درایو تست Mazda MX-5 (Miata) 1998-2005 قابل تبدیل
مزدا MX-5
Roadster اجساد از این نوع در طلوع صنعت خودرو بسیار محبوب بودند. اما این به هیچ وجه نشانه زیبایی شناسی گسترده مردم نیست ، فقط عدم وجود سقف ساختار را تا حد زیادی ساده کرده است.سالها گذشت ، الزامات عملی و آسایش افزایش یافت ، تعداد کمی از افراد می خواستند خود را در هوای بد با یک سقف پارچه ای سنگین کنند و سالن دوتایی خیلی کوچک به نظر می رسید. در حال حاضر در دهه 30 ، اقوام فقط چند مورد غیر عادی از اشیاء تمایل بودند ، تولید چنین اتومبیل هایی تقریباً به هیچ وجه به دست نمی آمد ...
آخرین دژ از بستگان کلاسیک شاید انگلیس بود. چه چیزی می تواند انگلیسی بیشتر از یک آقا در یک کلاه گرگ باشد ، مثلاً از یک پیروزی کم و ارائه آقا دیگری که به عنوان مثال در آستین-هیلی یا MG نشسته است ، می گوید ، و نام خانوادگی او مطمئناً اسمیت-افتون است یا چیزی شبیه به آن ...
اگر این برای سربازان آمریکایی نبود که از جنگ به خانه برگردند ، احتمالاً در ایالات متحده ، آنها نمی دانستند که بستگان مناسب چیست. سربازان برای آنها چیزهای زیادی به ارمغان آوردند. اما به تدریج این اتومبیل ها قدیمی بودند - نادانی شدند که برای عملکرد جدی مناسب نبودند ...
هنگامی که در سال 1989 ، مزدا Roadster MX-5 (Miata) خود را در ایالات متحده نشان داد ، آمریکایی ها گنگ بودند. بستگان کلاسیک ورزشی انگلیسی ، یادآور لوتوس الان دهه پنجاه و شصت ، به زبان ژاپنی است! (شما می پرسید که آمریکایی ها چه ارتباطی با آن دارند. )
لیسیدن ، منتظر شروع فروش بود. Miata Club of America در غایب تشکیل شد - چند جمله ای ترین باشگاه هایی که هواداران همان مدل را متحد می کنند. خیلی زود مشخص شد که آنها منتظر هیچ چیز نیستند. در سال اول ظاهر خود ، به نظر می رسد راگستر بررسی های ستیزی را از کل خودروی جهانی (و نه تنها) مطبوعات جمع آوری کرد. در اینجا فقط برخی از (1989) وجود دارد: یک ماشین سال (اتومبیل ، ایالات متحده) ، رویداد سال (خودرو ، ایالات متحده) ، بهترین ماشین اسپرت ، مطیع ترین ماشین جهان (Autocar & Motor ، بریتانیا) ، یک ماشین سال ، بهترین خودروی اسپرت (موتور مدرن ، استرالیا) ، بهترین کانورتیبال وارداتی (موتور اتومبیل و ورزش ، آلمان) ، یک ماشین سال (چرخ ، استرالیا) ، سرگرم کننده ترین ماشین (Playboy) ، بهترین ماشین اسپرت (Motorweek ، USA) ، مطمئن ترین خودروی اسپرت (J.D. Power & Associats).
علاوه بر این ، این خودرو تقریباً به تمام لیست های بهترین ها برخورد کرد: پنج بهترین اتومبیل در جهان (جاده و مسیر ، ایالات متحده) ، ده ها نفر از بهترین (ماشین و راننده ، ایالات متحده) ، ده ها بهترین اتومبیل وارداتی (روند موتور ، ایالات متحده) ، ده ها نفر از بهترین ها ، بهترین سالهای کالا (نیوزویک ، ایالات متحده) ، یازده محصول بهترین سال (ثروت ، ایالات متحده) ...
قیمت پیشنهادی برای میاتا 13800 دلار بود ، اما تقاضا به حدی بود که شش ماه اول برخی از فروشندگان به راحتی دو برابر ماشین را به راحتی فروختند.
این خودرو تجسم روحیه ورزشی دهه 50 شد ، خاطره آن زمان هایی را که بستگان انگلیسی در جاده های آمریکایی نادر نبودند ، احیا کرد. در همین زمان ، صاحبان میاتا از مشکلات جزئی که اتومبیل های انگلیسی به آن مشهور بودند - اذیت نشدند - سقف های جریان ، خرابی مکانیکی ثابت و برق غیر قابل اعتماد. همچنین این مهم است که در آن روزها ، میاتا تنها نماینده کلاس خود بود ، باغ وحش هایی مانند BMW Z3 ، Porsche Boxster یا Mercedes-Benz SLK بعداً ظاهر شد. و هزینه آنها (و هزینه) حداقل 10،000 دلار دیگر.
