درایو تست فورد C-Max از سال 2007 مینی بوس
متفاوت بودن دشوار است
یک خانواده بزرگ ، سفرهای جمعی ، ورزش و نیاز به موجودی حجیم ... حتی یک دلیل برای خرید مینی وان کافی است. و بر روی آن ، به طور معمول ، آنها هر روز در خیابان های کلانشهر رانندگی می کنند. پاسخ این سؤال که چگونه می توان یک ماشین متناقض را هماهنگ کرد ، به دنبال سرگئی کانونیکوف بود. عکس: جورج صدکوفFord C-Mama 2.0 L ، Diesel ، 136 HP ، انتقال اتوماتیک 6 سرعته ، تجهیزات تیتانیوم ، گزینه ها ، 928 600 مالش.
مزدا 5 2.0 لیتر ، 145 اسب بخار ، یک گیربکس دستی 6 سرعته ، تجهیزات فعال ، گزینه ها ، 958 000 مالش.
Citroen C4 Picasso 2.0 لیتر ، 143 اسب بخار ، گیربکس رباتیک 6 سرعته ، تجهیزات Exslusive ، گزینه ها ، 1.114 950 مالش.
Renault Scenic 2.0 لیتر ، 135 اسب بخار ، انتقال دستی 6 سرعته ، تجهیزات فتح ، گزینه ها ، 795 100 روبل.
تصور اول ، همانطور که می دانید اغلب فریبنده است. و در رابطه با اتومبیل ها ، چیزهای زیادی به رنگ بستگی دارد. به نظر می رسد که یک رنو قرمز قرمز یک ون نیست ، بلکه یک ماشین بازیگوش جمع و جور برای شهر است. پوست تیره (یا قهوه ای؟) فورد جامد ، جادار ، با فرصت ها و اهداف جدی. مزدا 5 تقریباً یک اتوبوس است. خوب ، ماشین آبی سیتروئن یک رژیم غذایی است ، تا حدودی حتی تکان دهنده و در همه خانواده-اقتصادی نیست. پس از مدتی ، من قانع شدم: همه اینها کاملاً درست نیست. و حتی اصلاً نه
فروتنی معاون نیست
اگرچه نام تمرکز به نام ماشین با استراحت از بین رفته است ، اما در S-MAM دقیقاً با خویشاوندی با یک مدل مسافر در دسترس مشخص می شود.
نکته نه تنها یک طراحی جامد ، مرتب ، بلکه بسیار متوسط \u200b\u200bو طرح رنگی است. طبق استانداردهای مدرن ، برای ون ، ماشین به وضوح تنگ شده است. ما اندازه گیری می کنیم: در مقابل عرض به نظر می رسد کافی است. با این حال ، فضا یک تونل گسترده بین صندلی ها را سرقت می کند. حتی در پشت سه نفر بد نیست ، اما در یک سفر طولانی نیست. می توانید صندلی های شدید را به عقب برگردانید و زمینه ای برای زانوها ایجاد کنید و فقط میانگین آن را در گاراژ بگذارید. اما تنه بسیار محکم است.
به طور کلی ، فضاهای فورد برای سفرهای خانوادگی دوردست کافی نیست ، اما برای زندگی شهری کافی است. اما حرکت در یک کلانشهر به توجه ویژه ای نیاز دارد. پنجره های کوچک بین قفسه های قدرتمند بیشتر از افزایش بخش گلوله سازی یک حرکت سبک است.
اما دیزل 2 لیتری چقدر خوب است! همراه با یک اتوماتیک 6 سرعته ، یک عمل فریبنده ، از نظر انرژی ، نه برای یک ثانیه ، و در مورد قابلیت های پویا تریلر شکی نیست. سمت تلنگر سر و صدا. فورد S-mama دیگر سکوت بدن را به باد می خواند ، هر آنچه که در زیر بال اتفاق می افتد شنیده می شود ، و اکنون سهم قابل توجهی در این ارکستر باعث می شود باس موتور. خوب ، مدیریت رادیو آسان است.
