درایو تست Audi Allroad 2000 - SUV 2006

وابسته به هیدروبول

دقیقاً برای یک هفته ، سرگئی بلوگلوووتسف و آئودی Allroad 2.5 TDI با هم گذراندند. در پایان تست درایو ، سرگئی نتوانست بفهمد چه کسی را تجربه کرده است.
روز اول. Autopilot من را فریب داد. با خوشحالی موافقت با تست رانندگی ماشین آئودی ، من انتظار نداشتم که خودکار بی رحمانه مرا در چنین اتومبیل قرار دهد. من قبل از آنچه آئودی آلیوراد به نظر می رسید ، هیچ ایده ای نداشتم. من صادقانه اعتراف می کنم: من آنقدر راننده باتجربه نیستم که به عنوان مثال دوست و همکار من میخائیل شاتز. بنابراین ، اولین ، کاملاً صمیمانه ، وقتی این را دیدم ، امتناع بود. ایمان داشتن؟! چند دقیقه با مدیر مجله وادیم که ماشین را سوار کرد ، گزاف گویی کردیم. بعد از اینکه وادیم فهمید که این اولین مسلسل من در زندگی است ، او همچنین به توانایی های من برای زین کردن این هیولا قرمز شک کرد. این مرا عصبانی کرد. برای اثبات یک کارمند خودکار که من هو ندارم ، او را به خانه Dmitrovskoye Shosse بردم.
و در اینجا من رانندگی می کنم. اندازه های بزرگ و هیولایی فرمان. من به استفاده از درجه های عالی ادامه خواهم داد. از آنجا که برای انتقال از Nexia به Ollroad ، من به شما گزارش خواهم داد مانند این است که در یک بالون به داخل استراتوسفر سوار شوید. بنابراین ، فرمان. وسیع. زیبا. به نظر من ، پوست زرافه ، نه کمتر. من او را نگه می دارم ، انگار هیپنوتیزم می شود. دستان من گرمتر ، حتی گرمتر می شوند ... گرمای دلپذیر در دستان بدن گسترش می یابد ... البته هیپنوتیزم هیچ ارتباطی با آن نداشت. این فقط در مورد گرم کردن فرمان و صندلی ها است. سالن - من جادارتر ندیده ام! نگاه من قادر به پوشاندن همه آن نیست. مهم نیست که چقدر سرم را پیچیدم. اما من یک ماشین با زانوی راست خود احساس خوبی دارم ، که من دائماً در مورد کنسول مرکزی بیرون زده می جنگیدم.
احتراق را روشن می کنم و خودم را خاموش می کنم. در زیر کاپوت ، برخی از Turbodiesel در آنجا وزوز نمی کنند. و بگذارید سخنان من به نظر می رسد کسی با تمبر وام گرفته شده از رمان های علمی تخیلی کازانتسف ، موتور واقعی فوتون در حال وزوز است. من به وضوح اولین احساس خود را هنگام فشار دادن پدال بنزین به یاد آوردم. مانند یک موج اقیانوس ، مانند شافت نهم مرا برداشت و مرا در امتداد جاده به جلو برد. بنابراین ، بدون توقف و انتقال به محل مقصد. با بازگشت به مرکز پایتخت ، ناگهان فهمیدم که حقوق را فراموش کرده ام. و مانند هر راننده ، تصمیم گرفتم کندتر بروم تا پلیس ترافیک گرفتار نشود. با کمال تعجب ، من کاملاً متوجه تفاوت احساسات نشدم. درست هنگامی که من در آن جهت رانندگی می کردم ، اتومبیل های بیرونی و عابران پیاده کمی سریعتر در آینه های من لرزیدند.
شما می روید - شما فلسفه تر هستید. تملک آئودی آلروود چشمانم را باز کرد. فهمیدم که چرا صاحبان اتومبیل های گران قیمت مانند آن در جاده رفتار می کنند. به عنوان مثال ، آنها می توانند بدون نگاه کردن پیشی بگیرند. چرخش ها را روشن کنید یا روشن نشوید ... همه اتومبیل ها در سه متر به دور من رفتند. آنها همزمان با حسادت ، ترس ، نفرت ، احترام و تحسین به من نگاه کردند. بنابراین در دنیای من آنها فقط به تولید کنندگان تلویزیون عمومی نگاه می کنند. من کسی را ندیده ام. به نظر من بینی آلروک آویزان است. بنابراین ، شما نمی بینید که چه کسی در چرخ های شما در آنجا دخالت می کند.
