درایو تست فورد موندو سدان از سال 2010 Sedan

هندسه Neevklidova

کلاس الکترونیکی و کلاس D، اتمسفری و دو سفر توربو، انتقال اتوماتیک کلاسیک و دو روبات دو کلاچ، یک ماشین ژاپنی، برای آمریكا، و Duo آلمان، مقایسه آنها را انجام می دهند؟ به اندازه کافی عجیب و غریب، این مورد زمانی است که موازی مستقیم هنوز متقاطع است.


فورد موندو
در فرهنگ سیاسی انگلیسی، اصطلاح Mondeo-Man محبوب است، به این معنی که نماینده طبقه متوسط \u200b\u200bبین سنین 35 و 45 ساله است، داشتن درآمد پایدار، خانه خود و تمایل به رای دادن به محافظه کاران به طوری که همه اینها نیست از دست دادن. با اشاره به روسیه، درست است که در مورد Camry-Mane صحبت کنید، و فورد انتخاب جوانتر است، زیرا مهم نیست چقدر سرد و ماشین موندو بسیار ورزشی و پویا تر از تویوتا است. ظاهر عضلانی، موتور توربو قدرتمند، تعلیق الکترونیکی کنترل شده، کنترل پذیری عالی در میان صاحبان آشنا Mondeo یافت نشد، بسیاری از آنها سی سی نیستند.

در واقع، دست زدن به مرجع نزدیک است. در فرمان، این تلاش است که رول ها باید کوچک باشند، ماشین مشتاقانه به نوبه خود پیچ \u200b\u200bخورده است. اما این در یک جاده خوب و در حالت تعلیق استاندارد است. ماشین ما مجهز به جذب کننده های شوک کنترل شده الکترونیکی بود، که به شما این امکان را می دهد که شخصیت دستکاری را تغییر دهید. در حالت راحتی، یک روش معمول وجود دارد، و ضربات ناخوشایند بر روی مفاصل تیز بر روی بدن منتقل می شود. با این حال، مسیریابی بسیار کوچک است و در سرعت های شهری دخالت نمی کند. بیشتر قدرت را ناراحت کنید من نمی دانم که قبل از من این ماشین را سفر کرده ام، اما ربات دیوانه شد: آن را هموار غیرممکن بود، جعبه به طور مداوم در حال حرکت بود، من به حداقل افزایش عرضه سوخت، من ناراحت شدم. خوب است که پس از چند روز، PowerShift به خودش آمد و نرم شد، اما شخصیت او همچنان به DSG VW نزدیک تر از تفنگ ماشین تویوتا بود.

ناامیدی اصلی موتور بود. اولا، او 200 لیتر اعلام کرد. با. حتی تویوتای کمتر قدرتمند احساس می کند. ثانیا، کمبود رانش در پایین، زمانی که توربین متصل است، جبران نمی شود، مانند Passat. سوم، پس از چند روز، آزمون پس از چند شتاب متوالی در طبقه بر روی پانل، کتیبه را روشن کرد: سوء عملکرد موتور. درمان پس از خاموش کردن موتور خاموش و دوباره راه اندازی شده است، اما من دیگر به شدت خطرناک نیستم. بنابراین Ecoboost این بار من را ندیدم ممکن است که در یک پارک مطبوعاتی، ماشین با سوخت های کم کیفیت سوخت، که من دیوانه کنترل الکترونیک بود، سوخت گیری کرد. پیش از این، نسل جدید توربو موتورهای توربو از فورد من را ناامید نکرد.

ارگونومی در ارتفاع. دکمه ها خیلی زیاد نیستند و آنها با موفقیت قرار می گیرند. Armrest مرکزی اگر چه توسط خروج تنظیم نشده است، اما به درستی واقع شده است که شما از آن پشیمان نیستید. فرمان شکل بهینه و ضخامت، دکمه ها ایده آل هستند و پوست به لمس دلپذیر است. آیا این روابط چربی است؟ صندلی ها در نگاه اول برای همه خوب هستند. در حقیقت، آنها یک پروفایل وحشتناک دارند: صندلی از شما می پرسد، حتی اگر پشتیبان کمر را حذف کنید. من، به اندازه کافی عجیب و غریب، توانستم به راحتی حل و فصل کنم، اما بقیه در مورد غیر کوچک بودن شکایت کردند. و کیفیت مواد چیست؟ چنین پلاستیکی مارک های حق بیمه و حق بیمه، پوست از همان نام تجاری است که در اتومبیل های جگوار / زمین روور، موسیقی با باس آبدار باید طعم و طرفداران بلوز و طرفداران راک داشته باشد. احساسات و واقعا حق بیمه!

