای داخلی تولدو ، با رنگ های روشن ، جادار است. صندلی های جلو بسیار نرم ، مخمل خواب دار هستند و اگرچه از لحاظ بصری پشتیبانی جانبی خوبی دارند ، اما در واقع شما آن را احساس نمی کنید - در چرخش های استرس زا فقط نگه داشتن چرخ باقی مانده است. اگر این فقدان را فراموش نکنید ، می توان به زمین گفت ، به خصوص که تنظیم پشتیبانی کمر وجود دارد ، در حالی که حتی یک شخص به راحتی و به سرعت حتی یک شخص را در دو متر انتخاب می کند - تنظیمات اجازه می دهد. پانل ابزار ، که به سختی قابل ملاحظه ای تغییر کرده است ، با ظاهر بیانگر Primera مطابقت ندارد و کیفیت اجرای آن بسیار مورد نظر است. آنها درج پارچه ای را روی درها و صندلی ها شگفت زده کردند: با الگوی نامناسب کودکان ، خاکستری کثیف به نظر می رسد که آنها از برخی از ماشین های مورد ضرب و شتم وام گرفته شده اند. در برابر پس زمینه این ، یک درج پلاستیکی در زیر تونل و دستگیره های درب کروم مانند Kichevo به نظر می رسد.
فرمان ، البته ، قابل تنظیم است - در امتداد گوشه تمایل ، همچنین با چرم واقعی ، اگرچه بی رحمانه است. ما به جای آن یک ماشین بدون رادیو گرفتیم - یک سوراخ شکاف در کنسول مرکزی با یک براکت بیرون زده. شکاف چشمگیر بین اژدر و قید درب راننده قابل توجه است - ظاهراً آنها تصمیم گرفتند که آن را در زیر صفحه جلوی جلوی ذخیره کنند و تنظیم نکنند (لبه های راست و چپ آن یکسان نیستند) برای استفاده از آن نسخه های سمت راست.
اهرم گیربکس بسیار دور است - هنگامی که دنده پنجم روشن است ، شما باید شانه راست را از پشت صندلی پاره کنید. اما دسترسی به عقب راحت تر از تولدو است ، و در آنجا جوانه تر است - به طول ، عرض ، و حتی سه نفر از آنها. به طور کلی ، برداشت های کابین بد نیست ، اگرچه آنها از کیفیت عملکرد خراب می شوند - با توجه به ظاهر Primera ، شما منتظر بیشتر هستید ...
نه دستگاه دیگر برای بازار ما سازگار نیست ، اما اسپانیایی پوشش هایی را برای زمستان روسیه بسیار لازم دارد ، اما آنها ژاپنی ندارند.
برای خلوص آزمایش ، ما اتومبیل هایی را با همان حجم کار موتورها انتخاب کردیم - 1.8 لیتر (شایان ذکر است که تولدو با موتورهای قدرتمندتر - 1.8 توربو و VR5 - هنوز به روسیه عرضه نشده اند). Nissan Primera دارای یک موتور کاملاً جدید است که مجهز به سیستم فاز توزیع گاز NVCS (سیستم کنترل زمان بندی دریچه نیسان) است. هر دو اتومبیل دارای درایو چرخ جلو هستند. صندلی تولدو در پیکربندی Sport ارائه شده است ، و نیسان پریمرا با ظرافت انجام می شود ، در حالی که اولین مورد ما بدون تهویه هوا به دست آوردیم و دوم ، همانطور که قبلاً نیز گفته شد ، بدون سیستم استریو است.
چه چیزی را در زیر هودها می بینیم؟ اول از همه ، تفاوت معنی داری در طراحی محفظه موتور. روی صندلی ، موتور در بالا کاملاً با یک پوشش پلاستیکی زیبا پوشانده شده است ، فقط یک دکمه و کاوشگر ذوب با اتصال روغن در خارج باقی مانده است. این هود به چشمه گاز و عایق صدا مجهز شده است.
یک اهرم جالب M شکل روی میل لنگ جعبه قرار دارد که با آن می توانید انتقال را تغییر دهید. منطقی است که فرض کنیم از آن در تنظیم استفاده می شود - حتی کابل های با بالاترین کیفیت با گذشت زمان کشیده می شوند. با کمک این باشگاه ، مکانیک سرویس قادر به تنظیم مکانیزم به تنهایی بدون ترک فضای مهندسی خواهد بود.
