درایو تست Volvo S60 از سال 2010 Sedan
ما Prestige را اندازه گیری می کنیم
اتومبیل های کوچک مارک های معروف چیست؟ما موافقت می کنیم که استدلال کنیم که اوج محبوبیت این اتومبیل ها را در مقابل دارد: پس از همه، آنها حداقل پنج سال منتشر خواهند شد. با این حال، برای BMW، این شرکت قبلا یک facelifting کوچک را ذکر کرده است. بقیه تعلیق زود هنگام وقت نداشتند تا چیزی را تحمل کنند.
بیایید Prestige را به یاد بیاوریم. بازاریابان به مدت طولانی تعیین شده اند که از آن بستگی به تار شدن، در نگاه اول، مفهوم دارد. بیش از حد غیر ضروری است که در مورد مد، سبک صحبت کنید، همانطور که این همه به معنای آن است. نام اصلی تولید کننده، نام تجاری، نام تجاری. نماد و نامگذاری بر روی تنه. که تثلیث ما را از بین نمی برد.
محبوبیت مرسدس در نظرات نیازی به این اتومبیل ها نیست که به طور غیرممکن در خیابان های دهه گذشته ما را یاد بگیرند. Volvo از زمان سوسیالیستی شناخته شده است، تانک های قابل اعتماد سوئدی سری 240، دیپلمات های خارجی را ترجیح داده اند. BMW همچنین تصویر خود را در روسیه حتی در ابتدای دهه نود اول از اول ساخته شده است. این دلیل اصلی این است که آئودی، لکسوس و Saab تحت پوشش آزمون ما قرار نگرفتند.
لباس ها را ملاقات کن
جدیدترین کلاس C خارجی به طور گسترده ای شبیه به پرچمدار مدل مدل مرسدس بنز S-Class است. خوب، هیچ چیز در مورد آن نیست. برعکس باعث ایجاد ثبات بیشتری می شود.
به طور کلی، چیز فاکتور بزرگ در مقیاس بزرگ مهم است. اگر چه ماشین جمع و جور شبیه به نماینده است، اما در تمام کپی های کاهش یافته آن نیست، و نسبت آنها کاملا متفاوت است. این برای همه سه دستگاه تست درست است. Troika BMW شبیه به ماشین های سری پنجم، Volvo S60 به نظر می رسد S80. خوب یا بد سوال دیگری است. مهمتر از همه مهمتر است که آنها مشابه یکدیگر نیستند و به ویژه Volvo اختصاص داده اند. اصالت آن به شدت توسط عناصر سبک تأکید شده است: یک سوپای طوفان بافته شده با شکل اصلی سقف و چراغ عقب در نگاه اول به طور غیرمستقیم به عنوان یک خارجی در رابطه با یک جفت آلمانی تعریف شده است. مرسدس و BMW شبیه به شبح هستند، اما شکل قفسه های سقف، چراغ های جلو، فانوس را گسترش می دهند. آنها به طور غیرمستقیم در چهره شناخته شده اند، اما در نظر از طرف فردیت، طرح بندی بسیار روشن نیست و آیرودینامیک قوانین خود را دیکته می کند. یکی از راه های دیگر، هر یک از اتومبیل ها یک سبک متوسط \u200b\u200bمرسوم، ملیت و کار عالی طراحان را نشان می دهد.
و نه تنها طراحان کیفیت و نقاشی را در ارتفاع استراتوسفر ساختند. اگر چه، اگر ما یک شیشه بزرگ و یک حاکم را بازسازی کنیم، مسابقات قهرمانی باید به چالش بکشد. در دارایی های BMW و VOLVO، نقاشی بی عیب و نقص، اما اختلافات کوچک پانل های بدن و ناهمواری شکاف وجود دارد. مرسدس در بدن کامل، شرم آور نور وجود دارد که توسط یک اسپری رنگ بنفش تیره ظاهر می شود.
سالن چشم خوب شادی
و نه تنها لذت بردن از صرف وقت و رانندگی، و در یک صندلی مسافر است. اگر چه اندازه و هدف تجربی ما مجبور به اولین بار از تمام اتومبیل های خود را برای راننده، راحتی مسافران نیز مهم است. رهبر در اندازه سالن ولوو. در صندلی های جلو فضای کافی در آن وجود دارد، حتی افراد بسیار بالا، بسیار بزرگ در عرض هستند. منفی ناچیز از پای راننده مربوط به کنسول مرکزی است. اثاثه یا لوازم داخلی ترکیبی (چرم + پارچه) با درج های روشن بر روی صندلی ها و درها، سالن ولوو را گرم ترین و خانه از رقبا می سازد. در عین حال، نرم، اما پشتیبانی جانبی مؤثر در صندلی راننده به خوبی با مواد اثاثه ای غیر لغزش ترکیب شده است.
