درایو تست پورشه Panamera Turbo 970 از سال 2009 سدان

گردشگری بزرگ - آیا توسط هاچ بک مورد نیاز است؟

آنچه به مشتری مجاز است مجاز به گاو نیست. در عدالت این گفته ، باور کردن آسان است. این کافی است که به تلاش خودروسازان برای ایجاد یک هاچ بک معتبر پنج منظوره بپردازیم. Renault Vel Satis؟ بله ، در میان ناموفق ترین دهه ها. Opel Signum؟ آیا کسی به یاد می آورد که چگونه به نظر می رسد؟ آنها حتی به سیتروئن تسلیم شدند و C6 را چهار درها ساختند. به نظر می رسید که ایده پرتاب یک ماشین عملی محکوم به شکست در لانه سدنس است. اما وقتی آنها به مقدس در پورشه تجاوز کردند و پانامر را آزاد کردند ، جهان ساکت بود. و این تنها شروع است.


با وجود ابعاد نزدیک و قیمت های مشابه ، این سه به هیچ وجه رقبای مستقیم نیست. شگفت آور است که برای مدت زمان کمی BMW و پورشه ، به طور مستقل ، توانستند دو محصول طاقچه را در بخش حق بیمه ایجاد کنند. همانطور که معلوم شد ، هر یک از این دستگاه ها شخصیت خاص خود را دارند

بله ، طرفداران 911s در مورد خلوص خون پورشه فریاد می زدند ، دوباره به پانامر اعلام کردند ، زیرا آنها در آن زمان سعی کردند کاین را بسوزانند. طراحان سر خود را گرفتند ، جوهر روزنامه نگاران اختراع در معرض نمایشگاه ها را اختراع کردند. اما شش ماه بعد ، خوش تیپ خوش تیپ استون مارتین راپید وارد شد. و سرانجام من با پنج GT خود شکاک های BMW را تمام کردم. گردشگری گران با هاچ بک بدن؟ بودن یا نبودن؟ برای پاسخ به این سؤال ، GT را برای آزمایش گرفتیم ، فراموش نکردیم که پانامر و BMW 750 را به عنوان داور بگیریم. در پایان ، این او بود که همیشه یک سدان بزرگ برای راننده محسوب می شد.


به طور رسمی ، Gran Turismo برای سری پنجم BMW رتبه بندی شد ، اما این گوشت از گوشت دانه است. نه تنها آویزها در اینجا یکسان هستند ، بلکه حتی یک چرخ چرخ 3070 میلی متر نیز هستند. درست است ، 750li طولانی مدت 3210 میلی متر بین محورها دارد. علاوه بر این ، GT از سری 7 با 66 میلی متر بالاتر است و با 75 کیلوگرم از یک درایو تمام چرخ 750LI XDrive آسانتر است

برای اولین بار سال گذشته سری 5 BMW را با شاخص GT در برخی از فرودگاه های آلمان دیدم. آنها او را برای اهداف تبلیغاتی در آنجا قرار دادند ، و او همیشه توسط جمعیتی از بینندگان محاصره می شد. درست است ، در بیشتر موارد ، چهره آنها تعجب آور یا حتی ناامیدی بود. به نظر می رسد که چشم بینی در نقطه و با مشخصات قبلاً برای استفاده از X6 استفاده شده است ، اما احساسات مختلط سرشان را ترک نمی کند. خوراک اصلی-توقف. اضافه وزن ، سنگین ، با اپتیک عجیب و در نتیجه Schildik Gt نامناسب.


BMW GT بحث برانگیزترین پشت است. و عدم وجود یک نام 550i در یک دستگاه خاص (به طور سنتی برای BMW می توانید از تعیین مدل خودداری کنید) فقط معماها را اضافه می کند. در هر نگاه دوم این سؤال را می خوانید: این مدل چیست؟ دو لوله اگزوز ذوزنقه می تواند به عنوان یک اشاره باشد.

و این اروپایی ها هستند که عاشق اتومبیل های عملی هستند. چه می توانیم در مورد جریان مسکو بگوییم ، جایی که آنها به من خیره شدند که GT را رانندگی می کردند ، انگار که من یک سگ را رانندگی می کردم. اما بیایید طرح را تنها بگذاریم. در پایان ، برای این ، BMW امروز لگد نمی زند شاید کریس بنگل ، که خودش فرنی را تولید می کرد. آنها به بقیه خلاقیت های او عادت دارند و به آن عادت می کنند.


