تست درایو Cadillac CTS 2013 - NV سدان

پوست مریلین

احتمالاً در بین فیلمسازان ما ، هیچ کس وجود ندارد که اتومبیل ها را بهتر از ایوان دیکویچنی درک کند. و در بین افرادی که بنزین در خون دارند - مردی که در نقش عنوان با ماشین فیلم ساخت. به همین دلیل او بود که او را برای رقص سفید فیلم خارج از کشور انتخاب کرد.
در اصل ، من ماشین های آمریکایی را دوست ندارم. بنابراین ، با توافق به نشستن به مدت یک هفته در پشت فرمان Cadillac CTS ، تصمیم گرفتم که خلوص آزمایش را رعایت کنم. در مورد این ماشین خاص چیزی نمی دانست. من تصمیم گرفتم: بگذارید این احساس شخص با چشمان چشم بسته باشد. در اینجا یک زن در مقابل شماست ، شما او را لمس می کنید و می گویید: او زیبایی است. یا شما اخم می کنید: چیزی خیلی ...
 
روز اول. وقتی به اتومبیل نزدیک شدم که قرار بود یک هفته کامل من باشد ، یک فکر فتنه انگیز اما بسیار زیبا از سرم چشمک می زد: این باید یک ولگا بود ، که رویای بیش از یک نسل از شهروندان ما بود - از نامگذاری از دهه 60 به بوریس نمتسوف که می خواست مقامات ایالتی را به اتومبیل های خانگی منتقل کند. هیچ مشکلی در این تمثیل وجود ندارد. ما همیشه واقعاً می خواستیم مانند آمریکایی ها باشیم. به همین دلیل ما آنها را دوست نداریم. همه مرغ دریایی ما اتومبیل های آمریکایی هستند. حتی ماشین استالین Packard است ، Maybach یا Ferret. استالین بی وقفه سینمای آمریکا را تماشا کرد و از بازیگران داخلی او بیش از همه لیوبوف اورلوف را دوست داشت ، مریلین مونرو روسی. رهبر به تنهایی سینمای خارج از کشور را تماشا می کرد ، و اکنون ما او را با هم تماشا می کنیم و به علاوه عشق ما به افسانه ها. فقط در اینجا آنها اجرا نمی شوند ، اما آنها اجرا می شوند. به عنوان مثال ، لاس وگاس خیالات کودکان است که به شکل یک هذیان کاملاً بزرگسالان تجسم یافته است. و امروز ، چنین کلبه هایی ساخته می شوند - به شکل گلیور دروغگو.
 
با باز کردن در ، من به طرز چشمگیری روی صندلی راننده نشستم و به اطراف نگاه کردم. اولین احساس واقعاً یک ماشین آمریکایی است ، زیرا فقط آنها چنین روودرهای بزرگی دارند. اشیاء باقیمانده در کابین نیز بسیار زیاد هستند. قلم ، برای عقب انداختن پشت صندلی ، مانند بیل بزرگ است. قلاب داخلی باز کردن درب به نظر می رسد که برای کف دست یک مرد برفی است. سپس این احساس ناپدید می شود. یک آمریکایی باشکوه ناپدید می شود و کسی ناآشنا به شما نگاه می کند. گویی رئیس طراحان کادیلاکوو دستور داده است: همه چیز باید متوسط \u200b\u200bباشد ، اما با طعم. واقعاً متوسط \u200b\u200bمعلوم شد. و مرسوم است که در مورد سلیقه ها استدلال کنیم. پلاستیک زیادی وجود دارد. کمی چوب چوب ، اثری از این واقعیت که این یک کادیلاک است.
 
من نمی دانستم چه موتور زیر کاپوت ما است ، اما وقتی رفتیم ، اولین چیزی که گفتم ، به همسرم روی آورد: این حدود سیصد موتور بیستم است. با قدرت ، بهینه ، با صدا. درست است ، موتور برای چنین دستگاهی کمی پر سر و صدا است. در کادیلاک باید ساکت باشد تا بتوانید صفحات مجله ای را که همراه شما از آن عبور می کند بشنوید.
 