BMW Compact فقط به سوپاپ تنها کوچکترین چیز در عرض است، اما او تنها یکی از آنها در آزمون ما محروم از یک سوراخ در سقف است، و بنابراین حدود 40 میلی متر از ارتفاع سالن بیش از حد است. به عنوان یک نتیجه از توسعه دهنده، در اینجا کمتر نیست، و ممکن است در بالا نشسته، صرفه جویی در فضا برای پاهای مسافران عقب. بر خلاف سری های سابق، سوم، فعلی به طور قابل توجهی بزرگ، و به طور دقیق تایید شده داخلی از سبک یک سازش ظریف بین کابین خلبان و دفتر است. این دفتر گران قیمت است، نه یک اتاق نشیمن غنی، برای ترکیبی از پلاستیک سیاه و سفید، چرم سیاه و سفید، سیاه و سفید براق سیاه و دسته های کروم گرما تماس نمی گیرند. اما ترجیحات مشتریان روسی به شرح زیر است: به طوری که جامد و غیر اولیه.
مرسدس بنز، عجیب و غریب به اندازه کافی، معلوم شد که یک سالن خود را از خود خارج شده و در حال حاضر بقیه. طراحی پانل جلویی، تصور کابین خلبان را افزایش می دهد و پایان نیز یک قفس سیاه و سفید تحت کوالار است. و در عین حال چهار بزرگسال با راحتی ستاره ای سه پرتو شایع خواهند بود. درست است، پشت بهتر است نشسته در نزدیکی سقف نزدیک است. اما طیف وسیعی از تنظیمات صندلی های جلو، الهام بخش احترام واقعی، هر دو در طول و توسط
ارتفاع: در موقعیت پایین، بالش تقریبا در طبقه قرار دارد، بنابراین حتی یک راننده بالا به سختی به دلیل RAM قابل مشاهده است.
از لحاظ نظری، پشت سر بند مرسدس می تواند یک بازیکن بسکتبال با افزایش 2.12 متر فشار داده شود! برای مقایسه: BMW 2.09 متر، Volvo 2.06 متر.
به تنه نگاه کنید، زیرا فضای کافی وجود دارد به طوری که چمدان ها و کیسه ها با لذت بردن از سکوت و راحتی کابین دخالت نمی کنند. رهبر دوباره تنه سوئدی بیشتر و راحت تر از آلمانی ها است و علاوه بر این، به دلیل سمت تاشو صندلی، تبدیل شده است. مرسدس دوم، باواریا، افسوس، آخرین.
مهندسی
لازم نیست، احتمالا به یاد می آورد که مرسدس و ماشین آلات کلاسیک کلاسیک BMW و درایو جلو Volvo. قدرت همه موتورها تقریبا برابر است، اما طرح ها به طور قابل توجهی متفاوت هستند. تحت هود مرسدسن تنها چهار سیلندر و دو لیتر حجم کار وجود دارد، اما کمبود قدرت احساس نمی کند کمپرسور درایو اجازه می دهد تا شما را به دستیابی به ویژگی های گشتاور و قدرت قابل مقایسه با 2.5 لیتر شش. یک گزینه وجود دارد و با شصت 2.6 لمسی ناامید کننده وجود دارد، اما تحت شرایط گمرک ماشین با برتر سودآورتر است. در Volvo، یک موتور پنج سیلندر، 2.4 لیتر حجم کار، 2.4 لیتر از حجم کار، ردیف کلاسیک کلاسیک BMW 2.2 لیتر است، اما تنها کوچکترین پایین تر از گشتاور است.
اما با تعلیق، یک جانبه کامل است. قفسه جلو Mac-Fersson، چند بعد پیچیده پیچیده. ظاهرا این بهترین راه برای ترکیب راحتی مناسب و دستکاری عالی است. آزمایشات بیوه با تعلیق جلو دو بعدی در نسل قبلی دستگاه های جمع و جور، مرسدس اساسا به یک صد طرح نیونت بازگردانده شد و راحتی بیش از حد را برای ورزش تظاهرات مبادله کرد.
