تست درایو فورد موستانگ شلبی GT500 از سال 2009 کوپه
اسب وحشی هر کجا که می خواهد پرش می کند
هنگامی که پس از جنگ جهانی دوم در ایالات متحده شروع به گسترش حرکت Hotoders کرد ، دیترویت رسمی نتوانست مدت طولانی درک کند که چگونه می تواند به جیوه قرمز روشن و روشن با V8 قدرتمند در زیر کاپوت که در جاده ها ظاهر می شود ، پاسخ دهد. و تقریباً 20 سال وانمود کرد که آنها وجود ندارند. اما قبلاً تعداد زیادی گرم وجود داشت ، و نژادهای اتومبیل های Redone چنان محبوب شدند که دیگر نمی توان آنها را نادیده گرفت. ماشین های عضلانی متولد شدند ...رقابت بین فورد و شورولت بی رحمانه بود.
در سال 1953 ، یک شورولت کوروت 2 نفره با بدنه فایبرگلاس ، درون شش و یک جعبه اتوماتیک منتشر شد. او تصور زیادی نکرد. کمی بهتر مخاطبان پاسخ فورد را پذیرفتند -همچنین یک رعد و برق 2 -Seater Thunderbird 1955 با موتور V8 ، اگرچه نسبت به بسیاری از خانه های خانگی پایین تر بود. سه سال Thunderbird از نظر فروش جلوتر بود. اما پس از آن شورولت کوروایر ظاهر شد و پس از آن کوروایر مونزا ، به طرز قانع کننده ای نشان داد که یک بازار پایدار برای اتومبیل های ورزشی کوچک و ارزان قیمت وجود دارد. فورد به مدل Falcon Futura پاسخ داد ، اما فروش شورولت در پیش رو بود.
اولین نسل پس از جنگ در حال رشد بود - امن تر و تحصیل کرده تر ، که به اتومبیل های جذاب و ظریف احتیاج داشت. تعداد خانواده هایی که ماشین دوم را بدست می آورند معمولاً نسبت به اولین مد روز است. زنانی که اندازه های کوچک و سهولت نگهداری را ترجیح می دهند ، شروع به خرید اتومبیل کردند.
همه در فورد توافق کردند که زمان به ماشین مناسب نیاز دارد. اما چی؟ نظرات تقسیم شد. برخی معتقد بودند که باید یک فورد کوچک معمولی باشد ، اما با ظاهری ورزشی. برخی دیگر پیشنهاد کردند که یک هیولای با آتش سوزی واقعی ، با اورکلاک به صد در 6 ثانیه.
این گروه که در آن زمان توسط جاکوک هدایت می شد ، مدیر کل فورد برنده شد. این کار آسان نبود - ایجاد دستگاهی با ظاهر زیبا و ورزشی ، خصوصیات عملیاتی بالا و علاوه بر این ، کاملاً ارزان. تحقیقات زیادی برای تعیین آنچه که دقیقاً مورد نیاز مشتریان است انجام شد. یکی از آنها در تاریخ پایین رفت - در سراسر کشور ، این شرکت در مورد ترجیح انواع مختلف کرسی ها با دانشجویان مصاحبه کرد. تقریباً نیمی از صندلی به شکل سطل را ترجیح می داد - برای اولین بار. در بین زوج های دانشجویی پایدار ، 85 ٪ یک مبل سنتی را انتخاب کردند.
از بسیاری از پروژه ها ، کار دیو اش ، دستیار جو اوروس ، که رهبری کارگاه استودیوی فورد را بر عهده داشت ، انتخاب شد. معلوم شد که این خودرو به حدی جذاب است که حتی افرادی که این شرکت به هیچ وجه خریداران بالقوه را در نظر نمی گرفتند ، با شناخت هزینه تخمینی یک ماشین جدید ، تصمیم گرفتند که بدون آنها نمی توانند انجام دهند.
تاریخ نام موستانگ جالب است. در اولین مراحل آفرینش ، هنگامی که ماشین قصد داشت از مدل Falcon دوباره استفاده کند ، آن را Falcon Special نامید. هنگامی که آنها پروژه oro-esha را تصویب کردند ، این ماشین یک Couguar عالی بود. هنری فورد پیشنهاد داد که نام Thunderbird II را به خودرو بدهد ، سپس آنها در تورینو متوقف شدند ، که در آن چیزی ایتالیایی وجود داشت. اما پس از آن معلوم شد که فورد ، که در آن زمان همسر خود را طلاق داده بود ، با یک ایتالیایی خاص ملاقات می کرد. این نام باید رها می شد تا باعث لنگه نشود.
ما به نام Mustang متوقف شدیم که قبلاً در یکی از مدلهای آزمایشی استفاده شده است. درست است ، توسعه دهندگان آن به هیچ وجه به معنای اسب نبودند ، بلکه جنگنده معروف P-51 جنگ جهانی دوم است. نام موستانگ و شبح یک اسب در مشبک رادیاتور ، به گفته سازندگان دستگاه ، ایده مهیج از گسترش های نامحدود ایجاد کرده و یک تصویر لعنتی آمریکایی ایجاد کرده است.