از سال 1989 ، این ماشین تغییر زیادی نکرده است. در سال 1994 ، به جای 1.6 لیتر موتور ، 1.8 لیتری کمی قدرتمندتر ظاهر شد. این عقیده وجود داشت که جایگزینی قرار بود کاردینال تر باشد ، اما مدیر پروژه Toshihiko Khai در نظر داشت که یک موتور سنگین تر وزن را نقض می کند و کنترل پذیری را بدتر می کند - عزت اصلی دستگاه. به روزرسانی بعدی در سال 1997 رخ داد ...
در سال 1999 ، میاتا دهمین سالگرد را مقابله کرد. در ارتباط با این رویداد ، در شماره قبلی موتور ، مطالب مربوط به یک ماشین فوق العاده قدرتمند که بر اساس MIATA ایجاد شده است ، منتشر شد. و در مورد منبع چطور؟
معلوم شد پیدا کردن یک ماشین در مسکو دشوار است (این کلاس از مزدا تا همین اواخر به فروش نرسیده است) ، به ویژه مدل جدید 1999 - این فقط در ژاپن ظاهر شد ... در پایان ، یک ماشین 1998 کشف شد ، کاملاً تازه این یک مدل 1997 است (در سال 1998 این خودرو به روز نشده است) - دومی که دارای چراغهای جلو در حال افزایش است ، که هنگام ملاقات با قبایل دیگر ، همیشه نشانه لحن خوب در بین صاحبان میاتا محسوب می شد.
در پشت - پلاک مزدا و MX -5 ، به این معنی که این دستگاه برای اروپا ساخته شده است (Miata Roadster فقط در ایالات متحده است ، در ژاپن به عنوان Eunos Roadster شناخته می شود). خوب ، بگذارید MX-5 باشد ...
یک ماشین بسیار کوچک و مختصر که عناصر دکوراسیون برجسته ای است ، دارای اشکال بسیار مهیج است. خطوط زندگی بدن با موفقیت بر رنگ آمیزی آفتاب پرستانه ، رنگ - درخشش از سبز تیره تا آبی عمیق تأکید می کند. به زبان انگلیسی ، طراحی محدود ، ظاهر کامل و منطق نوازش دستگاه. صادقانه بگویم ، انتظار می رود از تکنوکرات های رایانه ای ژاپنی چنین طعم و تفاهم داشته باشد که ساکنان هر دو دنیای قدیمی و جدید ممکن است دوست داشته باشند ...
یک ویژگی جالب: هرکسی که برای اولین بار این کلاس را دید ، طبق معمول عجله نمی کند تا به سرعت سنج نگاه کند ، اما دو یا سه متر را یخ می زند. سپس حرکت مارپیچی با پایین آمدن و ایستادن روی نوک پیتو شروع می شود - در جستجوی زاویه بهتر. سن و وضعیت اجتماعی بیننده تحسین کمی در این رقص آیینی تغییر نمی کند.
بعد از کسل کننده ، در زمستان و بهار پوچ ، سرانجام تابستان فرا رسید. و ما به Khodynka هجوم آوردیم - تا در این پرونده با MX -5 آشنا شویم. چه چیزی در چنین آب و هوایی می تواند جذاب تر از سفر به بستگان باشد؟
پر کردن مکانیکی ماشین بی تکلف است. چهار سوپاپ در خط چهار از طریق یک بازرسی 5 سرعته منجر به چرخش چرخ های عقب می شود. به نظر می رسد که یک موتور 1.8 لیتری دو لیتر بزرگ به نظر می رسد - یک توهم ، فقط یک محفظه موتور کوچک و گرفتگی است. صندوق عقب - و بسیار نمادین - مشغول ذخیره و باتری است ، اما هنوز هم می توانید چند کیسه را در آن قرار دهید.
سایبان نرم با چند حرکات نوری پایین می آید ، فقط دو قفل را در قسمت بالای شیشه جلو بچرخانید و سایبان را به عقب فشار دهید (نمی توانید آن را به سمت حرکت فشار دهید). پیش از این ، پنجره پلاستیکی عقب باید از بین نرود ، در غیر این صورت قطعاً به یاد خواهد آمد. پلاستیک معلوم شد که تمیز و شفاف است ، هنوز وقت خود را برای زرد کردن (ماشین جوان است) نداشت ، اما منظره با چادر بلند شده بهترین نیست (آینه های جانبی کوچک خیلی کمکی نمی کنند). و اگر رشد راننده 180 سانتی متر باشد ، سایبان می تواند تاج را رنده کند ...
رسیدن به محل راننده ، یک سالن دوتایی بسیار ساده نیست ... نه - کابین خلبان کوچک است و صندلی ها کم است. اما در پشت فرمان ، راحت و اصلاً شلوغ نیست ، به نظر می رسد صندلی های پوشیده از پارچه بدن را می پوشانند ، و در گوشه و کنار قرار می گیرند. راننده در موقعیتی قرار دارد ، پاها تقریباً به موازات جاده هستند. ستون فرمان تنظیم نمی شود - و نیازی به بره نیست - دقیقاً در صورت لزوم.
