درایو تست Saab 9000 CS 1991 - سدان 1998
SAAB ، فقط SAAB!
اکنون من فقط Saab را می خواهم - این ماشین مرا از قابلیت اطمینان ، عملکرد و راحتی آن متقاعد کرد. پس از آن ، نه موتورهای مشهور BMW و نه پرستیژ از مرسدس.موضوع گفتگوی ما Saab 9000i 1990 Reb است. قبل از رسیدن به صاحب فعلی خود ، این خودرو 90 هزار کیلومتر در امتداد جاده های سوئد چرخید ، سپس 50 هزار نفر دیگر در آسفالت ناهموار روسی. اکنون شماره 189،000 در کیلومتر شمار او ذکر شده است ، و نمی توان گفت که کلمات تمسخرآمیز به ظاهر وی گفته می شود. با این حال ، مالک بهتر می داند ...
احساس؛ عقیده؛ گمان...
انتقال از نه با موتور 1300 موتور به دو لیتری ، 135 اسب بخار Saab ، من تفاوت را خیلی سریع احساس کردم. فرمان ریشه دار ، کنترل کروز ، صندلی های راحت ، یک فضای داخلی دلپذیر - همه اینها در این مجتمع تأثیر غیرقابل توصیف بر من ایجاد کرده است. اگر زودتر ، من ، با عبور از شهر 200 کیلومتری ، خسته شدم ، سرم شروع به درد کرد ، اکنون سوار شدن به هیچ وجه خسته نیست. چه کسی مرا در ماشین سوار می کند و فرصتی برای مقایسه دارد ، می گوید صندلی های بسیار راحت وجود دارد که پشت آنها در آنها استراحت می کند. شاید به نظر برسد که برای چنین دستگاهی از یک موتور دو لیتری شانزده سوپاپ کافی نیست ، اما من مطمئن هستم که برای شرایط شهری که در آن باید وقت داشته باشید برای شکوه و عظمت به موقع ایده آل است. اما پذیرش نیز راحتی قابل توجهی است. من طراحی هواپیمای Saabov از فضای داخلی خودرو را دوست دارم. در مقایسه با نه ، در اینجا چشم همه چیز را خوشحال می کند ، حتی چگونه لامپ های نور سازها را در تاریکی می سوزانند. برداشت ظاهر ماشین بسیار عالی است. به یاد داشته باشید ، مایکل شوماخر در F1 یک ماشین با کمان اصلی داشت ، آن را کوسه نیز خوانده می شد؟ بنابراین من این تصور را دارم که ماشین من ظاهر کوسه ای دارد. حتی به نظرم می رسد که سدان کمی از هاچ بک بدتر به نظر می رسد. و اسپویلر روی درب پشتی بسیار هماهنگ در ظاهر ماشین متناسب است.
SAAB و پلیس راهنمایی و رانندگی
هنگامی که آنها مرا برای سرعت در بزرگراه مسکو آهسته کردند. در حالی که همه تشریفات را در همان زمان حل و فصل می کنید و با بازرس صحبت می کنید. پرسیدم کجا می توانید به اینجا برگردید ، و او ناگهان ساکت شد ، به من نگاه کرد و پاسخ داد: چرا باید به یک خاک بروید؟ من می فهمم که من به لادا می روم ، اما در اینجا با چنین اتومبیل ... به نظر من بهتر است پنج کیلومتر دیگر رانندگی کنید. و بار دیگر ، او همچنین از سرعت پانزده کیلومتر فراتر رفت و هنگام توضیح با بازرس ، او به سادگی به روحیه خوبی اشاره کرد. او اسناد را داد ، گفت: خوب ، من می خواهم! با ماشین ... - و رها کنید. چیزهای کوچک ، اما خوب.