تفاوت در سالن های BMW 550i GT و BMW 750LI XDrive حداقل است. هر دو فضای داخلی با مواد باشکوه به پایان رسیده و چشم ها را خوشحال می کنند ، اما این پنج دستگیره درب دیگری دارند و خود درها از چارچوب محروم هستند. دستگاه ها یکسان هستند. به هر حال ، آنها بسته به سطح روشنایی ، نور پس زمینه را تغییر می دهند. بعد از ظهر این یک رنگ سفید کنتراست است ، و عصر و شب با تحریک قرمز. بخش آبی نشانگر مقیاس شارژ باتری با سیستم بازیابی انرژی در هنگام ترمز. این باید باعث صرفه جویی در سوخت شود ، اما در واقع ، 550i GT با تمایل به 20-24 لیتر در هر صد کیلومتر در شهر می خورد. در مورد همین اشتها و BMW 750

علاوه بر این ، فضای داخلی در اینجا در واقع همان هفت است. دستگاه های زیبا ، مواد خنک و احساس جادار بودن ، سقف در اینجا بسیار بیشتر است و حتی پانوراما! صندلی های راحت آرام آرام می شوند ، که در آن شما نشسته اید ، تقریباً مانند یک متقاطع. فضای داخلی اینجا یک زن بدون گرما نیست.


صندلی های نرم GT بسیار راحت و پوشیده از پوست دلپذیر هستند ، اما درایو الکتریکی در اینجا مسئولیت همه تنظیمات را ندارد. اما تهویه وجود دارد

پورشه آهنگ دیگری! در را باز می کنید و به معنای واقعی کلمه روی زمین می ریزید. صندلی ها سخت هستند ، پشت ها با مشخصات ورزشی کاملاً صریح ، فرمان (همان چیزی که در 911th) می پرسد. و جزئیات چیست! دکمه ها ، دفع کننده ها ، دستگیره هایی با بالاترین کیفیت. در سمت راست راننده ، یک تونل مرکزی بلند با دکمه های سبک Vertu پخش شده است. خود تلفن در پورشه نیز بسیار ساده است


سالن پورشه یک شاهکار کوچک است. پلاستیک در اینجا تقریباً فقط پوست ، چوب و فلز پیدا نمی کند. صندلی ها بسیار سخت تر از هر دو BMW هستند و خواستار فرود ورزشی با پشت تقریباً عمودی هستند. پیشانی ها با نقش برجسته با آرم پورشه تزئین شده اند ، اما تنظیم نمی شوند. یک تلفن شرکتی در بازو مخفی شده است

و Panamera بسیار دیدنی تر از عکس ها است. یک قسمت جلوی درنده با لامپ های خونی زنون ، یک هود بلند و باید اعتراف کنم ، یک پروفایل جذاب لعنتی همه اینها را جمع می کند. پورشه به خصوص در چرخ های 20 اینچی اختیاری خوب است ، که در آن ترمزهای کربن و سرامیکی عظیم به سختی مناسب هستند.


به اندازه کافی عجیب ، درهای پورشه پانامرا معمولی و دارای قاب هستند. و از نزدیکان محروم شده است. درست است ، برای همیشه آزمایش به کمک آنها ، نیاز به قفل درب در اینجا یک سفارش کامل است. با رسیدن به 90 کیلومتر در ساعت به طور خودکار به طور خودکار پیشرفت می شود. با این حال ، شما می توانید توجه بینندگان را با یک طراحی جالب و بدون حرکت از مکان جلب کنید ، فقط دکمه را فشار دهید

جای تعجب آور نیست که در خیابان های اطراف اعتیاد به مواد مخدره Panameri. در ترافیک ، همه توجه به او متمرکز شده بود ، در بزرگراه و جاده حلقه مسکو ، برخی حتی توانستند از هر طرف سکته کنند ، که از یک ردیف پشت سر هم بازسازی شده بودند. به طور کلی ، پانامرا اکنون کنجکاوی است. تا زمانی که آنها شروع به فروش اتومبیل های استفاده شده از آمریکا کردند


در جلو ، متعلق به برند پورشه فوراً تعیین می شود ، هیچ نمادی حتی نیازی به آن ندارد. و برای شناخت در تاریکی ، بخش های LED در سپر جلو وجود دارد

بعد از پنج گران توریسم و \u200b\u200bبه ویژه پس از پورشه ، هیچ افشاگری در پشت BMW 750LI وجود ندارد. خیابان ها احساسات صفر ، آرامش و احترام ساکت هستند. ما به سدان های عظیم سیاه عادت داریم. اما ، مانند پورشه ، BMW 750LI در زندگی واقعی بسیار محکم تر و هماهنگ تر از عکس ها به نظر می رسد.


