تست درایو Volvo S80 2006 - 2008 سدان

... و در ولوو - بهتر!

روند آماده سازی برای سفر به شهر کیررون ، در شمال سوئد ، قول چیز جالبی را داد: اندازه کفش ، لباس و حتی سرها که باید از قبل گزارش شود. خوب ، من می فهمم ، ژانویه در قطب شمال بسیار سرد است. بعضی اوقات ، چنین یخبندان ارزش آن را دارند که شانه های دندانهایشان در حال ضرب و شتم است ، و کلمات در هوا یخ می زنند و بدون رسیدن به همبستگی ، سقوط می کنند و به سمت smithere ها می ریزند. با شنیدن این شوخی ، همکار ژاپنی به دلایلی کمرنگ شد (بیهوده ، همانطور که بعداً معلوم شد). خوب ، و ما ، مردم روسیه ، حداقل در منهای 35 آماده بودیم تا در یک ماجراجویی کوچک به نام Iron & Ice شرکت کنیم. این برنامه توسط ولوو ترتیب داده شده است ، در عین حال پیشنهاد برای آزمایش دو محصول جدید S80 T6 و XC70 3.2. اما ماجراها زودتر از برنامه ریزی آغاز شد ...
اضطراب هوایی
یک هواپیمای کوچک CRJ200 مشهور از بوم میدان هوایی کپنهاگ جدا شد. چند دقیقه می گذرد ، اما Fjord سرد دریای شمال در نزدیکی فرودگاه هنوز به وضوح در پورتول قابل مشاهده است. بنابراین ، بنا به دلایلی ، ما قد خود را به دست نمی آوریم ، اگرچه موتورها در حالت ماندگاری غرق می شوند ، مانند یک زن و شوهر خرس سفید در بهار. مغز هنوز در تجزیه و تحلیل حقایق ناچیز مشغول بود و وقت لازم برای نتیجه گیری را نداشت و مورچه ها قبلاً از بدن عبور کرده بودند. همسایه فرانسوی من نتوانست خود را مهار کند: شیطان ، چه خبر است؟!؟ فقط او گفت که این از بلندگوها صدای کاپیتان (صدای زن!) آمده است: متأسفانه به دلیل نقص فنی کوچک ، ما مجبور هستیم به فرودگاه کپنهاگ بازگردیم. آیا برای جزئیات بیشتر غیرممکن است؟
 
مباشر با کمربندهای مباشر در تلفن با کابین خلبان چسبانده می شود. در پنجره ، به نظر می رسد که دوباره همان Fjord هواپیما محافل را قطع می کند. ضعف ترین قلب چشمان خود را بست ، ژاپنی ها برای دومین بار در آخرین ساعت کم رنگ شدند ، بی تاب به یکباره روی دکمه های تماس با پرواز ، یعنی شرکت کننده پرواز فشار می آورد. اما او نتوانست پاسخ دهد ، زیرا با یک نگاه گیج کننده ، او سؤالات کسانی را که در خط مقدم نشسته بودند ، جنگید. سرانجام ، خیلی به موقع ، صدای آرامش بخش کاپیتان کشتی با عجله از داخل کابین: هیچ دلیلی برای هیجان وجود ندارد. سیستم ضد عفونی انجام نشد. البته ، ما می توانیم به نقطه پایانی مسیر پرواز کنیم ، اما بهتر است به فرودگاه برگردیم ، جایی که آنها در حال آماده سازی یک طرف اضافی هستند. درست است ، ما باید با آرامش سوخت را بسوزانیم و برای این کار چندین دایره بالاتر از خلیج درست خواهیم کرد.
 
بسیاری از آنها با تسکین استنشاق می شوند ، اما این جلسه روان درمانی کوتاه خانم خلبان این جلسه روان درمانی کوتاه را قانع نکرد: البته! آنها هرگز دلیل واقعی را که به هراس در هیئت مدیره نیاز دارد ، فراخوانی نخواهند کرد؟ علاوه بر این ، هواپیما دارای دکمه تخلیه سوخت اضطراری است ، ما بالای آب هستیم و اصلاً لازم نیست که بدون فایده. او حتی برای گزارش این مهماندار خیلی تنبل نبود. بعد از گذشت چند دقیقه ، کاپیتان به او پاسخ داد: ما نمی توانیم تخلیه اضطراری سوخت را انجام دهیم این عملکرد در این نوع هواپیما وجود ندارد. عبور و دور کردن فکر اطمینان از فرانسوی با حکایتی در مورد همکار فقیر ، که وقت نداشت برای رفتن به یک ماشین کاملاً جدید به کلبه برود ، چون هواپیما روی او افتاد ، چشمانم را بستم. و من فکر کردم که این تأخیر می تواند ما را از برخی از وقایع روز اول برنامه محروم کند ، که به احتمال زیاد در امتداد دریاچه یخ رانندگی می کند. و حیف است ، زیرا این درس بسیار دلپذیر و مفید است.
 