ارزش ترک منطقه مسکو را داشت ، و استحکام تعلیق ، که پنج دقیقه پیش کم و بیش درک می شد ، شروع به اذیت می کند: خیلی واضح است که اطلاعات بدن و بدن را در مورد هر دست انداز منتقل می کند. صندلی های سخت در این امر نقش دارند. با چنین تعلیق ، می توان یک وضعیت ورزشی را فرض کرد ، اما فورد ، اگرچه در جاده خوب است ، اما فرمان افتخاری کاملاً متفاوت نیست. و در گذر سریع نوبت ، بیش از این تحریک نمی شود: فرمان ، به ویژه در گوشه های بزرگ ، خالی است. چند سال پیش ، او می گفت که برای ون این طبیعی است. اما رقبا در خواب نیستند و استانداردهای دیگری را ارائه می دهند.
فورد S-MAMS بیشترین مسافر از چهار موضوع است. او برای کسانی است که بیشتر وقت خود را در شهر می گذرانند ، فقط گاهی اوقات به سفرهای کوتاه می روند و به ندرت ماشین را به حداکثر می رساند. موافق ، بیشتر اتومبیل ها دقیقاً مانند آن هستند. و دارایی های فورد دموکراتیک ترین قیمت اصلی است. همچنین آخرین چیز نیست!
... و مرد بزرگ خانواده
این واقعیت که به نظر می رسد مزدا 5 اتوبوس است ، فقط تا حدی درست است. درهای کشویی لوکس به شما امکان می دهد صعود نکنید ، اما وارد ماشین شوید. خیلی راحت! به هر حال ، درهای برقی. کسانی که همیشه عجله دارند می توانند آن را خاموش کنند. اما آنها خود را از یک منظره دلپذیر محروم می کنند: یک گذرگاه مهمان نوازانه از فشار سبک دسته باز می شود.
حتی اگر راننده کاملاً بلند باشد ، زانوهای مسافران عقب شلوغ نخواهند شد. اما فقط دو نفر در آنجا خوب هستند. درست است ، یک ردیف سوم در مزدا وجود دارد (بیهوده آن طولانی تر از بقیه و با محکم ترین پایه است) ، اما این صندلی ها را نمی توان صندلی های کامل نامید. علاوه بر این ، آنها حجم تنه را کاهش می دهند و به طرز چشمگیری ارتفاع بین کف و قفسه را پنهان می کنند.
به نظر من صندلی های چرمی در یک راه حل مینی ون بحث برانگیز است. مخصوصاً چنین بهتر است اگر بالش معتبرتر شود ، و صندلی خود گسترده تر و سردرگمی بود. قرار دادن حتی در حالت های افراطی ، نیاز به استراحت روی درب با زانوی چپ ، سپس سمت راست در اهرم با اهرم جعبه خیلی خوشایند نیست.
منتظر معجزه از یک موتور 2 لیتری 145 اسب بخار باشید که روی یک WAN جامد ایستاده است. شما نمی توانید آن را یک استارت آرام بنامید ، اما برای شتاب های پرانرژی در سبقت گرفتن ، باید موتور را به حداقل 3500 دور در دقیقه بچرخانید و چند دنده را پایین بیاورید. همانطور که در جعبه های مدرن مرسوم است ، نه تنها ششم ، بلکه پنجم نیز روی یک سوار اقتصادی متمرکز است.
تعلیق و فرمان سازش خوب. صافی ماشین بلند بسیار خوب است ، اطلاعات مربوط به برآمدگی ها و شیارها به سواران می رسد که به طرز چشمگیری خفه می شود. در همان زمان ، مزدا نیز از فرمان به خوبی پیروی می کند و با توجه به ارتفاع اتوبوس ، به هیچ وجه دریغ نمی کند.
