تست درایو هوندا پایلوت از سال 2009 SUV
هوندا پایلوت خاطرات، و یا داستان سال نو
انطباقات با مردم و ماشین آلات واقعا موجود ها اتفاقی نیست!قسمت اول، شهری
دسامبر 31، 2009، 14.00 به وقت مسکو
همه آنها به طرز مشکوکی امروز برخی از پر جنب و جوش خندان، درهم، دوشیده زرق و برق دار درخشان هستند و قرار دادن درخت کریسمس مصنوعی تخلیه می شود. البته، آنها را به یک سال جدید است. برنده چگونه با صدای بلند مورد بحث: که در آن شما را ملاقات کرد؟ شما چه هستید؟ و بعد؟ خوب، سرد! و ما در انتظار شب خسته کننده دیگر را به عنوان ایستاده متاسفانه در این رنده به طبقه براق و نگاه انعکاس آن در دیوارهای شیشه ای خسته! زیبا، Brutalen، در اوج خود است. من آن را می خواهم به اراده، گرفتن باد، خاک مخلوط کردن، به دور کل جهان!
- بله، بله، نگاه، در اینجا یک گزینه عالی، خلبان 2009، 3،5 لیتر، خودکار، تجهیزات بالا اجرایی است
اوه، صاحبان بالقوه! دسامبر 31؟ احتمالا، فقط مریض شدم یا بیشتر، نشستن لمسی. من برای یک مدت طولانی belhage است. اگر چه هیچ چیز مثل بچه ها، یک زن و شوهر بسیار، لبخند است. با سلام، خانواده جوان، من اینجا هستم!
- سیاه و سفید؟ Croquerously دختر پرسید. من نور دوست
بله، چه یک جیپ نمی تواند سیاه و سفید! شما نگاه!
"و من مانند سیاه و سفید،" آن مرد اظهار داشت conciliatively. خوب انجام می شود، دوست پسر، و نه از اینجا رفت! آیا من مثل من؟
- طراحی جالب، چنین بی رحمانه، تیز، خشن، اما جذاب.
- بله، - Wlown با نظرات خود ما را بدهید. این آمریکایی است.
- آن را مانند یک SUV واقعی، سالم به نظر می رسد، اما آن را نه یک کراس اوور؟ ترخیص کالا از کافی در نگاه اول نمی، ظاهر جدی، چشمگیر است.
- به خصوص که او در داخل خیلی بزرگه! نگاه، در اینجا شما می توانید در داخل زندگی می کنند! و اندازه تنه با یک کامیون!
- طول 4870 میلی متر است، عرض 1995 میلی متر، ارتفاع 1845 میلی متر، فاصله دو محور 2780 میلی متر، جاده ترخیص کالا از گمرک 203 میلی متر، - مکرر مدیر به دست متن. درایو چهار چرخ از VTM-4 گشتاور برای هر چهار چرخ فراهم می کند. در یک جاده لغزنده، شما می توانید حداکثر انتقال گشتاور به چرخ های عقب اطمینان برای افزایش passability. پس چه؟ نگاهی بر تعطیلات؟ سوار، فکر می کنم
من شادی من باور نمی کند! آنها را به کلید! شکستن رایگان! هورا!
جاز قرمز و مدنی سفید با حسادت به من نگاه کرد. درب ها بسته شده اند، و بنابراین من خودم را در خیابان با صاحبان جدیدم یافتم.
دسامبر 31، 2009، 15.00 Moscow زمان
BRR، و در اینجا سرد است! و کمی، در حال حاضر طرف جلا من کثیف است. آیا آنها می خواهند من را به این پوسیدگی برفی از خاک و واکنش ها بروم؟
- بیایید برویم، ما هنوز امروز چیزهای زیادی داریم! در ابتدا، احتمالا، به فروشگاه، و سپس به سرعت به خانه، رفتن به حزب، پس شما نیاز به تماس در پشت بچه ها، و اولین صبح به کشور
- آره! گوش کن، من آن را دوست دارم! پلاستیک بی رحمانه است، آمریکایی هنوز هم است، اما به نظر می رسد شیک، تمام چنین مربع و بلورها در مقابل دور هستند.
"من دوست دارم که شاخه ها و جیب های بسیاری وجود دارد، نگاه کنید به: طاقچه تحت کنسول مرکزی، شاخه ای بزرگ در دستگیره، جیب در درها، نگهدارنده های جام و طاقچه در مرکز، و او را بسته یک پرده، راحت است. و حتی جیب بیش از محفظه دستکش! فقط تلفن مناسب برای قرار دادن مسافر است
- جعبه جعبه غیر معمول واقع شده است، بالا، تقریبا نزدیک به فرمان، اما راحت، به هر حال. و کجا؟ و در اینجا، یک آمریکایی در اینجا یک ترمز پا است!