با این حال، به هیچکس در هیچ ماشین شما مجبور به تکیه بر شاسی در همه جا برای جلوگیری از راننده کمک می کند تا راننده به راننده کمک کند. پیشرفته ترین سیستم ESP در مرسدس، ساده تر برای BMW و VOLVO؛ با این حال، ماشین درایو چرخ جلو نیاز به کابل کمتر الکترونیکی دارد. خوب، البته، ذخایر شدید ایمنی منفعل است. هر ماشین حداقل شش بالش است. Volvo و Mercedes پرده های تورم بادی را در صورت تاثیر جانبی یا عقب، بر روی BMW در قفسه های جلو ارائه می دهند، سوسیس سفید بوانواریا پنهان می شود، چگونه همکاران آلمان به عنوان سر به عنوان سر به نام سر.
سریع و صاف
این است که چگونه یک ماشین خوب باید حرکت کند. پویایی عالی، ترمز و دست زدن. به علاوه سطح سر و صدا کم و راحتی تعلیق. چه کسی شروع خواهد شد؟
مرسدس در ترکیب با تعلیق مشکوک بالا، صاف بودن بالا را ارائه می دهد. هیچ مشکلی با سر و صدا وجود ندارد. اگر چه کسی ممکن است صدای سوپرشارژر را در انقلاب های کامل دوست نداشته باشد، اما پس از 4500 دور در دقیقه، این زنگ پالسی با فرکانس بالا رخ می دهد. و انتقال اتوماتیک چگونه با مسئولیت های خود مقابله می کند؟ بد نیست، اما تعویض روی چوک های کامل می تواند نرمتر باشد.
در مسیر کوهستان سیم پیچ یا خودروی فرمان مرسدس مرسدس، مرجع روشن است، در اوج رقیب باواریا که در تلاش های پایین راه می رفت. اما در بخشی از شاسی راه اندازی مرسدس ها خیلی ایده آل نیست. اگر چه ماشین کمی مکعب بیشتر و به وضوح به کنترل پاسخ می دهد، در عوض در حد، ماشین که مایل به لغزش از مسیر، تقریبا بدون رد تخلیه گاز. شاید گسل این، تجهیزات تعلیق برای جاده های بد با افزایش جاده لومن است. در راحتی، به نظر می رسد تیز و تیز کننده های شوک می تواند با مسیریابی مورب خودرو در هنگام لغزش آنها نمی تواند مقابله کند.
با این حال، یک منفی وجود دارد و یک کیفیت پویا معتبر از مرسدس رسیده است اظهار داشت، با وجود آن که قابل توجه ذهنی نیست. شراب آب و هوای گرم، فشار اتمسفر بالا و یا 95 (به جای 98) بنزینی است، آن را دشوار است. علاوه بر این، رقبای نتایج زیادی زیر وعده داده را نشان داد. عینی دیگر: مرسدس سخت ترین سه فرزند است. این قادر به اصلاح یا آیرودینامیک، و نه نسبت دنده به خوبی انتخاب شده، که تضمین بالاترین حداکثر سرعت است.
BMW تقریبا مخالف است. فرمان در طعم و مزه آلمانی، برای پرواز برای بزرگراه carning، 160180 کیلومتر / ساعت دقیق است، اما خالی برای بازخورد در زوایای کوچک. در جاده کوه، چرخ فرمان BMW نیز نه چندان خوب به عنوان او در مدل قبلی بود. اما شاسی مانند یک ساعت کار: به نوبه خود کمی خنک و یا تنظیم مجدد گاز تیز، ماشین بلافاصله به لغزش توسط هر چهار چرخ، به شدت از دست دادن سرعت می رود. قابل پرداخت برای آن به طور سنتی در خدمت صافی از بدترین ها در ترینیتی ما است. هیچ ادعایی در برای کار گیربکس در اینجا وجود دارد، اما انتخاب نسبت دنده باعث یک نور: حداکثر سرعت جایی بین چرخ دنده چهارم و پنجم شکست خورده است.
در این زمینه، به نظر می رسد را صاف و آرام است. با این حال، برای پویایی، آن است که نه در همه. تا به 140 کیلومتر / ساعت ولوو می رود بینی به بینی با بی ام و. در نوبت، مرد سوئدی، یک عبور باواریا رو به جلو، با وجود لاستیک بزرگتر از ولوو تمایل به جمع کردن، در دیسک چرخ جلو به سقوط از virageas و با یک تاخیر قابل توجه برای پاسخ به یک تخلیه گاز. با این حال، در محدوده جاده ها هیچ شکایتی در مورد آن وجود دارد. ولوو تنها یکی از تثلیث بدون تعلیق اقتباس و یک حفاظت اضافی جدی از محفظه موتور است، بنابراین لازم است بر روی آن سوار در جاده ناهموار لازم است به دقت: به ضمیمه یک محل اتصال میل لنگ محافظت نشده در مورد codbin یک جفت چيز جزئي. بیشتر بارکد: دستگاه اتوماتیک پنج سرعته است تنها از حالت سوئیچ پی در پی مد روز محروم است.
