درایو تست Wilvo S60 از سال 2010 سدان
در امتداد و پایین
چگونه راحت تر است: بکشید یا فشار دهید؟ و کدام یک بهتر است: در طول یا در سراسر؟ خوشبختانه اکثر صاحبان خودروهای بالقوه اخیراً ، نگران این سؤال هستند که از کجا باید آن را بدست آورند؟ ، چه چیزی را انتخاب کنید؟ برای روشن کردن حقیقت ، در Volvo S60 و BMW 525i امتحان کنید.در غرب ، آنها در مورد مسائل موقعیت یابی SO بسیار جدی هستند. تقریباً صحبت کردن - برای چه کسی این یا آن محصول ایجاد شده است. به عنوان مثال ، Volvo S60. با بدو تولد ، این ماشین به سوئدی ها مدیون است که جای خود را در بخش قبل از شهرت بدست آورند. این یک نام حیله گر برای جوانانی است که هنوز خانواده ای به دست نیاورده و هنوز هم در کل سیم پیچ زندگی می کنند. او به عنوان رقیب سری BMW 3 فکر می کرد.
اما تنظیم خریداران در نکات مختلف درگیر اروپا است. مشتری روسی ، که تحت تأثیر چنین اتومبیل هایی قرار دارد ، خود کسی را قرار می دهد ... و تمام بحث های مربوط به موقعیت یابی می تواند منحصراً با دو معیار محدود شود - قیمت و پرستیژ برند.
بنابراین این دو اتومبیل در این نزدیکی بودند. ابعاد تقریباً همزمان است (Treshka هنوز هم از S60 کوچکتر است و این او را از رقابت جدی از نظر مصرف کننده داخلی محروم می کند). شما می توانید در مورد اعتبار مارک ها استدلال کنید - در دولت دوما آنها BMW را ارزیابی می کنند ، اما تالار شهر مسکو ولوو را ترجیح می دهد. قیمت نیز تقریباً یکسان است ، اما در حال حاضر تفاوت های ظریف وجود دارد که در زیر مورد بحث قرار می گیرد.
من آنچه را می خواهم تبدیل می کنم. اتومبیل های BMW 525I تنها در دو سطح تر و تمیز در Kaliningrad مونتاژ می شوند - راحتی و لوکس ، برای انتخاب از گیربکس یا جعبه دنده مکانیکی. خریدار نمی تواند بسته پیشنهادی را تغییر دهد - این خارج از صلاحیت کارخانه Autotor است. فقط رنگ بدن و سالن می تواند متفاوت باشد. درست است ، تجهیزات لوکس شامل مجموعه ای از گزینه های غنی است: کیسه هوا اضافی برای مسافران عقب ، یک سیستم DSC نسل سوم ، یک میله اتوماتیک برای لیوان عقب ، یک درخت در یک کابین ، سیستم پارکینگ و غیره. بنابراین ، مشتری که تصمیم به Autopilot ، در گزینه لوکس ، انتخاب کرده است ، قادر به صرفه جویی در دو هزار نفر نخواهد بود و برخی از گزینه های گران قیمت را رها می کند.
با Volvo S60 ، اوضاع برعکس است. اگر یک ماشین را از طریق یک فروشنده رسمی خریداری می کنید ، می توانید با یک مدل اساسی نسبتاً خالی شروع کنید و تقریباً نیمی از هزینه آن را باد کنید. اصلاح T5 در تجهیزات استاندارد در حال حاضر بسیار غنی تر خواهد بود. اما در هر صورت ، هر نمایندگی لیستی از تجهیزات اضافی را در چندین برگه دارد - این به تطبیق ماشین با سلیقه و نیازهای هر مالک کمک می کند. در واقع ، قیمت S60 خاصی که در عکس های ما مشاهده می کنید ، به دلیل برخی گزینه ها کمی بالاتر از پایه است.