و در حال حاضر در مورد Punzes آشکار. بر خلاف مسافران عقب کام، که احساس می کنند پرهای واقعی VIP، مهمانان از مبل عقب Mondeo بیشتر شبیه به مشتریان تاکسی هستند: پاهای زیادی برای پاها وجود دارد، اما عناصر یک زندگی زیبا تنها 12 ولت سوکت هستند. اما فرود از پشت نیز بهینه نیست بیش از حد عمودی نیست، اما در صندلی سالن مانند محل و پاها کافی نیست، و سر. ناامید کننده تنه، که، با وجود اندازه های بزرگ، ناخوشایند است. نکته این است که سدان بیش از حد باریک باز کردن تنه. هر جعبه کوچک کوچک وارد نشده است. Hatchback کمک خواهد کرد که موقعیت را ترک کند، اما اتومبیل هایی با چنین نوع بدن در سنت پترزبورگ تولید نمی شوند، بنابراین گران تر از یک سدان مشابه است. از کوچکترین چیزهایی که شما نیاز دارید که دسته را بر روی درب راننده علامت بزنید، که باعث می شود دسترسی به آینه ها و کلید های تنظیم کننده های قدرتمند شود. چرا شما نمی توانید این دسته را از یک درب حذف کنید، همانطور که در VW Jetta انجام شد، که در خمیر گذشته ما برنده شد، روشن نیست. خوب، ناامیدی اصلی شخصا برای من، عدم امکان گوش دادن به موسیقی از آی پاد من بود. چیزی که بیشتر توهین آمیز است که ماشین را دید، تمام تگ ها را بخوانید، تمام لیست های پخش را دیدند، شروع به از دست دادن موسیقی کرد، اما صدای بلندگوها آسیب ندیده بودند! در تابستان آن را در حال حاضر با فیستا، اما در ماه دسامبر، در ماه دسامبر هیچ مشکلی در ماه دسامبر با تمرکز وجود نداشت. رمز و راز!
 

اما یک کنترل صوتی وجود دارد که همچنین با راهنمایی های صفحه نمایش مرکزی تکمیل می شود. بنابراین حتی لازم نیست که این عبارات انگلیسی را تدریس کنید، به سادگی آنها را بخوانید. به هر حال، در مورد نمایش ها. آنها در اینجا دو نفر در کنسول مرکزی و دیگر بین سرعت سنج و تراکمتر هستند. علاوه بر این، هر یک از آنها منوهای خود و واحد کنترل خود را از پنج دکمه در دستگیره های فرمان چپ و راست دارد. با استفاده از صفحه نمایش بر روی مرتب، شما می توانید تقریبا تمام توابع ماشین را کنترل کنید، به طوری که صفحه نمایش بر روی کنسول می تواند به طور کامل به اسپک مسافر داده شود. این تاسف است که منو تا حدودی گیج کننده است. به عنوان مثال، به یاد داشته باشید ایستگاه رادیویی با فشار دادن یک دکمه قادر نخواهد بود، شما باید به زیر منو بپیوندید. در کلاوس، صفحه نمایش مرکزی بلافاصله به حواس خود رسید و اولین بار کاهش یافت، بدون واکنش به لمس انگشتان دست. و این یکی دیگر از استدلال ها به نفع استفاده فعال از داشبورد است.

الکساندر شریایف، 53 ساله

من یک موندو از نسل قبلی دارم، و من مدتها به فورد جدید نگاه می کنم. من موتور را دوست داشتم، به اندازه کافی آرام هستم. عایق صوتی خوب، روشنایی داخلی LED، لوازم داخلی ونزور زیبا.