- قیچی.
در عین حال، میزبان ها به صندلی های گرم، خشک شده در سراسر تلفن ها، کلیدها، دستکش ها، کلاه ها خشک شدند و همچنان به بازرسی سالن ادامه دادند. او دستگاه های سفید را با چراغ های LILLAC نور دوست داشت و مقیاس های روشن زیر فلش را به طوری که فلش تعداد را روشن نمی کند. چرخ فرمان چرمی را با جزر و مد راحت بر روی لبه های راحت و به طور صالحه از ضبط کننده نوار رادیویی و کامپیوتر بر روی کامپیوتر، صندلی های کاملا الکتریکی (درایور با حافظه برای دو نفر) را دوست داشت. این با مجموعه ای از دکمه های شسته و رفته در کنسول مرکزی و مانیتور تک رنگ سیاه و سفید با شاخص های سفید خوشحال بود. eh، این تاسف است که، بر خلاف همکار آمریکایی، من هیچ صفحه رنگی ندارم! اما من 257 اسب انتخاب شده و انتقال اتوماتیک پنج سرعته عملیاتی را دارم.
3.5 لیتری V6 من بلافاصله به پدال شتاب دهنده واکنش نشان داد و به راحتی ما را به یک جریان پیش از سال گذشته تبدیل کرد.
دسامبر 31، 2009، 15.30 مسکو زمان
- کاملا شتاب! من دوست دارم فرود: از یک طرف، بسیار، بررسی عالی است، با دیگر با کمک تنظیمات، شما می توانید فرود کامل، پایه های زیادی از محل، فرمان در راه دور را انتخاب کنید. فرمان الاستیک، با سرعت سنگین. و سیستم تثبیت کننده کاملا انجام شده است: من وقت ندارم که متوجه شود رانش ها، فقط آیکون را روی پانل بچرخانید و ماشین این کاظیه را مانند این ریخته می کند! تقریبا مانند یک سدان
او گفت: "من فقط در مورد مصرف نگران هستم."
- در حال حاضر 20 لیتر در ترافیک وجود دارد. خوب، بیایید ببینیم که چگونه بیشتر خواهد شد. یک واشر چراغ جلو وجود دارد، شما می بینید، چشمه ها به سقف پاره شده اند؟ اگر بر روی آن کلیک کنید، Wasyavka تنها بر روی شیشه جلو اتومبیل کار می کند به راحتی کنترل می شود. و موسیقی طبیعی است: صدا کاملا تمیز است، پشت ساب ووفر، اگر چه، البته، می تواند بیشتر قدرت سیستم را تامین کند
- آنها همه چیز را در جاده ها جست و خیز می کنند، هنوز هم از خرگوش به نظر می رسد.
به نظر می رسد تا زمانی که همه چیز را دوست داشته باشند!
دسامبر 31، 2009، 21.30 MSK
8 نفر ولز، و آنها فکر می کردند به دو اتومبیل بروید! چرا، اگر من در مبل دوم با راحتی، گسترش آرنج های خود، سه، و حتی در ردیف سوم، اگر شما می خواهید، شما می توانید سه بار طول بکشد! البته، پاها در ردیف سوم، بزرگ نخواهند بود، اما ردیف دوم می تواند کمی بیشتر تغییر کند، و همه چیز راحت خواهد بود. برای فاصله های طولانی خسته کننده در چنین شرکت بزرگ، اما ما امروز به پایان نرسیده ایم!
- وای، به طور کلی، به طور کلی! در اینجا شما می توانید بر روی پای نشستن، و حتی آب و هوا کنترل صندلی خود را، و صندلی های گرم!
- برو!
- سواری خشن، درست است؟ اگر چه صاف، چاله ها تقریبا نمایش داده می شود.
"او در سرعت مانند سوار چسبنده است و خود را به عنوان یک سدان هدایت می کند،" خوشحال شدم که به من بگویم. به نوبه خود می آید و مسیر را به پایان می رساند، بازخورد عالی. و از ترمز، من خوشحالم، بسیار آموزنده است.
- بیایید دریچه را باز کنیم!
- این تاسف است، هات یک کوچک است، شما به رقص فرار نخواهید کرد! و پس از آن ما هم اکنون یک نمایش را ترتیب می دهیم!
- آه، این آینه چیست؟ آیا این یک مرورگر سالن پانورامایی است؟ هاها، به زودی فرزندان من را دنبال می کنید!
- خب، شما فکر می کنید چرا ما به دنبال خلبان هستیم!
