تست درایو Mitsubishi L200 Single Cab 1995 - 2005 وانت
نگاه کن و آن را بلند کن
ساختار فریم سخت Ford Ranger و Mitsubishi L200 ، Turbodiesel ، پل عقب غیر منطقی ، چشمه ها ، تمام درایو ، ویژگی های ترخیص کالا از گمرک یک SUV جدی. به علاوه یک سکوی باری و یک کابین دو کابین 5 کابین. آنها سخت کوشی واقعی هستند ، اما بدون آن ، برخی از راحتی های خود را جذب می کنند. اتومبیل برای کشاورزان؟ SUV های باری برای افراط و تفریط شهری؟ تصویر کارا برای دی جی ها؟ اشکال خرد شده بدون خروس همجنسگرا و سایر اتومبیل های اتومبیل. کامیون های سبک واقعی. جدی ، با اعتماد به نفس در نقاط قوت خود مرد.میهن وانت آمریکا. به زبان انگلیسی به معنای بلند کردن ، انتخاب است. در اینجا در ایالت ها آنها اوقات فراغت با تعصب و انتخاب و انتخاب هستند. در ایالت ها ، میهن آنها ، محل لانه سازی. با توجه به تعداد فروش وانت با آمریکا ، نه تنها یک قاره آفریقایی ، بلکه یک جهان کامل نیز نمی تواند ... آیا این یک شوخی است ، به عنوان مثال ، همان فورد فورد فورد در آمریکا بیش از 1 میلیون قطعه در آمریکا بوده است! ارزان ، آهن ، قابل اعتماد ، راحت ، سنتی. روسیه هنوز از نظر مالی برای وانت گران نبوده است ، اما علاقه فزاینده آنها به کشور ما با این همزیستی جهانی یک ماشین مسافری و یک کامیون کاملاً توجیه شده است که خود را در شهر و یک جاده کاملاً پیچیده مستقر کرده است. با ظهور وانت در آسمان ما ، زمان پزشکان بزرگ فرا رسیده است ، کسانی که موفق به کسب درآمد کافی شدند ، تا با یک تریلر از Niva به UAZ قطع نشوند ، کسانی که متوجه شده اند که شستشو یک جیپ گران قیمت در گل در ورودی های کلبه در دست ساخت گران تر است. اگرچه ، در رابطه با علاقه به وانت در سراسر روسیه ، ما احتمالاً هیجان زده شدیم. در عوض ، در بزرگان و در محیط های آنها به مراکز خدمات نزدیکتر است. در حاشیه ، حتی اگر آنها وانت را می دانند و رویای آن را می بینند ، عدم وجود خدمات و امور مالی کامل و همچنین کیفیت رسوبی سوخت دیزل ، به طور جدی مانع گسترش دامنه توزیع آنها می شود. و در آینده ... به احتمال زیاد ، همه چیز در همان شهرها و محیط های یکسان و همچنین برای نفتی و کارگران گاز به زودی به همان اندازه ضرر می شوند.
در ابتدا ، مقایسه آینده این دو وانت به دلیل طراحی تقریباً یکسان آنها ناسپاس به نظر می رسید. خوب ، وانت و وانت چه چیزی را با آنها مقایسه کنید؟ تنها تفاوت در اسب بخار شش مورد دیگر در L200 است. اما ، با نگاه دقیق تر به آنها نگاه می کنیم ، و همچنین با طعم آنها در عمل ، معلوم شد که چیزی برای صحبت کردن وجود دارد.
