درایو تست سدان فورد موندئو از سال 2010 سدان
شوخی
به یاد داشته باشید ، مانند آن شوخی: یک بار آلمانی ، یک آمریکایی و یک انگلیسی ملاقات کردند. علاوه بر این ، بداهه ها امکان پذیر بود. بنابراین ما تقریباً یک حکایات بدست آوردیم: فرانسوی ، ژاپنی ، توله سگ و خوب ، مثلاً ، اروپایی میانه.با استفاده از روش محرومیت ، به راحتی می توانید درک کنید که متوسط \u200b\u200bاروپایی ، من Ford Mondeo را صدا کردم. در حالی که ملیت سه شرکت کننده دیگر در این آزمون باعث شک و تردید نمی شود ، Mondeo چندان ساده نیست. فورد در اصل آمریکایی است. بیشتر قسمت Mondeo در کارخانه در Genka بلژیکی تولید می شود. و دفتر مرکزی فورد اروپا (و Mondeo در درجه اول به دنیای قدیم است) در ادکلن آلمانی است. با توجه به همه موارد فوق ، من پیشنهاد می کنم Mondeo را در زمان خواندن این مقاله به عنوان آلمانی در نظر بگیرید. علاوه بر این ، همانطور که در نتیجه این آزمایش معلوم شد ، در عادات آن این سدان نزدیک به اتومبیل های آلمان است.
برای تست ما ، ما چهار سدان کلاس D را در سطح تر و تمیز انتخاب کرده ایم. دو مورد از آنها (هوندا آکورد و سیتروئن C5) نسبتاً اخیراً در بازار روسیه ظاهر شدند. در رقبای مبتدیان ، محبوب ترین فورد موندو و جانباز اثبات شده ولوو S60 را گرفتیم. همه اتومبیل ها جلوتر از چرخ هستند ، به استثنای ولوو ، اصلاح 2.5T فقط با AWD All -Wheel Drive در دسترس است. اما موتورها برای هر سلیقه. هوندا دارای جوی 2.4 لیتری چهار ، در Citroen V6 ، همچنین بدون تقویت است. خوب ، ولوو و فورد مجهز به یک شرکت در خط پنج با توربین هستند. اما ، با وجود انواع طرح ها ، دلتا حداکثر قدرت فقط 19 اسب بخار بود. از 190 نیرو در وتر به 220 TU در Mondeo.
اگر تئاتر با یک چوب لباسی شروع شود ، ماشین از صدایی که درها با آن باز و بسته می شوند. Citroen در اینجا از رقابت خارج است. درها با اجازه گفتن درها کوبیده می شوند. برای مطابقت با ظاهر یادبود. دروازه گسترده ولوو نیز خیلی عقب نیست. یک دست بد در اینجا برای گرفتن طبیعی نیست. اما درهای Accord و Mondeo این احساس را به وجود آوردند که یک قهوه ای کوچک در داخل یا دستگاه به اصطلاح مستقر شده است ، که روی یک قوطی می کوبد. به هر حال ، در حال حاضر با صدای یک درب پایانی ، می توان در مورد عایق کلی صدای خودرو ، که در طول آزمایش تأیید شد ، قضاوت کرد. ارزیابی طراحی یک چیز ذهنی است. اینکه کفش ورزشی برای خیاط خوب است ، بد است. اما این واقعیت که هوندا و سیترون تازه هستند و بنابراین جالب تر هستند ، اختلاف نظر بی معنی است. علاوه بر این ، توافق بسیار پویا به نظر می رسد. فلش مشخصه شبح ، که او از مدل نسل قبلی به ارث برد ، آن را دوست دارد.
و سیتروئن ، به طور سنتی برای فرانسوی ها ، غیرمعمول است. در اینجا قسمت جلویی اصلی با چراغهای عظیم و یک شورون دوتایی در کل عرض آن ، و یک پنجره عقب مقعر و طرفین چاق است. دیوانگی طراحی فورد ، که تقریباً یک سال پیش تقریباً Avant -Garde به نظر می رسید ، امروز سردرگم شده است و دیگر وحی نیست. علاوه بر این ، او قادر به پنهان کردن اندازه بخش بخش D ، حتی به رنگ سفید نیست. با این حال ، Mondeo کاملاً زیبا به نظر می رسد.
خوب ، ولوو ولوو است. کلاسیک برای محافظه کاران ، که در مورد ما با یک کیت بدنه با شکوه آیرودینامیکی و چرخ های زیبا رقیق می شود. این ورزش شد!
