درایو تست ورزشی Ssangyong Actyon از سال 2007 وانت
این چه نوع کامیون است؟
بد نیست اگر کسی که اتومبیل را آزمایش می کند ، عشق خاصی به این دسته از اتومبیل ها نداشته باشد. سرگئی کانونیکوف سعی کرد بی طرفانه باشد. عکس: جورج سادکوف.Ssang Yong Action Sports
مدل عمل در اواخر سال 2006 در بازار روسیه ظاهر شد ، وانت در پایگاه خود در سال 2007.
موتور: دیزل ، 2.0 لیتر ، 141 اسب بخار
گیربکس: 5 سرعته مکانیکی ، 4 سرعته اتوماتیک. درایو چرخ جلو متصل ، کاهش دنده.
کامل: P20M01 ، P20M21 ، P20A21 ، P20L21.
قیمت: 745 000865 000 مالش. (29 دلار 20033 900).
میتسوبیشی L200
این وانت در سال 2006 نماینده بود که در سال 2007 در بازار روسیه آغاز شد.
موتور: دیزل ، 2.5 لیتر ، 136 اسب بخار
گیربکس: 5 سرعته مکانیکی ، 4 سرعته اتوماتیک. درایو چرخ جلو متصل ، کاهش دنده.
کامل: دعوت ، دعوت+، شدید ، Instyle.
قیمت: 24 99033 290.
مزدا BT-50
اولین وانت در پایان سال 2006.
موتور: دیزل ، 2.5 لیتر ، 143 اسب بخار
گیربکس: 5 سرعته مکانیکی. درایو چرخ جلو متصل ، کاهش دنده.
کامل: مستقیم ، تور ، تور به علاوه ، فعال.
قیمت: 611 000788 000 مالش. (23 96030 900 دلار).
مزرعه؟ بعید. برای یک اقتصاد جدی کوچک است. علاوه بر این ، در روسیه ، فقط یک کشاورز بسیار نادر چنین خودرویی را خریداری می کند. برای فعالیت های در فضای باز با موجودی حجیم؟ شاید ، اما دوچرخه را می توان روی سقف مسافر ثابت کرد و اتصال اسکی در چنین جسمی دشوار است. شاید ، از این گذشته ، جایگزین ارزان قیمت برای یک جایگزین؟ این احتمالاً توسط بیشتر طرفداران وانت جذب می شود. برای درک اینکه چرا و چه کسی این اتومبیل ها ، ابتدا باید بفهمید که آنها چیست. بیایید امتحان کنیم؟
کامیون مسافر
همانطور که می دانید طرح برای استدلال بی فایده است. شاید کسانی که ورزشکاران سانیون را در نظر می گیرند عجیب باشد ، کمی بیشتر از طرفداران خواهد بود. اما دومی احتمالاً فعال تر خواهد بود.
از نظر ظاهری ، به نظر می رسد یک ماشین به شکل اسکنه مسافر است. قرار دادن لاستیک های دندانپزشکی به نوعی ناخوشایند است. سالن ، مانند بدن ، سعی کرد آن را اصلی کند ، اما اصالت به نوعی ساده فکر بیرون آمد. دکمه ها به طور تصادفی پراکنده هستند ، پانل خیلی پلاستیکی است ، کنترل آب و هوا خیلی واضح نیست. چی؟ هیچ رادیویی در ماشین به قیمت 30 هزار دلار وجود ندارد؟ سابقه نقص! به خصوص خنده دار است که در همان زمان دکمه هایی روی فرمان وجود دارد.
در ابتدا به نظر می رسید که نشستن راحت است ، اما به زودی احساس کردم: زانوی راست خود را روی یک کنسول قدرتمند با دکمه های بسیار بی پروا مالش می دهم. مهم نیست که چگونه احساس ناپدید نشد. به هر حال ، پا بعد از فراق ، عمل را احساس کرد. در پشت اتومبیل می توانید بیمار را روی یک شانه کوتاه حمل کنید ، فقط کودکان در یک سفر طولانی.
دارایی حداقل سر و صدا و ارتعاشات یک ماشین کاملاً مسافر با رفتارهای یک ورزشکار ورزشکار دارد. یک پرانرژی ، اما اصلاً یک شروع ناخوشایند فقط برای پیوستن بدون دخالت در زیر مسکو نیست. من از پویایی عالی خوشحال می شوم و ناگهان احساس می کنم: موتور قبلاً به انقلابهای محدود شده رسیده است. دوم را روشن می کنم ، و تقریباً بلافاصله همان اتفاق می افتد! تا 2000 دور در دقیقه ، موتور مرده است ، سپس آنها اجازه نمی دهند که چرخ دنده های کوتاه آرام زندگی کنند. همیشه امکان پذیر نیست. سریع سوئیچ کنید؟ اصلاً آسان نیست! اولا ، چسبندگی سانیون مبهم است ، خط بین یک حرکت رایگان و کار بسیار ضعیف است. ثانیا ، گیربکس مجبور به یادآوری اصطلاح فراموش شده توسعه نیافته است. اهرم دائماً بر روی یک مانع خاص ، البته کوچک قرار می گیرد.