محفظه موتور Primera بسیار ساده تر به نظر می رسد - به نظر می رسد که آنها فراموش کرده اند که یک پوشش تزئینی را در کارخانه قرار دهند و تمام مخاطبین ، اتصالات و اتصالات در معرض دید بودند. علاوه بر این ، محفظه موتور از پایین محافظت نمی شود ، بنابراین در زمستان نمک مسکو می تواند به سرعت با یک برق کار کند. هود بدون عایق صدا است و با یک پشتیبانی ساده در موقعیت باز نگه داشته می شود.
محفظه چمدان در هر دو اتومبیل از قلعه مرکزی باز می شود. تنه تولدو با اندازه خود زده است - از بیرون به نظر می رسد کوچکتر است. در عین حال ، همه چیز از نظر کیفی انجام می شود ، بدتر از سالن نیست. اما Primera قبلاً مشکلات آشنا دارد: کیفیت پایین ، پوشش خروجی ، ترک ها. هر دو اتومبیل مجهز به ذخایر کامل هستند. دسترسی به چرخ یدکی برای صندلی راحت تر است - کفپوش سخت به صورت قطعات تاشو می شود ، در حالی که نیسان باید به عنوان یک کل برداشته شود ، حتی اگر فقط نیاز به دریافت ابزار داشته باشید.
وقت آن است که با تجربی ما در حال حرکت باشیم. موتور تولدو عملاً روی بیکار شنیده نمی شود ، ارتعاشات احساس نمی شوند. من به برخی از پدال گاز ریپل توجه کردم ، وقتی روی آن کلیک می کند ، موتور بلافاصله حرکت نمی کند و وقتی برای لحظه ای آزاد می شود فکر می کند و فقط پس از آن تنبل آنها را رها می کند. با وجود فشارهای کوتاه متوالی روی پدال ، موتور به سادگی به صورت یکنواخت باز می شود - شما نمی توانید در چراغ های راهنمایی با گاز بازی کنید. درایو کلاچ آموزنده و قابل پیش بینی است - ما به راحتی شروع می کنیم. تولدو تا زمانی که محدود کننده سرعت موتور ایجاد شود ، به طور مساوی و شدید شتاب می گیرد. موتور از پایین به خوبی می کشد ، در منطقه 3500-4000 انقلاب شما یک وانت قابل توجه را احساس می کنید ، که با سبقت شدید بسیار مفید خواهد بود. تعویض نقل و انتقالات واضح و بدون ابهام است و با حرکات کوچک ، اشتباه کردن آن به راحتی غیرممکن است. درایو گیربکس آنقدر خوب است که هیچ تمایلی به سوار شدن در شپش وجود ندارد ، بیشتر اوقات اهرم جعبه را نگران می کند - می خواهم بیشتر اوقات تغییر کنم.
برای تولدو ، همه چیز کاملاً متعادل است: نرخ دنده با موفقیت انتخاب شده ، یک عمل واضح از گیربکس ، کنترل های راحت. بعد از چند دقیقه ملاقات در این حرکت ، احساس می کنید که تمام زندگی خود را فقط در این ماشین سوار کرده و سوار شده اید. فرمان از اطلاع رسانی خود راضی بود ، با مجموعه ای از سرعت حادتر می شود ، اگرچه ممکن است کسی آن را دوست نداشته باشد.
سیستم تعلیق تولدو کاملاً سفت است ، با سرعت کم در بی نظمی های کوچک ماشین به طرز چشمگیری لرزید. با تسریع ، استحکام بهینه می شود و شدت زیاد انرژی تعلیق به شما امکان می دهد به خصوص در مورد احتمال خرابی فکر نکنید. در مورد راحتی آکوستیک ، سر و صدای موتور عمدتاً اذیت می شود ، حتی با سرعت زیاد غالب است. اگرچه هنگام رانندگی فعال ، گوش دادن به موتور چندان ناخوشایند نیست ، به خصوص که نت های ورزشی با سرعت بالایی در صدای آن ظاهر می شوند. در تولدو ، شما خوشحال می شوید که به اطراف خود بروید - با اطمینان به جاده می چسبد و سرعت را به مجموعه ای از سرعت تحریک می کند و تمایلی به چرخش ندارد. در موارد نهایی ، تخریب محور جلو شروع می شود ، با این حال ، به راحتی کنترل می شود ، اما اسکید روی آسفالت خشک فقط می تواند تکنیک های ویژه ای باشد - Dunlop به آخرین مقاومت می کند. دینامیک ترمز شایسته ستایش است ، اما ABS با لرزهای شدید روی پدال ها ، بی رحمانه دخالت می کند.