با رسیدن به خانه ، نتوانستم از ماشین خارج شوم. او مرا رها نکرد. او همیشه انتخاب کرد. من قبلاً ابعاد را خاموش کرده ام. اما من در را باز می کنم - Squeals. من فکر می کنم این موضوع است؟ شاید این ماشین از من بخواهد که روی آن بچرخم؟ معلوم شد که من سیگنال چرخش را به موقعیت خنثی ترجمه نکردم. من فقط از ذهن او تحت تأثیر قرار گرفتم. قبل از آن من مورد اصابت قرار گرفتم که حتی از شلوارهای لکه دار در آستانه توهین نمی کردم. اگرچه او می توانست فشار بیاورد و هشدار دهد که تقریباً به اندازه یک SUV قد بلند و عظیم است. اما کار قلعه در ابتدا فوق العاده اذیت شد. اما پس از آن فهمیدم که چقدر حس می کند که وقتی کلید را فشار می دهید ، همه درها به یکباره باز نمی شوند ، بلکه فقط یک. این درست است. در واقعیت بی قرار ما ، هنگامی که میهمانان ناخوانده (خوب ، اگر تاتارس) می توانند به سالن پرش کنند ، بنابراین باید باشد.
روز دوم. من می خواهم سالگرد تلویزیون کانال 7 را که در آن کار می کنم ، علامت گذاری کنم. در این جشنواره بسیاری از آقایان درخشان و تأثیرگذار حضور داشتند. اما ماشین من زیباترین و قدرتمندترین بود. حتی ماشین (به نظر می رسد ، BMW یا مرسدس هفت) وزیر ورزش ویاچسلاو فیتیسوف ، خدای او را از سلامتی و موفقیت در کار منع نمی کند ، در برابر گرداب قرمز من کم رنگ و ضعیف به نظر می رسید. از طرف گسترده - در امتداد و در سراسر - چهره های Audi Allroad قدرت و اراده را به راننده منتقل کرد. یعنی برای من همه در راه من بودند. زنان مهر و موم شدند. مردان دندان های خود را لکه دار کردند. اما نامحسوس درست مثل شکم ماشین من ، که به سختی در پوسته یخ خیابان های مسکو با حصارهای او پخته شد. به هر حال ، که هنگام ترمز ، با سرعت - ماشین به طرز خارق العاده ای جاده را نگه می دارد. تنها چیزی که من از دست دادم و اینکه من به ناکارآمدی خود نسبت می دهم ، مانور پذیری است. وقتی یک هفته بعد ، با اشک و برکت ، من با Allroad در هم جدا شدم و دوباره با Nexia دوباره به هم پیوستم ، به نظر می رسید که به یک اسکوتر حرکت می کنم. و دوباره او توانست بازسازی ، شیرجه زدن ، پاک کردن در شکاف های باریک بین سایر وسایل نقلیه را پاک کند.
من در اوستیننو پارک می کنم بدون سایه ای از کوچکترین شک. از آنجا که زیر بغل من - پالت کارتر - با اطمینان از طریق نامه زنجیره ای محافظت می شود. من نتوانستم تعیین کنم که از چه چیزی ساخته شده است. ساخته شده از فلز یا از پلاستیک با دوام خاص. دست در دستکش احساس نمی کند. و امتحان کردن آن بدون دستکش ترسناک است. ناگهان در سرما می چسبید. حدس من از نظر ماهیت سوداگرانه بود زیرا برف های برفی هنوز به محافظت نمی رسیدند. تمرکز با تعلیق پنوماتیک ، که در آن ، مانند ماشین جیمز باند ، ترخیص به طور خودکار و دستی تغییر می کند ، آنها از قبل برای من توضیح دادند. بنابراین سکوت کردم. او ماشین را به سطح چهارم بالا برد. همانطور که بعداً به من گفته شد ، به اندازه 66 میلی متر. این معلوم شد که بعداً برای رانندگی بعداً و روی برف های فشرده شده به کشور کاملاً کافی است. و نیازی به جیپ نیست. من که از موضوع پریشان شده ام ، نمی خواهم جیپ داشته باشم. زیرا فقط در خارج از جاده خوب است. و در شهر برای پارک کردن ناخوشایند است ، او حجیم است ، او بنزین زیادی می خورد. Audi Allroad یک ماشین ایده آل برای شهر و خارج از کشور است. همه. پایان مکث تبلیغات. اگرچه فقط مدیران آئودی نیازی به تبلیغ انتزاعی این ماشین ها ندارند ، بلکه برای مردم توضیح می دهند که چه چیزی برای پول خود دارند و مزایایی را برای آنها خواهند داشت.
