درایو تست Opel Antara از سال 2010
تست درایو Opel Antara: Goby Assertive
همانطور که می دانید در روسیه فقط دو مشکل احمق و جاده وجود دارد. ظاهراً دقیقاً همین مورد است که اخیراً با افزایش تعداد جیپ ها و کراس اوورها در خیابان های شهر به هم وصل شده است. از این گذشته ، همانطور که واقعیت ها نشان می دهد ، اتومبیل های بزرگ به شما امکان می دهند تا با حداقل ضرر و زیان هم با اول و هم دوم ، از جلسه زنده بمانید.به دنبال این روند ، اوپل طبق برنامه سازنده ، برای جایگزینی فرنترا قدیمی ، Antara Crossover را منتشر کرده است. با این حال ، از نظر ظاهری ، دو اتومبیل مشترک کمی هستند. خطوط بدنه Opel Antara شبیه یک گاو قوی ، چنین نماینده تهاجمی و عضلانی از Corrida اسپانیا است. لهجه های نقره ای روی سپر عظیم و هوای جانبی فقط شباهت را افزایش می دهد. هر دو سپر جلو و عقب ، به هر حال ، پلاستیک هستند که از مشکلات جزئی (خواندن ، خراش) جلوگیری می کنند ، بنابراین اغلب برای رانندگان جنس عادلانه اتفاق می افتد.
با این حال ، دید عالی آینه های جانبی Antara به احتمال زیاد نیاز به استفاده از سپر پلاستیکی برای پارکینگ را به یک صدای مشخص کاهش می دهد. همراه با پارلتیک های صوتی ، آنها به شما امکان می دهند تا عملا متوجه ابعاد چشمگیر دستگاه نشوید. به هر حال ، سنسورهای پارکینگ صدا ، که به شما کمک می کند تا کسی را در ترافیک پاک نکند ، اما اگر راه خود را بین اتومبیل در حیاط قرار دهید ، فوق العاده آزار دهنده است ، می توانید در صورت تمایل می توانید دکمه را روی کنسول مرکزی خاموش کنید.
با این حال ، اگر سازنده محافظت از آسیب جزئی به بدن را پیش بینی کرده باشد ، مشکلات پارکینگ های تحت پوشش در روسیه به طور کلی و به ویژه در مسکو به وضوح فکر نمی کرد. اتومبیلی که برای درایو تست به من رسید حتی شش ماه نبود و Rusta قبلاً توسط درب چمدان به وضوح ذکر شده بود. (بنابراین آنها به سر خاطرات تبلیغات در حال مرگ موسکویت در مورد بدن با گلی صعود می کنند).
به هر صورت ممکن است ، درب تنه فرصت های بسیار چشمگیری را برای قرار دادن انواع چیزها برای ما نشان می دهد. حجم صندوق عقب آنتارا 1024 لیتر است و به نسبت 2: 1 صندلی و عدم وجود یک بلوز مرکزی روی زمین روی زمین ، به شما امکان می دهد تا به راحتی 4 اسنوبورد ، تجهیزات و در واقع خود اسنوبورد ها را قرار دهید در ماشین. با این حال ، شایان ذکر است که مسافران عقب پس از نیم ساعت اول سفر شروع به شکایت از ناراحتی صندلی ها ، که مستلزم بی حسی همه اندام ها بود.
اما صندلی های جلو برای من بسیار راحت به نظر می رسید. پشتیبانی جانبی و قابلیت های گسترده تنظیم الکترونیکی صندلی به من این امکان را داد که با راحتی باورنکردنی بنشینم و به لطف احتمال تغییر موقعیت فرمان فرمان ، امکان حل مشکل از چرخ جاده وجود داشت قابل مشاهده نیست به هر حال مسافر جلو باید از تنظیم مکانیکی صندلی راضی باشد.