در بزرگراه ، عمل به لطف آویزهای بهاری راحت و مطیع است. فقط رول های مشخصه یک ماشین مسافر کاملاً مناسب نیست. سیستم تعلیق حتی ناهمواری جدی (اما صاف!) را صاف می کند. او خیلی سبک و آمورف نخواهد بود ، و این بسیار خوب خواهد بود.
اما بهتر است در خارج از جاده مداخله نکنید. من تقریباً سرعت را محاسبه کردم ، و تعلیق در بی نظمی به ظاهر بی ضرر ، ضربه ای را از دست می دهد. ترخیص جاده کاملاً کوچک است. نسبت دنده ناشناخته انتقال نیز بر کاهش ردیف تأثیر می گذارد. برای افزایش شنی ، اولی کافی نیست ، دوم بسیار زیاد است. عمل تنها موضوعی است که دارای انتقال الکترونیکی و مشکلاتی است که ایجاد می شود. من هر دو شخصیت را از 2WD به 4WD چشمک می زنم ، و ماشین به وضوح در سمت چپ حرکت می کرد. بعد از ده یا دو متر ، درایو جلو هنوز هم درآمد کسب کرد. اما برای خاموش کردن آن ، مجبور شدم در شرکت راه اندازی مجدد کنم. هنگام شروع یک موتور داغ ، یک ویژگی جالب پیدا کرد: سانیون فقط با پدال گاز تحت فشار قرار می گیرد. متوقف کردن عذاب ماشین در خارج از جاده. او به وضوح مسافر است ، علاوه بر این برای کسانی که می توانند و دوست دارند به شدت با جعبه اهرم کار کنند. اما این عاشق در پشت خوش شانس است؟
محموله همه
Mitsubishi-L200 عجیب عمل را ندارد ، اما شما نمی توانید آن را کسل کننده یا متوسط \u200b\u200bبنامید. این سالن مانند یک ماشین غیر شیک است: عملاً پنهان ، با طعم و مزه. ردیف دوم صندلی های میتسوبیشی جادارترین است. یکی دیگر از لمس های کوچک: L200 سبکترین قسمت عقب را دارد. اما در عین حال ، به هر حال ، بدن بالایی.
من انتظار نداشتم که در پشت فرمان خیلی راحت بنشینم. فاصله بین بالش صندلی و کف کمی یادآوری مدل های قدیمی ژاپنی و برخی از مدل های مدرن چینی است.
با توجه به طراحی ، سطح دکوراسیون ، تجهیزات میتسوبیشی ، یک جامد جامد. به نظر می رسد چنین چیزی باید خود را در بزرگراه نگه دارد. اما در ابتدا مسلسل را به ارمغان می آورد. اولین برداشت دیگران: من یک کتری هستم ، نمی توانم در جریان قرار بگیرم. این خودرو با تاخیر عظیم به فشار عمیق پدال واکنش نشان می دهد. تلاش برای آزادی پدال منجر به پرش هرج و مرج چرخ دنده ها می شود. برای اینکه با اطمینان سوار شوید ، باید پدال را به طور خاص اتخاذ کنید ، به هیچ وجه بزرگ (کاملاً بر روی زمین!) ، اما گوشه هایی با تجربه یافت می شود. اکنون مشخص است: پویایی میتسوبیشی بسیار مناسب است.
اواخر ABS در اولین لحظه باعث شد که به قابلیت سرویس آن شک کنم (!). اما اشکال اصلی ماشین: رفتار کشتی. سمت راست فرمان! این شیرینی تقریباً 90 درجه به آرامی چرخانده می شود ، با اکراه ، ماشین در جهت مشخص شده شروع به رانش می کند. فرمان چپ! ماشین ، کج ، به اصل باز می گردد. سفتی سیستم تعلیق کاملاً PICAP است ، البته بهانه. اما از بی نظمی های صاف بسیار از یک طرف به یک طرف دیگر صدمه می زند ، و گاهی اوقات به نظر می رسد: من در یک تراکتور هستم و یک تریلر پشت آن وجود دارد.
نه ، البته ، هیچ جرمی وجود ندارد. با سرعت بیش از 100110 کیلومتر در ساعت (و کامیون کجا سریعتر است؟) همه چیز یکنواخت و غیرقابل برگشت اتفاق می افتد. در یک سفر طولانی و در یک جاده کوهستانی خسته خواهد شد ، جایی که شما به خصوص با زاویه های عظیمی از چرخش فرمان و واکنش های متفکرانه احساس می کنید. علاوه بر اینکه چه نوع خوبی ، زانو راست ، به طور تصادفی با فشار دادن دکمه روی انتخاب کادر ، به طور تصادفی خاموش را خاموش کنید.