یک ساعت بعد ، خدا را شکر ، با خیال راحت در فرودگاه کپنهاگ فرود آمدیم. جایی که آنها 45 دقیقه دیگر را گذراندند ، عمدتاً در صفحات برای سیگار کشیدن. این یک خط شبیه به یک نوار نقاله بود: sniffer بلافاصله در انتهای دم شد. این مرا تحت تأثیر قرار داد. یک مکعب پلاستیکی را در اندازه 3.5x3x3 متر تصور کنید ، با درهای کشویی و یک ستون در وسط با خاکستر و هود ، زوزه و ناکارآمد. چهار نفر می توانند در یک مکعب ، حداکثر شش نفر قرار بگیرند ، اما همه آنها در یک بانک احساس ساردین خشک شده را دارند.
 
خوشبختانه طرف یدکی به ترتیب بود و بعد از دو ساعت و نیم دیگر با خیال راحت در فرودگاه کوچک فرود آمدیم. این هواپیما مستقیماً به آشیانه وارد شد ، جایی که ده ولوو S80 T6 جدید منتظر ما بودند. لازم بود 150 کیلومتری شمال به سمت هتل برای اسکی بازان سوار شود (در پایان ژانویه به دلایلی یک فصل نبود) ، که به هر حال ، پانصد متر از مرز با نروژ هزینه دارد.
یخ به شادی
زمان روشن روز در این منطقه در زمستان بسیار کوتاه است ، بنابراین ، بدون تردید ، ما با یک همکار-سازنده روی یک کیسه بزرگ با مجموعه ای از یک کاوشگر قطبی می گیریم ، آنها را به یک تنه 480 لیتری می اندازیم ، و به طور همزمان می فهمیم که فقط منهای 17 بیش از حد وجود دارد. گفته می شود که برگزارکنندگان شاد در چند روز آینده یخبندان واقعی بسیار خوش شانس هستند.
 