اما توقف کمر صندلی راننده بسیار ناراحت کننده برای من است: این تصور است از برخی از شکنجه های قرون وسطایی. دوم غیر قابل قبول است، حتی تنه کیفیت خروجی. این یک تنه، اما یک شبیه ساز برای Lazagna در Plastanski است. من مانند نوعی از ترکه، که نمی خواهند به کم حرکت ماشین را. و اگر ما در مورد یک ارزش ماشین 1.5 میلیون روبل صحبت می کنید، پس از آن چیزهای کوچک مهم می شوند. به عنوان مثال، دسته صندلی، که به تعریف باید تحت آرنج، و در جایی در زیر نیست

 
تویوتا کمری.
کمری ستاره. او تا به بسیاری از نقاط قوت، اما بسیار مهم تر از شهرت نامشخص که هیچ رسوایی قادر به تکان دادن می باشد. کمری ما یک نماد قابلیت اطمینان، کیفیت و راحتی. کمری در روسیه مدرن همان نقش که ولگا یک بار در اتحاد جماهیر شوروی، نشانگر موفقیت و ثروت بازی ایفا می کند. کمری یک کسب و کار موفقیت در حال توسعه کوچک، ارتقاء توسط خدمت نظامی یا مدنی است.

اگر یک زن و شوهر آلمانی، مانند یک بیمار رژیم غذایی با توماس آندرس، از یک آزمون کور، سپس کمری دارای نژاد های مختلف. او برای وسعت آمریکا، جاده های بد، مردم در اندازه بزرگ، برای کشور که در آن ماشین در درجه اول به راحتی ایجاد شد. تویوتا طراحی شده است که در آن زندگی می کنند. نرم، صندلی تقریبا خانگی، فرمان رانندگی در باز کردن درب، دارندگان فنجان غول قادر به انطباق حتی یک ظرف لیتر، بوکس مرکزی بزرگ، که در آن به نظر می رسد شما می توانید سگ متوسط \u200b\u200bحل و فصل، کروز کنترل ژاپنی هدایت می شدند توسط نیازهای بسیار دیگر به طور کامل مشتریان دیگر. و به عنوان فروش نشان می دهد، روس ها به تقریبا نیم میلیون آمریکایی نزدیک تر است، سالانه انتخاب کمری با ماشین جدید خود را از آن به نظر می رسد.

دستگاه نسل جدید بود به ضرب موفقیت پیشینیان که علامت واقعی از طبقه متوسط \u200b\u200bتند و زننده بود. و ژاپنی ها همه چیز را برای حفظ مشتریان قدیمی و جذب امکانات جدید است. کمری قدیمی پایین تر از رقبای چیست؟ به اجازه دهید از طریق اقلام است. سرنشینان عقب خدمات و آسایش کمتر از TEANA را دریافت کرد. کیفیت مواد به پایان رساندن هر مقایسه با پاسات را دنبال نمی کند، و رول غنی و قوی تویوتا مانند و نه بیشتر در متقاطع از سدان اروپا انجام داد. چه ما در حال حاضر: سرنشینان عقب دارای یک واحد موسیقی و آب و هوا کنترل (که در حال حاضر 3 منطقه)، تنظیم شیب تبدیل شده است برق، پانل جلو کمرنگ شد، پلاستیک نرمتر شد، و تعلیق سخت تر است. تقریبا لکسوس!

به هر حال، در حال حاضر Camry آماده است به گوش دادن به تیم ها در روسیه! و من هنوز هم مدیریت صوتی فورد آلمانی ها را ستایش کردم که فردی برابر است. به طور کلی، Russification در اینجا مجموع: تمام سطوح منو، ناوبری دستورات و، همانطور که قبلا ذکر شد، کنترل صدا. موقعیت ملکه بازار ملزم می کند!