و البته ، نمی توان نتوانست چنین جزئیاتی مانند دریچه در پشت بام آنتارا را یادداشت کند. می توانید آن را به طور کامل و بر اساس اصل پنجره باز کنید. علاوه بر این ، دریچه به گونه ای ترتیب داده می شود که جریان هوا با سرعت زیاد وارد ماشین نمی شود ، اما بدون سر و صدا هجوم در سالن هوای تازه ایجاد می کند. در صورت تمایل ، شیشه دریچه می تواند با پرده بسته شود ، اما من به طرز باورنکردنی دوست داشتم تماشا کنم که آخرین برف های برفی امسال چگونه روی لیوان می افتند.
سالن اتومبیل که من گرفتم با پوست سیاه به پایان رسید. در عین حال ، دستگیره های درب ، سوزن های بافندگی فرمان و انحرافات توسط خطوط نقره ای که کاملاً ارگانیک به نظر می رسند تأکید می شوند. اما درج پلاستیکی در زیر درختی که روی یک دستکش و درها واقع شده است ، به نظر من مسخره و نامناسب در برابر پس زمینه پلاستیک خاکستری اطراف آنها است.
بقیه آنتارا داخلی در پیکربندی Cosmo Premium Plus دارای زهد نادر است. هیچ دارنده فنجان ، نه خاکستر و حتی مکانی وجود نداشت که بتوانید کم و بیش یک بطری آب را ایمن کنید. اما یک کشو وجود دارد که در حال حاضر به یک جعبه سنتی در کنسول مرکزی تبدیل شده است و طول مدت و طول قابل تنظیم راننده برای راننده.
تقریباً تمام فضای مفید بین صندلی ها توسط یک شکاف تلفن اشغال می شود. به هر حال ، من نیازی به استفاده از آن نداشتم ، زیرا تلفن به راحتی با استفاده از دندان آبی با دستگاه متصل می شود. با تشکر از این جزئیات بالا ، مکان بین صندلی ها فقط برای قلم اصلی باقی مانده است ، که مسافر جلو می تواند در یک جاده بد یا با سرعت زیاد نگه داشته شود و یک ترمز دستی که به همان سبک ساخته شده است. (اوه ، من گیج نمی شوم!).
اما داشبورد با دکمه ها و اهرم های مختلف در حال چرخش است. یک رادیو ساخته شده ، تهویه مطبوع و حتی آینه های جانبی و سنسورهای پارکینگ وجود دارد. چنین فراوانی نشان می دهد که بیشتر از یک راننده روی مسافر طراحی شده است ، زیرا دومی که در حال حرکت است ، می توان تشخیص داد که کجا باید فشار دهید.
با این حال ، این مشکلی برای راننده نیست - مدیریت همه کارکردها ، به استثنای تهویه هوا ، روی فرمان انجام می شود. بنابراین ، راننده می تواند بدون اینکه از تولید استفاده کند ، گزینه لازم را برای یک رایانه روی صفحه انتخاب کند و حتی به یک تماس تلفنی پاسخ دهد ، که با توجه به اصلاحات در قوانین ترافیک بسیار مهم است. به هر حال ، تلفن از طریق دندان آبی به معنای واقعی کلمه سه حرکت به سیستم اتومبیل متصل می شود. پس از آن ، اطلاعات مربوط به تماس های دریافتی در صفحه نمایش رایانه در صفحه نمایش داده می شود و برای پاسخ دادن به آن کافی است تا یک دکمه را فشار دهید. صدای تماس گیرنده از طریق سیستم صوتی خودرو شنیده می شود و کلمات راننده میکروفون ساخته شده را ضبط می کند. در عین حال ، کیفیت صدا ، چه ورودی و چه خروجی ، از نظر کیفیت از دست نمی رود.
این مشکل فقط با مجموعه ای از شماره های تلفن ساخته شده توسط جوی استیک برای انجام این کار ایجاد می شود بدون اینکه از جاده منحرف شود ، به نظر من غیرممکن است. در اصل ، این سیستم از طریق رایانه پردازنده به کتاب تلفن شما دسترسی را فراهم می کند. با این حال ، الکترونیک غیر روسی الفبای سیریلیک را به رسمیت نمی شناسد ، و سامسونگ کاملاً از خواندن هرگونه اطلاعات از دستگاه سامسونگ خودداری کرد.
