تست درایو رنو 19 سدان 1992 - 1995 هاچ بک
یک سدان معمولی اروپایی
در کشور ما ، اتومبیل های فرانسوی به خصوص محبوب نیستند. این همیشه من را شگفت زده کرد ، و همچنین این عقیده مشترک مبنی بر اینکه فناوری فرانسه بهترین نیست. ظاهراً دانستن این و مشاهده هر روز در زیر ویندوز دفتر سرمقاله RENAULT-R-4 من ، که در حال حاضر 30 سال سن دارد ، اما هنوز هم نسبتاً جدی است ، سردبیر حیله گر ما این آزمایش را به من واگذار کرد. اکنون تعداد کمی از مردم این موضوع را به یاد می آورند ، اما دولت جوان اتحاد جماهیر شوروی در سال 1925 یک مهمانی از ماشین رنو را برای نیازهای پایتخت خریداری کرد. سالها بعد ، رنو به شدت در زمینه فناوری Azlk همکاری کرد ، آنها حتی می خواستند تولید اتومبیل های عامیانه فرانسوی را شروع کنند ، اما به دلایل سیاسی آنها شروع نکردند.اصالت طرح های رنو هرگز به ضرر سادگی ، قابلیت اطمینان ، دوام و قیمت پایین خودروها نرفت ، که به شما امکان می دهد ، به عنوان مثال ، Renault-R-4 را در یک ردیف با پرفروش ترین های VW یا Citroen 2 قرار دهید رزومه. فن آوری های پیشرفته اتومبیل های رنو و موتورهای پیروزی های بی شماری را در مسابقات فرمول 1 ، مسابقات تجمع و حلقه فراهم می کردند که این امر به افزایش تصویر شرکت از نظر مصرف کنندگان کمک کرده است.
چرا ما در سال 1988 یک اتومبیل متولد شدیم و در خیابان های خود بازی طولانی داشتیم؟ پاسخ ساده به قیمت آن است ، که رنو -19 را با Skoda Felicia ، Ford Escort یا Kia Avella به طور هم زمان قرار می دهد که دقیقاً به دلیل هزینه نسبتاً کم با ما تقاضای زیادی دارند. درست است ، آن دسته از Renault-19 که ما با آنها ملاقات کردیم ترکی است ، اما آیا این می تواند جوهر فرانسوی آنها را تغییر دهد؟ به هر حال ، نمایندگان رنو ادعا می کنند که اتومبیل ها از نظر طراحی ، کیفیت و مواد و در فناوری کاملاً با فرانسوی ها یکسان هستند.
اتومبیل های Renault -19 Europa ما دو - گیلاس و آبی را انتخاب کردیم. نه به این دلیل که ، البته ، آنها از رنگ های مختلفی برخوردار هستند. در یک دستگاه گیلاس یک موتور 1.4 لیتری و ظرفیت 72 اسب بخار وجود داشت ، به رنگ آبی که گران تر است - 1.6 لیتر و 80 اسب بخار. در سالهای آخر انتشار این مدل در فرانسه ، اتومبیل ها به موتورهای تزریق مجهز شده بودند ، در هر صورت ، ما فقط با اینها روبرو شدیم. در اینجا کاربراتورهای خوب قدیمی با مکش دستی وجود دارد. البته ، این به همان اندازه تزریق یا حتی تزریق مرکزی مترقی نیست ، اما در این صورت مقابله با این دستگاه حتی در خانه آسان است. با این حال ، برای کسانی که آرزو می کنند نیز موتور انژکتور (1.4 لیتر ، 80 اسب بخار یا 1.8 لیتر ، 105 اسب بخار) ارائه می شود.
ظاهر این خودرو آشنا است - یک سدان معمولی چهار منظوره اروپایی با یک منطقه لعاب بزرگ ، یک تنه کوتاه اما حجیم ، یک کاپوت کمی مبهم و چراغهای جلو کمی شیب دار. یک ماشین قدرتمندتر دارای کفش های بهتری است - چرخ های آلیاژی ، با این حال ، با همان لاستیک - Pirelli 175/70R13T ، همچنین ، به هر حال ، تولید ترکیه.
به لطف یک طراحی با دقت کار شده ، دستگاه گران تر از آنچه در واقع است به نظر می رسد. تمام عناصر بدن به یک رنگ نقاشی می شوند ، که احساس یکپارچه را ایجاد می کند: یک قسمت واحد از سبک کلی خارج نمی شود ، عناصر پلاستیکی از نظر ظاهری از فلز قابل تشخیص نیستند.