اما تلاش های مربوط به فرمان، به عنوان آن نبود. و غیرممکن است که بگوییم فرمان کاملا خالی است. نه، تلاش های زیادی وجود دارد، اما فرمان با اطلاعاتی خوشحال نیست. شاید تنها در منطقه Okolonululus، این تلاش به اندازه کافی است. اما، همانطور که تویوتا اعمال می شود، Camry دارای ثبات دوره ای است. هر کدام از زمین های زیر را پوشش می دهد، شما می توانید با خیال راحت به فرمان اجازه دهید، و ماشین حتی غرق نخواهد شد. من از موتور محرک بسیار خوشحال شدم که در ابتدا تصمیم گرفتم که تحت هود V6 بودم. به طور ذهنی، ماشین به صورت پویا تر از موندو قوی تر درک می شود. متأسفانه، ترمزها نمی توانند از حالت حوضچه موتور حمایت کنند. پدال نرم است، کاهش می یابد به اندازه کافی شدید نیست، و آن را آسان نیست کنترل آن. به عنوان یک نتیجه، دشوار است به آرامی به آرامی، مسیر ترمز به نظر می رسد طولانی تر از انتظار شما، و مسافران ترسناک هستند. یکی دیگر از منهای تویوتا صاف بودن کافی نیست. و آن را شگفت زده می کند! بر روی امواج ملایم نمونه کامری برای تقلید، اما بر اساس بی نظمی با لبه های تیز، ارتعاشات توده های ناموفق ملموس هستند و لرزش ناخوشایند در امتداد پایین می گذرد. چنین چیزی قبلا وجود نداشت، اما راحتی همیشه مزیت اصلی تویوتا بزرگ بود.
 

خوب است که سدان ژاپنی مزایای خود را از دست ندهد که مشتریان او را دوست داشتند. صندلی های جلو جلویی ایجاد راحتی خانه، دستگاه صاف کردن صد امتیاز به هر ربات را به وجود می آورد، علاوه بر این، در قابلیت اطمینان او هیچ شک نیست، و انواع جیب ها حتی بیشتر شده اند. با توجه به این واقعیت که پشت صندلی های جلویی در حال حاضر نرم است، و تحت صندلی ها شما می توانید پاها را فشار دهید، با توجه به راحتی واقعی، دستگاه ژاپنی از Mondeo رها نخواهد شد، هرچند به طور اسمی فاصله از پشت به زانوها کمتر است . اجازه دهید تنه کمتر از سلف باشد، اما افتتاح تنه بزرگ است و این درست است. علاوه بر این، کل حجم گمشده به محل درایوهای تغییر در پشت مبل عقب برگشت، که عالی است.

کاترین سوتین، 23 ساله، دانش آموز

دو نسل Camry در خانواده ما وجود دارد، بنابراین آشنایی با ماشین جدید به ویژه جالب بود. من خوشحالم که ژاپنی ها Camry را به ستارگان تبدیل نمی کنند، همانطور که بسیاری از آنها اکنون انجام می دهند. این جامد است، و جلوی شبیه لکسوس است. داخلی کمتر زنانه، کمتر خانه است. به نظر می رسد یک کابینه و مرد. و رنگ درخت نوعی غیر طبیعی است، می توان دید که غیر واقعی است. چرا تولید کنندگان به طور کلی این درخت مصنوعی را فشار می دهند؟ اما پوست نه تنها نرم، بلکه رنگ مورد علاقه من است. جزئیات کمی: کمربند ایمنی در حال حاضر همان رنگ بژ به عنوان صندلی است. من فرمان را دوست داشتم، که آسان است به پیچ و تاب. علاوه بر این، او کمتر به نظر می رسید. جعبه مرکزی به یک قفسه راحت گم شد، اما بیشتر و عمیق تر شد. همه به این دلیل که صندوق پستی بلافاصله پس از جعبه کمتر از حد بود. با عرض پوزش، من همیشه او را با چیزی به ثمر رساند.

 
vw passat
در ظاهر ماشین از Wolfsburg، هیچ یادبود کاملی و نه ارقام فرم های موندو وجود ندارد. در خارج، فولکس واگن به من یک گرگ را یادآوری کرد: یک بدن کبابی، یک نگاه خشن از چراغ های چشم کوچک، مشبک مشبک کروم کبابی به شدت، محدود، بسیار در آلمان است. در داخل، Passat همچنان به لذت بردن از دوستداران بدنام بدنام، نه یک جزئیات اضافی، بدون زرق و برق، همه در مورد. اما پوست قهوه ای و رنگ پلاستیکی هنوز طبیعت خلاقانه را در قهرمان ما می دهد. یا تمایل به حق بیمه است؟ اگر چنین است، متاسفانه با کیفیت مواد پشتیبانی نمی شود. پلاستیک در همه جا سخت است، حتی در بالای پانل، لبه ای از ویروس بر روی داشبورد کاملا بتن مسلح است، و سخنرانان در کنسول در حال سقوط هستند.