وقتی به نیسان نقل مکان کردیم ، بلافاصله به موتور پر سر و صدا در حالت بیکار توجه کردیم. ارتعاشات از آن به اهرم ایست بازرسی منتقل می شوند. در ابتدا ، در لمس کردن مشکلاتی وجود داشت - کلاچ خیلی زود روشن می شود ، و این نشان دهنده تنظیم نادرست است. موتور از کشش خود ، به خصوص در پایین. جای تعجب آور نیست ، زیرا به لطف سیستم NVCS که در بالا ذکر شد ، قله تقریباً دیزلی از گشتاور - 158 نانومتر در 2800 دور در دقیقه دارد. پیچ و تاب بالاتر از 5500 در مورد/دقیقه. منطقی نیست ، برای شتاب طبیعی ، 4500-5000 دور در دقیقه کاملاً کافی است. در عین حال ، هیچ تمایلی برای ایجاد سرسبز وجود ندارد - عمدتا به دلیل عملکرد نه چندان واضح از اهرم جعبه ، علاوه بر این ، صدای موتور با سرعت بالا یک صدای بلند و نه بسیار دلپذیر را به دست می آورد. در مورد فرمان اظهارنظرهایی وجود دارد ، پنبه ای است - که مستقیم است ، در گوشه و کنار ، و این باعث تنش به خصوص با سرعت زیاد می شود.
هنگام رانندگی در حالت های معمولی ، ژاپنی ها بسیار راحت هستند ، در کابین حداقل سر و صدا - نه موتور ، نه تایر و نه جریان فراری هوا اذیت نمی شوند. شما می توانید بدون بلند کردن صدای خود صحبت کنید. من ترمزها را خیلی دوست داشتم ، آنها مؤثر هستند و با اطمینان کنترل کندی را کنترل می کنند. از بسیاری جهات ، این شایستگی سیستم مکانیکی کمک ترمز است که توسط نیسان ساخته شده است. کمک ترمز شبیه سیستم های الکترونیکی پیشرفته تر و گران قیمت تر است - با ترمز اضطراری ، ارزیابی سرعت پدال ، تقویت کننده فشار را در درایو کافی Totor ABS ایجاد می کند. در عمل ، این در شمول زودهنگام آن بیان شده است. به هر حال ، ABS برای جلال کار می کند - بسیار نرم ، تقریباً غیرقابل تصور.
سیستم تعلیق نرمتر از تولدو است و بهتر است بی نظمی های کوچک را بلعید. علیرغم ترخیص کالا از گمرکی که معابر تعلیق مناسب و شدت انرژی را منتقل می کند ، آنها هنوز هم کوچک هستند - سوراخ ها حتی با بار ناقص نیز مشاهده می شوند. در نوبت سریع ، این ماشین برای جاده بسیار سرسخت است (که برای آن قدردانی ویژه از ابعاد Pirelli P6000 195/65R15) ، اما بسیار لعنتی است ، گویی هشدار می دهد که برای رانندگی شدید ایجاد نشده است و این حد در حال حاضر است بستن. اگر هشدار نادیده گرفته شود ، تخریب صاف و به راحتی پیش بینی شده محور جلو آغاز می شود. گاز Premera آرام است ، بدون تعجب ، به شعاع کوچکتر تغییر می یابد ...
وقت آن است که خلاصه شود. اگر کیفیت تولید را مقایسه کنیم ، قهرمانی به وضوح برای تولدو است. و با قیمتی ، اسپانیایی خیلی زیاد نیست ، اما برنده می شود: تولدو 20.500 دلار قیمت دارد و Primera - 21.700 دلار (تقریباً در همان سطح تر و تمیز).
اما تفاوت اصلی در شخصیت ها است. در این رابطه ، ما همچنین صندلی تولدو را بیشتر دوست داشتیم. یک ماشین کامل از هر لحاظ ، با کیفیت پر کردن و اجرای ایدئولوژیک - با لهجه ورزشی. صندلی تولدو واقعاً یک ماشین برای راننده است و امکان لذت بردن از روند کنترل را به طور کامل امکان پذیر می کند.
نیسان پریمرا برای آرامش مردم مناسب تر است ، اول از همه ، راحتی که ماشین چیزی بیش از وسیله ای برای حرکت از نقطه A به نقطه A نیست.
متن: الكساندر نادین ، \u200b\u200bسرگئی یاكوبوف