خلق و خوی کلاسیک همچنین از فضای داخلی سوئدی پشتیبانی می کند. داشبورد ، با نور پس زمینه سبز مایل به سبز و مقیاس های فلزی ، کاملاً به نظر می رسد و می خواند. شیرینی ضخیم فرمان به طرز دلپذیری در دستان او است. کنسول مرکزی با پراکندگی دکمه های بی شماری از گذشته. آنچه فقط پیچش های آنالوگ فرکانس در رادیو است (به هر حال ، قالب MP3 را تشخیص نمی دهد). اما از این امر راحت تر نمی شود و مردی از توزیع جریان هوا یک یافته بی نظیر است. سالن S60 بالاترین کیفیت و دنج است. در یک صندلی نرم و بلند مانند یک شومینه در خانه احساس می کنید. و حتی آماده فراموش کردن عدم پشتیبانی جانبی است. صلح و صلح. این فقط شلوغ است مخصوصاً پشت فرد با رشد بالاتر از حد متوسط \u200b\u200bدر آنجا ناراحت خواهد شد.
Mondeo آسان تر است. پانل های پلاستیکی نقره ای حداقل از همه شبیه آلومینیوم هستند ، که برای تقلید طراحی شده اند و وقتی فشار می آورند کاملاً نفس می کشند ، حتی می توانند گریه کنند. دستگاه ها شبیه به اسباب بازی هستند و نمایش رنگ HMI بین آنها به ویژه برای من مفید به نظر نمی رسید. حال اگر ناوبری روی آن وجود داشته باشد. به زبان آلمانی نیست؟ اما پس از آن ، هوش با رنگ آبی تیره و نرم به پایان می رسد ، و فرمان چرمی تقریباً بخش متقاطع بهینه است. در همان طرح رنگی ، صندلی هایی با اثاثه یا لوازم داخلی ترکیبی نیز ساخته شده اند. غلطک های جانبی هم روی بالش و هم در پشت توسعه می یابند ، اما هنوز پشتیبانی کافی برای شانه ها وجود ندارد. اما آنچه که فورد بدون قید و شرط منجر می شود در فضای مسافرتی عقب است ، گرچه پای شما را روی پای خود پرتاب می کند. جای تعجب نیست ، زیرا Mondeo طولانی ترین پایه چرخ در کوارتت 2850 میلی متر ما را دارد.
فضای داخلی C5 با یک ادعا. یک مرکز فرمان ثابت ، تنظیم جداگانه جهت جریان هوا برای راننده و مسافر ، معجزه ای از مرتب با گرافیک جالب ، یک اهرم زیبا از یک مسلسل با شیار سیم پیچ و از همه مهمتر صندلی های زرق و برق دار ، بهترین ها کامل چهار. آنها کاملاً سخت و کم هستند ، که برای فرانسوی ها غیر خاص است. تراشه برای مسافران متلاشی شده به قسمت بالایی تکیه می دهد. این کمک می کند تا تقریباً در هر شکل صندلی را تنظیم کنید. کیفیت مواد و تنظیم پانل ها در مقایسه با C5 گذشته ، پرش بزرگی را به جلو نشان داد. مکان زیادی وجود دارد. به هر حال سیترون نیز یک مدرک است. پایه آن تنها 35 میلی متر کوتاهتر از Mondeo است. اما ، با این وجود ، پشت بسیار نزدیک تر است.
من در هوندا می نشینم و خودم را در یک سفینه فضایی می یابم. یک فرمان چرمی کوچک سه نقطه ای با یک مرکز غرق شده ، مانند کلاه. و پشت سر او ، تیغه های حالت دستی مسلسل. یک اشاره فرانک از ورزش! دستگاه هایی با حلقه های نقره ای به شدت درخشان قرمز هستند. اما من تقریباً آنها را نمی بینم که لبه فرمان در حالت پایین توسط یک سرعت سنج از 60 تا 220 کیلومتر در ساعت و کل منطقه کاری Tachometer همپوشانی داشته باشد. پانل مرکزی مانند بالها ادامه خواهد یافت. فضای داخلی Accord به اندازه ظاهر آن تیز است. احساس می شود که آنها یکی را با یک تبر خرد کردند و سپس به عنوان یک اسکنه مشابه کار کردند و با پیراهن اتاق های شلیک کردند. همه چیز خوب خواهد بود ، اما هوندا پشت کیفیت است. پلاستیک سخت زیادی است و این زن نقره به هیچ وجه خوب نیست. برای یک ماشین با مسافت پیموده شده در حدود 7000 کیلومتر ، کابین خیلی شیطانی به نظر می رسید و صندلی ها دائماً به پشت بسیار بالاتر از قسمت تحتانی کمر فشار می یافتند.