اما به ارگونومی، همانطور که با تمام VW اتفاق می افتد، این ادعا حداقل است. فرمان Volophilixwage راحت، دستگاه های Allophilixwage کاملا قابل خواندن، صندلی راننده مرجع، فرود بهینه، محفظه بزرگ برای بی نظیر در تونل مرکزی، کیک های عمیق، فضا و راحتی از پشت. اجازه دهید کسانی که در اینجا، که در Camry حضور دارند، اما Passat تنها سه گانه در سه گانه مجهز به پرده در پنجره های جانبی و عقب است. و همچنین آخرین با درایو الکتریکی. متأسفانه، سه نفری در این مبل، تونل مرکزی سنگین را سوار نمی کند. چه باید بکنید، این VW درایو چرخ دنده است و حتی افزایش افتادگی (در مورد نسخه AlltRack در نزدیکترین شماره ما). با وجود این واقعیت که کنترل آب و هوا تنها دو منطقه است، خدمات مسافران عقب مجاری های فردی هستند.

من آن را در Passat دقیقا مشابه قبل از Polo Sedan، گلف و Jetta دوست نداشتم: شیار DSG مستقیم و کنترل کننده دما خیلی کوچک است. همانطور که در jetta، فرم دستمزد را ناراحت کنید، از آن دسته از دست ها. مکان کلید های مسئول تهویه صندلی را شگفت زده کرد. اگر گرمایش با دکمه های کنسول مرکزی روشن شود، سپس تهویه در انتهای پانل صندلی! به نظر می رسد که مکان برای توسعه دهندگان آنها در آخرین لحظه به دنبال آن بود. مانند Jetta، در Passat من محل دکمه شروع موتور را در کنار اهرم DSG دوست ندارم. شخصا، من ناخوشایند به کشش وجود دارد. اما به این ترتیب، شما می توانید به آن استفاده کنید، این ها برخی از محاسبات اشتباه تدریجی نیستند، و همانطور که در ارگونومی اصلی ایده آل است.

تنه و بزرگ، و فرم او درست است، و باز شدن برای بارگذاری چیزی حجم کافی است. و در گوشه های مش و آدامس. لوپوتا این تاسف است که ارتفاع بارگیری بزرگ است، اما در حال حاضر شگفت انگیز است. و چه Passat یک کارمند و گزینه خنده دار است! به ماشین بسته بروید، پای خود را تحت سپر قرار دهید و تنه باز می شود. اما در ماشین ما این نبود. با توجه به تجربه CC، می توانم بگویم که این کار تنها زمانی کار می کند که ماشین بسته شده است، و اگر قبلا درب را باز کرده اید، تنه باید با دستان خود باز شود، حتی اگر آنها مشغول باشند. درب تنه نیز با یک درایو الکتریکی مجهز شده است.

تقریبا کامل و هر چیز دیگری. نه، حتی کامل نیست، اما متعادل است. و در Camry، و در Mondeo، آن را نیز به نظر می رسد برخی از عدم تعادل در تنظیمات فرمان / تعلیق و موتور / جعبه به ترتیب. و Passat همه چیز منطقی و صحیح است. چرخ فرمان به اندازه حاد نیست و با تلاش، مانند موندو ریخته نمی شود، اما در صفر خالی است، اما در مقایسه با Camry of Informativeness دخالت نمی کند. شما همیشه می دانید که چه اتفاقی می افتد با چرخ های جلو. یک زن و شوهر از TSI و DSG، همانطور که همیشه در ارتفاع، و سریعتر می روید، بیشتر استعدادهای آنها آشکار می شوند. موتور توربو دو لیتری اجازه نمی دهد هر یک از 210 لیتر آن را تردید کند. با. گاهی اوقات به نظر می رسد که سر در این گله حتی بیشتر اعلام شده است. تقریبا غیرممکن است که بدون لغزش در زمستان حرکت کند. حتی اگر اولین متر از چرخ و به شدت در پشت آسفالت نگهداری می شود، پس هنگام اتصال لواوین، رانش قطعا آنها را در چرخش ناسازگار خاموش می کند. علاوه بر این، Passat حتی با سرعت 80 کیلومتر در ساعت، شروع به توقف کرد. با این حال، چون DSG فورا از انتقال ششم به سوم می افتد، و حتی در دوم، چرخش ها از بین می روند، و چهره شروع به کشیدن از نظر بیش از حد محور می شود. اوه، چگونه می خواهم همه آن را در آسفالت خشک امتحان کنم!


