درایو تست آزمایشی هوندا از سال 2009 SUV

خلبان هوندا خلبان بالاتر

در واقع ، خلبان هوندا ، بزرگترین SUV از هوندا ، در ابتدا فقط برای بازار آمریکا در نظر گرفته شده بود. اما این مدل چنان موفقیت آمیز بود که فروشندگان هوندا به تدریج شروع به فروش آن در بازارهای دیگر ، از جمله در فضای باز CI های سابق کردند. اکنون این ماشین را می توان از ما خریداری کرد - با ضمانت سالانه نمایندگی.

خلبان هوندا در ژانویه 2001 در نمایندگی اتومبیل دیترویت ارائه شد. با همان سال اول SUV Acura MDX در همان سکوی ایجاد شده است ، بزرگترین SUV در تاریخ این برند بود. البته ، مگر اینکه مدلهای دارای مجوز ایجاد شده بر اساس Isuzu Rodeo و Trooper مشهور را در نظر نگیرد. اما آنها کاملاً حرفه ای و وسایل نقلیه جهانی همه زمینی بودند ، اما در کلاس مد روز و به سرعت در حال توسعه SUV ها ، هوندا چیزی بزرگتر و قدرتمندتر از مدل CR-V نداشت. یعنی هیچ چیز برای پاسخ دادن به ماشینهای رقبا وجود نداشت ، و کسی برای مجازات BMW X5 وجود نداشت. همچنین ، به هر حال ، در آن طرف اقیانوس تولید می شود. اما با داشتن کاملاً موفق ، سکویی از مدل Acura MDX (که به نوبه خود آن را از مینی بوس وام گرفته است) ، هوندا به سادگی نتوانست از ایده ایجاد یک SUV لوکس لوکس عقب نشینی کند. BMW X5 ، Mercedes-Benz ML ، Aviator Lin-Coln-همه این مدل ها تقاضای خوبی داشتند و خود اهدا کننده ، Acura MDX ، انتظارات سازندگان آن را کاملاً برآورده کرد. و دانستن از اقتدار هوندا برای اقیانوس ، جایی که اتومبیل هایی با سبک H روی کاپوت دائماً مکان های اول را در لیست فروش اشغال می کنند ، دشوار است که فرض کنیم که می تواند مانع از تولید SUV جدید به بازار شود. واد

بنابراین ، هوندا خلبان ، سال مدل 2001. این مدل فقط به V6 3.5 لیتری مجهز است که فقط با یک اتوماتیک 5 سرعته ترکیب می شود. یک خلبان عظیم از نظر ساختاری با اکثر همکلاسی ها یکسان است. این آویزهای کاملاً مستقل از تمام چرخ ها ، ترمزهای دیسک در تمام چرخ ها و به طور خودکار همه درایو چرخ را به هم وصل می کند. در شرایط عادی ، Honda Pilot یک اتومبیل معمولی جلو و چرخ دار است و به محور جلو است که از موتور به کل گشتاور منتقل می شود. محور عقب به طور خودکار فقط در مورد لغزش جلو متصل می شود: سپس گشتاور شروع به شنا کردن بین محورها می کند و تعیین می کند که کدام یک از ضریب گرفتن بزرگتر با سطح جاده است. برای حالت های ترافیکی شدیدتر ، مسدود کردن موقت توزیع گشتاور به نسبت 50/50 ارائه شده است. آخرین عملکرد توسط دکمه روی پانل فعال می شود. با مسدود کردن اتصال ، می توانید توانایی متقاطع کشور ، به ویژه در خاکهای چسبناک را افزایش دهید. اگرچه برای خارج از جاده هیچ کس به خصوص آماده نشده بود: این انتقال را کاهش نمی دهد و نه یک سیستم الکترونیکی خارج از جاده که مسئول توزیع گشتاور بین چرخ های همان محور است. حتی یک سیستم کمک شیک برای نزول از کوه وجود ندارد که هم اکنون در بسیاری از SUV نصب شده است.