قیمت چند است؟
قیمت ولوو و بی ام و از 29 هزار دلار شروع خواهد شد. در همان زمان، ممکن است برای به دست آوردن تهویه مطبوع به صورت رایگان، در حالی که خودرو باواریا از کالینینگراد با روکش چرم، خودکار مجهز شده است. با گیربکس اتوماتیک ولوو گران تر از 1000 $. قیمت جدید مرسدس C200 با 35 هزار آغاز خواهد شد، در حالی که گیربکس اتوماتیک و تهویه مطبوع تجهیزات اضافی (حدود 2850 سبز). این خودرو انجام شده توسط Avangard از، که تست ما بازدید، هزینه بیش از 40 هزار نفر است.
یک ماده از طعم
انتخاب بین این سه دستگاه آسان نیست و تا حد زیادی ذهنی است. اگر شما با دقت تجزیه مزایا و معایب از نقاط، در مورد سازش اجتناب ناپذیر فکر می کنم، به منظور بررسی امکانات و تجهیزات اضافی، از جمله نصب و راه اندازی آب و هوایی بسیار عالی، رهبر باید مرسدس را تشخیص دهد. که فقط قیمت آن را حتی در برابر پس زمینه از رقبای بسیار هار بیش از حد بالا است. اگر شما در مورد هزینه را فراموش نکنید، در اولویت قرار مقادیر روزمره، راحتی و دوستانه تصور را به جای اول است. و اگر سر از گوشه جاه طلبی راننده قرار داده، بهترین خواهد بود BMW.
سوال این است که در ماشین نیست، اما در مشتری خود را. عقلگرایی، درخواست خانواده و یا لذت سواری: چه خواهد شد بالا را؟
در حال حاضر BMW سری 3 است از سال 1998 با یک سدان، کوپه، یک واگن تبدیل و ایستگاه (تور) صادر شده است. هاچ بک (2001) به لحاظ ساختاری متفاوت است و به طور رسمی به روسیه عرضه نشده است. انتخاب موتورهای بنزینی 1.9-3.4 لیتر (77،252 کیلو وات)، دیزل 2.0-2.9 لیتر (100135 کیلو وات). تقریبا تمام موتور را با گیربکس اتوماتیک، بعضی ها با یک درایو کامل ترکیب شده است. در روسیه، در بسیاری از قیمت مطلوب، چرخ عقب BMW-318I و 320i جمع آوری شده در کالینینگراد ارائه شده است.
ولوو S60 عرضه در سال 2000، تبدیل شدن به وارث S70 و 850 مدل آن است که تنها در مورد یک سدان ارائه شده است. موتور بنزینی پنج سیلندر با توربوشارژر و بدون، 2.0-2.4 لیتر (103184 کیلو وات) می تواند هر دو از مکانیکی و با گیربکس اتوماتیک ارائه شده است. رانندگی در چرخ های جلو.
مرسدس بنز کلاس C مدل کاملا جدید 2000. سوم این است که اساسا، اما به طور رسمی نسل دوم شرکت ماشین جمع و جور. را انتخاب کنید از سدان خریدار، جهانی و هاچ بک (Sportskoo). مجموعه ای از موتورهای بنزینی 2.0-3.2 لیتر با یک کمپرسور درایو (95260 کیلو وات). موتورهای دیزلی با توربو شارژر، حجم کار 2.1-2.7 لیتر (85،125 کیلو وات) نیز ارائه می گردد. همه گزینه های دستگاه می تواند یک گیربکس اتوماتیک، بخشی تنها به صورت خودکار است. رانندگی تنها به چرخ های عقب.
چگونه بسیاری از سیلندر باید باشد؟ شش، مانند BMW، پنج، مانند ولوو، و یا چهار، مانند مرسدس؟ در اصل، آن را نشانی از سطح سر و صدا مهم نیست و عایق ارتعاش باعث می شود تفاوت در حداقل، و ویژگی های موتور بسیار نزدیک است.
متن / آناتولی Fomin در
عکس / ولادیمیر نیازوف
منبع: مجله "پشت چرخ"