ظاهر هوندا با محتوا مطابقت دارد. ظاهر سریع و برجسته ای فصاحت از شخصیت ورزشی ماشین صحبت می کند. از یک طرف ، این خوب است. توافق فرمان شفاف ترین و با بزرگترین ، اما به اندازه کافی فزاینده است. شتاب ، با وجود ضعیف ترین 201 موتور قوی ، خون گرم است. دستگاه اتوماتیک سریعترین تعویض را فراهم می کند ، اما گناهان این واقعیت است که گاهی اوقات سرعت زیادی را برای مدت طولانی نگه می دارد ، و شما فقط می توانید آن را مجبور به تغییر دهید دستی در یک جاده مسطح ، تعلیق کاملاً وظیفه خود را برای سدان تقریباً بدون رول به نوبه خود انجام می دهد ، به خوبی روی قوس ایستاده است ، و یک تخریب کوچک اما تیز و تیز را نشان می دهد که به راحتی با تخلیه گاز و راف فرمان تنظیم می شود. چرخ.
از کل چهار ، Accord کنترل پذیری شدید را نشان می دهد. اما حساب برای این امر به محض پایان پوشش کامل اتفاق می افتد. حتی یک ضربه در خط مارک کاملاً احساس می شود ، و به ذکر برجستگی های جدی تر در جاده های ما نیست. لرزید که کبد با طحال به طور دوره ای مکان ها را تغییر می دهد. رودخانه دارای حرکت مداوم فرمان است. شما باید ماشین را بگیرید. من کفپوش گاز را دوست ندارم: برای فشار دادن آن به لگد پایین ، باید تقریباً آن را روی زمین بگذارید. ناخوشایند است ، به خصوص اگر اندازه پا کوچک باشد. یک ادعای کوچک برای ترمزها وجود دارد. پس از یک گذرگاه آزاد ، کارگر به شدت شروع می شود. این به خصوص در ترافیک با سرعت کم آزار دهنده است. هنگام ترمز از سرعت زیاد ، مشکلی وجود ندارد ، دوز آن در آستانه عملکرد ABS به راحتی دوز می شود.
ولوو برعکس هوندا است. ماشین نرم و آرام. Adaptive Four C در حالت راحتی (به هر حال ، سطح سفتی کمک فنرها برای یک حالت راحت را می توان از طریق منوی رایانه در صفحه تنظیم کرد) مسافران را روی امواج آسفالت می گذارد و روحیه ای آرام ایجاد می کند. در کابین سکوت وجود دارد ، عایق نویز یکی از بهترین ها در کلاس است. و ناگهان یک انفجار!. اما هیچ گودال جدی وجود نداشت. ما قبلاً با این ویژگی تعلیق ولوو آشنا هستیم. بی نظمی های تیز به سیستم تعلیق و فرمان داده می شود. با گذشت زمان ، شما حتی توجه خود را متوقف می کنید. اما هنوز هم ناخوشایند است. فرمان ناامید کننده نسبت به اطلاعات غنی نیست. در حالت ورزشی (که کلید در کنسول مرکزی را روشن کرده است) ، چهار مورد از رول ها و Clinks به طرز چشمگیری کاهش می یابد ، اما هنوز هم S60 یک ماشین بسیار راحت است. در همین زمان ، 210 نیرو با یک دستگاه اتوماتیک پنج تکه به سرعت و یکدست شتاب خودرو را در زیر موتور عجیب و غریب خفه کننده جفت می کنند ، و حرکت همه چرخ به طور قابل توجهی پایداری را افزایش می دهد ، به خصوص در یک جاده لغزنده.