ما در مرکز Sparkling Moscow رول کرده ایم. اما در حال حاضر غیرممکن بود که به پلیس نفوذ کند - همه یک ساعت قبل از رادیو وعده داده شده همپوشانی داشتند. ما در یک ترافیک فرو ریختیم و جمعیت مردم از ما گذشته بودند. تصمیم گرفتم که مرا در کوچه پرتاب کنم و سپس پا بروم. فقیر به عنوان آنها تنها در حال سرد است! صبر خواهم کرد، و نه بازگشت.
دسامبر 31، 2009، 23.45 Moscow زمان
- هرگز در زندگی هرگز به یک مهمانی از Metropolis FM نمی رود! منزجر کننده، سازمان شرم آور! اکنون کجا می رویم، زمان تقریبا دوازده است! ما دیگر وقت نداریم!
آنها بازگشت، خیلی سریع؟ اتفاقی افتاد؟
- آرام، دختران. ما سال نو را جشن می گیریم! باز کردن شامپاین! با مدودف ملاقات خواهد کرد و Chimes! هورا!
هورا! و نگران نباشید که صندلی های چرمی با شامپاین ریخته شوند، زنده ماندن!
- لعنت، معلوم می شود، ما کل سال 2010 را در ماشین صرف خواهیم کرد؟ چگونه ملاقات کنیم
بخش دوم، حومه
2010 ژانویه 1
ما قصد داریم به کلبه. من فکر می کنم بسیار جالب تر از در Moscow وجود خواهد داشت، و، قضاوت های من شنیده ام چه، پاک کن. تمام برنامه ها و من به کباب کردن ممنوع در جنگل، و اسکی سوار، در یک سفر کوچک به ولایات مجاور برای رفتن.
پشت چرخ این زمان او نشسته، صندلی ذخیره فیلترهای فرود از راننده دوم.
- حس خوب از اندازه، آن را برای من مهم است
- همانطور که برای هر زنی!
- از Yah شما! بسیار مناسب برای استفاده از دوربین عقب، اعتماد به نفس بیشتری به شما احساس است، از یک دستیار پارکینگ، می توان به میلی متر دیده می شود. فقط راست خاک پاک کردن. و من دوست دارم به نقطه نور داخلی آبی، ما زنان انجام مانند سوار در تاریکی است. خب، درب را می توان در هر دو مسافر و راننده قفل شده است. حتی قطب نما است! من نمی دانم که چرا او اینجا بود، اما آن را سرگرم کننده!
آهنگ pervoyanvarskoy خالی ما به سرعت و به راحتی شتافت. آنها شامل کروز کنترل، بر روی پانل روشن اکو لامپ. هنگامی که پا از گاز حذف، سیستم i-VTEC بسته دریچه در یک یا چند سیلندر، افزایش بهره وری. من با شوق و ذوق اشاره کرد که سرعت جریان در یک ریتم از حرکت به 13.9 لیتر کاهش یافت، اما به نظر می رسد رکورد من. آنها به من تغذیه بنزین 95 خوشمزه، اگر چه من به خوبی می توانید مدیریت و 92. اجازه دهید این راز کوچک من، چون من می تواند هوس های خود را!
2010 ژانویه 3
امروز ما به تولا است، که حدود 300 کیلومتر دورتر از خانه ما رفت. ظاهرا، چنین فاصله یک است خسته ام هر راننده یا مسافر نیست. سی دی برای 6 دیسک طراحی شده است. آنها گفتند که در یک سفر طولانی، شما می توانید با خیال راحت بروید، صندلی های راحت، صاف، صاف، بدون نوسانی سرعت و عایق خوب اجازه می دهد یک روز به تصویب بسیاری از کیلومتر بدون خستگی. در پیتر، شاید، به رها کردن؟
قبل از Yasnaya پولیانا ما به حال به جلو را به جاده یخ زده برفی، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. او گفت که ما در حال رفتن به بسیار خوب، حتی در لاستیک studless است.
از Yasnaya پولیانا (هر چند من، افسوس، به قلمرو ارل اجازه داده نمی شد!)، ما در هیبت کامل بودند. جای تعجب نیست، تولستوی شاهکارهای با چشم انداز چنین در خارج از پنجره نوشت!
فردا ما به کالوگا بروید!