مزدا دارای ترمزهای سرسخت و قابل درک ، مکانیسم روشنی از گیربکس ، عایق صدا خوب است. به طور کلی ، نه استعدادهای روشن و نه اشتباهات صریح. در حقیقت ، دقیقاً آنچه از یک ماشین انبوه لازم است. و با این حال ، برای عملیات روزانه شهری ، حداقل در مرکز مسکو ، به نظر من یک ماشین بخش عمده ای است. در اینجا در تعطیلات ، یک خانواده کوچک اما دوستانه با اسکی ، تابلوهای گشت و گذار و سایر لباسهای راکت-من اگر چنین نیاز داشتم به آن می رفتم
ما با خوشحالی زندگی می کنیم!
آیا رنگی که مکانیسم عالی گیربکس مانند این عمل می کند؟ بنا به دلایلی ، دقیقاً بر روی شمارش رنو ، که دارای ضعف ترین موتور است ، می خواهم به خصوص با شدت و خلق و خوی بروم.
البته دلایل مهم تری وجود دارد. موتور بسیار قدرتمند نیست ، اما به راحتی می چرخد \u200b\u200b، علاوه بر بار: این ماشین از 2500 دور در دقیقه زنده می شود. حتی اگر نه خیلی شدید ، اما مداوم ، مانند یک توله سگ شاد و شاد ، عجله ، به سختی با شنیدن تیم.
خوب است که با یک اهرم کوتاه گیربکس کار کنید. اما شما باید عادت کنید که برای کلاچ کردن استفاده کنید. پدال آزاد کوچک ، همراه با فرود اتوبوس ، باعث می شود پا به طور غیر طبیعی زیاد شود. و به نظر می رسد پدال ترمز نوعی غیرقانونی ، شفاف است. اگرچه از نظر عینی ، با توجه به اندازه گیری ها ، کند می شود که ماشین بسیار شایسته است.
رنو نزدیک به فورد است و نه یک ماشین مسافر بزرگ از یک مینی بوس. فقط در اینجا خطوط نارنجی بسیار سرگرم کننده تر روی صندلی ها و فرمان ، الگویی در صفحه ابزار و حتی کمربندهای صندلی وجود دارد! این امر توجه انتقادی را از شسته و رفته ، اما نه خیلی غنی از مواد یک دکوراسیون خاکستری ، بسیار دور می کند. جزئیات روشن نسخه فتح ، که توسط یک کیت بدنه پلاستیکی و ترخیص کالا از گمرک جاده نیز متمایز است. با این حال ، با محافظت از میل لنگ ، اصلاً غول پیکر نیست ، بلکه به سادگی 150 میلی متر طبیعی است.
تعلیق یک تعادل عالی بین کنترل و راحتی است. حتی در جاده های متوسط \u200b\u200b، بدون اینکه نیاز به تنظیم مداوم مسیر و عدم شمارش بی نظمی در بدن داشته باشد ، می توان به اندازه کافی سریع سفر کرد. ماشین رنو متراکم ، مونتاژ شده ، کاملاً مطیع فرمان فرمان است ، علاوه بر این ، کاملاً ساکت است.
ما یک تنه بزرگ و یک چرخ یدکی کامل اضافه می کنیم (برای سفر به خارج از منطقه مسکو ، من آن را ضروری می دانم!). این مسئولیت دارای چندین بالش زرق و برق دار و پشت صندلی ها است (با این حال ، مانند فورد و مزدا ، یک سندرم بودجه!) ، آب و هوای نه چندان خوب سازمان یافته. برای تعیین دما و تهویه به گونه ای که شیشه عرق نکند و گرمای آفریقایی در کابین وجود ندارد ، درست نیست که شما با دکمه ها بیرون بروید! ..
صحنه های رنو ، حتی اگر جدیدترین نباشد ، کاملاً قادر به صادقانه و حتی با جرقه ای برای کار در شهر و فراتر از آن است. مگر اینکه البته عملکرد اتوبوس یا کامیون را روی آن نگیرید.
اصلی
این واقعاً متفاوت است! بحث برانگیز خفیف گفته می شود. بعضی اوقات به نظر می رسد که سازندگان Citroen-S4 Picasso از این اصل پیش می روند: نکته اصلی مانند دیگران نیست! جای تعجب دارد که فرمان مربع نیست ...