اما در خارج از جاده میتسوبیشی در عنصر خود. به تدریج ، من تمام مفاد اهرم انتقال را مرتب می کنم (این طرح بر روی آن افتخارآمیز تر بود!) ، اتصال پل جلو ، مسدود کردن دیفرانسیل ، حرکت به یک ردیف پایین. سپس من فقط با پدال گاز کار می کنم که در چنین شرایطی مشکلی ایجاد نمی کند. در اسلاید ماسه؟ لطفا! از طریق رودخانه کم عمق؟ مشکلی نیست! در ضخامت؟ این ترحم برای فلزی زیبا در مناطق روستایی است ، با این حال ، بسیار مرفه ، میتسوبیشی-L200 بدون شک اولین پسر خواهد بود! در شهر و سفرهای طولانی ، ما احتمالاً از یکدیگر خسته شده ایم.
وانت تمام -
مزدا BT-50 تا حد زیادی شبیه میتسوبیشی است. همان تعلیق های استحکام (اما عدم تحمل!) ، به خصوص در یک ماشین خالی ملموس. یک مدار قابل درک از مدیریت انتقال برای خارج از جاده و رفتار مطمئن در آنجا. شتاب خیره کننده ، اما مناسب و ترمز روشن نیست.
سالن مزدا ساده تر است ، اما کاشت راحت تر از L200 است. احساس: من همیشه در این صندلی نشسته ام. پشت کمی نزدیکتر از ژاپنی ها است ، اما جادارتر از این عمل است. بدن بیشتر ، اما طولانی تر است و ارتفاع بارگذاری کوچکتر است.
شتاب یک مزدا با جعبه دستی بسیار ساده تر و واضح تر از میتسوبیشی با مسلسل است. درست است ، این همراه با یک غرش بسیار شدید و آزار دهنده است. ارتعاشات VT-50 نیز عالی است ، همچنین حرکت اهرم جعبه شبیه یک کامیون.
صافی سکته مغزی مزدا بسیار بدتر از سانیا است و به طور کلی نزدیک به میتسوبیشی است. البته این شوک های کاملی از غلبه بر شیارها نیست و برآمدگی ها در جایی در قسمت تحتانی کمر صحبت می کنند. اما این هنوز بهتر از نوسان طولی L200 است. در مارپیچ ، BT-50 به چرخش فرمان نیاز دارد تا زاویه های قابل ملاحظه ای کوچکتر باشد ، اگرچه کند شدن هنگام انجام دستورات به چپ و راست نیز مشخصه مزدا است. البته ناعادلانه است که خواستار واکنش یک کوپه ورزشی از وانت و حتی سدان باشد ، اما من هنوز دوست دارم مزدا و به خصوص میتسوبیشی را کمی به آنها نزدیک کنم.
در خارج از جاده ، مزدا بدتر از یک هموطن نیست. یک کتابچه راهنما ، نه یک گیربکس اتوماتیک فقط به یک راننده بسیار بی تجربه باعث ناراحتی می شود. نکته: برای یک حرکت اوقات فراغت اما با اعتماد به نفس در پمپاس ، عمدتا از پایین دوم استفاده کنید. برای همه موارد کافی است.
شاید BT-50 بهترین سازش بین ویژگی های حمل و نقل و مسافر ، بین قابلیت اطمینان در خارج از جاده و راحتی در آسفالت باشد. یعنی ، این همان چیزی است که طرفداران وانت از اتومبیل انتظار دارند.
بعد از آزمایش ، من به سختی می توانم یک ماشین مشابه را در زندگی روزمره شهر نشان دهم. البته من مخالفان زیادی دارم. اما فکر می کنم قبل از انتخاب نهایی ، خوب است که دریابیم ، این نوع کامیون چیست؟
سرگئی کانونیکوف: ارزیابی وانت ها از دیدگاه یک کار خاص ، البته ما نتایج دیگری می گیریم. سیستم نقطه ما شامل یک ارزیابی جامع در شرایط متوسط \u200b\u200b، تحت عملکرد روزانه است. به هر حال ، بیشتر وانت های روسیه از این طریق زندگی می کنند.
Ssang Yong Action یک اتومبیل با بدنه بار ، ناخوشایند در شهر ، در جاده ضعیف است.
ارزیابی عمومی 7.4
+ تعلیق راحت ، واکنش های عبور به فرمان ، حداقل سر و صدا و لرزش.
- کنترل های ناراحت کننده ، صندلی عقب نزدیک ، ناسازگاری موتور و گیربکس ، کنترل انتقال متفکر.
میتسوبیشی L200 دیگر کامیون نیست ، بلکه یک جایگزین جهانی نیست ، که به خوبی با جاده های صاف سازگار است.
ارزیابی عمومی 7.7
+ طراحی زیبا ، صافی خوب ، صندلی عقب بزرگ ، توانایی متقاطع خوب.
- کنترل محموله ، کنترل کشش ناخوشایند ، صندلی راننده کم ، بدنه بالا.
مزدا BT-50 بیشترین وانت در بین افراد ، مناسب ترین برای کارهای مختلف است.
تخمین عمومی 8.0
+ فرود مناسب روی صندلی های جلو ، پویایی خوب ، کنترل های قابل درک.
- موتور پر سر و صدا ، صافی متوسط \u200b\u200b، واکنش های افزایش یافته را کند کرد.
سرجی کانونیکوف
منبع: مجله "رانندگی"