سری هفتم فعلی BMW ظریف تر و آسان تر از یک سلف سنگین است. بازگشت به ریشه ها؟

در داخل ، هر دو BMW بسیار مشابه هستند ، بنابراین برای وضوح این واقعیت که سالن ها با رنگ های کاملاً متفاوت طراحی شده اند ، بسیار مفید است. در عین حال ، می توانید مشخص کنید که کدام لایک های سبک یا تاریک تر کدام است. و شما در هفت پایین تر از GT می نشینید. این ، همانطور که معلوم شد ، فقط اولین زنگ است


روح BMW کلاسیک به فضای داخلی اتومبیل های باواریایی باز می گردد. کنسول مرکزی ، البته فقط کمی ، اما به سمت راننده مستقر شده است. بسیار غیر واقعی سپر ابزار است. قسمت بالایی آن معمولی ، آنالوگ است. و از زیر صفحه نمایش رنگ. یک راه حل بسیار زیبا و آموزنده!

اوضاع مسالمت آمیز روی BMW Gran Turismo سلطنت می کند تا اینکه وارد چوب پنبه شوید. روی ترمز کلیک کنید. ماشین با بینی خود را لمس می کند. چمباتمه شتاب به استرن. هوم اولین سوء ظن ها به سمت سر فرو رفتند. و آنها در نهایت تأیید شده اند ، ارزش آن را دارد که به اولین نوبت در حال اجرا برسد. بله ، او نمی چرخد! رول ها ، ساخت و از همه مهمتر هیچ اطلاعاتی در مورد فرمان ، واکنش ها آغشته می شوند ، هیچ وضوح وجود ندارد. و این BMW است؟


سویه های BMW 550i GT با تراشه های ناخوشایند بدن فقط در یک جریان متراکم شهر. ارزش دارد که برای دامنه عملیاتی خارج شوید و به نفع دستگاه هم صاف بودن حرکت را بازی می کند و هم عملکرد کاملاً نامرئی مسلسل. نکته اصلی این است که با نوبت درگیر حمله نباشید. با این حال ، لاستیک های Nokian Hakkapeliitta 7 به سرعت شکار را دفع می کنند تا آسفالت را روشن کنند

ما شروع به درک می کنیم. بله ، ما در حالت راحتی سفر می کردیم. اکنون با یک دکمه بزرگ در سمت چپ جوی استیک خنک دستگاه ، دیگری Extreme Sport+را انتخاب خواهیم کرد. کار کرد! گیربکس افتاده با تشویق ، آدرنالین به موتور تزریق شد ، فرمان پر از وزن مورد نظر (هرچند هنوز مصنوعی) بود. در عین حال ، سیستم تثبیت کننده چنگال زورگویی خود را تضعیف می کند و به چرخ های عقب اجازه می دهد تا به رقص بپردازند.


به هر حال ، با وجود پایه فنی کلی ، یک ماشین اتوماتیک در BMW 5 GT هشت باند ، در حالی که BMW 750i با شش مرحله راضی است. استثناء 12 سیلندر برتر BMW 760I ، ایست بازرسی در آن همانند GT است. سقف پانوراما نیز هنگام سفارش سری هفتم غیرقابل دسترسی است

سرگرم کننده تر می شود رول ها کوچکتر هستند ، واکنش های گاز سریعتر است و V8 با دو توربین شروع به ارائه صدای سرسخت می کند. اما باز هم ، فرمان فاقد بازخورد است که گویی مرده است. به نظر می رسد که تلاشی وجود دارد ، اما همه اینها مانند یک شبیه ساز رایانه است. این به خصوص در آسفالت یخ زده لغزنده دخالت می کند. شما باید دائماً گروپ کنید ، و اینکه آیا این لاشه دو -تون در جاده استوار است.