روز دوم. دو روز اول که من به طور انحصاری در اطراف شهر سفر کردم و احساس راحتی کامل را تجربه کردم ، زیرا علاوه بر آئودی S8 ، من تمام اتومبیل ها را با قلم دارم. جعبه در کادیلاک منحصراً کار می کند. او ورزش نیست ، اما بسیار صحیح است. اگر یک ضربه را فشار دهید ، سریع واکنش نشان می دهد ، اما یکنواخت. این خودرو دقیقاً به همان اندازه که به ساکن ثروتمند نیاز دارد ، دارد. همه چیز به طور دقیق محاسبه می شود - کم و بیش. حرکت صاف است ، سیستم تعلیق بسیار راحت است. او خودش به شما می گوید چه کاری می توان با او انجام داد و چگونه او را در اختیار داشته باشید. و آنچه دلپذیر من را تحت تأثیر قرار داد - کمبود نوسان. معمولاً یک ماشین آمریکایی چکش است که شما را لگد می زند.
بلوارها ، صعودها - من همیشه به اطراف ترافیک می روم ، زیرا چگونه می توان هر موسکویت عادی را دانست که این چه کوچه هایی را می توان انجام داد. در این ماشین ، ابعاد را خیلی خوب احساس کردم ، حتی به سمت محدوده ها رفتم ، اگرچه پیش بند در Cadillac CTS کم است.
 
در عصر همان روز ، من در امتداد جاده ای به نام Krasnogorskoye Shosse جارو کردم و تقریباً از چرخش های تجمع تشکیل شده است. من انتظار داشتم که در اول آنها ماشین شروع به ساخت صداها شبیه به فریاد یک الاغ کند. شما می دانید که چگونه این اتفاق می افتد وقتی که در جلو وارد نشود ، پشت به جایی که لازم است نمی چسبد ... کادیلاک مسیر را کاملاً تجویز کرد ، بدون اینکه حتی تکیه دهد ، گویی یک ماشین آلمانی با یک نیمه حرفه ای حرفه ای وجود دارد تعلیق. این مرا بسیار شگفت زده کرد و من تمام هفته را با کادیلاک تحسین کردم. واقعاً - یک تعلیق خارق العاده! فقط یک بار آن را سوراخ کرد ، وقتی که من یک چوب پنبه بزرگ را در امتداد طرح بزرگراه حومه شهر مسافرت کردم. شاید این اتفاق بیفتد زیرا ماشین از یک و نیم هزار کیلومتر عبور کرده است ، و از آنجا که این یک ماشین آزمایشی است ، می توان فرض کرد که به خصوص از آن صرفه جویی نشده است.
 
به هر حال ، من چنین اتومبیل را بدون ترس به همسرم می دادم. من مطمئن هستم که یک زن به راحتی با او یک زبان مشترک پیدا خواهد کرد. بعلاوه ، مارمالاد خاصی در CADILLAC CTS وجود دارد ، که فقط برای یک زن لازم است. در واقع ، برای آنها ، ماشین باید از یک طرف عملی و هر روز باشد و از سوی دیگر ، کمی ظریف ، کمی کرکی ، اما نه چندان ، مبتذل. لطفا توجه داشته باشید: ما همه زنان در شلوار جین داریم ، اما پاشنه پا. CTS فقط همین است.
روز سوم. روز پنجشنبه ، من اساساً میزبان میهمانان در کادیلاک بودم که از حضور انواع شوخی های یک ماشین تعجب نکردند ، با توجه به تعداد این کادیلاک یک آمریکایی معمولی است. به عنوان مثال ، هنگام باز کردن درب ، صندلی راننده به عقب برگردد و فرود را تسهیل می کند. مسافر که پشت سر من نشسته بود ، سعی کرد از ماشین پرش کند ، زیرا زانوهایش او را خرد کردند. وقتی موقعیت درایو را روی ایست بازرسی روشن کردم ، تمام درها بلافاصله خود را قفل کردند و مسافرانی که وقت نداشتند برای نشستن در اطراف ماشین سوار شوند و روی پنجره ها زدم.
البته در آنجا چیزی باز می شود ، در اینجا بسته می شود ، چیزی در این نزدیکی جالب است ... به نظر می رسد که شما ماشین رانندگی نمی کنید ، اما به تنهایی به شما خدمت می کند. مانند سینمای معروف ، چاپلین. به یاد داشته باشید ، قهرمان چارلی در کارخانه ای کار می کرد که کاملاً همه چیز به صورت خودکار بود ، از جمله تغذیه: ماشین خودش ظروف را در دهان خود قرار می داد ، سیراب می شد ، آن را با دستمال پاک می کرد ...
 