روز ، دقیق تر شب ، سوم. خوب است که سالم و ثروتمند باشید. فقط خیلی نگران کننده است من اکنون بهتر شده ام تا افراد ثروتمند را درک کنم. برای داشتن اتومبیل های گران قیمت ، آنها مجبور به پرداخت بی خوابی می شوند. تمام هفته من آئودی Allroad را در زیر پنجره های خانه ام در Krasnaya Presnya نگه داشتم. و هر شب چندین بار بلند می شدم ، به پنجره نزدیک می شدم و نگاه می کردم - ایستاده یا نه. من در این مورد در مورد ماشین صحبت می کنم. و این علیرغم این واقعیت است که آلوود بیمه شده است.
روز چهارم در بیرون برف است و ما یک کنسرت داریم. یعنی تیراندازی ، و بنابراین باید عجله کنم. اما شما هنوز هم باید وقت خود را برای تماس با دفتر در دروازه نیکیتسکی داشته باشید. با وجود یخبندان ملموس ، سالن به اندازه کافی سریع گرم شد. من حتی وقت نداشتم که مکالمه را با یکی از دوستان میشگان به پایان برسانم. من رفتم ، بدون اینکه حتی زحمت بکشم تا برف را از کاپوت و سقف خارج کنم. به هر حال ، در اینجا یکی دیگر از مزایای Allroad از طریق جیپ است. می توانید برف را از پشت بام Allrod با یک جارو معمولی جدا کنید ، که به سادگی نمی توان قبل از هر غرفه ای به آن رسید. و پول خود را برای یک مپ طولانی خرج نکنید. چه می گویید؟ کوچک و محتاط؟ و شما ممکن است ، آقایان.
اگر اولین بار در Allroad بودند ، به بعضی نگاه می کردم. سپس هر نوع کوچک تحسین می شود. به هر حال ، تمام وقت ، به عنوان یک فضانورد ویتنامی ، قلم های مختلفی را پیچیدم و دکمه ها را فشار دادم ، سعی کردم راحت شوم و تمام عملکردها و حالت ها را درک کنم. در ابتدا ، من در ابتدا هدف مستقیم نیمی از دکمه ها را نمی دانستم. مهم نیست که چطور سعی کردم سی دی را در نوعی شکاف قرار دهم-آنها در مورد سیستم صوتی زیبا با نام صوتی سمفونیک به من گفتند. از آنجا که معلوم شد که در پشت تابلو با این شکاف ، یک لانه Jala قهوه را پنهان می کند. بله ، برای احمق ها ، یک لیوان با یک لوله روی این صفحه کشیده می شود. اما من استدلال کردم که همه چیز به هم پیوسته است: یک لیوان ، یک موسیقی دلپذیر ، یک دختر زیبا ... با یک کلام ، من این پانل را فشار دادم ، و یک طراحی باورنکردنی و با صدای بلند که جلوی من چرخید و معلوم شد یک برای عینک بایستید. ماشین فضایی! این برای نمایشگاه ها و نمایشگاه های نمایش ایجاد شده است. من خودم را در این عقیده تأسیس کردم که مجبور شدم لباس های مرحله را در صندوق عقب حمل کنم. لباسهای با لباس مانند دو جعبه کبریت وارد محفظه چمدان شدند. اگر در آنجا مورد نظر باشد ، می توان گاو را به آنجا فشار داد. نه تنها در جمع و جور بلکه به صورت تاج گذاری.
روز پنجم معمولاً پشت چرخ خم نشسته ام. مشکل چیه. و تحقیرآمیز ، زیرا نمایش من شبیه به یک Gopher بازنشسته در یک بسته است که من نمی توانم زپوروزیت کنم. من در Allroad دروغ می گویم. در حالی که روز اول دراز کشید ، او ماند. اما در عین حال ، برای دیدن اینکه آیا من در مسیر صحیح هستم ، نیازی به کشش گردن و فشار بینایی خود ندارم. و من در هر دو جهت می بینم. من این را خواهم گفت: یک ماشین با سرایدار عقب ماشین است. و یک ماشین بدون برف پاک کن عقب یک تقلید است. من فقط می توانم با هیجان در مورد چراغهای جلو صحبت کنم. من در حال بازگشت به پایتخت از دوستان در Novorizhskoye Shosse و غذا با نکات برجسته هستم. می توانید پنج کیلومتر جلوتر را ببینید. گویی روی یک مهندس Hyperboloid Garin: Sheaves قدرتمند از نور چراغهای Xenon Pierce Night Darkness. من هنوز به Krasnogorsk نرسیده ام ، اما به نظرم می رسد که من قبلاً جاده حلقه مسکو را می دیدم.