من پشت فرمان می شوم و ابتدا کنترل آب و هوا را در +22 قرار می دهم. صندلی های بیشمار و الکتروشواره های ستون فرمان به شما امکان می دهد سریع فرود را پیدا کنید. صندلی به طرز دلپذیری نرم است ، در کابین از تکرار این راحت خسته نمی شوم ، به خصوص هنگامی که پنجره ها برف است. سوئدی ها قادر به سازماندهی فضای داخلی در خانه هستند! مگر اینکه بتوانند جایگاه بزرگی در آن وجود داشته باشد ، اما اکنون به نظر می رسد که نیازی به آن نداریم. و با تمام ارگونومیت فضای داخلی ، ما از دور دور هستیم و پس از تنش قابل توجهی از دو دستگاه ذهنی ، فهمیدیم که چگونه می توانیم مانیتور را در قسمت فوقانی داشبورد بدست آوریم تا آن را ترک کنیم. در آنجا است که ناوبری پنهان است ، به دلایلی توسط یک جوی استیک کوچک که در پشت فرمان قرار گرفته بود ، کنترل می شود. یک جفت دکمه و یک دستکاری مانند انگشت انگشت ، مانند برخی از لپ تاپ ها. شما آن را بلافاصله از لبه پیدا نخواهید کرد ، او به طرز چشمگیری به هاب نزدیک می شود. با این حال ، با استفاده از آن ، شما با انگشتان میانه و شاخص با دو انگشت کار می کنید. اما رابط کاربری سیستم ناوبری خود خیلی راحت نیست. با این حال ، اکنون ما به آن احتیاج نداریم ، زیرا ، همانطور که در یک فیلم معروف گفته شد ، در اینجا یک جاده در شهر است. با این حال ، ما هنوز زمان خواهیم داشت که در مورد ارگونومی S80 در یک درایو تست بلند مدت در دفتر تحریریه اکنون این مدل بگوییم. در ضمن ، رادیو محلی را روشن می کنم که معلوم شد یورو پاپ و مکالمات بسیار غیرقابل توصیف است.
جاده ها در این عرض های جغرافیایی آنچه شما نیاز دارید! در زمستان ، این یک پوشش نسبتاً مسطح از یخ و برف است ، کنار جاده توسط میله های پلاستیکی بالا با خطرات بازتابی نشان داده شده است. از آنجا که استفاده از این عرضه ها منطقی نیست و با شدت حرکت بسیار کم ، داروهای ضد سر معنی ندارند. فقط در ورودی های مبادله ها ، و حتی در آن زمان برای همه ، بوم گاهی اوقات با شن و ماسه پاشیده می شود. در نتیجه ، حتی محدودیت های سرعت در اینجا به عنوان 90 کیلومتر در ساعت نسبتاً خوش بینانه درک می شوند ، و شما نوبت را سریعتر نمی گذرانید ، حداقل شوماخر باشید. این جایی است که شما می دانید مزایای استفاده از همه گزینه های دیگر گزینه دیگری برای S80 T6 دیگر ارائه نشده است.
AWD مبتنی بر نوع اتصال اتصال به الکترونی Haldex است که تقریباً به هر نسبت گشتاور بین محورها را توزیع می کند. بنابراین ، هنگام حرکت در یک خط مستقیم ، تقریباً تمام قدرت به چرخ های جلو هدایت می شود. اما ارزش این است که الکترونیک مشکوک باشد که چیزی اشتباه بوده است ، به عنوان مثال ، با دریافت سیگنال از یکی از بسیاری از سنسورهای سیستم DSTC ، نحوه بسته شدن جفت شدن ، و بخشی از لحظه بلافاصله به عقب برمی گردد. علاوه بر این ، این سیستم با نام فوری کشش سعی در پیش از صدرنشینی دارد. غالباً او موفق می شود ، اگرچه همیشه در مورد این موضوع نیست. با این حال ، هیچ مشکلی در اجرای مؤثرترین پتانسیل 3.0 لیتری درون خطی با توربوشارژ وجود ندارد. این موتور بر اساس 3.2 لیتری جدید ایجاد شده است ، اما حجم آن به دلیل عبور کوتاه تر پیستون کاهش می یابد ، که به نوبه خود توسط توربوشارژ جبران می شود. در نتیجه ، موتور 285 اسب بخار توسعه می یابد. و لحظه ای عالی از 400 نانومتر.
علاوه بر این ، موتور با یک گیربکس اتوماتیک جدید و سریع 6 سرعته جمع شده است که قادر به سازگاری با روش رانندگی است. من می خواهم به آرامی و با آرامش بروم ، لطفا ، فلش Tachometer به ندرت وارد علامت 3000 دور در دقیقه می شود و سلطنت های آرام در کابین را کامل می کند. مثل در توندرا در حال خواب. با این سرعت ، فقط لاستیک های گلدان به سختی به طرز چشمگیری احساس می کنند وقتی قطعات آسفالت یخ زده با هم روبرو می شوند. اما قوس های چرخ دار به خوبی منزوی هستند و حتی شن و ماسه در تقاطع ها شنیده نمی شود. آیا سریعتر خواهیم رفت؟ این مسئله یک زن و شوهر از شتاب های فریبی نیست و سالن باعث پرش دلپذیر یک توربو می شود. همانطور که می فهمید ، خواننده ، با پویایی T6 همه چیز در نظم کامل است. البته این اکنون قدرتمندترین اصلاح در محدوده S80 نیست ، اما 6.9 ثانیه تا صدها و حداکثر سرعت 250 کیلومتر در ساعت بسیار خوب است.
علاوه بر این ، می توان استحکام تعلیق را انتخاب کرد. شخصاً روی من ، حالت راحتی به عنوان یک قرص خواب بسیار نرم عمل می کند. رول ها ملموس هستند ، هیچ حفره ای وجود ندارد ، شما ماشین را احساس می کنید که بدن چگونه از طریق دستکش کسل کننده است. حالت بهینه ورزشی. کمک فنر به طور قابل توجهی سخت تر است ، پمپ نمی شود و درک متقابل با ماشین کامل است. آه ، با بازخورد واضح تری در مورد فرمان وجود داشت اما فرمان با سرعت سنگین است ، اگرچه تلاش کمی مصنوعی به نظر می رسد. اما ، یا تنش عصبی تحت تأثیر قرار گرفته است ، یا آسمان شبانه منحصر به فرد این عرض جغرافیایی مجذوب شده است ، اما اشتیاق رانندگی سریع به سرعت ناپدید شد. من حتی به دلیل عدم توانایی در رانندگی دریاچه یخ زده به هتل و خواب حتی ناراحت نبودم! روز غذا وجود خواهد داشت.
مردم و گوزن
یک صبح خوب آمد. با تقویت ، من به پارکینگ در هتل Lepot می روم! فقط منهای سه در خیابان وجود دارد ، و هر یک از این ولوو XC70 3.2 3.2 چند رنگ در اختیار ما ساخته شده در یک سری اجسام چند رنگ و براق است. امروز لازم است این مدل خاص را در جاده های سیم پیچ نروژ تجربه کنید.
از داخل ، XC70 تقریباً یک نسخه از S80 است. درست است ، صندلی ها کمی بالاتر و موضوعات بی ادبانه به سرقت رفته اند. با این حال ، جهانی بودن نیز مشهود است ، امکانات برای تبدیل سالن گسترده است. محفظه چمدان افراد عملی را با ظرفیت 575 لیتر لذت می برد و اگر پشت صندلی ها را جمع می کنید ، تمام 1600 لیتر. یک مش قوی خاص وجود دارد که محفظه مسافر را از هم جدا می کند. برای رفع لباسها ، راهنماها در کف و جداکننده های کشویی کوچک ارائه می شوند. به طور کلی ، من نمی خواهم بارگیری شوم
 