در عین حال ، رایانه روی تخته ، علاوه بر گزینه های استاندارد ، به شما امکان می دهد تا با اطلاعات جالب تر ، تا فشار تایر آشنا شوید. اما اطلاعات مربوط به دمای موتور قابل دستیابی نیست. همانطور که در کابین برای من توضیح داده شد ، اگر درجه حرارت بسیار مهم شود ، رایانه روی تخته بلافاصله این موضوع را گزارش می کند. اما دمای داخل دستگاه بدون هیچ گونه شاخص احساس می شود. تهویه مطبوع در آنتارا به مدت یک هفته از ارتباطات امکان پیکربندی با دمای کم و بیش قابل قبول برای زندگی وجود ندارد ، نه من و نه راننده با 20 سال تجربه.
در کنسول مرکزی ، از جمله موارد دیگر ، دکمه قطع سیستم پایداری دوره قرار دارد. خوب ، از آنجا که یک دکمه وجود دارد ، مطمئناً باید فشار داده شود. همانطور که معلوم شد ، با قطع شدن ESP ، متقاطع وقتی ترمز حتی در یک جاده مستقیم فشار نمی یابد ، کمی پودر شده توسط برف ، جدی می شود.
به هر حال ، ترمزهای ماشین بسیار صاف هستند ، یعنی شما باید برای این واقعیت آماده باشید که برای یک توقف سریع برای کمی خرد کردن پدال کافی نخواهد بود. و بقیه آنتارا با گیربکس اتوماتیک و 230 اسب زیر کاپوت خیلی روی حرکات تیز قرار ندارد. این خودرو برای مدت طولانی و با اندیشه شتاب می گیرد و در صورت لزوم برای غلبه بر کسی ، باید پدال شتاب دهنده را به کف فشار دهید تا عملکرد شروع کار روشن شود. اما تعویض سرعت اتوماتیک به هیچ وجه احساس نمی شود.
اما خارج شدن از شرایط ظریف گیربکس اتوماتیک به هیچ وجه زحمت نمی کشد. متقاطع ، که به طور خودکار به همه چرخ های چرخ در جاده ای لغزنده و هنگام روشن کردن حالت زمستان ، با سهولت و تقریباً بدون استفاده از اسب بخار انسان ، از Snowdrift خارج شد ، جایی که با خیال راحت در جستجوی یک زیبا رانده شد. زمینه برای عکسبرداری.
همچنین خوشحال شد که سرعت در آنتارا عملاً احساس نمی شود. من ، به اتومبیل های کوچک و سریع عادت کردم ، 120 کیلومتر در ساعت بود که من بیش از 60 کیلومتر در ساعت نبودم. با این حال ، و در 170 کیلومتر در ساعت ، ماشین تغییر می کند کمی پایدار است. اما مصرف سوخت با سرعت 120 کیلومتر در ساعت به طرز ناخوشایندی شروع می شود و به 17 لیتر در 100 کیلومتر نزدیک می شود.
اوضاع در چرخه شهر بهتر نیست ، بنابراین ماشین به وضوح توسط ترافیک مسکو از شهر خارج می شود. علاوه بر این ، ترجیحاً بدترین جاده ها نیست: اگر بی نظمی های کوچک در جاده پشت فرمان آنتارا قابل توجه نباشد ، به لطف تعلیق سخت ، چاله ها بزرگتر هستند.
به طور کلی ، هنوز مشخص نیست که آیا آنتارا قادر به جایگزینی فرنترا قدیمی در قلب روس ها با قاطعیت آرامش خواهد بود ، اما تاکنون من با یک نماینده واحد از این مدل در خیابان های مسکو ملاقات نکرده ام.
منبع: کلوپ اتومبیل