سیتروئن 5 اسب بخار دارد. علاوه بر این ، علاوه بر این ، شش شکل V شکل دارد. تنها به علاوه موتور باریتون زیبا است ، به سختی شکستن عایق صوتی عالی. اما در شتاب C5 به رقبا از دست می رود. تقصیر این یک توده بزرگ و یک ماشین اتوماتیک تنبل است - حتی در یک حالت ورزشی. اما او کار خود را روان ، تقریباً غیرقابل تصور انجام می دهد. با استفاده از سیستم تعلیق هیدروپنوماتیک هیدروسیک 3+ سیتروئن ، راحت ترین ماشین از همه ارائه شده در این صفحات. اما هیچ کیک رایگان وجود ندارد ، همانطور که اتفاق نمی افتد ، بنابراین هنگام رانندگی در حالت پیش فرض ، نوعی تعلیق دائماً احساس می شود. به نظر می رسد چیزی در زیر زندگی او را تجربه می کند ، با این حال ، با وظیفه اصلی عدم لرزش کنار می آید.
در حالت ورزشی ، تعلیق بیشتر جمع می شود و الاستیک می شود ، اما احساس اختلاف نظر ماشین را ترک نمی کند. با این حال ، این بدان معنا نیست که در چرخ C5 به طور معروف به چرخش ممنوع است. این امکان پذیر است ، اما سطح پایین بازخورد روی فرمان با لمس تداخل دارد و دوباره جرم. و ضربات کسل کننده بر بی نظمی وجود دارد. به همین ترتیب ، تمرینات به سبک حلقه مسابقه برای این ماشین نیست. این همچنین سیستم تثبیت را که با سرعت بالاتر از 50 کیلومتر در ساعت بسته نمی شود ، اثبات می کند. اما ترمزهای C5 با شکوه هستند: آنها ماشین را به سرعت متوقف می کنند و به شما امکان می دهند تا تلاش را به طور دقیق دوز کنید. کامیون سیتروئن. ایده آل برای عجله در مسافت های طولانی است.
Mondeo متعادل ترین به نظر می رسید. کمترین ماشین مصنوعی چهار ، زنده. البته ، این شایستگی یک گیربکس دستی و یک موتور قدرتمند 220 قدرتمند است (این اصلاح موتور پنج سیلندر Volvo است). اما ، در انصاف ، شایان ذکر است که پدال های چسبندگی و اهرم گیربکس برای فورد بزرگ هستند. اما اهرم به وضوح از برنامه ها خارج می شود ، و شما به سرعت عادت می کنید. اما نکته حتی یک جفت قلم موتور نیست. شخصیت Mondeo با تعلیق سازش و فرمان تعیین می شود که با تلاش کمتری نسبت به Accord ، به راننده می گوید اطلاعات کمتری ندارد. و سازش تعلیق در این واقعیت نهفته است که حتی در 18 چرخ به شما امکان می دهد تا در آن چاله ها عجله کنید که در آن سیترون و ولوو کمی عجله شده اند ، و توافق به سادگی روح را از خود می لرزاند مسافران
البته ، فورد به رودخانه و مفاصل جاده واکنش نشان می دهد ، اما این کار را بسیار نرم تر می کند. و در نوبت ، Mondeo رفتار می کند و به طور قابل توجهی محور عقب را لکه دار می کند. با قطع سیستم تثبیت ، ابتدا یک تخریب کوچک دنبال می شود و سپس با هر چهار چرخ به راحتی کنترل می شود. احساس عمومی نویز در سرعت زیاد کمی خراب می شود (مکالمه در مورد درها را در همان ابتدا به یاد داشته باشید؟). و صدای موتور در اینجا کاملاً واضح تر از ولوو شنیده می شود. اما با این شخصیت ، حتی در یک کت و شلوار قرار دارد.
حال ، شاید ، ما به شوخی گفتیم تا آخر. او مانند تعداد زیادی از چنین داستانهایی ، او ممکن است خیلی خنده دار ، اما عادلانه و موضعی نبوده است. این اتومبیل ها در واقع متفاوت هستند و به نظر می رسد که با انتخاب صحیح ، هر یک از آنها می توانند بازتابی از شخصیت و ارزش های صاحب خود باشند. همه برای خود تعیین می کنند ، که ارجحیت دارد: سفتی و ورزش های برجسته توافق ژاپنی ، ولوو خانگی سوئدی ، ظاهر اصلی و پیچیدگی فرانسه از سیتروئن یا تعادل آلمان و کمترین قیمت Mondeo. خوب ، کسانی که نمی توانند بدون مشخصات و شماره ها زندگی کنند ، ما برای آشنایی با تخمین های خود می فرستیم.
دیمیتری کروتوف
منبع: مجله موتور [دسامبر 2008]