یک مشکل: در ترافیک، شما به معنای واقعی کلمه احساس می کنید که یک ربات با تکنولوژی بالا خود را از بین می برد. کلاچ توسط بدن ارتعاشات کاهش می یابد، پرش گردش مالی در پایان، به طوری که حداقل به نوعی رنج DSG را تسهیل می کند، شما باید در مقابل ماشین در حال اجرا بروید و سرعت بخشید تا زمانی که کلاچ بسته شود کم کم جالب توجه است، PowerShift در ترافیک ترسو نمی ترسم، او فقط می کشد. و به طور کلی به طور مساوی رول در شهر با چنین موتور غیر ممکن است.

خوب و تعلیق و دوباره، به لطف ترازنامه ویژگی ها. او بی نظمی ها را از دست نمی دهد، زیرا اغلب به Toyota و Ford اتفاق می افتد، اگر جذب کننده های شوک در حالت ورزشی قرار بگیرند، بلکه مانند همه چیز در همان فورد راحت نیستند. در همان زمان، رول ملموس، به طور طبیعی، نه. به طور کلی، VW، همانطور که اغلب اتفاق می افتد، می توانید یک نمونه بگیرید.

در حال حرکت Passat حتی بیشتر شبیه یک گرگ لذت می برد. سریع، سریع، شرمنده، شرمنده از او تنها کسی که بسته به قابل توجه است. اگر می خواهم به آرامی در Camry رول کنم، و در موندو، آرامش با انفجار فعالیت در نوبت جایگزین می شود، سپس VW تمام وقت را در یک لحظه نگه می دارد. من حتی نمی توانم تصور کنم کسی آن را انتخاب کرد تا با راننده رانندگی کند!

Kirill Bakurov، 25 ساله، مسکن

این همه با این واقعیت آغاز شد که من رانندگی Passat B6 از رفیق من را رانندگی کردم و در عشق افتادم! ماشین و من فورا به یک کل تبدیل شد. بنابراین، من خودم را یک passat خریدم، قبلا B7. ارگونومی در ارتفاع، همه چیز جایی است که شما نیاز دارید. علاوه بر مبلمان با کیفیت بالا از کابین، دستکاری درجه اول Passat Pampers.

دستگاه در مسیر خود را نشان می دهد خود را فقط زرق و برق دار، ترسناک داستان. اگر خودتان را برای نوعی اولویت بندی خود را ضمیمه کنید، می خواهم برای دو برابر شدن بروم. قدرت اجازه می دهد! 850 کیلومتر از مسکو به ساراتوف، جایی که من زندگی می کنم، به راحتی، پشت و پاها پس از آن در شرایط کافی غلبه کنید. در حال حاضر 15،000 کیلومتر و هیچ شکایتی رانده شده است. در طول عملیات، من به DSG استفاده کردم و نمی توانم تصور کنم که چگونه مکانیک رانده شدم.

 
خلاصه

بنابراین، نقاط محاسبه، و برنده یک قرعه کشی شد! Passat و کمری پیروزی به اشتراک گذاشته. علاوه بر این، VW خودش را به خوبی در رشته های رانندگی را نشان داد، و تویوتا بازی راحتی و تجهیزات لوکس آن است. اما قیمت کمری به پایان می رسد که در آن پاسات تنها آغاز می شود! اما موندئو عقب مانده در پشت، و تقریبا پشت سر گذاشت. تنه، که در آن است برای به دست آوردن وجود دارد که صندلی ناراحت کننده، و موتور، که به نظر می رسید تمام توان خود را داده اند. اما، انتخاب یک ماشین برای خودم، من می فورد را انتخاب نمایید. او بیشتر جوانان است، و شخصیت او را می توان با یک فشار دکمه تغییر!
 

منبع: ماشین ها

تست درایو فورد Mondeo سدان از سال 2010