خوب ، چرا ، به من بگویید ، آیا اهرم های تنظیم صندلی های جلو آنقدر ناخوشایند هستند؟ در زیر منظره های عجیب و غریب رهگذران -by ، من به سختی بین فرمان و صندلی لوکس و لوکس فشار می آورم ، اجازه می دهم موتور (در غیر این صورت درایو برقی کار نمی کند) و فقط بعد از آن شروع به تعبیه صندلی برای خودم می کنم!
در دکمه های روی فرمان ، قطبی که البته در Sytrene بی حرکت است ، من نسبتاً سریع می فهمم. اما چه کسی با این دکمه های سیاه و کوچک و پیچ و تاب زیر درب صفحه ابزار روبرو شده است؟
اما در اینجا پنج نمایشگر (!) وجود دارد ، از جمله دو مورد در درها (آنها برای پیکربندی آب و هوا). هنگامی که طراحان سیتروئن برای اولین بار آنها را با مفهوم پیکاسو تزئین کردند ، کمتر کسی فکر می کرد که نوعی ثروت به سریال تبدیل می شود! به هر حال ، حتی مسافرانی که از پشت نشسته اند ، فرصتی برای کنترل فن دارند. من خوشحال شدم که همه این کار بی عیب و نقص است.
اهرم ضعیف در پشت بخش فوقانی فرمان ، سوئیچ از دست رفته نقطه عطف نیست ، بلکه انتخاب دنده رباتیک است. آن را به طور غیر ارادی چند چیز کوچک لمس کنید. خوب است که ترمز دستی موجود در سیتروئن به طور خودکار روی نوتال ها کار می کند و هنگام فشار دادن پدال بنزین با انتقال سریع ، صحنه را ترک می کند. این عملکرد فقط با صبر و حوصله از منو غیرفعال می شود!
اما اکنون جایی که هر کسی برای صندلی های اینجا به سرقت نمی رود! بین صندلی های جلو ، در صورت تمایل ، می توانید یک چمدان را وصل کنید. سه نفر شانه های خود را از پشت نمی مالند. عالی! هنوز هم صندلی های جلو کمی پیاده روهای سفت و سخت تر است. در حالی که شما مستقیم می روید ، زین نرم بسیار راحت است ، اما در خم ها به طرز وحشیانه ای به دنبال یک نقطه پشتیبانی هستم. اما زانوهایش فضا را پیدا نمی کنند!
این سیستم تعلیق به طور فعال به جداسازی سواران از برجستگی ها با صندلی های راحت کمک می کند و یک پنوماتیک در پشت است. پیکاسو با اطمینان و بسیار بی سر و صدا در جاده شنا می کند و امواج طولی و عرضی را بلع می کند. با این حال ، خندق تعلیق را دوست ندارد از پایین چرخ های چرخ با صدایی ناخوشایند. شما نمی توانید مسیرهای روسی دیگر را برنده شوید!
سیتروئن به طور غیر منتظره ای به طور قاطع نسبت به فرمان واکنش نشان می دهد. فقط رول ها خیلی بزرگ هستند ، با این حال ، آنها به هیچ وجه بسیار مهم نیستند. و این کار برای ارزیابی موتور همانطور که باید انجام نمی شود: یک روبات با یک اصطلاح شرم آور دخالت می کند ، همانطور که معتقدند ، اختراع شده است ، کارل چاپک نویسنده بسیار با استعداد است. تأخیرهای اورکلاک مجبور به یادآوری شکست مدت کاربراتور هستند. حالت دستی به درستی اوضاع را اصلاح می کند ، اما حتی اگر قبل از پیشی گرفتن از چند چرخ دنده ، جعبه با پشتکار که ارزش استفاده بهتر را دارد ، می تواند از یک بالا استفاده کند.