از من خواسته شد که ماشین را ستایش نکنم. و تار نیز پرتاب شد. او عینی بود بنابراین در اینجا یک قاشق با دوغاب بو است. در شهر مجبور شدم به همسایه خود تغییر دهم. این بلافاصله به این واقعیت منجر شد که بیشتر از آن توسط مایع غیر آزاد در مخزن واشر مصرف می شود. از این گذشته ، چراغهای جلو ، هنگامی که در نور نزدیک گنجانده شده اند ، به طور خودکار پاشیده می شوند. به طور خلاصه ، مایع موجود در مخزن خیلی سریع تبخیر شد. مجبور شدم یک بادمجان جدید در کنار جاده بخرم. پنجاه Tsicking.
با ورود به خانه ، تصمیم گرفتم سیستم پارکینگ را آزمایش کنم. اوه ، و من رنج بردم. در بعضی از مواقع ، او بدون توقف شروع به جیر جیر کرد. من می ترسیدم که تمام ستون های منطقه را زدم. اما نه. parctronics فقط دیوانه شد. صبح روز بعد مجبور شدم در یکی از مراکز خدمات آئودی با پزشک تماس بگیرم. آنها در آنجا به من توصیه کردند که ماشین را بشویید یا حداقل دکمه های سنسورها را با یک پارچه پاک کنم. من هم همین کار را کردم. و - اوه یک معجزه! - Parctronics متوقف شد.
و بیشتر در مورد Degt. حیف است که در پایتخت ، سوخت دیزل در هر پمپ بنزین نیست. برای یافتن پمپ بنزین مجبور شدم روی پرشیا پیچیدم. با این حال ، در اینجا شما عسل دارید. Turbodiesel کاملاً اقتصادی است ، بنابراین مجبور شدم فقط یک بار در یک هفته سوخت گیری کنم.
روز ششم با یک فریاد شاد ، من آن را پمپ می کنم! من ماشین را به میشگان نشان می دهم. شاتز به پیشنهاد من برای سوار شدن به آن تسلیت گفت. اما او نمی دانست که من قبلاً کمی عادت کرده ام و به آن عادت کرده ام. به طور کلی ، من یک احساس (بسیار خطرناک به روش خودم) امنیت و اعتماد به نفس کامل داشتم که از جایی به استکبار تبدیل می شود. گویی در کپسول محافظ هستید. اما چنین احساسی هنوز به شاتسا نرسیده است. و هنگامی که من گاز را فشار دادم ، او منقبض شد ، یخ زد ، در صندلی خود مواد معدنی شد. آئودی آلیرورد فقط یک ثانیه فکر کرد و سپس مانند موشک کشید. ما حتی گونه هایی نیز داریم ، مانند فضانوردان در حین بارها ، شروع به لرزیدن کردند. این البته یک استعاره است. در واقع ، شما به هیچ وجه احساس سرعت نمی کنید. و این خطر اصلی است. Allroad فقط یک تحریک کننده است. او شما را تحت فشار قرار می دهد تا حتی سریعتر بروید. مسمومیت سرعت فوراً رخ می دهد. به هر حال ، در ماشین من ، یک حالت دنده دستی نیز وجود داشت. اگرچه آشنایان من ، تایگا را با تجربه ، در مورد مزیت مکانیک بیش از یک دستگاه اتوماتیک هنگام رانندگی در امتداد بزرگراه لغزنده ، چت کردند ، اما اعتراف می کنم ، جرات استفاده از این جوی استیک را نداشتند. برای چی؟ اگر من خیلی راحت هستم
روز هفتم با گذشته ، شما باید با خنده شرکت کنید. من این کار را می کنم همیشه ... هست. اما ، با مشارکت با Allroad ، من از طریق اشک خندیدم. وقتی واقعاً ثروتمند و مشهور خواهم شد ، به یک دسته از گروه A یا تولید کننده Nanais جدید تبدیل می شوم ، مطمئناً خودم یک ماشین آئودی Allroad را خریداری می کنم.
آئودی آلود. از سال 2000 ، سازندگان سعی کرده اند در یک لیموزین معتبر ، یک واگن ایستگاه راحت برای دوستداران سفر با مقاومت طولانی و SUV به یک ترکیب شوند. یک توربیدل شش سیلندر با حجم 2.5 لیتر دارای قدرت 180 اسب بخار است. حداکثر سرعت 219 کیلومتر در ساعت است. شتاب 0-100 کیلومتر در ساعت -9.7 ثانیه. قیمت مسکو از 45 هزار دلار است.
سرگئی بلوگلوووتسف. 39 سال بازیگر او در یک سری طنز از سی و سه متر مربع بازی کرد. مجری تلویزیون ، شرکت کننده در نمایش علی رغم سوابق ، O.S.P.-Studio. متاهل ، سه فرزند. ماشین شخصی - Daewoo Nexia.
متن Sergey Belogolovtsev ، عکس evgeny tsoi
 

منبع: "Autopilot"