رنگ های نرم و پاستیل ، منسوجات در کابین غالب هستند. جلو ، با صندلی ها ، صندلی ها دارای تنظیمات به جلو و عقب و در گوشه پشت پشت هستند. این سالن کاملاً جادار است و ساکنان بلند صندلی عقب احساس راحتی می کنند ، حتی اگر کمتر از آن نشسته باشد. در صورت لزوم ، قسمت عقب را می توان به دو قسمت نابرابر تقسیم کرد ، که در صورت لزوم برای افزایش حجم تنه ، تاشو می شوند.
اما هنوز هم جلو بهتر است. چیزی وجود دارد که از پشت نشسته است. در مرحله اول ، ویندوزهای برقی ، با حالت های کنترل درایور ، دو مورد وجود دارد: اتوماتیک از توقف تا توقف (صرف نظر از مدت زمان فشار دادن دکمه) و به شما امکان می دهد مقدار باز را تنظیم کنید. ثانیاً ، یک آستر با یک فندک و نور پس زمینه سیگار. ثالثاً ، یک سقف چند منظوره در سقف ، در خدمت هر دو فرد و یک روشنگر مشترک - به خواست.
صندلی راننده به عادت نیاز دارد. من با ارتفاع 190 سانتی متر مجبور شدم او را به عقب فشار دهم تا اینکه متوقف شود. فرود کاملاً راحت است ، پشتیبانی جانبی خوبی وجود دارد ، اما به نظر می رسد که فرمان بیش از حد به سمت راست منتقل شده است. پای چپ کاملاً راحت احساس می کند ، و سمت راست روی فرمان صدق می کند ، و برای دور کردن آن کار نمی کند - ریش پلاستیکی تداخل دارد. در پایان شما به آن عادت می کنید ، اگرچه ، فکر می کنم اگر من پایین تر بودم ، و این مشکلات بوجود نمی آمد.
اهرم های فرمان چراغهای جلو ، برس ، اسپری ، سیگنال های چرخشی و ... یک سیگنال را کنترل می کنند - همانطور که توسط فرانسوی ها شروع می شود. همه چیز کاملاً واضح است و شما به سرعت به آن عادت می کنید. در مرکز داشبورد ، فشار سنج فلش و سرعت سنج وجود دارد - بزرگ ، با مقیاس های سفید روی پس زمینه سیاه ، بین آنها شاخص های سطح سوخت و دمای موتور قرار دارد. همه دستگاه ها به راحتی خوانده می شوند و توسط فرمان همپوشانی ندارند. فرمان به خودی خود به شکل یک شیرینی ضخیم نرم ساخته شده است و به طرز دلپذیری در دستان او است.
در فاصله دست راست دراز کنترل گرمایش و تهویه قرار دارد. در هر دو دستگاه ، آنها کمی متفاوت هستند ، اما جوهر یکی است: دما ، قدرت و توزیع جریان تنظیم می شود (یک دستگاه تهویه هوا در دستگاه آبی وجود دارد). کلیدهای گرمایش شیشه ای عقب ، چشمک زن اضطراری و مسدود کننده قفل درب کمی بیشتر است.
آینه های خارجی به صورت مکانیکی از کابین تنظیم می شوند. رسیدن به سمت چپ مشکلی نیست ، به خصوص در حال حرکت ، سمت راست تا حدودی دشوارتر است.
دستگیره اهرم جعبه مکانیکی به شکل قسمت داخلی کف دست فشرده ساخته شده و به راحتی در دست قرار دارد. برنامه ها - پنج ، پشت پس از بالا بردن حلقه روی پای اهرم روشن می شود. قفل احتراق در ستون فرمان در سمت راست است. پیدا کردن او در تاریکی با یک عادت آسان نیست ، اگر فقط به یک برجسته بیاید ...
در حالی که همه اینها مورد مطالعه و احساس قرار گرفت ، موتور گرم شد ، اجاق گاز از خواب بیدار شد ، فضای داخلی و شیشه جلو گرم شده بود ، عقب خود را ذوب می کرد ، می توانید در جاده حرکت کنید. لازم به ذکر است که در پیکربندی اتومبیل ها ، تفاوت های مکانیکی نیز یافت شد. به عنوان مثال ، روی یک دستگاه آبی ، یک فرمان برق نصب شده و یک ستون قابل تنظیم از نظر ارتفاع ، اما در گیلاس - خیر. با این حال ، آمپلی فایر آنقدر بی پرده است که بدون آن ، به لطف سبکی فرمان Rhealhic نیز بد نیست. پدال ها با شکوه هستند ، حتی مجبور نیستند به آنها عادت کنند ، بسیار راحت و آموزنده هستند.