رنگ غالب کابین سیاهی رادیکال است. هیچ قلم ، دکمه و جواهرات اضافی وجود ندارد. آنها در اینجا لازم نیستند. همه چیز ساده ، قابل درک است و از روند مدیریت منحرف نمی شود. مقیاس (سفید روی سیاه) لوازم آنالوگ به راحتی با یک نگاه خیره کننده به آنها خوانده می شود. البته در مرکز توجه راننده ، یک فشار سنج بزرگ و یک سرعت سنج است که بین آن قرار دارد ... یک نشانگر فشار روغن. منطقه قرمز روی tachometer بین 7000 تا 8000 دور در دقیقه واقع شده است ، و سرعت سنج شاید خیلی خوش بین باشد - دیجیتالی تا 220 کیلومتر در ساعت ...
پنهانی نیست که انتقال تقریباً جهانی به جلو درایو منجر به تخریب مهارت راننده می شود. شما می توانید به همان اندازه که دوست دارید در مورد ساده سازی تولید ، عدم وجود تونل شافت Cardan در کابین بحث کنید ، کلمات زیبایی را در مورد کنترل بهتر و ساختار مترقی تلفظ کنید. اما شما باید اعتراف کنید - موارد فوق برای کسانی که تجربه رانندگی آنها به شما امکان می دهد از کنترل خودروی چرخدار عقب بالا بروید ، مهم نیست. به خصوص - اقوام.
به راستی ، اقوام - اشرافی خودرو. انتقال - به جز راننده و مسافر - هیچ چیز نمی تواند. اما پس از آن ، کسانی که آنها را کنترل می کنند ، لذت غیرقابل مقایسه ای می بخشند. Roaders برای رانندگی ایجاد می شود ، Mazda MX -5 - از جمله.
این بدان معنا نیست که 140 اسب بخار. - محدودیت رویاها ، اگرچه با وزن یک ماشین در حدود یک تن ، کاملاً معدود است. این موتور دارای خلق و خوی انفجاری است و با هر سرعتی کشش فوق العاده ای را نشان می دهد ، اگرچه دوست دارد به درستی پیچ خورده باشد.
اگر به داده های فنی نگاه کنید ، ویژگی های پویا MX -5 می تواند ناامید شود: شتاب به صدها - 8.7 ثانیه ، یک سدان دیگر این کار را سریعتر انجام می دهد. اما شما این وزوز را از برگه کتابهای مرجع دریافت نمی کنید. یک فرود کم که گوش های سر و صدای باد را می گذارد ، صدای موتور (مزدا مخصوص اگزوز کار می کرد) - همه اینها احساس سرعت را تشدید می کند. (همچنین مضراتی وجود دارد - در یک جریان محکم ، دیدن ماشین در جلو می رود و راننده برخی از SUV بالا ممکن است به راحتی متوجه شما نشود.)
تمام پدال ها و اهرم گیربکس با موفقیت با موفقیت - تقریباً برای هر راننده - واقع شده اند. ماشین اصلاً مجبور نیست به آن عادت کند. فرمان چاق در زیر بغل راحت است ، اما در حال حرکت به طور غیرمعمول محکم است. اما بسیار دقیق و تیز ، که به شما امکان می دهد هنگام مانور آن را رهگیری نکنید. نیرویی که باید روی فرمان اعمال شود ، امکان گرفتن یک حالت آرامش را از بین می برد - با دست راست روی اهرم گیربکس. اهرم بسیار کوتاه است ، برنامه ها با یک حرکت سبک برس به وضوح و غیرقابل تصور روشن می شوند. سیستم تعلیق سفت است ، ماشین جاده را کاملاً نگه می دارد و به شما امکان می دهد شتاب های جانبی مناسب را توسعه دهید. شما باید هزینه این کار را بپردازید - به طرز چشمگیری لرزش بی نظمی است ، به خصوص که پایه چرخ کوچک است.
با مانورهای تیز ، دستگاه به طرز چشمگیری لعنتی - در سنت های اقوام انگلیسی - اما به وضوح یک مسیر معین است. با مصرف بیش از حد گاز ، محور پشتی به راحتی به داخل اسکید می شکند - جهنم درایو چرخ عقب. ترمزها مؤثر هستند ، ABS در دسترس است و به طور نامحسوس رفتار می کند ...
به نظر می رسید مزدا MX-5 برای ما دستگاهی برای مردان جوان و با اعتماد به نفس به نظر می رسید. مکان دختر در کنار راننده است ، و هیچ پنجه ای نقاشی شده قادر به تسکین این زیبایی شرقی نخواهد بود. اما همه مردان ، حتی جوان و با اعتماد به نفس ، MX-5 انجام نمی دهند. MX -5 یک ماشین کاملاً غیر عملی است ، به معنای معمول وسیله نقلیه نیست - به خصوص در آب و هوای ما و در جاده های ما. به طور کلی ، عملی هیچ ارتباطی با آن ندارد. MX-5 برای رسیدن به جایی وجود ندارد ، نکته اصلی در اینجا روند حرکت خود است. این برای روح است ...
الکسی استلکوف
تست های تصادف ویدیویی Mazda MX-5 (Miata) 1998-2005
درایوهای آزمایشی Mazda MX-5 (Miata) 1998-2005
تست تصادف Mazda MX-5 (Miata) 1998-2005
آزمون کراسه: اطلاعات دقیق25%
راننده و مسافران
7%
عابر پیاده