تست هیوندای سوناتا 1998 - 2001 سدان
فقط گاما
به نظر می رسد عجیب است ، اما مهندسان و طراحان هیوندای هنگام ایجاد سوناتای جدید ، مسیر آهنگساز سالیری را در صنعت خودرو تکرار کردند.رقیب ابدی و حسادت از موتزارت مبتکرانه در پوشکین اعتراف کرد: من اعتقاد داشتم که هماهنگی جبر. سوناتای نسل چهارم نیز توسط جبر با دقت بررسی شد. این علم دقیق است و دلالت بر وجود یک فرمول اثبات شده دارد. در این حالت از فرمول ساخت ماشین نماینده استفاده شد.
مرد سیاه پوست در نگاه اول در سوناتا چهارم ، تصور این است که طراحان هیوندای ، مانند پشت موتزارت ، یک مرد سیاه پوست را تعقیب می کردند. این آهنگساز بزرگ نام بازدید کننده ای را که به او دستور داده شده بود ، تشخیص نداد و لکسوس ES 300 مرد سیاه پوست شد.
از نظر ظاهری ، سوناتا ، به خصوص اگر در جلو به آن نگاه کنید ، عملا ویژگی های آن را تکرار می کند. افسوس ، این بد است. این ماشین فقط کسل کننده شد و شکل نامتقارن جذاب چراغهای جلو را که مشخصه بارز سوناتا سوم بود ، از دست داد. بدیهی است که این کارخانه در نظر گرفته شده است که ماشین نماینده برای داشتن اشکال بازیگوش در نظر گرفته نشده است. در نتیجه ، چراغهای جلو و روکش رادیاتور کاملاً شکل های کلاسیک را به خود اختصاص دادند.
انفرادی روی ماشین حساب. فرمول کلاسیک برای ساخت فضای داخلی خودروی نماینده چیزی شبیه به این است: یک بسته الکتریکی در یک مربع ، ضرب شده توسط یک فضای داخلی چرمی ، ضرب شده بر روی پانل های چوبی و نصب آب و هوایی ، به علاوه دریچه ، به علاوه ستون ها در تمام سوراخ های تکنولوژیکی ماشین لوکس بیایید همه متغیرها را طی کنیم.
بسته الکتریکی موجود در مربع حاکی از وجود نه تنها کنترل آینه های نمای عقب و پنجره ها ، بلکه تنظیم الکتریکی حافظه با حافظه است. در سوناتا ، چنین عملکردی فقط برای صندلی راننده ارائه می شود و هیچ عملکرد حافظه وجود ندارد.
این سالن به طور طبیعی با پوست بریده می شود. به معنای پوست واقعی. همه چیز مطابق فرمول است ، اما ... پشتیبانی کمر روی صندلی راننده ارائه می شود. مطلوب است که در یک موقعیت منفی به هیچ وجه احساس نمی شود ، اما در حال حفر ستون فقرات شما است زیرا بدن با توجه به چرخش دسته مربوطه از جاده طولانی خسته شده است. در سوناتا چهارم ، حضور این پشتیبانی کمر به طور مداوم احساس می شود ، و استقرار آن در منطقه خروس به سادگی امکان آرامش در چرخ را فراهم نمی آورد.
پانل های چوبی ، نصب آب و هوایی و دریچه تنها مانده اند. آنها در یک گزینه قابل قبول ، کاملاً مطابق با قانون ژانر حضور دارند. با تخفیف در این واقعیت که نصب آب و هوایی در حالت تهویه مطبوع با سر و صدای شگفت انگیز کار می کند. و اگر در یک بعد از ظهر کار گرم وارد ماشین شوید ، هرگونه بحث و گفتگو با شریک تجاری سازگاری نبوغ و شرور باید به تعویق بیفتد تا دمای داخل کابین به ترتیب داده شود. فقط صدای یک سیستم صوتی خوب می تواند غرش خود را مسدود کند و به شما امکان می دهد کاست های سی دی و سی دی را از دست دهید. موتزارت فقط برای او فوق العاده به نظر می رسد.
sextet یک ماشین نماینده خوب با یک موتور قدرتمند همراه است و نه با کوارتت چهار سیلندر. به عنوان یک قاعده ، این V6 است.
تا سال 1998 ، یک موتور سه لیتری 4G63 از میتسوبیشی ، با ظرفیت 141 اسب بخار ، پیشرو در این محدوده در نظر گرفته شد. به طور همزمان با سوناتای جدید ، موتور جدید نیز دوباره به عموم مردم ارائه شد ، اما شش V شکل ، اما با حجم کمتری 2.5 لیتر. با این حال ، قدرت موتور 20 اسب بخار افزایش یافته است. با توجه به سیستم توزیع گاز DOHC (در موتور 4G63 SOHC) و همچنین با مداخله جراحی خاصی در ساختار.