همه جاده های لغزنده و کاملاً متروک. XC70 با یک موتور 6 سیلندر ردیف و همان AWD به شما امکان می دهد سرعت را خیلی سریع بدست آورید ، بدون آنکه در همان زمان راحتی را قربانی کنید. یک ویژگی کشش خوب از موتور و باز هم ، یک گیربکس اتوماتیک بسیار سریع پویایی کاملاً مناسب و عرضه لازم را برای سبقت سریع فراهم می کند. درست است ، تقریباً هیچ سبقت وجود نداشت ، اما روزی مجبور شدم قدرت سیستم ترمز را بررسی کنم. بنابراین ، من از همه در چشم نشانه حیوانات در جاده می خواهم که بسیار مراقب باشند.
 
معلوم شد که در زیر چرخ ها (به طور دقیق ، قبل از ماشین) ، گوزن ، که از گله جنگیده بودند ، با آرامش در کنار جاده چرند ، تقریباً معلوم شد که زیر چرخ ها هستند. اتفاقاً ، من هر گوزن را قبلاً با کسی نمی شناختم ، همانطور که توسط یقه مشهود بود. و هر لحظه تحت نظارت آن است ، می توانید سیستم GPS را رصد کنید. گوزن بدون سنسورهای خاص کاشته شده در زیر پوست در لبه های محلی یافت نمی شود! شما فقط گله گوزن شمالی را در طاعون که جلوی رایانه نشسته و ماهواره ای را در پشت چگونگی چرای گله آن مشاهده می کنید ، تصور می کنید ، و اگر یکی از حیوانات یک ساکن محلی یک طبقه برای من اتفاق می افتد چگونه یک راننده خاص قادر به جلوگیری از درگیری نیست ناگهان مرد خوش تیپ شاخ به سمت جاده پرید. اما این ضربه قوی نبود و شرکت کنندگان در این درگیری با آرامش روبرو شدند. با این وجود ، صاحب گوزن به زودی با راننده تماس گرفت تا دریابد که آیا همه چیز با او و ماشینش به ترتیب بوده است یا خیر. از این گذشته ، صاحب خودرو می تواند از کشاورز برای خسارت وارده شکایت کند. اگرچه این به ندرت اتفاق می افتد ، نروژی اضافه کرد. معمولاً همه چیز در عشق ما حل می شود. هوم
 
بنابراین ، وقتی با یک گوزن آشنا شدم ، تلفاتی رخ نداد. من به موقع متوجه آن شدم و ماشین را چند متر از حیوان متوقف کردم. لیترینگ ، من در چشمان بزرگ او حتی استکبار گوزن ها به آرامی به اطراف ماشین نگاه کردم و سواران ، حرکت بی دقتی و کاملاً توهین آمیز از سر را انجام دادم و تنها پس از آن به آرامی رفت. غیر کافی! بهتر است بگوییم که من از سرسخت بودن کالیپرهای XC70 و کار واضح ABS کاملاً قدردانی کردم ، که لرزش عصبی روی پدال را اذیت نمی کند و در عین حال اجازه نمی دهد چرخ ها مسدود شوند و این امکان را حفظ می کنند. کنترل دستگاه
 