به نظر می رسد که پویایی هنگام صحبت از کامیون ها اصلاً به یاد آوردن دینامیک است. اما در مورد چطور؟ البته ، شما باید بدانید که همه چیز چگونه پیش می رود. و اعتراف می کنیم ، لذت زیادی پیدا کردیم. اولا ، به دلیل اینکه آنها از حالتهای غیرقانونی پذیرفته شده نوع شتاب ، ثانیاً ، به دلیل اینکه هر دیزلی به خودی خود خوش شانس است ، انتزاع شدند و سوم ، این احساسات خنده دار بود. و عمدتا به دلیل نسبت دنده متفاوت در جعبه ها. چرخ دنده اول فورد قطر بزرگتر از همان دنده در L200 بود. رنجر صریحاً نمی خواست در تجهیزات اول برود ، ناله کرد و وانمود کرد که تراکتور است و وانمود می کند که تمام وزن خود را روی گاوآهن تکیه می دهد. پس از اولین فشار جدی روی پدال شتاب دهنده ، او سعی کرد تا کچر کند تا پیکان تاچومتر را به منطقه قرمز پرتاب کند. اما از طرف دیگر ، با درج برنامه دوم ، رنجر مزخرفات خود را ترک کرد و با خوشحالی به جلو پرید و با قدرت در پنجم به اندازه 150 کیلومتر در ساعت شتاب گرفت. هنوز هم می توان آن را بفروشد ، اما جاده عمومی اجازه نداد. دستکاری با انتقال و یک موتور در محدوده دو تا چهار هزار چرخش هیچ مشکلی ایجاد نکرد ، علاوه بر این ، رنجر نه تنها از جریان خارج نشد ، بلکه اجازه داد که با چراغهای جلو ، به سرعت ، سریع و پرخاشگرانه برود. میتسوبیشی ، بر خلاف فورد ، تئاتر یک تراکتور را هنگام تسریع ، با میل و روان ، یکدست و قدرتمند به طور متناوب در هر دنده شتاب نمی داد ، اما پس از 140 کیلومتر در ساعت او به طرز چشمگیری غمگین و مجموعه ای از سرعت های حداکثر 150 کیلومتر در ساعت تولید شد بسیار لاغر ، بدون آن بدون آن ، بدون شور و شوق. اما این به معنای این نیست که برخی از شرکت کنندگان موازی در حرکت مجبور به تنظیم آن بودند. در جریان کلی ، او کاملاً با اطمینان نگه داشت و حتی هک چشمگیر خود را روی هود به نوعی شکاف آهسته روس در خط چپ خود ترسید. و هنوز هم در مورد آن فکر کنید! ما در مورد کارگاه ها صحبت می کنیم ، در مورد کامیون هایی با جسمی که قادر به ایجاد یک رقابت مناسب برای شرکت کنندگان در مسافر هستند.
در خارج از جاده ، آنها هنوز هم SUV بیشتر از اتومبیل هستند. خنده دار است ، اما آنها حتی جیپ های خود جیپ ها نیز هستند. با توجه به خواص و ماهیت جنبش ، با توجه به بیشترین ایدئولوژی در جاده ، آنها به مدافع قدیمی نزدیک هستند ، قابل اعتماد ، جدی ، بدون زیاده روی ویژه ، بر روی چرخ های بزرگ ، یکسان و یکسان هستند. و روی دیسک و لاستیک. آنها حتی در جایی که یک SUV جدی خطرناک بر روی شکم نشسته است ، به خزیدن ادامه می دهند. قاب ، دیزل ، چشمه ها و محافظت قدرتمند از زیر. همه 20 کیلومتر یک جنگل نسبتاً پیچیده ، در یک جاده تار بهار ، به دست آوردند ، و هر دو آن را حداقل در یک جهت سوار کردند ، اما با بار حدود 300 کیلوگرم. آنها حداقل با اطمینان رفتار می کردند اما متفاوت. بعید است که پلاستیک کونگ فورد در این زمینه نقش بزرگی داشته باشد ، چقدر می تواند وزن داشته باشد ، اما این فورد در جاده خارج از جاده ما بود که به نظر می رسید نرم تر است. دامنه نوسانات فورد ، نوسان عمودی بر روی یک رودخانه مبهم موج دار ، همانطور که من به جلو حرکت می کنم ، دائماً افزایش می یابد ، و اگر به موقع از شتاب دهنده رها نمی شدم ، پس برخی از امواج لزوماً با یک ضربه ملموس به موتور به پایان می رسیدند. محافظت در برابر زمین. بعد از چند آزمایش ناخوشایند ، شکار به سرعت پیش رفت ، من برنامه دوم را قطع کردم و فورد و من ، به آرامی رسیدیم ، بقیه مسیر بدون هیچ مشکلی رسید. من مجبور شدم یک بار پایین آمدن را روشن کنم ، و بعد از آن برای بیمه ، فقط در مورد ، هنگامی که ظاهر یک گودال های بزرگ و پر آب و هوا ، صریحاً مرا ترساند. اما جیپرها به درستی می گویند: آنها از چشمان خود می ترسند ، دست خود را انجام می دهند. معلوم شد که همه چیز خیلی ترسناک نیست ، ما به راحتی این مکان را هدایت می کردیم و فقط با تمام وجود حرکت می کردیم. میتسوبیشی L200 به لطف آب و هوای کاملاً منزجر کننده ، آزمایش های بیشتری را کاهش داده است. به یاد داشته باشید که این بی پروا ممکن است سرد شود؟ بنابراین ، قبل از اینکه از آسفالت به L200 به جاده گنجینه منتقل شویم ، برف در آن مکان ها افتاد. شما می توانید احساسات من را قبل از 10 کیلومتری یک جاده جنگلی کاملاً متروک در امتداد ذخیره درک کنید ، رودخانه پر از آب است و به نظر می رسد مانند یک غلتک چربی درخشان ، جریان آب ذوب در بعضی از نقاط کل جاده است لاستیک تابستانی و عدم وجود یک ابزار کانال ، اوه. که ما در مسکو بی پروا فکر نمی کردیم. به طور خلاصه ، اگر جایی برای جستجوی کمک ندارید. باور کنید که من هرگز از پایین استفاده نکرده ام! اولا ، تجربه سفر در این بزرگراه در فورد قبلاً تأثیر گذاشته است ، و ثانیاً ، L200 به سادگی روی این پوشش جسورانه مانند بال ها پرواز کرد. البته ، او بیرون رفت و در آن امواج بسیار جاده ای را لرزاند ، محموله های بدون فشار و چرخانده شد ، چرخ های عقب به طور دوره ای از رودخانه ها به حاشیه می چرخیدند ، اما او ، با عرض پوزش ، به عنوان یک مخزن ، قدرتمند ، با شکوه ، با شکوه ، به طرز قدرت ، با اطمینان و سریع در بعضی از مکان های نسبتاً حتی ، من حتی به دنده سوم تغییر کردم. سرد! فقط لذت!
ارگونومی ما حق نداریم از ارگونومی دور شویم. بله ، شاید ، ما همچنین موضوع را تا حدودی مشاهدات در مورد ساختار خارجی و داخلی گسترش خواهیم داد. Picaps با کابین های منفرد در روسیه به طور واضح ریشه نمی گیرند. از آنجا که ردیف دوم صندلی ها توسط بیشتر مصرف کنندگان نیز به عنوان یک تنه سرپوشیده استفاده می شود که در وانت ها در طبیعت آنها وجود ندارد. در مورد فرود و اسکان مسافران ، به نظر می رسید که در فورد در پشت فضای کمی بیشتر از میتسوبیشی. به عنوان مثال ، در فورد ، من با آرامش پشت خودم نشستم. در L200 نیز با توجه به ابعاد نسبتاً كوچك آنها در ارتفاع ، اما در آنجا مجبور شدم آن را قرار دهم. 10 سانتی متر دیگر ، و من با اطمینان سرم را در سقف بار می کنم. با این حال ، در L200 نشستن در پشت فرمان بسیار راحت تر است ، و اگر نه برای لبه نازک فرمان ، پس همه چیز فقط دو سطح تنظیم صندلی خواهد بود ، همه دستگاه ها به وضوح قابل مشاهده بودند ، مناسب برای رسیدن به همه چیز. به نظر ما رنجر راننده را ارائه می دهد ، محل کار بالایی نیست ، یعنی اگر خود صندلی مناسب باشد ، پس او به وضوح تنظیم کافی در ارتفاع بالش ندارد. به صورت اختیاری ، رنجر نه تنها کاندو ، بلکه کنترل آب و هوا ، دو کیسه هوا ، آینه های برقی گرم ، شیشه برقی و پلاستیک اطراف آن گران تر است. در L200 ، پلاستیک خاکستری ، تهویه مطبوع ، سکته برقی با همان آینه ها و همین است. ما یک نسخه نسبتاً ساده و بدون بالش دریافت کردیم. تقریباً در همان قیمت ها ، فورد با کونگ و بالش خنک تر به نظر می رسد.
