درایو تست مزدا BT-50 از سال 2010 وانت
وانت VW Amarok و Mazda BT-50
VW Amarok و Mazda BT-50 تاکنون از نظر قیمت نیستند. اما بقیه بین آنها پرتگاه است ... کنجکاو تراز با وانت است که به طور رسمی در بازار روسیه فروخته می شود. این مسخره ترین از کلیه وسایل نقلیه موجود در جهان است ، اما جمعیت آن دائما در حال رشد است.هیچ چیز ناراحت کننده تر و کاربردی تر از وانت با یک کابین دوتایی نیست. بدن او قادر به اسکان حتی یک راه آهن چوبی به طول دو متری نیست. این باید در یک طرف باز گرفته شود ، و سپس شیشه جلوی آن در آن زمان خرد می شود ، کتری ترمز ، و سعی می کند در یک چراغ راهنمایی با شما همگام شود. در هر صورت شما آن را به پشت بام می لرزید ، اما اگر این راه آهن ناگوار این راه آهن بیمار را به همراه نوار چسب ضعیف پاره نکند ، دروازه ورودی را به پارکینگ زیرزمینی می ریزید.
خوب ، او به طور کلی چگونه است؟
وانت معمول در ابعاد بیش از پنج متر است ، به زبان یک کاربر ساده کمی کمتر از یک ساختمان دوازده طبقه. در عین حال ، در داخل مسافران کاملاً ناخوشایند است و در بعضی از مدل ها برای راننده. علاوه بر این ، شما یک گروگان برای یک تصویر انتخابی می شوید. من سعی کردم یک تکه چوب را به قوس کروم VW Amarok ببندم ، وقتی یک زن و شوهر متاهل میانی به سمت من آمدند. مرد نگاه کرد ، و سپس پرسید: چگونه می تواند سرانجام؟ از آنجا که من مدتهاست که از پاسخ دادن به چنین سؤالاتی خسته شده ام ، توضیح دادم: دقیقاً چه چیزی می خواهید بدانید؟ همکار همه چیز را درک کرد و به سرعت تصحیح کرد: خوب ، چگونه او می تواند؟ من کمی فکر کردم ، پیشانی و بینی ام را چروکیده و پاسخ دادم: بالاخره کلاس. بعید است که این شخص همان سخنرانی را در خانواده اعمال کند ، او به سادگی تصمیم گرفت که به این سبک باشد که باید با صاحبان وانت صحبت کنیم.
من نمی گویم که همه چیز در Amarok بسیار راحت است ، اما بدون شک بسیار خوب است
داخلی BT-50 ساده است. مدیریت آب و هوا قابل درک است ، اما کارکردهای دیگر ، افسوس
شما با بینی آبریزش خواهید مرد
سوال برای خبره ها: اگر برای ساده ترین محموله مناسب نیست ، که به راحتی وارد متقاطع اندازه متوسط \u200b\u200bمی شود ، مسافران را عذاب می دهد و باعث می شود که مالک در نیمی از پاتزان شرکت کند ، پس چرا او اصلاً مورد نیاز است؟ ژاپنی ها از این موضوع اطلاع داشتند ، اما با عبور از گوش خود ، همچنان به انتشار مزدا BT-50 ادامه دادند و آلمانی ها گوش دادند و با VW Amarok روبرو شدند. بنابراین ، ما در یک آزمایش از آنها عبور کردیم.
دلیل دیگری وجود دارد. بسیاری از خریداران بالقوه وانت های ارزان قیمت حتی VW Amarok را به عنوان مدعی نمی دانند ، اما بلافاصله شروع به انتخاب بین مزدا BT-50 و میتسوبیشی L200 می کنند. در همین حال ، قیمت حداقل پیکربندی یک آلمانی همزمان با قیمت حداکثر نسخه ژاپنی ها است. شاید منطقی باشد که در مورد گزینه های آسیایی لعنتی و پول به یک اروپایی برهنه بدهیم؟ در واقع ، بله.
مزدا خوب است؟ فرض کنید تصمیم گرفتید که به اطراف دریاچه بایکال ، سلیجر و Onega بروید. شما اعصاب آهن ، سلامتی ، پول زیادی دارید ، شما کاملاً جایی برای قدرت خود ندارید و ارگاسم هنگامی رخ می دهد که پالت کارتر جرقه هایی را از سنگفرش حمل می کند. در همان زمان ، شما می خواهید به تنهایی به خانه برگردید. سپس تکنیک ژاپنی ضروری است. اما شما حداقل کمی خواهر و برادر و حداقل با یک بینی آبریزش جزئی ، در BT-50 خواهید مرد ، فقط با ترک حیاط. بلافاصله درست در برفی و پرش به من رسید: پروردگار ، به من Amarok بده!