به هر حال ، پس از ظهور ماشین ، نظرات در فروش باران می بارد. مانند ، اسب روی نماد در جهت اشتباه سوار می شود که اسب ها در هیپودروم قرار دارند. آیا جاکوک به طور همواره پاسخ داد که موستانگ وحشی در هر کجا که می خواست پرش می کند.
و Couguar بعداً مدل گران قیمت Mercury Lincoln را نامید.
آغاز سال 1964. ملت پس از قتل رئیس جمهور کندی بهبود یافت.
پیچ و تاب در دانسینگ خشمگین می شود. اولین عکس های ماهواره ای از سطح ماه و مریخ به دست آمد. بیتلز برای اولین بار در ایالات متحده آمریکا پرواز کرد. و در ماه آوریل ، این که آیا Jacock به طور همزمان روی جلد مجلات Time و Newsweek ظاهر می شود - فقط خواننده بروس اسپرینگستین و مدل Helga توانستند این دستاورد را تکرار کنند. دلیل این است که موستانگ که در نمایشگاه بین المللی در نیویورک در 17 آوریل 1964 توسط عموم مردم نشان داده شده است.
ظاهر موستانگ 1964 امروز کمی مضحک و ساده لوحانه به نظر می رسد: جعبه ای روی چرخ های نازک. اما در زمان ظاهر آن ، ماشین بسیار عالی به نظر می رسید - کم ، ورزش ، با یک هود بلند و یک عقب به شدت خرد شده. موتور ، 4.7 L V8 جدید ، قدرت 271 لیتر را ایجاد کرد. با. ، او ماشین را با سرعت بیش از 200 کیلومتر در ساعت تسریع کرد. البته ، این موستانگ در نظر گرفتن یک ماشین اسپرت دشوار است: یک ایست بازرسی قدیمی ، فرمان بیشتر شبیه یک لیموزین سنگین است ، و من حتی نمی خواهم در مورد یک محور عقب سنگین صحبت کنم. اما نه قبل و نه بعد از آن ، شاید هیچ اتومبیلی وجود نداشت که بلافاصله چنین محبوبیتی را بدست آورد. این شرکت قصد داشت در سال اول 100 هزار اتومبیل بفروشد. به مدت 6 ماه ، 420 هزار فروخته شد که از این تعداد 22 هزار نفر در روز اول بودند.
در ابتدا ، آنها بدنه ای از تنها دو نوع - هاردتوپ و قابل تبدیل را ارائه می دادند. همچنین گزینه های کمی برای دکوراسیون داخلی - سفید ، سیاه و قرمز وجود داشت. اما رنگهای بدن - به اندازه 17 سالگی. تا پایان سال ، سریع آزاد شد ، تعداد گزینه های داخلی افزایش یافته است ، گزینه های بسیاری ظاهر شده است. ما در مورد تکامل خودرو با جزئیات صحبت نخواهیم کرد - این برای یک خواننده متوسط \u200b\u200bبسیار جالب نیست و برای یک علاقه مندان واقعی ، حجم یک عدد به وضوح کافی نیست. با این حال ، عدم ادای احترام به سوار کارولا شلبی ، که مدیون بسیاری از بسیاری است ، غیرممکن است. اگر شلبی کبرا خود را خلق نکرده بود ، موستانگ نتوانست به یک ماشین افسانه ای که اوست تبدیل شود.
معروف Shelby Cobra GT350 بر اساس استاندارد استاندارد Mustang در سال 1965 بنا شده بود ، با اجباری تا 350 لیتر. با. موتور
میلیون موستانگ در مارس 1966 فروخته شد. در سال 1974 ، موستانگ دوم ظاهر شد ، که سنت های صنعت خودروسازی آمریکا را نقض کرد - مدل جدید معلوم شد که کمتر از مدل قبلی است. در کل ، بیش از 7 میلیون موستانگ از مدل های مختلف از ابتدای انتشار فروخته شده است. حتی بیل کلینتون دارای یک - سبز 1967 است.
نسل آخر موستانگ در سال 1993 توسط عموم مردم نمایندگی شد. در حال حاضر نسخه ای از سال مدل 1997 وجود دارد که از نظر ظاهری کمی متفاوت از شکل قبلی عقب است. درست است ، ما باید از گزینه سال 1994 مدل مدل تاکنون راضی باشیم. موستانگ به سنت ها وفادار مانده است.
و نکته نه تنها در اسب عجله روی مشبک رادیاتور است. موستانگ جدید هنوز مانند یک ماشین اسپرت واقعی به نظر می رسد و با تمام ظاهر آن تأکید می کند. محفظه کم با چرخ های گسترده ، اسپویلر و هوای اضافی. ماشین بسیار زیباست. و برخی آمریکایی نیستند.