سیتروئن فقط یک ماشین نیست بلکه یک سبک زندگی است. اگر با مزایای آن همراه باشد ، از جمله آن راحتی ، یک فضای داخلی بزرگ ، تقریباً کامل ، برخی از مضرات قابل بخشش است. و برای پاسخ به تصمیمات ارگونومیکی بحث برانگیز: لازم است که چقدر جالب به آنها رسیدند!
انتخاب ون کمی شبیه به انتخاب خانه است. اجازه دهید نه برای زندگی ، بلکه برای کارهای بسیار متناقض ، تا حدودی متناقض. متفاوت بودن دشوار است ، اما همیشه یک دستگاه سازش را می توان یافت. مهم است که به درستی اولویت بندی کنید ._X0008_
فورد C-Max
مینی وان در سال 2003 آغاز شد ، در سال 2007 این ماشین مدرن شد.
موتورها: در روسیه بنزین 1.6 لیتر (100 اسب بخار) ؛ 1.8 لیتر (125 اسب بخار) ؛ 2.0 لیتر (145 اسب بخار) ، دیزل 1.6 لیتر (110 اسب بخار) ؛ 2.0 لیتر (136 اسب بخار).
گیربکس: 5 سرعته مکانیکی برای همه نسخه ها ، به جز دیزل 2.0 لیتر. برای دومی ، اتوماتیک 6 سرعته.
کامل: محیط ، روند ، غیا ، تیتانیوم.
قیمت در روسیه: 519 000820 000 مالش.
+ موتور و گیربکس عالی ، کنترل های مناسب.
- دید متوسط \u200b\u200b، تعلیق بسیار سخت ، سر و صدا.
ارزیابی عمومی 7.7
یک ماشین مسافرتی بزرگ با افزایش قابلیت های باربری. رقابت با Vanas Ford مدرن تر دشوار است.
مزدا 5
این مدل در پاییز 2004 آغاز به کار کرد ، در ژانویه 2008 آنها رخ داده اند و نوسازی موتورها را انجام داده اند.
موتور: در روسیه ، بنزین 1.8 لیتر (115 اسب بخار) ؛ 2.0 لیتر (145 اسب بخار).
گیربکس: 5 سرعته مکانیکی (1.8 لیتر) ؛ مکانیکی 6 سرعته ، 5 سرعته اتوماتیک (2.0 لیتر).
کامل: خانواده ، تور ، تور به علاوه ، فعال.
قیمت در روسیه: 614 000876 000 مالش.
+ صافی خوب ، صندلی های اضافی ، ورودی مناسب.
- در ردیف دوم سه نفر شلوغ هستند. صندوق عقب حتی با ردیف سوم تاشو متوسط \u200b\u200bاست.
ارزیابی عمومی 7.9
ون ، مناسب برای سفرهای طولانی با مقاومت ، خانواده زیادی نیست.
رونورد
این خودرو در سال 2002 معرفی شد ، در سال 2007 آنها استراحت داشتند.
موتور: در روسیه ، بنزین 1.6 لیتر (110 اسب بخار) ؛ 2.0 لیتر (135 اسب بخار).
گیربکس: 5 سرعته مکانیکی (1.6 لیتر) ، 6 سرعته (2.0 لیتر) ، 4 سرعته اتوماتیک.
کامل: احراز هویت ، کنفورت ، دینامیک ، پانورامیک ، فتح.
قیمت: 614 000795 100 روبل.
+ دست زدن به عالی ، سیستم تعلیق راحت ، مکانیسم روشنی از گیربکس.
- مال تنه ، کنترل و ترمزهای ناراحت کننده آب و هوا.
ارزیابی عمومی 8.1
ترکیبی خوب از یک ماشین شهری سریع و یک ون کوچک.
Citroen C4 Picasso
VEN هفت نفره در سال 2006 ، نسخه پنج نفره در اوایل سال 2007 ارائه شد.
موتورها: در روسیه بنزین 1.8 لیتر (127 اسب بخار) ؛ 2.0 لیتر (143 اسب بخار).
گیربکس: 5 سرعته مکانیکی ، رباتیک 6 سرعته (در نسخه 2.0 L).