به طور کلی ، اکنون در مورد ناراحتی و کاستی ها ، و همچنین در مورد امکانات و دختران که برای هدف کار وانت تنظیم شده اند. ذخیره برای هر دو فرد به همان اندازه در زیر بدن وصل می شود. روند انتشار آن پیچیده است و می تواند به صورت خارج از جاده به شکنجه تبدیل شود ، زیرا برای حذف آن ، باید طول باورنکردنی قطعه آهن را از پشت صندلی عقب بدست آورید ، آن را به داخل آن بچسبانید یک سوراخ علوفه مخصوص و چرخش می کند تا زمانی که ذخیره روی یک بست مخصوص زیر بدن فرو رود. درس کثیف ، ناخوشایند و ترسناک است. اما به نظر می رسد که ما در این موضوع بیش از حد معتاد هستیم چه کسی مکان را بهتر ارائه می دهد؟ برای حذف ، و قرار دادن آن ، و به این ترتیب که دخالت نکند. پنجره عقب کابین خلبان فورد ، حتی اگر کونگ وجود داشته باشد ، توسط یک رنده محافظت می شود. به درستی و محتاطانه ، و ناگهان بار سنگین می شود و خدای ناکرده ، در حین حرکت خارج از جاده به شیشه تغییر می کند. چنین گزینه ای برای میتسوبیشی است ، اما ما بدون آن ماشین گرفتیم. علاوه بر این ، اجساد دو وانت ما فقط با رنگ درمان می شوند ، به هیچ وجه ترکیب محافظتی وجود ندارد. یک غرفه به طور مستقیم در شورای فورد در بالای رنگ نصب شده است ، که اگرچه کاملاً محکم ثابت است ، اما با گذشت زمان ، در مکان های تماس ، نقاشی به فلز بیرون می آید. در L200 ، همه چیز یکسان است ، فقط بدون کونگ. و طرفین از هر چیزی که مجبور به بارگیری ، مثلاً تابلوها یا برخی دیگر از چمدان های زاویه ای دیگر به طور مستقیم از طرفین و قلب با خون با خون بر روی رنگ فلزی محافظت نمی شوند ، محافظت نمی شوند. بیایید به کابین برگردیم. واضح است که هیچ کس قصد نداشت نیازهای بالایی را برای کیفیت دکوراسیون در آنجا در چکمه های کثیف و لباس های مرطوب ارائه دهد ، همه چیز واضح است. وانتهای ما در تایلند جمع آوری می شود و بدون کاستی نیست. در فورد ، پس از 100 کیلومتر در ساعت ، جریانی از هوا در محفظه درب راننده ساخته می شود. و هرچه سرعت بالاتر باشد ، سر و صدا آزار دهنده تر می شد. در ابتدا ما بر روی آینه گناه کردیم ، سپس بر روی مهر و موم ها ، اما همه اشتباه. در نتیجه ، محاسبه منبع سر و صدا امکان پذیر نبود. و در L200 در دنده پنجم ، اهرم جعبه شروع به زنگ زدن با صدای بلند کرد. شما آن را با دست خود لمس می کنید ، اجازه دهید او دوباره شروع به زنگ زدن کند. اکنون کلمات باشکوه در مورد دختران. زندگی در روسیه ، خواندن دیزل ستایش دشوار است. دینامیک یکسان نیست ، سوخت این نیست که تعمیر پمپ سوخت با فشار بالا ناکام قیمت نیمی از لادا را دارد. اما ، بچه ها ، در 500 کیلومتر اجرا ، من در هر اتومبیل دقیقاً همانند من بنزین 95 را با موتور 1.4 لیتری برای همان کیلومتر اجرا پر کردم ، سوخت دیزل را در هر اتومبیل ریختم! عالی و این با در نظر گرفتن این واقعیت که وانت ها خالی نمی شوند و 120130 کیلومتر در ساعت سرعت کروز در بزرگراه را پایدار می کنند. پس از آن که پنج مورد از آنها را رانندگی کنید کاملاً تحمل دارد ، بدون توجه به اندازه درهای عقب ، می توانید هر چیزی را حمل کنید ، و همچنین هر کس ، سگ ، گربه و حیوانات دیگر ، اگر یک سگ ، گربه و حیوانات دیگر را حمل کنید ، بسیار راحت است. ماشین با غرفه. به طور کلی ، به نظر ما ، وانت با غرفه ترجیحاً وانت با بدن ناخالص است. کونگ آرام تر است و بدن و هدف بار را هدف قرار می دهد. بنابراین در مورد کاستی ها ، بنابراین ما صریحاً به پایین رسیدیم.