سالن را می توان با خیال راحت شیک نامید. خوب به لمس پوست قهوه ای روشن با درج های تیره. صندلی های نرم نرم هستند ، شما فقط در آنها غرق می شوید. به هر حال ، این به ما این امکان را می دهد تا در مورد پشتیبانی خوب آنها صحبت کنیم ، زیرا خارج شدن از آنجا چندان آسان نیست. و من واقعاً نمی خواهم. در نگاه اول ، به نظر می رسد که تنظیم طولی صندلی های جلو کافی نیست ، اما مرسوم است که سوار شدن در موستانگ را سوار کنید و وقتی پشت سخت تر می شود ، احساس راحتی می کنید. در پشت شما نیز می توانید کاملاً راحت باشید. مکانهای آنجا البته مانند یک لیموزین نیستند ، اما می توانید بنشینید.
این سالن سخاوتمندانه است. یک سیستم استریو با شکوه ، که نه تنها ضبط صوت و گیرنده بلکه یک پخش کننده دیسک جمع و جور را شامل می شود. انبوه انواع جیب ها و ظروف سرباز یا مسافر. و البته دارندگان اجباری جام.
موستانگ ما مجهز به یک جعبه اتوماتیک بود. اگرچه این واحد در آمریکا بسیار متداول است ، برای موستانگ گزینه ای است. من دستگاه را دوست نداشتم. با این حال ، ماشین های اتوماتیک هرگز به هیچ وجه مورد علاقه نبودند ، اما این - به ویژه. به اندازه کافی عجیب ، او یکی از وظایف اصلی خود را انجام نداد - برای صاف کردن مکان. با یک فشار سبک روی پدال گاز ، جعبه مدتی در حال فکر کردن بود ، و پس از آن معلوم شد که به شدت جوانه است - یک حرکت تند و تیز رخ داد. فشار دادن روی گاز بسیار دلپذیر بود. این خودرو به راحتی شتاب گرفت ، اما به دلیل یک موتور قدرتمند ، به نوعی خیلی سریع. هنگام حرکت در ترافیک ، این خسته کننده است - پس از شتاب های تند و تیز ، لازم بود تمام وقت کند شود تا پشت ماشین پیاده روی نباشد. تعلیق موستانگ هم در همان زمان نرم و هم سخت است. ما قبلاً مجبور بودیم با یک اثر مشابه در استون مارتین Vantage مقابله کنیم.
Vantage نتیجه سازش بین ورزش و راحتی دارد. در این دستگاه Bridge De Dion وجود دارد که خود را در اتومبیل های اسپرت ثابت کرده است ، اما یک اشکال دارد. ماشین کاملاً در یک جاده خوب رفتار می کند و شروع به شنا کردن بر روی ناهموار می کند. طراحان استون مارتین سعی کردند با نرم کردن چشمه ها برای افزایش راحتی و با نصب تثبیت کننده های خزندگان قدرتمند برای حفظ ورزش ، این نقص را جبران کنند. تعلیق معلوم شد - نه یک نفر و نه CE.
موستانگ دون نیست ، بلکه یک پل نامشخص است ، اما رفتار اتومبیل ها بسیار مشابه است. در مورد بی نظمی های جزئی ، اتومبیل با تمام بدن لرزان می شود و باعث درد دندان می شود. در نوبت ، موستانگ به طور قابل توجهی درهم تنیده است ، که برای یک اتومبیل که ادعا می کند ورزش عجیب است. شاید طراحان فورد به نرمی نرمی توسط آمریکایی ها به طور ویژه اثرات دندانپزشکی را اضافه کنند. از این گذشته ، برخی از آماتورها با کمک دستگاههای ویژه از صدای ورزشی مشخصه موتورهای مرده به دست می آیند.
موتور موستانگ به نظر می رسد که این ماشین مناسب است - جامد. شما نمی توانید او را مرده بنامید. V8 با حجم 4.6 لیتر ، 218 نیروی. البته با این جلد ، می توان موارد بیشتری نیز داشت. اما دوام و خاصیت ارتجاعی در بالا است. و گشتاور احترام می گذارد - 356 نانومتر در 3500 دور در دقیقه. (برای کسانی که می خواهند قدرتمندتر باشند ، نسخه ای با همان حجم وجود دارد ، اما 309 اسب.) اسب در 6.5 ثانیه به 100 کیلومتر در ساعت شتاب می یابد و می تواند با حداکثر سرعت 215 کیلومتر در ساعت حرکت کند.
اخیراً پیامی آمده است که فورد در حال کاهش تولید موستانگ است. ظاهراً ، آمریکایی ها شروع به خرید چنین اتومبیل هایی نمی کنند و به بوی ژاپنی ترجیح می دهند. اما موستانگ 32 سال یک افسانه است و برای سالهای زیادی پیاپی دشوار است که یک افسانه باشد. با این حال ، این دستگاه همیشه خریدار خود را ، چه در آمریکا و چه در خارج از کشور ، پیدا می کند.
میخائیل واسیلیف
منبع: موتوری