نه خیلی ، خیلی
از چه چیزی باعث ایجاد مشکل شد؟ می توانم بگویم که من برای مدت طولانی عادت کرده ام - به نظر من ، این پدال بیش از حد زیاد حرکت می کند. و ماشین ... دو بار او در دو سال و نیم من را شکست داد ، و هر دو بار به دلیل تقصیر من - برای اولین بار از من خواستم برش سوخت را قرار دهم ، و این دستگاه در بیشترین لحظه خجالت زده شد. در صبح ، او همه محفظه بود و ماشین به سادگی شروع نمی شد. بار دوم که فراموش کردم لامپ را در کابین بپردازم ، توجه نکرد و او کل باتری را مرخص کرد. و بنابراین با مکانیک مطلقاً هیچ چیز پیش بینی نشده ای اتفاق نیفتاده است. تعمیرات برنامه ریزی شده فقط با هزینه بالای آنها زندگی را خراب می کند. علاوه بر این ، من مجبور شدم به دنبال افرادی باشم که بتوانند Saab را به خوبی ترمیم کنند. دو بار مهر جلو را تغییر دادم و همیشه متفاوت. در حالت اول ، موتور کمی متفاوت کار کرد ، لرزش ظاهر شد و در حالت دوم به نظر می رسد که هیچ کس هود را باز نکرد. در میان کاستی های سازنده که در جاده های ما نشان داده شده است ، می توانم ترخیص کالا از گمرک بسیار کمی را یادداشت کنم. ترکیبی از یک پایه طولانی (4667 میلی متر) و فرود کم به طور قاطع برای جاده های ما مناسب نیست. من تقریباً همیشه ، حتی در کنگره از برش های کم و در عین حال قسمت میانی صدا خفه کن با یک راه دور کاملاً غیر ضروری رنج می برد. دو یا سه بار من فقط صدا خفه کن را شکستم. من دفاع کارتر را گذاشتم ، او چندین میلی متر اضافه کرد ، اما بدون آن نمی توانید به هیچ وجه به خیابان های ما بروید. سردرد ثابت دیگر من گیره های آهن بر روی صدا خفه کن است که به سادگی دائماً می شکند. مقاومت ضد خوردگی بدن زیبا است. موافق ، عدم وجود کامل نقاط زنگ زدگی در پشت یک ماشین ده ساله یک شاخص با کیفیت عالی است. درست است ، گل های کوچک مارک دار اجازه می دهند تا گل و لای جاده به درستی آستانه ها را تولید کند ، پس از آن لازم بود که آنها را با ضد جاذبه بپوشانیم و به جای کارخانه نامناسب ، محافظت چشمگیرتر را انجام دهند. فرمان ، حتی پس از ساماروفسکی تیز ، مطمئناً آن را دوست دارد. این شکایات فقط مربوط به تعداد انقلابهای متوقف شده از توقف (همه 3.5) و شعاع خیلی بزرگ نوبت است - من از جایی که سی و یکمین بار ولگا باز می شود عبور نمی کنم! به علاوه ، با اعتماد به نفس می توانم ثبات نرخ ارز ماشین را به همراه داشته باشم و در حین چرخش عملاً بدون رول بدن. من متوجه شدم که در هر یک از نوبت هایی که در آخرین اتومبیل هایم اتفاق افتادم ، در Saab من 10-15 کیلومتری سریعتر از یک نه. به نظر من ، به نظر من ، سازش معقول در عایق نویز سالن حاصل می شود ، که در آن سر و صدای بیرونی چگونه در اکثر ماشینهای خانگی اتفاق می افتد ، اما احساس اضافی ماشین را محروم نمی کند. در نتیجه ، نتیجه اصلی حاصل می شود - راننده از رانندگی خسته نمی شود. یک کاتالیزور روی ماشین من نصب شده است و من با بنزین 95 سوخت گیری می کنم. سرعت جریان در بزرگراه 7-7.5 لیتر ، در شهر در زمستان - 13 لیتر و در تابستان - 10-10.5 لیتر در صد کیلومتر است.
برنامه های آینده
اکنون من فقط Saab را می خواهم - این ماشین مرا از قابلیت اطمینان ، عملکرد و راحتی آن متقاعد کرد. پس از آن ، نه موتورهای مشهور BMW و نه پرستیژ از مرسدس. من یک پیرو واقعی اتومبیل های سوئدی شدم و اگر به آنچه به یک ماشین صادق و زیبا گفته می شود ، نیاز دارم ، یک Saab 9-5 یا یک Saab 9-3 جدید را انتخاب می کنم.
ضبط شده توسط الكساندر یوتوكین
منبع: مجله چرخ [شماره 42/2000]