و چه چیزی در خارج است؟ به طور کلی ، بد نیست ، اما به نوعی بدون تخیل ، بدون شیک و لوکس. با این وجود ، یک اتومبیل به ارزش حدود چهل هزار دلار باید مانند پول خود باشد ، زیرا به دلیل اعتبار مدل آخرین خریداری نشده است. اما خلبان حداکثر نیمی از هزینه را به نظر می رسد ، به جز این که ابعاد خارجی مناسب و معقول اندکی رنوما خود را افزایش می دهد. از بعضی جهات ، او مانند CR-V ، در جایی به طور کلی مدل های آمریکایی به نظر می رسد ، و در پشت کاملاً صادقانه روستایی است. به نظر می رسد که خلبان هوندا اولین بازی خود را در سال 2001 انجام داد ، بلکه در سالهای آخر قرن گذشته ، هنگامی که هیچ رقابتی وجود نداشت و چیزی برای مساوی نبود. در برابر پیشینه BMW X5 ، که قدیمی تر از خلبان خواهد بود ، SUV هوندا سه برابر ارزان تر به نظر می رسد - هم از نظر مونتاژ و هم از نظر زیبایی شناسی ظاهر. هر یک از رقبا ، به ویژه نیسان مورانو یا Infiniti FX45 ، به طور کلی بیگانگان از دنیای دیگری به نظر می رسند ، اگرچه با خلبان هوندا تقریباً یکسان هستند.

در داخل ، اوضاع بهتر است ، اما به مدت چهل هزار دلار هنوز هم نمی کشید. نه براق X-Fifth و نه آوانگارد نیسان مورانو ، اگرچه در این طرح است که همه جذابیت اکثر مدل های این کلاس استوار است. همه چیز به نوعی بسیار محافظه کار است: معمول ، نه گرانترین پلاستیک ، پوکر خیره کننده انتخاب کننده اتوماتیک ، کلیدهای بزرگ و بزرگ. ظاهراً بازار آمریکا هوندا را به هیچ وجه برای طراحی دوست ندارد ...

طبق ارگونومی ، خلبان هوندا تقریباً چیزی شبیه به SUV نیست: فرود راحت و پر پیچ و خم است ، تقریباً مانند یک ماشین. از زرادخانه خارج از جاده - فقط یک دکمه برای مسدود کردن Wiskofta. بقیه یک آمریکایی خالص است. البته دارندگان جام در مقادیر نامحدودی و همچنین محفظه های مختلف دستکش و جیب برای ذخیره چمدان قرار دارند. دامنه تنظیمات ستون فرمان و صندلی راننده برای یک زن خانه دار آمریکایی خوب طراحی شده است ، حتی با رشد متوسط \u200b\u200bمن در چرخ بسیار جادار بود. گشت و گذار بسیار خاص است ، زیرا لبه جلوی کاپوت فقط با یک شیب قوی به جلو قابل مشاهده است ، اما پشت کاملاً کنترل می شود - به لطف آینه های بزرگ. و اگر در خارج از خلبان به نوعی بر ابعاد تأثیر نمی گذارد ، در داخل ، از محل راننده ، به نظر می رسد به سادگی عظیم و از همه جهات. بدشانس خوش شانس نخواهد بود که این ماشین را در ترافیک فشار خواهد داد.

همانطور که از SUV آمریکایی انتظار می رود ، خلبان در نسخه هفت نفره تولید می شود - با صندلی های اضافی در محفظه چمدان. مدل های خانوادگی در بازار در آنجا بسیار محبوب هستند ، بنابراین تقریباً تمام SUV ها ، فواید اندازه اجازه می دهند ، دارای صندلی های اضافی هستند. این راحت است یا نه - این دور از سوال اول است ، نکته اصلی این است. مسافران خلبان اضافی هوندا دلایل کمی برای شکایت در جاده خواهند داشت: به نظر می رسد برای اسکان کاملاً راحت ، به ویژه در مورد کودکان یا نوجوانان ، کاملاً کافی است. به هر حال ، در صندلی های عقب ، نگهدارنده فنجان و کمربندهای صندلی آنها با پیش فرض وجود دارد. تنها ادعای صندلی های اضافی دسترسی ناخوشایند از طریق درب عقب است. به منظور تسهیل فرود روی صندلی های عقب ، طراحان صندلی های جانبی ردیف میانی را با جابجایی درست کردند - در صورت کشیدن یک اهرم خاص ، آنها کمی به جلو حرکت می کنند. من فکر کردم که با کمک همان اهرم ، مبل میانی را می توان در جهت طولی یا حداقل در گوشه پشت پشت تنظیم کرد ، اما این طور نیست. پس انداز عجیب و غریب - برای ایجاد یک مکانیسم کامل مسئول شیب و عزیمت صندلی میانی به جلو برای تسهیل فرود ، اما آن را به تنظیمات مجهز نمی کند.