در نتیجه ، سوناتا به اکثر همکلاسی های خود به قدرت موتور ، ویژگی های بالا و پویا نزدیک شد که می توان با همان پول در مسکو خریداری کرد. همچنین ، مصرف سوخت کمی کاهش یافته است که در شرایط رشد قیمت نفت مهم است.
سمفونی موتور موجود در کابین عملاً برای موتور فقط در حالت های شتاب شدید یادآوری می کند ، هنگامی که فلش Tachometer به سرعت در حال نزدیک شدن به علامت قرمز است. از یک طرف ، ماشین نماینده به منظور نگه داشتن مداوم این فلش در منطقه بحرانی ایجاد نشده است. از طرف دیگر ، من دائما می خواهم. نرخ دنده موجود در جعبه مکانیکی به گونه ای انتخاب شده است که سوار شدن به دنده های طولانی امکان پذیر نیست. برای اینکه از رانندگی روی این خودرو لذت ببرید ، برای اینکه ماشین بتواند مزایای آن را اثبات کند ، دائماً باید موتور را حدود 3000 چرخش نگه دارید و به طور فعال به عنوان گیربکس کار کنید.
حزب پیشرو مرسدس و BMW ، به طور پیوسته فرمول زیر از ماشین نماینده ، لزوماً متغیر درایو عقب دیگر را در آن معرفی می کنند. از نظر تاریخی ، اعتقاد بر این است که چنین سیستمی حداکثر راحتی راننده و مسافران را فراهم می کند. هیوندای در این حالت از جبر کلاسیک عقب نشینی کرد و تمام اتومبیل های سوناتا را با حرکت چرخ جلو می سازد. پس چی؟ بیخیال. هیچ کس ، حتی مهمترین منتقد ، نمی گوید که سوناتا چهارم تعلیق پر سر و صدا از مخالفان پیشرو در جلو است که اغلب از این استدلال استفاده می کنند. حتی در حالت های شتاب شدید از چرخ های جلو ، راننده صداهای آزار دهنده گوش شنیده نمی شود. فقط یک لاستیک نرم از لاستیک.
در مورد بی نظمی پل های مسکو ، در گذرگاه های تراموا ، سوناتا در رابطه با سواران به طور انحصاری رفتار می کند. مک فرسون خوب قدیمی ، با در نظر گرفتن وزن خودرو و ویژگی های بالای آن ، به علاوه یک وزن موفق ، کاملاً برآورده شد. و به راحتی در کابین جاری می شود ، مکالمه هرگز توسط یک قلاب دندان به هیچ وجه چاله های ارکسترال قطع نمی شود. و دارندگان فنجان را می توان برای هدف مورد نظر خود استفاده کرد و در آنجا اصلاح کرد ، مانند یادداشت های روی یک شفیر ، یک لیوان قهوه صبح. در سوناتا می توانید آرام باشید ، این قهوه با شلوار یا دامن شما به پایان نمی رسد.
به هر حال ، همه این خصوصیات مثبت از ماشین نسل قبلی به سوناتا چهارم منتقل شده اند و نمی توان از ویژگی های استثنایی ماشین جدید در نظر گرفت. مگر اینکه ABS ، که اکنون به طور مرتب بر روی همه اصلاحات نصب شده است.
تغییر در موضوع. در زمان تیراندازی در کنار ما ، صاحب سوناتا سوم به طور تصادفی توسط ما متوقف شد. با مسلسل و یک موتور 2.0 لیتری. او پس از یادگیری اینکه ما با نسل جدید ماشین او کار می کنیم ، او با کنجکاوی در داخل ما فرو رفت. مدتی در حال چرخش در محل راننده ، او با نگاهی ناامیدکننده به نور خدا خزید. بله ، همان چیز ، فقط هشت هزار گرانتر ، گفت ، همانطور که او چاپ می کرد. سپس او آن را در جبهه خسته کننده گذاشت و پیاده شد. مثل این!
در یک زمان ، لکسوس عملاً برای کسانی که هنوز مرسدس را ارائه نداده اند ، به یک ماشین فرقه تبدیل شده است ، اما در پشت مفهوم مبهم ، ماشین خارجی قبلاً مکاتبات یک برند خاص را با یک موقعیت خاص در جامعه ای از نوع خود متمایز کرده است.
اتوپیلوت تمایل دارد باور کند که سوناتای نسل چهارم به منظور تکرار این مسیر ایجاد شده است. شاید در آینده نزدیک ، بازرگانان روسی پس از -مسیر خارق العاده خود را از طریق روابط گیج کننده بازار با تقریباً چنین نقاط عطف جشن بگیرند: این زمانی است که من از سوناتا به لکسوس منتقل شدم. خوب ، پس این ، وقتی او بلند شد و مرسدس را خریداری کرد.
متن نیکولای کاچورین ، عکس دیمیتری Novokreshhenov
منبع: "Autopilot"