صاحب بارین هنگام خرید ماشین با بیش از 40 هزار دلار ، مشتری حق دارد در سطح نسبتاً بالایی در کابین حساب کند. ما در مورد تنظیم الکتریکی آینه ها و پنجره های برقی صحبت نمی کنیم - حضور آنها حتی مورد بحث قرار نمی گیرد. پوست روی صندلی ها و فرمان یک ماده طعم و کاربردی است. اما اشباع با آخرین اخبار با الکترونیک موضوع پرستیژ است.
BMW مجموعه خاصی از گزینه ها را ارائه می دهد که حتی یک خریدار بسیار پیشرفته را نیز برآورده می کند. این یک رایانه روی تخته است که میانگین مصرف سوخت را محاسبه می کند ، یادآور راننده در مورد لزوم بازدید منظم از ایستگاه تعمیر و نگهداری ، اما به نظر ما با تعدادی بی فایده. به عنوان مثال ، چرا یک کرنومتر با تعداد بازگشت وجود دارد؟ همچنین یک کامپیوتر در ولوو وجود دارد و عملکردی تر است. پیام های نوع را می توان روی آن نمایش داد تا آب به مخزن واشر شیشه ای اضافه شود یا تنه را ببندید. فقط اکنون در ولوو خیلی موفق نیست - در گوشه پایین سمت چپ داشبورد و با یک فرود عمیق ، از دید راننده خارج می شود.
سیستم تثبیت پویا و کنترل بر نیروی کشش بر روی BMW در تجهیزات استاندارد گنجانده شده و DSC III نامیده می شود. در ولوو ، این یک گزینه اضافی است و نصب آن در یک ماشین هنگام سفارش فروشنده 905 دلار خواهد بود. همان وضعیت با عملکرد فعلی سنسور باران در حال حاضر - در ولوو هنوز به علاوه 105 دلار است.
ما سیستم صوتی را بیشتر در ولوو دوست داشتیم ، اگرچه با برخی از رزروها. به نظر می رسد بهتر است (یک عملکرد صدا صدا) ، و CD را می توان از طریق صفحه جلوی بارگذاری کرد و هر بار به تنه صعود نمی کند (در BMW ، یک زنجیر در 6 دیسک در آنجا نصب می شود). اما باوارز کاست دارد. همچنین هیچ کلید شماره ای برای حافظه ایستگاه های رادیویی در S60 وجود ندارد که بسیار غیرمعمول است. برای تغییر فرکانس ، باید یک دسته گرد را بچرخانید - با سرعت ناخوشایند است.
سیستم Volvo بسیار صالح توسط تلفن داخلی GSM طراحی شده است. این تعداد را می توان روی پنل مرکزی تایپ کرد ، و میکروفون و بلندگو در صندلی صندلی راننده پنهان است. نصب در BMW یک مجموعه شرکت ارائه نشده است - این فقط در یک مدل گران قیمت تر 540i امکان پذیر است. اما مزیت بدون شک نسخه لوکس وجود سیستم صوتی سنسورهای پارکینگ است.
متر و ثانیه همه اینها بسیار خوب و پونتو است ، اما بر سرعت تأثیر نمی گذارد. و برای یک آزمایش مقایسه ای ، ما Volvo T5 را به یک دلیل انتخاب کردیم - این قدرتمندترین اصلاح است ، که در داده های آن به BMW نزدیک است. تفاوت بین این موتورها زیاد است. آلمانی - شش سیلندر ، جوی ، در زیر کاپوت به صورت طولی. در ولوو - پنج سیلندر با توربوشارژر ، آنها عرضی هستند. بیشتر مشتریان چنین ظرافت هایی را تحریک نمی کنند - نکته اصلی این است که موتور قابل اعتماد و سنگین است.