به طور کلی ، فضای داخلی SUV از نظر اندازه مونتاژ یا ظاهر مواد مورد استفاده در دکوراسیون آن از نظر اندازه قابل توجه تر است. و صادقانه بگویم ، خلبان کمی از کیفیت مونتاژ شگفت زده شد - او در چهل قطعه تأثیر نمی گذارد. VW Touareg ، که حتی با داشتن موتور 3.2 لیتری و یک اتوماتیک شش سرعته کمی ارزان تر از خلبان هزینه دارد ، فضای داخلی بسیار لوکس تر است ، به ذکر Bimmer. از بعضی جهات ، این ماشین شبیه مرسدس بنز ML سالهای اول آزادی است-آنها همچنین در بسیاری از جزئیات فضای داخلی آنجا ذخیره شدند. به طور کلی ، همه چیز به نوعی کاملاً برجسته است. اشتباهات فرانک وجود دارد. به عنوان مثال ، روی فرمان ، اثاثه یا لوازم داخلی چرمی کمی بالاتر از قسمت پلاستیکی بیرون زده و در جای ترکیبات آنها ، ناسازگاری های غیرقابل درک شکل می گیرد. و به خودی خود پلاستیک ، صادقانه ، تعجب آور است: پیدا کردن در برخی از کیا ریو طبیعی است ، اما نه در هوندا به مدت چهل هزار دلار. ظاهراً هوندا برای آمریکا و هوندا برای اروپا چیزهای کمی متفاوت هستند.

این امر نه تنها در مورد دکوراسیون داخلی بلکه در ویژگی های در حال اجرا ماشین نیز صدق می کند. در حقیقت ، با آویزهای کاملاً مستقل و یک V6 قدرتمند در زیر کاپوت ، ماشین نباید حداقل از یک SUV جهانی با تعلیق عقب وابسته بدتر شود. معلوم شد که با هوندا متفاوت است: ماشین حرکتی مخصوصاً صاف انجام نمی دهد و مانند BMW X5 هدایت نمی شود. ذکر مکرر این مدل برای تبلیغات پنهان در نظر گرفته نمی شود: X-Fifth بهترین در کلاس خود در تنظیمات شاسی در نظر گرفته می شود و تقریباً همه رقبا هنگام ایجاد SUV خود توسط BMW هدایت می شوند. اما ظاهراً هوندا تصمیم گرفت به راه دیگری برود. در غیر این صورت ، چگونه می توان این واقعیت را توضیح داد که یک SUV 3.5 لیتری کاملاً از هر درایو عاری است. به نظر می رسد این ماشین قدرتمند است ، اما من نمی خواهم برنامه کامل را خرد کنم یا حداقل فقط به سرعت سفر کنید. و موتور با سرعت زیاد خیلی بلند کار می کند (صدا - وحشتناک!) ، و انتقال اتوماتیک به آرامی که دوست داریم تغییر می کند. در اینجا ، برای Tuareg ، با وجود ترخیص کالا از گمرک جاده ای قابل توجه و موتور پایین ، موتور موتور CPP بسیار بهتر عمل می کند. و نرم تر ، و قابل پیش بینی تر و ساکت تر. خلبان در کابین فقط در هنگام کار موتور با سرعت کم ساکت است. با افزایش این موارد ، حداقل به سطح 3000-4000 دور در دقیقه ، یک سر و صدای آزار دهنده شروع به نفوذ به سالن می کند. نه رامبل ، مانند Bimmer ، و نه یک غرش ، مانند MERS ، بلکه واقعاً سر و صدایی است. به نظر می رسد که در زیر کاپوت V6 نیست ، بلکه چهار جلد کوچک است که به طور فاجعه بار فاقد قدرت است. اگرچه با قدرت ، به خصوص با گشتاور ، موتور 3.5 لیتری دارای سفارش کاملی است. با سرعت متوسط \u200b\u200bو کم ، او با اطمینان ماشین را تسریع می کند و در بالاتر - او فقط مانند یک ورزشکار خوب شلیک می کند. شتاب به صدها - 8.2 ثانیه! و این با مسلسل است.