در چرخ BMW 550i GT این احساس را که شما در حال مدیریت یک کراس اوور سنگین و بلند هستید ، ترک نمی کند. این ، البته ، از حقیقت دور نیست ، اما شما به طور ناخودآگاه منتظر بیشتر از ماشین با Schildik GT هستید

من به هفت پیوند داده شده ام. بلندی به نظر می رسد که حتی 750li دراز به راننده احساسات بسیار مثبتی نسبت به GT می دهد. او باید بسیار دقیق تر در پشت فرمان باشد و سعی نمی کند دستگاه وستیبولار را در گوشه و کنار دیوانه کند. فرمان در اینجا معمولی است ، نه یکپارچه ، مانند 550i GT ، بنابراین احساسات طبیعی تر است. مگر اینکه مجبور شوید فرمان را خیلی بیشتر از توقف تا توقف پیچید ، بیش از سه انقلاب است.


از دست دادن دو مرحله در انتقال اتوماتیک غیر واقعی است که متوجه یک اپراتور دستگاه شش باند برای BMW بدون شکایت شوید. و نکته اصلی این است که کیلومتر در پشت فرمان BMW 750LI بلعید. ماشین با اطمینان با سرعت زیاد ایستاده است ، و تمام چرخ های چرخ (سرانجام آن را دریافت کرده و دانه!) به شما امکان می دهد بیش از حد با پدال گاز حتی در برف و یخ مراسم نکنید

دلیل این تضاد چیست؟ اولا ، به اندازه کافی عجیب ، 750 ام کمی سخت تر است. او مانند 550i GT ، او به طور عالی با تمام بی نظمی های کوچک صاف می شود ، اما آن را به شدت در موارد بزرگ تکان می دهد. و از همه مهمتر ، لاستیک! اگر این هفت لاستیک بدون استفاده 245/45 R19 Pirelli Sottozero Serie II ، ایده آل برای آسفالت زمستانی ، پس از آن GT در Nokian Hakkapeliitta 7 و حتی 18 اینچ با مشخصات چربی تر لرزید. و با تمام خصوصیات پر از برفی برفی ، نوکیان ماشین را به یک جارو کسل کننده تبدیل می کند ، شما فقط باید روی آسفالت باشید.


دقیقاً مانند BMW 550i GT ، سیستم DSC در راحتی ، عادی و ورزشی به سرعت در محل عاشق قرار می گیرد و نارضایتی با یک مثلث زرد روی داشبورد چشمک می زند. و فقط الگوریتم Sport+ به شما اجازه می دهد تا بدون نفس نفس بکشید ، بدون اینکه خود را از کمک الکترونیک محروم کنید ، کنترل مسیر در برابر لغزش مقاومت نمی کند و سیستم تثبیت کمی آستانه عمل را تحت فشار قرار می دهد

متأسفانه ، ما نتوانستیم از تمام مزایای Hakkapeliitta 7 در یخ استفاده کنیم. یک درایو قدرت عقب قدرتمند 550 به راحتی به داخل اسکید شکسته می شود و در آن به خوبی کنترل می شود ، اما شتاب پس از چرخش دیدنی تقریباً غیرممکن است. معلوم شد که هیچ گونه سنبله ای روی لاستیک های پشتی باقی نمانده است. ظاهراً یکی از همکاران به خوبی در دسامبر گرم به لاستیک ها تجاوز کرده است تا ما عجله ای نداریم که شکست GT را بشناسیم. به احتمال زیاد ، در تابستان روی لاستیک خوب ، هاچ بک تازه ساخته شده توانبخشی است.


و برای Hooliganism واقعی DSC ، می توانید آن را کاملاً غیرفعال کنید. اما برای زور دم انتقام جویی طولانی مدت 750 و نوری وظیفه ریه ها نیست. او بیش از حد به مکانی برای چنین مانورهایی نیاز دارد. مهمترین چیز این است که اطمینان حاصل کنید که محور جلو روی نگهدارنده باقی مانده است. در غیر این صورت ، بذر به سادگی نوبت را لغو می کند

اما BMW 750LI روی یخ حتی در Nevsipovka بیگانه نیست. درایو چهار چرخ! بله ، بله ، به همین دلیل ما BMW دوم را برای کمک به GT گرفتیم تا اینکه گران توریسم چهار پیشرو شود ، زمستان برای مدت طولانی به پایان می رسد. به همین دلیل ، مقایسه پویایی 550i GT و 750LI XDrive مانند شغلی است که معقول است. در زیر رامبل آبدار مخملی از یک V8 با قدرت 407 اسب بخار با دو توربین ، بذر با اطمینان به جلو می رود.