ما مجبور هستیم اظهار داشته باشیم که با وجود تمام توربوسیل های خود ، ولوو به وضوح BMW را از دست می دهد. اتومبیل های باواریایی همیشه با یک ضبط قدرتمند کم قدرت متمایز شده اند. حضور یک توربین بر روی یک ماشین سوئدی این امید را به ما القا می کند که S60 یک رقیب شایسته باشد ، اما ... در راه شلیک ، ما نمی توانیم خودمان را از لذت رقابت در یک روز نسبتاً خالی انکار کنیم. معلوم شد که از چراغ راهنمایی BMW هنوز هم به جلو می شکند. و این علیرغم این واقعیت است که به گفته تولید کنندگان ، ولوو باید با یک رقیب کوچک یک ثانیه پیروز شود. نکته این است که در جاده شتاب نه چند ثانیه بلکه با متر تعیین می شود. BMW از ابتدا با فاصله 50-60 متر اول سریعتر از ولوو پرواز می کند. سپس توربین S60 را روشن می کند و شکاف به سرعت کاهش می یابد.
در ولوو ، به ویژه در یک جاده لغزنده ، یک شخصیت چرخ جلو به وضوح آشکار می شود. با شتاب شدید ، مسیر ترافیک به طور مداوم برای تنظیم فرمان لازم است ، زیرا ماشین به وضوح به سمت چپ و راست می رود. رانندگان ناامید این را دوست دارند - آدرنالین را به خون می افزاید.
BMW مطابق با تصویر یک ماشین کلاس تجاری ، با آرامش بیشتری رفتار می کند. با وجود حرکت کلاسیک عقب کلاسیک ، ماشین حتی در طول جاده زمستانی با آرامش پیش می رود - در زمان مناسب سیستم DSC به کار می رود و در صورت نیاز ، بسیار هوشمندانه اشتباه راننده را اصلاح می کند. مداخله الکترونیک در کنترل فقط با چشمک زدن مثلث زرد روی داشبورد نشان داده می شود.
با بررسی شهادت رایانه های روی تخته ، خاطرنشان کردیم که BMW بسیار ناخوشایند تر است. اما آنچه می خواهید هنوز یک سیلندر بیشتر است.
برو روسیه! ما سؤال معقول را پیش بینی می کنیم - آیا مجمع روسیه بر کیفیت BMW تأثیر داشته است؟ به نظر می رسد نه Kaliningrad 525th هیچ تفاوتی با اتومبیل تولید شده در بایرن ندارد. کنترل سخت بر کیفیت مونتاژ تحت تأثیر قرار می گیرد. ما هر سانتی متر از سالن را ظاهر کردیم - شما آن را به جزئیات نمی یابید: پوست با کیفیت بالا ، میکرولیسم های قابل استفاده در تمام پانل ها و درب های تکیه دهنده. به یک کلام ، مکان مونتاژ این ماشین به هیچ وجه به احساس غرور در خریدار نقض نمی کند.
با این حال ، ولوو همیشه به دلیل کیفیت مونتاژ و کیفیت مواد مورد استفاده مشهور بوده است. در S60 ، که از تست ما بازدید کرده است ، این کابین از چرم سبک مخصوص ساخته شده است - به گفته طراحان سوئدی ، این یک ویژگی متمایز از یک ماشین اسپرت است. احتمالاً برای گروه خاصی از رانندگان ، چنین پایان به طراحی کلاسیک BMW ارجح است. اگرچه در Kaliningrad می توانید یک اثاثه یا لوازم داخلی شاداب تر از کابین سفارش دهید.
و با این وجود-چه چیزی را هنگام خرید ترجیح می دهید؟ BMW به طرز چشمگیری جادارتر و محکم تر است. طرفداران یک سبک محافظه کارانه مطمئناً آن را ترجیح می دهند. Volvo فرصت های بیشتری را برای خود بیان فراهم می کند ، و در صورت دستیابی به S60 در یک پیکربندی اساسی ساده ، این خودرو بسیار ارزان تر خواهد بود. اعتبار هر دو مارک در کشور ما به همان اندازه زیاد است. اما هنوز هم برای این پول (40 دلار با هزار دلار) BMW 525i را توصیه می کنیم.