در جاده های بلاروس ، خلبان هوندا کاملاً راحت به نظر نمی رسید: به نظر می رسد هموار پیش می رود ، اما دائماً از یک طرف به طرف دیگر می چرخد. یا با توجه به استانداردهای SUV ها ، ترخیص جاده ای این مقصر است ، یا من فقط روی اتومبیل های خوب سوار شدم. ارتعاشات توده های غیرقابل اثبات هنوز هم بسیار قابل توجه است - چرخ های عظیمی با لاستیک های پرپشت بالا در هر فسیل مناسب با لرزش به بدن داده می شوند. درست است ، در یک جاده خاکی ، همین چرخ ها به طور قابل توجهی باعث افزایش صافی دوره می شوند: بسیاری از حفره ها به سادگی متوجه نمی شوند (R16 در پایگاه داده نصب شده است ، و غلتک های 17 اینچی با درپوش ابعاد 235/65 به ترتیب نصب می شوند).

جالب اینجاست که بسته به سبک رانندگی ، نگرش راننده به تنظیمات آویزها و فرمان خلبان تغییر می کند. اگر به آرامی و هموار بروید ، همانطور که تقریباً تمام آمریکا رانندگی می کنند ، تمام مسافران خلبان هوندا به راحتی از سطح راحتی شگفت زده می شوند. موتور تقریباً نامفهوم است ، برنامه ها خیلی نرم تغییر می کنند ، و ماشین فقط به بی نظمی می چرخد \u200b\u200bو سواران خود را فرو می برد. این ظاهراً یک حالت حرکت در سفر است. من با این سرعت از شهر خارج شدم و به 90 کیلومتر در ساعت شتاب رسیدم ، کنترل کروز را روشن کردم - و مقصد را دنبال کردم. به طور دوره ای امواج را در گیرنده تنظیم کرده و Coca-Cola را می ریزید. و در اینجا خلبان واقعاً از رقابت خارج است. اگر کسی فقط چنین ، واقعاً اتومبیل های آمریکایی را دوست داشته باشد ، پس باید فقط بین هوندا خلبان و نیسان مورانو انتخاب کنید ، که حتی راحت تر و صاف تر است. اما مورانو اکنون در مد است ، بنابراین گرانتر است و گران تر است.

اما اگر قصد شنا در بزرگراه را ندارید ، اما سبک رانندگی فعال تری را ترجیح می دهید ، بهتر است به سایر مدل های طراحی شده برای بازار اروپا توجه کنید. واقعیت این است که حتی آمریکایی های واقعی ، که به طور رسمی در اروپا پیشنهاد شده اند ، در تنظیمات آویزهای برادرانشان که اقیانوس را می فروشند متفاوت است. آنها کمی سخت تر هستند ، اما با سرعت بالا جمع آوری شده و بهتر کنترل می شوند ، احتمال زیادی وجود دارد که برخی از برگرها حداکثر سرعت را از آن در Autobahn فشار دهند. و از آنجا که خلبان هوندا به طور رسمی در اروپا فروخته نمی شود ، هیچ کس سعی نکرد در رفتار صحیح خود با سرعت بالا یا گوشه ها القا کند. به همین دلیل ، ظاهراً من تاکسی را دوست نداشتم: در چرخش های زیاد ، این دو تن آهن کمی عصبی می شوند و خلبان فضای زیادی را در جاده می گیرد. یا فقط از صندلی راننده چنین فکر می کند؟