درک متقابل و واکنشهای تأخیر دستگاه را به اقدامات توسط شتاب دهنده اضافه نکنید. اما مهمتر از همه ، عدم وجود بازخورد واضح بر روی فرمان اشتباه گرفته می شود. او از نظر خیانتکار خالی است ، فقط ارزش آن را دارد که ماشین را بکشید. اگرچه ، چند BMW 750 این حالت را سوار می کند؟ ظاهرا ، تنظیمات به طور عمدی به نفع راحتی در سرعت زیاد خود در حال انجام است

اما در مورد پورشه چطور؟ دسته را به سمت چپ فرمان (بدون شروع/توقف!) و دو لوله اگزوز دوتایی از پشت منفجر می کنم. سیاه اهرم ربات قبل از پیگیری PDK و وسوسه عظیم برای فشار سریع دکمه Sport+ (پانامر این حالت ها را دارد ، مانند BMW ، عملکرد سیستم تعلیق ، گیربکس و موتور) عمل می شود). کلیک!


اما کاری که پورشه انجام می دهد! کنترل آن در چنین حالت ها چقدر آسان تر است. تخلیه گاز ، حرکت نور فرمان ، مجدداً گاز و پانامرا توربو بلافاصله محور عقب را پرتاب می کند و به شما امکان می دهد با فرمان حداقل عمل را انجام دهید. و اتصال سخت بین موتور و چرخ ها ، دیفرانسیل بین دهانه عقب کنترل شده توسط الکترونیک و فرمان غنی ، هر کشویی را به لذت تبدیل می کند

گاز به کف! و این فوق العاده است. اولی فوراً پیچ خورده است ، سوئیچینگ سخت (در حالت Sport+ PDK ، به سریعترین الگوریتم تغییر می یابد و شش -اسپید می شود) ، دوم ، سوم. موتور به جای 700 معمول 770 نانومتر (عملکرد بیش از حد) تولید می کند. ح ، حتی با وجود همه رانندگی.


همانطور که در مورد BMW ، سیستم تثبیت PSM کاملاً خاموش است و به شما امکان می دهد با گله 500 گل تنها بمانید. اما آماده باشید که یک مخزن 100 لیتری در چنین حالت هایی به سرعت خیانتکار به پایان می رسد ، اگرچه به طور متوسط \u200b\u200bپورشه حدود 26 لیتر در صد کیلومتر مصرف می کند

اما چه لذت بخش است! از این گذشته ، فرمان آنقدر شفاف است که وقتی این تمساح چاق شده دوباره به دم ضربه می زند احساس می کنید. یک حرکت کوچک از فرمان ، و پورشه مطیع مستقیم می رود. با این حال ، این تنها چیزی نیست که پانامرا توربو می تواند یک راننده پیشرفته را ارائه دهد.


پورشه ، مانند هر دو BMW ، می تواند بدون توجه به حالت های عملیاتی موتور و انتقال ، استحکام تعلیق را پیکربندی کند. به نظر می رسد دلگیر است ، اما در واقع این فرصت بسیار مفید است. به عنوان مثال ، اگر می خواهید کمک فنرها را در یک جاده سیم پیچ کمی فشار دهید ، اما وقتی کوچکترین لمس ماشین را به جلو می اندازد ، پدال گاز را به یک رشته کشیده تبدیل نکنید

نکته اصلی این نیست که خیلی تنبل باشید و یک مسیر سیم پیچ خالی پیدا کنید. فرقی نمی کند که زیر چرخ ها چیست: آسفالت ، برف یا یخ. پورشه با چنین سهولت ، خشم و سرسختی به هر نوبت فرو می رود که در دو تن توده اعلام شده به سادگی باور نمی شود! در جایی که BMW 750LI (در همان لاستیک!) به طرز جسورانه ای از جلو می چرخد \u200b\u200b، و 550i GT در حال حاضر از بازی خارج می شود ، Panamera Turbo به راحتی بینی را روی اوج قرار می دهد و به جلو منتقل می شود. و فرقی نمی کند که شما به شدت در طول مسیر بروید یا در یک رانش سقوط کنید ، کلوپ های برفی را بالا می برید ، در هر حالت پورشه بسیار مطیع است. تنظیمات براق!