در حقیقت ، در این روز مجبور شدم بیش از یک بار اثربخشی ترمز و سایر سیستم های Volvo XC70 را ببینم. بنابراین ، در یک چرخش طولانی من مرا حمل کردم. به طور دقیق تر ، خوراک یک اتومبیل که حتی در آن گاز حرکت می کند شروع به هموار می کند. من سریعتر از DSTC واکنش نشان دادم و فرمان را صاف کردم و به موقع اسکید را گرفتم. همکار حتی وقت فریاد زدن نداشت ، و فقط پس از آن عبارت محبوب امروز: من یک نکته هستم ، اسلاویک. بیایید کندتر بله ، من سریع سوار نشدم. دقیقاً زیر چرخ ها بود که یخ تمیز وجود داشت ، و مرکز ثقل XC70 آنقدر کم نیست که ترخیص 209 میلی متر روی آن تأثیر بگذارد. اگرچه واگن ایستگاه با کنترل و عادات سدان S80 تفاوت چندانی ندارد ، که بر روی آن روی سکو ساخته شده است. فقط اکنون ، این دستگاه صرفاً برای رانندگی ورزشی ندارد.
 
این در دریاچه بسیار یخ زده که بعد از شام وارد آن شدیم اثبات شد. برگزارکنندگان سه گزینه مسیر را ارائه دادند: یک مسیر باریک با دروازه و چرخش ، یک مار پویا با مخروط ها که در طرفین قرار دارند و نوعی مسیر یخ سریع با چندین چرخش. با گذراندن بخش های اول و دوم ، من به سومین رفتم که قبلاً سیستم تثبیت را قطع کرده بود. نماد مربوطه روی داشبورد آتش گرفت و شروع تیز از محل بلافاصله منجر به لغزش شدید شد. من یا به عبارت بهتر ، اسکید را تغییر مسیر می دهم ، زیرا اولین قوس در پیش است. بدن با تمام چرخ های خارج از نوبت شروع به کشیدن کرد ، زمان مقابله با شتاب دهنده برای کشیدن ماشین است. هیچ گاز در کف واکنش وجود ندارد! موضوع چیه؟ یک لامپ زرد رنگ روی پنل چشمک می زند و گزارش کار سیستم تثبیت را نشان می دهد ، اگرچه کتیبه روی صفحه نمایش هنوز هم می گوید DSTC خاموش است. خاموش کردن الکترونیک کاملاً مشخص است. به نظر می رسد که حتی در این حالت ، او اجازه می دهد تا به صورت جانبی لغزش و کشویی کند ، اما او به طور مداوم اجازه نمی دهد که در یک اسکید کنترل شده قرار بگیرد. این امر باعث کاهش منبع سوخت می شود و برای خاموش کردن سرعت ، چرخ ها را به صورت انتخابی ترمز می کند. فقط در این حالت ، این برای من لازم نیست. شما باید ماشین را با فرمان تراز کنید و فقط با این واقعیت همراه شوید که قادر به لعنتی نخواهید بود. از طرف دیگر ، حداکثر ایمنی. و حتی در بحرانی ترین لحظه ، الکترونیک رنج می برد و آخرین امیدی از راننده باقی می ماند. به هر حال ، همان الگوریتم DSTC در الگوریتم S80 کار می کند.
به سمت شمال؟
بعد از چند روز ، من دوباره در کپنهاگ یک نقطه حمل و نقل در مسیر مسکو به پایان رسیدم. در شب سه شب از موسیقی با صدای بلند که از کلوپ شبانه در زیر ویندوز آمده است ، بیدار شدم ، ناگهان به یاد آوردم که چه چیزی را دیدم و تجربه کردم. تندرا سرد ، عجیب و غریب و غیرمعمول زیبا. مسموم کننده و در عین حال سکوت پاک کننده. شلیک هوای پاک هنگام راهپیمایی روی اتومبیل های برفی. گوزن با چشمان بزرگ و با سنسور GPS در این همه چیز لعنتی جذاب است. از آنجا که در دستگاه های ولوو سوئدی برجسته وجود دارد.
مسکو
آندری اوسیفوف
عکس ولوو
 
 

منبع: مجله Automobile Izvestia [فوریه-مارس 2008]

تست های تصادف ویدیویی Volvo S80 2006 - 2008