منظره به جلو و طرفین فوق العاده است ، اما به محض شروع باران - و بررسی عقب ناپدید شد. قطره ها روی لیوان توخالی قرار دارند و فکر نمی کنند که آن را از بین ببرید - سرایدار اضافی به هیچ وجه اضافی نخواهد بود ، عملاً بدون تأثیرگذاری بر قیمت خودرو.
با افزایش در چراغ راهنمایی ، آنها مجبور شدند تمرکز بیشتری را روی آینه های عقب در قسمت عقب قرار دهند ، که چراغ راهنمایی را به طور کامل بسته و مجبور به گرفتن نکات کاملاً دقیق و پیچیده است.
سورپرایز همچنین توسط برف پاک کن ارائه شد. واقعیت این است که رنو -11 ، به خاطر طراحی و آیرودینامیک ، شیارهای تخلیه شده روی سقف یا در امتداد قفسه های جلو ندارد و وقتی سعی کردم خاک را با اسپری از شیشه بشویید ، چرخنده ها روشن می شوند. با گذشت به آسانی از این همه خیس خیس برای من یک دامان.
در برآمدگی ها و حفره ها ، سیستم تعلیق پیچشی عقب و Macpherson جلو خود را فوق العاده نشان می دهد و بی نظمی را بلع می کند که برای سواران ناهموار است. در حال حاضر تعداد کمی از افراد (به جز رنو) از پیچش های اتومبیل استفاده می کنند ، اما حیف است: از این گذشته ، این ترکیبی از سادگی ، قابلیت اطمینان ، صافی و فشرده سازی است. این واقعیت که پیچش های عقب موازی هستند ، و اهرم های آویز برابر با طول هستند ، ویژگی جالب ذاتی در برخی از ماشین های این مارک یک پایه متفاوت در سمت راست و چپ است.
این خودروها دارای کف تقریباً صاف هستند ، تمام خطوط لوله و خطوط لوله به خوبی پنهان هستند و این باعث نشاط مکانیک در جاده های ترک خورده می شود. از پایین ، همه چیز با دقت انجام می شود و محافظت در زیر موتور قرار می گیرد.
ترمزها باعث شکایتی نمی شوند ، اگرچه از نظر ساختاری - قرن گذشته: جلو ، دیسک است ، اما به عقب طبل است ، بدون اشاره به ABS. من کند شدم و سایک - آنها کار می کنند ، و بد نیستند ...
به خاطر علاقه ، او به گل و لای ، چربی ، صعود کرد. و چی؟ من بیرون رفتم! دلیل کجاست ، کجاست ، اما بیرون رفت. در یک تپه یخی ، که در طول مسیر چرخید ، نیز صعود کرد. آنها با لادا شروع کردند ، او نتوانست وارد شود. اما اینها همه افراط و تفریط ، تقلید از یک سفر ناموفق به کشور است. البته دلپذیر است ، البته با عجله در امتداد بزرگراه ، هنگامی که برف یا باران پشت پنجره است ، و در کابین گرمسیری گرمسیری برای همه افراد علیرغم ، برف پاک کن های گسترده و شیب دار را با سرعت باورنکردنی تمیز می کنند و احساس خوبی می کنید فقط خوب در یک جاده لغزنده و یخ زده ، علی رغم لاستیک های تابستانی ، ماشین بسیار پایدار است و به هیچ وجه تمایل به تغییر جهت حرکت ندارد. اگر به طور مصنوعی رانش را تحریک کنید ، بازگشت ماشین به مسیر قبلی توسط یک چرخ یک چرخ ساده بسیار آسان است.
پیش از این به رنو-19 سفر کرده بود و به بی تکلف ، استقامت و استرس غیر بحرانی خود توجه داشت. برای یک نور (کمی بیش از 900 کیلوگرم) ، 1.4 لیتر یک موتور کاملاً کافی است ، اگرچه ، البته ویژگی های پویا خودرو باعث تغییر شیشه اضافی حجم می شود. اما شخصاً ، من همسرم را با موتور ضعیف تر - به دور از گناه می خریدم. و در قیمت تفاوت وجود دارد.
به هر حال ، در مورد قیمت. به نوعی اتفاق افتاد که تعیین آن بسیار آسان است: حجم موتور را در سانتی متر مکعب 10 ضرب کنید و قیمت آن را خواهید گرفت. درست است ، به دلار آمریکا ، که اکنون استقبال نمی شود.
الکسی استلکوف