روی فرمان - چرخ که حجم پخش موسیقی را کنترل می کند. محور آن به موازات فرمان نیست ، بلکه به راننده تبدیل شده است ، و گویی شما یک سکه را روی فرمان پیچانده اید. در واقع ، من هرگز به موسیقی در ماشین گوش نمی دهم ، اما گوش دادن به موتور در این ماشین خیلی جالب نیست ، بنابراین سیستم صوتی را روشن کردم. صدای بلندگوها کاملاً آمریکایی فشرده شد. صدای چرب که من دکمه بلندی را فشار دادم ، وقتی همه چیز تشدید می شود - تن های کم ، قد بلند - و صدای تیز مانند سس کچاپ ، احساس وجود دارد.
 
روز چهارم روز شنبه ، من به طور خاص به سمت دوستم که در طلوع زندگی کاری خود در اتومبیل های آمریکایی معامله می کردم ، سوار شدم. با دیدن اینکه من روی کادیلاک سفید چرخانده ام ، او سرش را تکان داد: من از شما چیزی انتظار داشتم ، اما اینطور نیست. او نمی دانست که من این ماشین را برای سوار شدن گرفتم. او فکر کرد من دیوانه ام.
ستون فرمان در CTS با عزیمت تنظیم نمی شود ، اما با قد من احساس راحتی در پشت چرخ کردم. یکی از دوستان ، که در حدود یک متر نود متر ، به داخل صعود ، نشسته ، به اطراف نگاه کرد ... این یک ماشین آمریکایی نیست. "
 
در اینجا یک ماشین آمریکایی است. " - هیچ یک از شرکت های اروپایی در محدوده مدل چیزی شبیه به این ندارند. از کجا دیگر می توانم با شش دوست غرق شوم و برای شکار یا ماهیگیری در یاهروما به نیژنی نوگورود بروم؟ و در اینجا یک ماشین بزرگ است ، افراد بزرگی در داخل هستند. با یک دست او را نگه می دارم ، و او می رود.
 
این دیدگاه برای من قابل درک است. همه باید کار خود را انجام دهند. به این معنا ، Cadillac CTS ، به نظر من ، بیش از حد به هدف برخورد نکرد ، که نام او مصرف کننده روسی است.
دوست من Seryozha Mazaev ، رهبر کد اخلاقی ، کادیلاک دارد. کادیلاک قدیمی ، دو دور ، بزرگ ، با مبل! با اثاثه یا لوازم داخلی مخملی ، همانطور که من آن را صدا می کنم. پیش می توانید بنشینید. او همه در حال حرکت است. من نمی خواهم به سرعت به آن بپردازم: از این گذشته ، ما برای کسی رانندگی نمی کنیم ، ما فقط در حالت آرامش مطلق قرار می گیریم. وقتی او دور می شود ، تصور این است که در مقابل شما روی صفحه پانوراما منطقه شناور می شود. یک چیز بزرگ و گسترده برای الاغ های بزرگ. مطلقاً هیچ چیز از نوع در کادیلاک من نمی تواند احساس کند.
کادیلاک نیز در مسکو در کوبزون بود. اگر اشتباه نکنم ، د ویل. در برخی از سال های غیر انسانی ، شاید در سال 1975. Kobzon و Cadillac ترکیب کاملی هستند: اولین صدای کشور و دستگاه تحمیل.
از این گذشته ، نام کادیلاک موظف است. گوش دهید که این کلمه چقدر مبهم به نظر می رسد ، چقدر باعث ایجاد ارتباط با زندگی بورژوازی چاه می شود. اگر کادیلاک جدید همه لاک خورده بود ، و حتی با بومرهای زینتی ، فکر می کنم او خیلی بیشتر به عموم ما نگاه می کرد. از این گذشته ، آمریکا برای بیشتر ما در درجه اول کیت است. و بنابراین ، یک ماشین آمریکایی چیز بزرگی است: سیاه در خارج ، اسکارلت در داخل. مثل مدفوع من آن را می خرم و در صندلی عقب می لرزد. و این کادیلاک نه در اینجا و نه آنجا.
 