به هیچ وجه سه توقف برای ترمزهای ادعاها وجود نداشت. اما سرامیک های پورشه فراتر از ستایش هستند. این حتی در مورد کند شدن نیست ، که در زمستان به پوشش و لاستیک ها بسیار وابسته است ، بلکه در مورد محتوای عالی اطلاعات درایو است

BMW 550i GT لاستیک های کشته شده را از این مبارزه بیرون آورد ، که همراه با چرخ عقب عقب بود ، سرانجام صلیب را در رویارویی زمستان قرار داد. و این هفت نفر نه تنها با رفتار سرسختانه در ورودی به نوبت ، بلکه با فرمان بدنام نیز دخالت می کنند. بله ، اوضاع بسیار بهتر از GT است ، اما ارزش آن را دارد که 750 را در یک اسکید پاره کنید ، وقتی بلافاصله تمام اطلاعات موجود در فرمان را از دست می دهید. چه اتفاقی در زیر چرخ ها می افتد؟ پیرلی به تنهایی شناخته شده است

به این تنظیمات نسبتاً صاف دستگاه و یک شتاب دهنده کمی الک اضافه کنید و معلوم می شود که در پوشش های لغزنده BMW 750LI XDrive بسیار کمتر از پورشه پاسخگو است. بنابراین اگر BMW All -Wheel Drive برای اعتماد به نفس در برف و یخ بیشتر مورد نیاز است ، پس در Porsche Panamera Turbo این یک ابزار عالی برای دوستداران است که اعصاب را با رانش های کنترل شده قاب کنند. چنین -همه چیز نمی تواند خوشحال شود

و آنچه در 20 دیسک خوب است ، پورشه به مدفوع تبدیل نمی شود. ارزش دارد که از حالت Crazy Sport+Mode خارج شوید ، زیرا از یک ورزشکار حرفه ای ، او به یک تمرین مدرسه تبدیل می شود.

به طور طبیعی ، هر دو BMW بسیار صاف تر هستند و در چنین جزئیات مشخصات جاده را تکرار نمی کنند. اما گفتن اینکه پانامرا به طور غیر منطقی سخت است ، زبان نمی چرخد.


اگر BMW 550i GT در یک جاده لغزنده نتواند با یک حرکت تند و تیز از محل به دلیل درایو چرخ عقب لطفا و BMW 750LI XDrive خیلی سریع شتاب می گیرد ، اما به آرامی ، شتاب Porsche Panamera Turbo حتی می تواند خیره کننده باشد در زمستان! چه اتفاقی در تابستان خواهد افتاد؟ داده های گذرنامه دقیقاً 4 ثانیه به صدها نفر (مشمول فعال سازی سیستم کنترل پرتاب) وعده می دهد

البته پورشه از همان ابتدا مزیت داشت. در زمان آزمایش ، Panamera 4S در تمام آزمایشات در دسترس نبود ، بنابراین ما نسخه برتر 500 اسب بخار توربو را گرفتیم. اما 4S ما را فقط از یک ضایعات دیوانه وار توربو محروم می کند ، و این به سختی بدتر خواهد شد. با این حال ، کک مسکو و بازپخت در مسیرهای سیم پیچ یک عنصر واقعی از گرانش گردشگری نیست. و اگر چنین است ، پس ما به بزرگراه می رویم.


اما جایی که BMW 550i GT مخالفان را بدون قید و شرط در مکان های عقب برنده می شود. پوست سوراخ دار ، صندلی های بسیار راحت با الکتروژورها ، آسمان بالای سر و همچنین یک مرکز سرگرمی ، گرمایش و تهویه صندلی ها برای مسافران از GT یک مرتب سازی برای مسافران ایجاد می کند. درست است ، ابتدا باید تمام این گزینه های دلپذیر را از بین ببرید

اینجاست که لازم بود بلافاصله به BMW 550i GT بروید! در بزرگراه به سمت ارتفاع و فرمان است که راننده را با اطلاعات غیر ضروری در مورد جاده (به خصوص با سرعت سرعت ، او به طور قابل توجهی متراکم تر می شود) و تعلیق لاولری و عایق صوتی عالی را فشار نمی دهد. به آرامی ، نرم و خیلی سریع ، هنگامی که شتاب از سرعت متوسط \u200b\u200b، 600 نیوتن بسیار مفید هستند و لاستیک دیگر نقش تعیین کننده ای ندارد.