کامل: کلاسیک ، کنفورت ، منحصر به فرد.
قیمت: 657 000913 000 مالش.
+ یک فضای داخلی بسیار جادار ، دید عالی ، عایق صدا خوب و صافی.
- اجساد حاکم بر عاقلانه ، گیربکس ناراحت کننده ، حتی یک آشتی هم وجود ندارد.
ارزیابی عمومی 8.4
مزایای آشکار می تواند کاستی ها را تحت الشعاع قرار دهد ، یا برعکس. بستگی به اولویت ها و سبک زندگی دارد.
اقتصاد باید باشد
رایانه های روی تخته دقیق ترین متر جریان نیستند. با این وجود ، با یک کار قابل توجه ، آنها ایده اقتصاد را ارائه می دهند. پس از حدود 400 کیلومتر در امتداد جاده های حومه شهر و شهرهای کوچک با سرعت متوسط \u200b\u200bحدود 80 کیلومتر در ساعت ، اتومبیل ها 100 کیلومتر هزینه کردند: فورد S-Mama 7.3 L (سوخت دیزل). رنو مرحله 8.4 لیتر ؛ Citroen-S4 Picasso 9.2 L ، Mazda-5 9.4 لیتر.
فضای اتوبوس
البته می توانید به هر اتومبیل عادت کنید. اما توانایی تبدیل سریع و به راحتی سالن ، بدون مطالعه دستورالعمل ، ویژگی خوبی برای ون است. و در چنین اتومبیل ها ، ظروف به ویژه برای انواع چیزها مورد استقبال قرار می گیرند.
در فورد ، اصل تاشو صندلی های عقب ساده و قابل درک است. اما آنها سنگین هستند. و برای حذف میانگین (مکانی برای محموله آزاد می شود و فرصتی برای جابجایی دو صندلی باقیمانده می شود) ، باید موقعیت خاصی را برای آن پیدا کنید و استحکام قابل توجهی را وصل کنید. علاوه بر مجموعه استاندارد جعبه پوشاک در سمت راست در صفحه جلوی ، جیب های در درگاه ، یک طاقچه در جعبه بین صندلی ها ، محفظه ای برای اسناد در وسط جلوی شیشه جلو است.
در مزدا ، تمام صندلی های ردیف دوم در طیف گسترده ای حرکت می کنند. تاشو آنها ساده و آسان است. صندلی های عقب نیز به راحتی قابل تغییر است ، اما فقط کودک با انرژی خشونت آمیز خود دوست دارد از آنجا صعود کند. مکان های کمتری برای چیزهای کوچک در مزدا نسبت به سایر موارد آزمایش شده وجود دارد.
با جابجایی صندلی ها در مرحله رنو ، کار تجزیه آنها نیست. این ماشین یک دارنده رکورد بی قید و شرط برای ظروف است. علاوه بر سنتی ، روی صفحه ابزار ، دو جعبه تغییر بین صندلی ها وجود دارد. در درگاه ، علاوه بر جیب های معمولی ، جعبه های بسته عمیق. در زیر هر صندلی یک کشو ، و در کف چهار سوله بازار کک وجود دارد!
من نمی خواهم صندلی هایی را در سیتروئن بگذارم: به جای قلم ، حلقه های ضعیف ، که برای آن باید بیش از حد بکشید. اما در ماشین نیز یک دریچه در کف وجود دارد ، با این حال ، یکی در پشت به سمت راست.
در صفحه جلوی عظیم چهار جعبه وجود دارد. وسط می تواند به یخچال تبدیل شود ، بسیاری از کاغذها در دو قسمت فوقانی قرار می گیرند.
سرگئی کانونیکوف: اغلب در تست های ما ، اتومبیل هایی که امتیاز متوسط \u200b\u200bبیشتری کسب می کردند ، عاری از مزایای روشن یا معایب قابل توجه بودند. این بار ماشین تا حدودی بحث برانگیز است ، اما با ویژگی های بسیار قوی لازم برای ون.
منبع: مجله "رانندگی"