ما کمی و خارج از جاده سفر کردیم. اما چگونه - از همه ، یک SUV ، حتی یک پارکت. درست است ، من نمی خواستم به گل یا سنگ صعود کنم: از این گذشته ، چهل هزار. و این ، شاید ، تنها موردی است که خلبان واقعاً از ارزش خود یادآوری کرده است. آنها با یک آغازگر شروع کردند: چند بار در یک منطقه شکسته پرواز کردند. این سیستم تعلیق از بین نرفت ، اگرچه ماشین را کاملاً سوخت. سپس آنها سعی کردند در جاده ای پر پیچ و خم تر حرکت کنند ، یعنی. در رودخانه ، جایی که فقط کامیون ها می روند. و خوب است که این شیرجه در یک شن و ماسه نرم بیرون کشیده شد و یک سیاه و سفید را خشک نکرد ، زیرا به محض اینکه در این جاده به پایان رسیدیم ، مانند یک ماشین خراش ماشین برای پایین. علاوه بر این ، اولین ضربه توسط یک دامن پلاستیکی شفاف در زیر سپر جلو گرفته شده است - ظاهراً در رده هزینه به فروشندگان اعتبار می یابد. خوب است که در این سایت هیچ سنگ وجود نداشته باشد: آسیب رساندن به این دامن و سایر جزئیات در زیر پایین بیش از واقعی بود. PATENCENT چگونه است؟ بیایید بلافاصله بگوییم - من مجبور نیستم مسدود کردن Vihskota را روشن کنم ، من از همه تله های آزمایشی به طور مستقل خارج شدم. علاوه بر این ، به لطف کشش عالی یک موتور 3.5 لیتری ، انتشار از اسارت ماسه خیلی سریع و بدون هیچ مشکلی رخ داده است. بنابراین اگر خاک متزلزل دارید ، اما بدون مشکلات ، می توانید با اطمینان از آن در خلبان هوندا غلبه کنید - به عنوان آخرین راه حل ، فعال سازی مسدود کردن به شما کمک می کند.

جالب است که برای حلق آویز مورب ، فانی برای اکثر SUV ها ، خلبان هوندا خواستار یک تپه نسبتاً چشمگیر بود - آنهایی که طولانی مدت نرم نمی خواستند چرخ را از روی زمین پاره کنند. من مجبور شدم یک خطر خاص را تحمل کنم: مسابقه در تپه ، که با این وجود موفق به ایجاد یک مورب است ، می تواند عواقب واقعی در قالب کودتای ماشین داشته باشد. اما حمل شد ، و خلبان به راحتی روی مانع پرید و سرانجام چرخ عقب را آویزان کرد. باز هم ، ماشین بدون مسدود کردن دیفرانسیل مرکزی ، به این مانع پرید ، که بار دیگر تأیید می کند - همه چیز به ترتیب با توانایی صلیب است. اما با محافظت از واحدها و گره های موجود در زیر ، مشکلات خاصی وجود دارد. اگر خلبان چنین کوهنوردی بسیار خوبی داشته باشد ، و در واقع در خارج از جاده بسیار مطمئن است ، او فقط به محافظت از فولاد از زیر نیاز دارد - هم در زیر موتور و هم تحت انتقال. و سپس Diagonalka ما تقریباً آخرین تصور واضح در زندگی دامن زیر سپر شد - او بسیار به شن و ماسه چسبیده بود ، بدیهی است که قصد دارد برای همیشه در اینجا بماند. اما به آرامی ، با کمک ناظران ، ما موفق شدیم با موانعی بدون عواقب پیاده شویم. اما هنوز هم خلبان هوندا یک SUV خوب است!

این البته عجیب است: اتومبیل ایجاد شده برای آسفالت ، با اطمینان بیشتر به طور متوسط \u200b\u200bدر خارج از جاده احساس می شود. اگرچه شما باید ادای احترام کنید - خلبان هوندا نیز در زیر آسفالت تیز می شود. سطح کلی برای چهار نفر با یک امتیاز است. این فقط حضور یک گله کامل از رقبای مستقیم است که این خودرو را رقابتی ترین نمی کند ، زیرا مدل هایی در بازار و تازه تر و جوان تر و شرور تر وجود دارد.

منبع: Autogazet / N 28 (420) مورخ 12.08.03