روز پنجم روز یکشنبه ، من تقریباً به دوستانم ، تقریباً به مرز منطقه مسکو ، به کلبه رفتم و به همین دلیل می توانم از نظر سرعت ، از نظر سرعت ، CTS را با زندگی بیشتری امتحان کنم. اگرچه ، با تمام عشق من به سبک ورزشی رانندگی ، من به سرعت پیش نمی روم. شتاب - بله ، اما رانندگی - نه. شاید این واقعیت که من یک ایده نسبتاً واضح دارم با سرعت چه مسئولیت را بر عهده دارم.
حداکثر صد کیلومتر در ساعت ، با شروع اجباری ، شتاب کادیلاک من کاملاً فعال است. اما صد دوم بسیار لاغر است. و بنابراین ، هنگام سبقت در خطوط مستقیم بزرگراه مینسک ، احساس می شد که با تمام اسب بخار خود هنوز یک پرتابه ورزشی نیست.
 
با سرعت ، ماشین به طور پیوسته رفتار می کند ، اما من آن را بیش از 180 کیلومتر در ساعت سوار نکردم. من با سرعت زیاد به چنین ماشین آلات اعتماد ندارم. به علاوه ملاحظات عملی. 160-170 کیلومتر در ساعت کافی است. با سرعت 200 کیلومتر در ساعت به طور مداوم کند خواهید شد و در نتیجه ، میانگین سرعت شما پایین تر خواهد بود. به عنوان مثال ، افرادی که در حمام با دمای 140 درجه در حال افزایش هستند. هیچ چیز مضر تر در جهان وجود ندارد: در حمام ، دما باید حداکثر نود باشد. علاوه بر این ، ما غرب نیستیم. من به تازگی به آلمان رفته ام ، جایی که یکی از دوستان من را در یک Autobahn در ششصد Pulman رانندگی می کرد. او سوار 220 کیلومتر در ساعت شد و در همان زمان فاصله از ماشین پیاده روی هفت تا هشت متر بود. در روسیه ، حتی با سرعت 180 کیلومتر در ساعت ، من از پنجاه سال نزدیک نمی شوم. در آنجا همه می فهمند که احتمال ترمز اضطراری یا پرش شدید کسی بر روی نوار شما ناچیز است و بنابراین زمینه حرکت کاملاً متفاوت است.
تا سرعت 140-150 کیلومتر در ساعت ترمز Cadillac به سادگی فوق العاده است. سپس پیشرفت ، مانند والری برومل ، که دو ده نفر را گرفت ، قبل از آن شروع می شود ، قبل از آن که هر بار 5 سانتیمتر نوار را بالا ببرد ، و سپس این امتیاز تقریباً میلی متر بود. از این گذشته ، فقط تعداد کمی از دستگاه های ترمز بعد از 180 کیلومتر در ساعت به اندازه کافی به اوضاع واکنش نشان می دهند. به عنوان مثال ، در پورشه من ، آنها با سرعت 200 کیلومتر در ساعت مانند یک دستگاه عادی کار می کنند - در هشتاد.
با این حال ، من احتمالاً ناعادلانه هستم. مانند آن دسته از آشنایانی که یک بار به فراری دینو من نگاه می کردند ، پیشانی او را چروکیدند: خوب ، شما نمی خواهید روی آن شکار کنید. به هر حال ، آنها ، در نگاه برخی از جیپ ، لبخند می زنند: بیست و دویست قطعاً نمی روند.
 
اتومبیل هایی وجود دارند که مانند حیوانات قدرتمند ، شما را ملزم می کنند که همیشه آنها را به یک گالوپ اجازه دهید. CADILLAC CTS نمی تواند پاشیده شود ، این برای این کار نیست.
روز ششم با بازگشت ماشین به صاحبان حقوقی ، در مورد این فکر کردم. یک بار ، من و یک فرانسوی در مورد پارچه ها صحبت کردیم و او یک عبارت فوق العاده به من گفت: شما و آمریکایی ها لباس مد لباس می پوشیدیم. و ما آنچه را که دوست داریم لباس می پوشیم.
 