چگونه به نظر می رسند
نیکیتا روزانوف
در خارج: جستجوی هارمونی در ظاهر آنها به همان اندازه بی معنی است که سعی می کنید ناخن را با یک بطری به دست آورید. بدن این زوج برای دیگری ایجاد شده است. وانت کلاسیک منحصراً برای کار ایجاد شده است و سبک آن در همه زمان ها با عملکرد و کمترین پارامترهای هنری تعیین می شود. از این رو برخی از مکانیسم های ظاهر ، ساده بودن و سادگی دکوراسیون. اما به چهره آنها نگاه کنید. تمام تلاش های سبک ها در اینجا منعکس شده است. در نتیجه ، شناخت و بیان به دست می آید ، به این معنی که سردرگمی این جفت دشوار است. هر دو دارای روکش مشخصه و اختصاصی از رادیاتور هستند ، به لطف آن همه به خود شباهت دارند: یک اهدا کننده ژاپنی از جزئیات بدنه ورزشی Pajero ، و آمریکایی یک ایده آل مدرن برای گشت و گذار وحشتناک Ford SUV است. ظاهر جانبی برای زیبایی ها نیست. یک سکوی باری با یک قسمت عقب تاشو با یک کابین دراز مانند یک کابین بدون انجام و از طریق شکاف چشمگیر می پیوندد. مزیت اصلی خودروها نیز در اینجا قابل توجه است ، امکان نصب یک سقف سخت. از این عملیات ، شبح یکپارچه می شود ، اما تصویر اصالت و اصالت را از دست می دهد. با توجه به رنگ دو تنی ، فورد باهوش تر به نظر می رسد ، و به دلیل پلاستیک های پلاستیکی قوس های چرخ ، ورزشکارتر و ورزشکار تر از میتسوبیشی است که در مقایسه با آن فقط یک کامیون صادق است.
در داخل: در اینجا هر دو اتومبیل حتی سعی در مخفی کردن سرنوشت فایده واقعی خود ندارند. پانل های دستگاه ها به سبک اجتماعی زهد هستند و با سبک و طراحی آنها فقط دهه 80 را می توان یادآوری کرد. Rudders به \u200b\u200bطور اساسی چهار اسپیتی است و از این نظر عاری از هرگونه تزئینات و جواهرات است. اثاثه یا لوازم داخلی درها به سادگی به سبک عقلانی سخت ساخته می شود ، که به ویژه مشاهده در یک آمریکایی ، هرچند یک ماشین سبک پنجم غیرمعمول است.
خلاصه: اگر مملو از یک تاد پولزهای محکم و محکم هستید و به دنبال جایگزینی برای او هستید ، پس با خرید یکی از این وانت ها ، در جمع ده نفر برتر قرار خواهید گرفت و در همان زمان وجود خواهد داشت بسیاری از ویژگی های جدید در تصویر شما. و شاید شما سبک زندگی را کاملاً تغییر دهید.
متن Nikolay Ushanov عکس الکساندر نوزدرین
منبع: ماشین ها