ما هرگز نفهمیدیم که چرا BMW GT به دنبال مثال Skoda Superb یک درب پشتی است. بخش کوچک چنان دهانه باریک را باز می کند که حتی چیزهای کوچک برای بارگیری در آنجا کاملاً ناخوشایند هستند. اما اگر دروازه را باز کنید ، و حتی مبل عقب (با استفاده از یک درایو برقی) را بچسبانید ، حجم تنه از 440 به 1700 لیتر افزایش می یابد. در زیر زمین پوچی است. غرفه ها در BMW مدتها پیش به جای آن که باواریایی ها لاستیک هایی مانند مسطح اجرا شده اند ، یافت نمی شوند

اما لذت بردن از پشت در GT لذت بخش تر است. روی یک مبل راحت با تنظیمات بچرخید ، تلویزیون را روشن کنید یا فقط از طریق سقف پانوراما به آسمان نگاه کنید. روی مبل پشت ، GT به لطف سقوط سقف و پنجره های کوچک بسیار راحت است. به طور کلی ، برای کسانی که می خواهند شرکتی را در سفر به BMW 550i GT تشکیل دهند ، پایان نخواهد یافت. خوشبختانه ، یک تنه مناسب و بزرگ به ویژه با تعداد چیزها مراسم نخواهد بود.


یک بذر دراز در درجه اول حاشیه غول پیکر پاها منتشر می شود. با این حال ، تجهیزات ما از تهویه و ماساژ محروم شد. اما مسافران عقب دارای ویزور تاشو شخصی با آینه ها و نور پس زمینه هستند

در هفت ، به ویژه دراز ، در داخل نیز فوق العاده است و به سختی شخصی وجود دارد که در آنجا شلوغ خواهد شد. اما از نظر راحتی ، 750th نسبت به پنج GT که در اینجا نشسته است ، کمی پایین است ، و این باعث می شود که زمین را دشوار کند و احتمالاً تعلیق در خارج از منطقه مسکو شروع به شکایت خواهد کرد.


در مقایسه با زیر خاک 550i GT ، تنه سری 7 خنده دار به نظر می رسد. عرض مالا بین دیوارها و قسمت پشتی مبل عقب برابر نیست. وضعیت قرار نیست در این هفت تخته و ماشین لباسشویی حمل شود

و آیا شخصی را تصور می کنید که چادر و اسکی را در صندوق عقب BMW 750LI پر کند؟ بعید. آنها به سادگی در آنجا جای نمی گیرند. علاوه بر این ، Bukovka L به نام واضح است که درایور استخدام شده باید هدایت کند. او قطعاً آن را دوست خواهد داشت. اگر می خواهید خود را سوار کنید ، طرفداران BMW همیشه در قالب هفت کوتاه جایگزین داشته است ، و اکنون BMW GT نیز به آن اضافه کرده است. نکته اصلی تصمیم گیری در مورد ظاهر غیر استاندارد است.


پورشه پانامرا نمی تواند به چیز خاصی بپردازد. مکان های کمتری نسبت به BMW وجود دارد ، هیچ تلویزیون وجود ندارد ، مبل حرکت نمی کند. اما می توانید صندلی سمت راست جلو را روی بازو حرکت دهید ، یک صفحه کنترل وجود دارد که دکمه های نصب آب و هوا در آن قرار دارد. حجم تنه (445 لیتر) با تاشو مبل به راحتی افزایش می یابد. درست است ، فقط 1235 لیتر به BMW 550i GT نمی رسد. پورشه خیلی کم ، و سقف در حال چرخش است. در زیرزمینی ، توجه توسط تقویت کننده موسیقی برتر برمستر جلب می شود

پورشه پانامرا توربو یک انقلاب است! به نظر می رسد مهندسان و آزمایش کنندگان پورشه نوعی اکسیر را می نوشند که دستور العمل آنها راز با دقت ذخیره می شود. این نه تنها یک ماشین بزرگ معتبر است که بر روی آن شرم آور نیست. در شهر مناسب است ، برای سفرهای طولانی بسیار عالی است. و از همه مهمتر ، او می خواهد مدیریت کند! و بهترین راه برای محروم کردن خود از لذت داشتن یک پانامر برای سوار شدن از پشت آن. علاوه بر این ، از نزدیک و نه به اندازه هر دو BMW راحت تر وجود دارد.