در تبلیغات و زندگی
سالهاست که مزدا وانت خود را به عنوان اتومبیل برای زندگی تبلیغ می کند ، نه برای کار. و ناگهان VW می آید و شروع به فروش کامیون هایی می کند که واقعاً با تبلیغات ژاپنی مطابقت دارد. آلمانی ها چگونه موفق شدند؟ آنها کارهای زیادی انجام دادند و هر صاحب جدید مطمئناً چیزی خاص ، تعلیق ، آب و هوا ، فضا ، راحتی را نشان می دهد. من از BT-50 به Amarok و بارها و بارها پیوند زده شدم ، تا اینکه فهمیدم که از بیشتر خوشحال هستم. عدم وجود ارتعاشات وسواسی در Amarok. در مزدا ، آنها بسیار قابل توجه هستند. و در اینجا شما به هیچ وجه احساس نمی کنید که در حال رفتن به کامیون هستید ، توهم رانندگی مانند Touareg.
توانایی صلیب هندسی مزدا بهتر از VW است. ژاپنی ها بالاتر و در حال حاضر ، آلمانی پایین تر و گسترده تر است. اما BT-50 از پشت بسیار ناخوشایند است و Amarok دارای مکان های مسافر تمام عیار است
آلمانی ها هوشمندانه عمل می کردند. آنها ظرفیت حمل 200 کیلوگرم کمتر از BT-50 را اعلام کردند ، و به علاوه آنها به جای پنج منهای 230 کیلوگرم ، نسخه ساده ای را با سه ورق چشمه شروع کردند. در عین حال ، خود بدن افزایش یافته است ، زیرا فرد خیلی بیشتر مجبور است نور را حمل کند ، اما بارهای حجمی و طولانی نسبت به کوتاه و سنگین دارد.
آنها یک صفحه جلوی خوب درست کردند و سالن را با پلاستیک دلپذیر به راحتی به پایان رساندند. و به طور کلی برای مشتری محاکمه می شود. برای راحتی ، یک کنترل آب و هوا جداگانه و برای امنیت یک سیستم تثبیت وجود دارد. حتی در BT-50 حتی برای پول هیچ چیز وجود ندارد. اگرچه ما توافق کردیم که با مزدا ارزانترین نسخه Amarok را مقایسه خواهیم کرد ، و این گزینه ها ارائه نمی دهند
بدنه فولکس واگن دارای یک منطقه بزرگ به علاوه سمت بالا است. اما برای یک کاربر معمولی ، این چیزی تغییر نمی کند. ساده ترین تابلوهای بیش از 1.6 متر فراتر از ابعاد محفظه خواهد بود
غرفه یا پشت سر هم؟
ما به پمپاس خواهیم رفت. مزایای مزدا BT-50 در خارج از جاده شناخته شده است: این یک ضربات خوب را در خود جای داده است ، در مقابل حفره ها و تپه ها چر نمی شود. اما معایب نیز یک راز نیست: هیچ مسدود کردن عقب معمولی (فقط خودران بی فایده) و دستیاران الکترونیکی وجود ندارد. به سرعت در اولین بار در اولین بار افزایش می یابد و در حالت کم شروع به لغزش می کند. در موارد دشوار در شب در جنگل ، انتخاب بین غرفه یا مکیدن کمی مسخره به نظر می رسد.
Amarok پس از BT-50 در خارج از جاده مانند یک خروجی. فرمان سبک است ، سیستم تعلیق راحت است ، پویایی به طرز چشمگیری شادتر است. یک دستیار در هنگام نزول از کوه وجود دارد ، تقلید کننده قفل ها وجود دارد ، یک مسدود کننده عقب آهن وجود دارد. و بگذارید صلیب هندسی آلمان از حریف بدتر باشد ، او هنوز هم با رزرو در استفاده غیرنظامی بهتر است. به محض اینکه رقبا به شدت شدید می روند ، قفسه فرمان و دقیق فرمان VW به میله های فرمان سنگین و قوی مزدا کاهش می یابد.