ماشین ما هنوز موضوع تظاهرات است ، من چه کسی هستم و شما کی هستم. اگرچه چرا فقط با ما؟
در آلمان ، بیایید بگوییم ، افرادی هستند که به مرسدس سفر می کنند و افرادی هستند که به BMW سفر می کنند. اینها در واقع دو کشور مختلف هستند. این مونتکا و کاپولت ، گلهای سفید و قرمز است. علاوه بر آنها ، شهروندان وجود دارند که اوپل را رانندگی می کنند و چکمه های Salamander را می پوشند. آنها بعضی اوقات پول کمتری ندارند. آنها فقط یک ماشین مشروط قابل اعتماد و ارزان خریداری می کنند. اما زندگی به تنهایی! شما می توانید تمام وقت نان بی نظیر بخورید ، تازه بخرید ، اما آن را برای فردا خاموش کنید. و می توانید تازه بخورید ، نه مراقبت از فردا و لذت بردن از زندگی.
به عنوان مثال ، من هرگز در زندگی خود ولوو نمی خریدم. برای من ، این کسل کننده ترین ماشین در جهان است - هم به عنوان مجموعه ای از گره ها و مجامع و چه به عنوان یک تصویر. در تمام نقاشی های آمریکایی ، یک پزشک ، پزشک ، نویسنده به ولوو سفر می کند. بلافاصله آشکار است ، این یک معقول است ، که یک مرد چاق را می خواند. و من می گویم که این شخصی است که از نشان دادن اینکه او نوعی بورژوایی یا مافیایی بریولین نیست که فراری خریداری می کند ، لذت می برد. او نشان می دهد که به شخصی که نه در هماهنگی شخص ، بلکه یک ذهن است ، احترام می گذارد. و چه کسی از هر معنا هماهنگ است؟ بنابراین ، برای من ، ولوو نمایشی از ریاکاری من است. و سوال در پول نیست. از این گذشته ، شما می توانید یک ماشین ارزان قیمت ، اما همیشه با شخصیت ، با کاریزما خریداری کنید.
 
من می توانم خودم یک لیوان بندر بخرم و با نوشیدن آن لذت زیادی پیدا کنم. و من می توانم یک تکه چربی را قطع کنم و مهتاب بنوشم. اینها لذت های مختلفی است. دو بار در زندگی من بلوند را با سینه های بزرگ ، کمر کوچک و یک الاغ بزرگ دوست داشتم. اما بنابراین من عاشق سبزه های نازک هستم. برای لذت بردن از ماشین شخصی خود ، گاهی اوقات باید دیگری ، از جمله خارج از کشور را با سینه های بزرگ امتحان کنید.
مریلین مونرو کنونی آلمانی را آموخته ، خودش را با رژیم غذایی گرفت ، مواد آرایشی را شستشو داد و به تسخیر نور قدیمی رفت. فقط کشتی او به اروپا شنا نکرد ، اما سعی کرد لنگر را در جایی در وسط اقیانوس اطلس رها کند.
متن ایوان دیکوویچنی ، عکس حداکثر گودکوف.
ایوان دیکوویچنی. 56 سال بازیگر ، کارگردان ، فیلمنامه نویس. فارغ التحصیل دانشکده شوکین ، در تئاتر در تگانکا بازی کرد. او فیلم های کامل با طول راهب سیاه ، موفقیت ، موسیقی را برای ماه دسامبر ، یک پنی فیلمبرداری کرد. اتومبیل های شخصی - Audi S8 ، BMW M3 ، Porsche 911.
CADILLAC CTS. نمایش برتر این خودرو در نمایشگاه اتومبیل لس آنجلس در آگوست 2001 برگزار شد. سینما - در ماتریس بارگیری مجدد. موتور - V6 با حجم 3.2 لیتر ، 218 اسب بخار حداکثر سرعت 230 کیلومتر در ساعت است. شتاب به صدها - 7.7 ثانیه. قیمت در مسکو از 49 هزار دلار
 

منبع: "Autopilot"

درایوهای تست ویدیویی Cadillac CTS 2013 - NV