در مورد درب پنجم بدنام و چه کسی این را به یاد خواهد آورد ، با نگاهی به BMW 550i GT و Porsche Panamera Turbo؟ آئودی A7 در حال حاضر عجله دارد و این شرکت در کلاس های خردسال با A5 Sportback خود کاملاً از همه جلوتر بوده است. و دلایل عدم موفقیت تلاش های قبلی نه تنها در تصویر کسانی که قبلاً تلاش کرده اند نهفته است. این درست بود که لازم نبود ریخته ها برای همه کسل کننده باشد. یک محفظه پنج دره درست کنید! بازاریابان ، مفصل ماهرانه ، پیروز شدند. اکنون گردشگری بزرگ مربوط به دسترسی ناخوشایند به گالری و بازی یک مخزن در نزدیکی تنه نیست. من نمی دانم که آیا کسی مبل عقب را روی پانامر می چسباند؟

وادیم گاگارین
عکس: Vitaly Kabyshev

چقدر لوکس؟


BMW 550i GT به معنای واقعی کلمه با الکترونیک های مختلف پر شده است. در اینجا سیستمی برای پیش بینی دستگاه های شیشه جلو و یک سیستم ناوبری با هارد دیسک و یک صفحه نمایش 10.2 اینچی خنک است. سیستم جدید Idrive در مقایسه با رابط قبلی یک گام بزرگ به جلو است ، کنترل آن بسیار قابل درک و آسان تر است (این مربوط به سری 7 است). علاوه بر این ، در اینجا چهار دوربین وجود دارد! یکی مسئول این بررسی است ، دو مورد برای بررسی در طرفین. و چهارم یک دوربین مادون قرمز از Vision Night است که می تواند عابران پیاده را تشخیص دهد

قیمت سه گانه ما مناسب است. حتی BMW 550i GT BASIC 3.3 میلیون روبل هزینه دارد ، اما این یک ماشین برهنه با شاسی معمولی است ، عاری از صندلی های گرمایش حتی و چراغهای Xenon. و نمونه آزمون ، به شکست ، با گزینه ها امتناع ورزید (فرمان انتگرال فرمان فعال انتگرال ، شاسی فعال سازگار با تثبیت کننده هوشمند درایو پویا ، سقف پانوراما ، صفحه نمایش برای مسافران عقب ، سیستم بینایی شب ، دوربین های عقب و نمای جانبی از هر چهار صندلی ، بسته های درب و سایر تجهیزات) 5.6 میلیون تخمین زده می شود! هزینه اضافی برای تمام چرخ ها به احتمال زیاد 200 هزار روبل خواهد بود (مانند سری 7 BMW).


آزمایش BMW 750LI XDrive تقریباً از انواع اسباب بازی های الکترونیکی عاری نیست. صندلی های جلو چند منظوره ، با یک عقب نشینی و پشتیبانی جانبی قابل تنظیم

BMW 750LI XDRIVE ارزان تر از 4.85 میلیون قادر به خرید نخواهد بود. دستگاه تست مجهز به 550i GT به طور قابل توجهی ساده تر بود. تمیز کردن پوست ، الکتروژوراسیون و گرمایش همه صندلی ها ، LCD برای مسافران عقب ، بسته های درب ، سیستم ناوبری ، آب و هوای چهار منطقه ای و سایر موارد کوچک ، هزینه دستگاه را تقریباً به 6 میلیون افزایش داد.


پورشه در درجه اول فضای داخلی بسیار شیک را به خود جلب می کند. بگذارید صفحه اینجا کوچکتر باشد ، اما لمس! ناوبری چندان مفصل نیست ، اما او می داند که چگونه شهادت خود را در یکی از پنج شماره گیری جلوی راننده به دست آورد. رابط کنترل ماژول PCM کاملاً عاقلانه است و گیربکس های روی فرمان باعث سردرگمی می شوند. اما در پشت فرمان Panamers ، شما حتی در مورد اهرم های فرمان از Skoda Octavia فکر نمی کنید ، این ماشین دیگران را می گیرد

اما گرانترین ، البته پورشه پانامرا توربو. شما می توانید حداقل 7.8 میلیون روبل صاحب یک معجزه مهندسی تمام چرخ با قدرت 500 اسب بخار شوید. پورشه ما در حال حاضر به دلیل 9 میلیون نفر در حال سقوط است. اما در بالاترین دسته ترمزهای کربن سرامیک مجهز است ، یک شاسی فعال PDCC با یک دیفرانسیل عقب کنترل شده الکترونیکی ، موسیقی دیوانه بشر با یک تقویت کننده 16 کانال و 16 بلندگو با ظرفیت کلی 1000 وات. آیا شایان ذکر است که یک سالن دو تنی با پنل جلویی در رنگ بدن و سیستم ناوبری با صفحه لمسی وجود دارد؟ با این حال ، Panamera Turbo از زمینه دیگری از بری. نزدیک به BMW Rival Panamera 4s ، قیمت هایی که با 5.666 میلیون روبل شروع می شود.



 

منبع: auto.mail.ru