احتیاط ، جزئیات فنی
VW Amarok علی رغم برخی ساختار باستانی ، یک ماشین بسیار مدرن است. فریم ، تعلیق بهار مستقل در جلو ، چشمه هایی از پشت مانند مزدا BT-50. همچنین یک پل جلوی محکم وصل شده است. تفاوت در ظرافت ها ، اما بسیار زیاد است.
شما می توانید با یک دکمه ، حداقل هر صد متر را در حرکت خاموش کنید و تمام درایو چرخ را روی VW خاموش کنید. مزدا به آیین های پیچیده تری نیاز دارد. ابتدا باید متوقف شوید و اهرم های این مقاله را جابجا کنید. یک نماد 4x4 و یک کتیبه ترسناک RFW در پانل ابزار ظاهر می شود. پس از آن ، می توانید خط مقدم را روشن و خاموش کنید ، اهرم را روی حرکت روشن کنید تا اینکه نیمه جلوی راست را با دکمه خاموش کنید (کتیبه RFW در مورد آن صحبت می کند) برای تکمیل خاموش کردن جلو. سپس ، برای ورود معکوس پل جلو ، مجدداً باید متوقف شوید. این فقط این است که ژاپنی ها در مراکز اتوماتیک یا گله اتوماتیک محور ذخیره می شوند.
دیفرانسیل عقب فولکس واگن دارای قفل است (دکمه را روشن می کند و تنها پس از انتقال به دنده کاهش یافته) ، مزدا یک LSD بی تجربه است. در Amarok یک سیستم ضد گردش وجود دارد و می توان آن را خاموش کرد. مزدا چنین چیزی ارائه نمی دهد. سیستم تعلیق VW به وضوح توسط مهندسان با تجربه Dakar ساخته شده است. این نه تنها ظرفیت حمل را دارد ، بلکه بی نظمی را بدون لرزش غیر ضروری ، حفظ خودرو ، کنترل پذیری شایسته یک SUV مسافر خوب نیز انجام می دهد. این را نمی توان در مورد تعلیق مزدا ، که به وضوح برای حمل و نقل کالا در نظر گرفته شده است ، گفت. اگرچه جرم مجهز و ظرفیت حمل هر دو اتومبیل تقریباً یکسان است ، اما حجم بدن Amarok حتی بزرگتر است.
بنابراین ، دارایی های VW راحت و دستگیر هستند. و مزدا می تواند به چه چیزی بپردازد؟ یک طراحی ساده تر و بلوط شامل قابلیت اطمینان و قابلیت اطمینان بیشتر است که در وسعت سرزمین مادری ما مهم است.
من می دانم که جهنم کجاست
اگرچه ترتیب رقابت در تایگا اصلاً لازم نیست. حدود چهار یخبندان برای بررسی صنعت خودرو آلمان کافی است. در این مکان ، هواداران مزدا باید برای هواداران توپ بگیرند و سخنرانی کنند ، زیرا اکنون من یک داستان وحشتناک را خواهم گفت. در طول این تست ، من یاد گرفتم که جهنم واقعی چیست. جهنم ساحل اقیانوس قطب شمال است که در آن وانتهای VW قرار دارند. گناهکاران در آنها قفل شده اند. آنها مجاز به روشن کردن اجاق گاز هستند. حتی می توانید بیرون بروید ، اما هیچ کس این کار را در خیابان خیلی سرد انجام نمی دهد. و همچنین نشستن در داخل غیرممکن است ، زیرا دکمه حداکثر گرمایش صندلی ها خاموش نمی شود! من در یک جهنم مشابه بودم ، فقط در راه خانه به ویرایشگر. و حتی اگر چنین دکمه مزخرف در منهای چهار قرار بگیرد ، که در منهای بیست شکست خواهد خورد؟ فکر کردن ترسناک است.
صاحبان وانت عجیب هستند ، شاید آنها را اشتباه نگیرد. آنها در کودکی آرزو داشتند که با کامیون ها سفر کنند و چنین فرصتی ظاهر شد. هنگامی که مقامات به غیرنظامیان و حامل های موشکی به غیرنظامیان اجازه می دهند ، آنها را نیز خریداری می کنند. و نپرس چرا
نویسنده: دیمیتری لئونتیف ، عکس الکساندر اورتنووا-بارانوف
منبع: مجله 4x4 [آوریل /2011]