2010 ژانویه 5
امروز ما در حال رفتن به کباب کردن ممنوع در جایی در جنگل. ترخیص کالا از گمرک است نمی بزرگ، و در داخل کابین من نوار چسب به جای لاستیک دندانه دار قرار داده است: من کمی نگران هستم. من می توانم صوفس (جاده) جنگل اداره کند؟
قبل از کنگره از آسفالت، ما به زور کلاچ درایو عقب را در اولین انتقال مسدود کردیم (دکمه VTM-4 تنها در دنده اول و دوم کار می کند، و همچنین در عقب در سرعت بالاتر از 29 کیلومتر / ساعت ) من نمی گویم که ما به برخی از مکان های واقعا متحرک صعود کردیم، اما از طریق RUT و رانش های کاملا عمیق بدون هیچ مشکلی حتی در Velcro مدیریت می شود. ترخیص جاده ای کاملا با SnowDrifts، تنها ذخیره شده زیر پایین پایین سمت چپ سرعت خود را بر روی برف قرار داده است.
اما من پورت برای اتصال آی پاد و آی فون دارم. البته، تاسف است که هیچ خروجی کامل وجود ندارد، در چنین همکاران که او مفید خواهد بود.
سایه های کوچک؟ آره. جاده جدی؟ رد.
8 ژانویه 2010
بیدار شد در ساعت 7 صبح، هیولا. ما به فرودگاه می رویم، با یک دوست دختر دیگر ملاقات می کنیم. در خیابان -19، اما من بدون هیچ گونه مشکلی شروع کردم، واشر ها خوب کار می کنند، سالن برای چند دقیقه گرم می شود. و حتی نمایش ها از سرما کم نیست.
به نظر می رسد که دوست دختر از ایالت ها پرواز کرد، و این می توان گفت، میهن من! او یک روزی یک صفحه مجوز آمریکایی را به ارمغان آورد و برای مدت طولانی Ahala از لذت، دیدن تنه من. درصد من فقط این است که هیچ پرده ای در پیکربندی اولیه وجود ندارد که همه چیز را در تنه از چشم های کنجکاو پنهان کند، اما می تواند به عنوان یک گزینه خریداری شود. اما با افتخار، درب تنه را با درایو الکتریکی نشان داد! شما هنوز هم می توانید شیشه را جداگانه جدا کنید، نه کل درب.
این شما دیده اید که بزرگ است، اگر ردیف دوم صندلی ها را بچرخانید! شما می توانید اسب را حمل کنید!
اوه، آنها علاقه مند هستند، آیا برف برفی با این سناریو مناسب خواهد بود. شما می دانید چه چیزی، خرید یک تریلر بهتر، به خصوص از آنجا که من برای او و حتی یک سیستم تثبیت تریلر خاص.
تمام نحوه صحبت کردن در مورد هر کسی، اما به محض اینکه یک دوست شروع به بحث در مورد جالب ترین جاده های آمریکایی و ناوگان آمریکایی کرد، ما قبلا به خانه رفتیم.
10 ژانویه 2010
ما به مسکو بازگشتیم. Corks، Corks، Corks EH، چقدر فضای کافی نیست! و محل در حیاط یافت نشد بلافاصله با ابعاد من به هر سوراخ مناسب نیست. آنها از ایستگاه های گاز چک کردند: بنابراین، برای 2100 کیلومتر، 7،500 روبل بنزین را خوردم. آیا تعداد زیادی یا کمی وجود دارد؟ و چه اتفاقی خواهد افتاد؟
به گفته دوست من، ما به نمایندگی خودرو رفتیم. تنها ایستاده در درب، من سعی کردم بهترین کار خود را برای غلبه بر مکالمه خود را با مدیر ما.
-well، این یک SUV نیست، البته این احتمالا یک واگن دوستانه خانوادگی، بزرگ، متوسط \u200b\u200bراحت، فریبنده است
- گالری بزرگ ...
- اما نه غرور: اگر بزرگراه 13-14 لیتر هنوز خوب است، پس در مصرف شهر افزایش به 18-20 لیتر
"سر به اعتماد، پایدار، به خوبی سرقت می کند.
-Valog، دوباره، هنوز 257 اسب است
- این 10 کیسه هوا است
- من آن را دوست دارم: غیر معمول، بی ادب، تهاجمی. سالن خشن است، اما چنین متخلخل حتی خوب است
- به نظر می رسد SUV، اما هنوز هم شما را به یک جاده جدی نیست، و ما، ما، با این حال، در پیک نیک نیست. اما این زمانی است که کودکان فقط برای یک خانواده بزرگ هستند
- Napican خوب: هر دو منطقه سه منطقه، و درایو الکتریکی درب عقب، تنظیمات الکتریکی، آینه با اتوسی، سنسورهای پارکینگ و دوربین معکوس، و کروز و چرم
به طور خاص، یک میلیون هفتصد با بیش از حد
-Well، تجهیزات پایه هزینه 1،480،000 روبل
- من فکر می کنم هنوز هم بالا
آنها سکوت می کنند و به یکدیگر نگاه می کنند. به نظر من، همه چیز روشن است!
Svetlana Aleeva
منبع: carclub.ru.