متن نیکولای کاچورین ، الکسی ایلین ، عکس الکسی ایلیین
برای چند روز آزمایش ، BMW و Volvo در خیابان های مسکو الگوی جالبی از نگرش مردم به این اتومبیل ها را نشان دادند. واکنش پلیس راهنمایی و رانندگی بسیار نشانگر است. وضعیت اول: ما در نزدیکی فروشگاه بزرگ لوازم خانگی خانگی در خیابان بالتیک متوقف می شویم. جایی در پارکینگ وجود ندارد - ما در ردیف راست روی چراغ ها ایستاده ایم. پلیس راهنمایی و رانندگی به ما عجله می کند و از پیشانی می پرسد: کمک به کمک نیاز دارد؟ من می توانم بایستم ... همانطور که بعداً معلوم شد ، ایستادن - این است که اتومبیل ها را مجازات کنید تا شهروندان خشمگین سهواً آنها را بو کنند.
قسمت دوم است. ما چراغ راهنمایی را به سمت نور زرد چشمک زن پرش می کنیم - بازرس ، مانند بادبادک ، روی ولوو صحبت کرد. و راننده BMW به سادگی گره خود را تکان داد - رانندگی ، آنها می گویند ، حرکت را به تأخیر نمی اندازد و مرا از چیزهای مهم دور نمی کند.
الکسی ایلین ، عکاس روزنامه نگار
در ولوو ، احساس ناراحتی آشکار کردم. موضوع چیست - گفتن آن دشوار است ، بلکه یک مجموعه کاملاً پیچیده است. در مرحله اول ، نمای کلی در جلو و پشتی بسیار بدتر از BMW است. ثانیاً ، من طرفدار محرک جلو با تمام پویایی های شتاب نیستم ، غربالگری احساس می شود و مسیر باید به صورت دوره ای توسط فرمان اصلاح شود. من به هیچ وجه یک رتروگراد نیستم ، اما بیایید بگوییم ، یک حامی کلاسیک است. در سالن ولوو ، یک طراحی آینده نگر و فراوانی زنگ ها و سوت های کاملاً توجیه نشده من را تحت فشار قرار می داد ، اگر نه نمایش. اگرچه من سیستم تلفنی ساخته شده را دوست داشتم.
انتخاب من واضح است - BMW. من از این برند در درجه اول برای راحتی کاشت راننده ، کنترل شگفت انگیز و پیش بینی رفتار با هر سرعتی قدردانی می کنم. البته ظاهر محافظه کار است ، اما شما در جاده مورد احترام قرار می گیرید.
نیکولای کاچورین ، معاون سردبیر Autopilot
زیبایی اصلی BMW ، تفاوت آن نه تنها از ولوو ، بلکه از همه اتومبیل های دیگر است - این یک وانت شگفت انگیز در پایین است. رفتن او در طول جاده ، عاری از ترافیک و غازهای بی شماری - لذت. اما من تا حدودی با دو چیز گیج شدم. اولا ، یک فضای داخلی قدیمی ، اگرچه کیفیت دکوراسیون آن فراتر از ستایش است. ثانیاً ، تصویر این خودرو کمی فشار می دهد: اگر قبلاً راهزنان وجود داشت ، اکنون سپرده ها. شاید من Volvo S60 را ترجیح دهم. فقط در این پیکربندی بسیار پیشرفته T5 نیست. یک موتور معمولی در 170 اسب بخار درست خواهد بود و سپس قیمت تقریباً 10 هزار دلار کمتر خواهد بود. نشستن در این دستگاه برای من راحت است. من واقعاً طراحی داخلی و خارجی غیرمعمول را دوست دارم. این تمایل به ایستادن از جمعیت و پیروی از کلیشه ها است.
منبع: "Autopilot"