درایو تست سدان Opel Insignia از سال 2008 سدان

Opel دیگر

هنگامی که اولین پیام ها در مورد Opel Insignia ظاهر شد ، من بلافاصله توجه خود را به خاصیت درک رایانه از نام مدل جلب کردم. اگر برنامه کلمه کلمه Opel را به عنوان خارجی درک می کرد و با یک خط موج قرمز بر آن تأکید می کرد ، پس Insignia یکباره و بدون اعتراض را به عنوان یک بومی پذیرفت. او علاقه مند شد و به فرهنگ لغت صعود کرد. معلوم شد که در ترجمه از insignia لاتین در یک نسخه یک نماد یا نماد ، در یک ویژگی دیگر یا یک ویژگی مشخصه به معنای یک نماد یا نماد است. نام بسیار دقیق! برای Opel ، مدل جدید واقعاً به نمادی از تغییراتی که در Ruseslcham رخ می دهد تبدیل شده است.
یک تصور فریبنده
می توانیم فرض کنیم که در نمایشگاه بین المللی موتور مسکو در ماه آگوست این ماشین را ندیدم. یا نفهمیدم گویی که یک ماشین روی راهپیمایی چشمک می زند ، و اکنون ، با یک شخص شخصی ، به اصطلاح ، آشنایی دیگری بود. که چیزی نیست که از این ضربه شگفت زده شد! در هوای آزاد ، به نظر می رسید که Insignia جنبه های جدیدی را نشان می دهد که به نوعی در نور مصنوعی حل می شوند.
هیچ چیز با هیچ یک از مدلهایی که قبلاً وارد بازار روسیه شده اند ، مشترک نیست. در پارکینگ جلوی آمادئوس ، یکی از پایانه های فرودگاه سالزبورگ ، نوعی لیموزین وجود داشت ، من واقعاً نمی دانستم؟ نه ، شاید لیموزین نباشد. اما اتومبیل ها عملاً یک کلاس نماینده هستند. اولین چیزی که به ذهن خطور می کند. مستقیماً ، گویی چاقو را با مربیان عظیم قوس های چرخ دار ، کاملاً جدید برای Opel ، Head -on -light و سایر محلول های رادیاتور. دیسک های بازیگران عظیم از هندسه سخت با لبه سیاه لاستیک کم. و الاغ لاغر یک ورزشکار واقعی. اسپرینتر. استایر یا یک ماراتنبر بستگی به آنچه صاحب آینده روی آن حساب می کند بستگی دارد.
من موفق شدم این ماشین را در انواع iPostas در پشت سدان و هاچ بک ، با یک توربیدل و یک موتور بنزینی ، با درایو جلو و چرخ داشته باشم. و صادقانه بگویم ، من کاملاً از ماشین خوشحال هستم. از آنجا که علیرغم این واقعیت که در سالهای اخیر Opel و GM کارهای زیادی را برای احیای این برند در شکوه سابق خود انجام داده اند ، Insignia یک کیفیت بالا و حتی پرش است ، بلکه پرش به جلو است. چهار نسخه از Essentia ، Ellegance ، Sport و Cosmo وارد بازار می شوند و سال آینده نیز با بدنه Tourer Sport.
ورزشکار
بنابراین ، در اینجا او این مزخرفات سدان نقره ای خاکستری است. چهره های جانبی عظیم ، قفسه های سقف کاشته شده ، یک میله رادیاتور کمی برجسته ، پایین آمدن ، روی سپر جلو ، که در آن آبشش های ورودی هوا و چراغ های مه پنهان است.
ایستاده است ، اما به لطف شبح ، که با تست روی درب جلو تأکید می شود ، سریع به نظر می رسد. با گذشت از آستانه خود ، در ناحیه قوس چرخ عقب ناپدید می شود. یا فقط به راحتی وارد آن می شود؟ پشت واقعاً باریک است ، مانند یک ورزشکار که شکل آن را دنبال می کند. گوه درب های تنه ، چراغهای عقب با درج هندسی LED ها که کمی وارد بال می شوند ، نماد شیک Opel در ادامه دو بال کروم پخش می شود. و از زیر تنه ، دو لوله مسطح از صدا خفه کن نگاه می کنند.
خوب ، چه چیز دیگری برای گفتن ، به جز WOW!: فقط امسال اتفاق افتادم که چندین مدل Opel از جمله سدان جدید Zafira و Astra Sedan و Corsa OPC را اسکیت بازی کردم ، اما در اینجا یک موضوع کاملاً متفاوت است! و نکته این است که Insignia واقعاً شبیه آنچه که قبلاً به روسلزیم افتخار می کردند ، نیست. شایسته است که طراحان و طراحان به سادگی یک کاغذ خالی را در مقابل آنها قرار دهند و آن را نقاشی کنند. این کار توسط مدیر مرکز طراحی جنرال موتورز مارک آدامز تعیین شده است: برای ایجاد یک ماشین کاملاً جدید که باید بیان مجسمه سازی و دقت آلمانی را با هم ترکیب کند.
درست است ، کار سخت بود و مسیر طولانی است. آلمانی ها این مفهوم را در سال 2003 نشان دادند و نمونه اولیه پاییز گذشته در فرانکفورت. فقط در ژوئیه سال جاری به نمایشگاه رسمی رسید.
پنج سال از مفهوم تا مدل سریال بسیار زیاد است. اما باید در نظر گرفت که روسلشیم تصمیم گرفت یک بار و برای همیشه کلیشه های سری Vectra را رها کند ، که در سراسر جهان به عنوان یک سدان خانوادگی ارزان قیمت آلمانی درک می شود. اکنون ارزان در مورد Opel نیست. و نکته در اینجا نه تنها در روبل یا یورو است. نکته محیط اطراف است.
در مرحله اول ، به سدان ظاهر محفظه داده شد و سدان کمی سدان است. یک مؤلفه قابل توجه در این ظاهر ، به گفته طراحان ، سکسی بودن ، که مخالفت با آن دشوار است. شبح آنقدر لیسیده شده است که ضریب مقاومت واقعی در نشانه ها تنها 0.27 است.
ثانیا ، دکوراسیون داخلی تغییر کرده است. اکنون از عناصر کروم و آلومینیومی استفاده می کند. طراحی داشبورد و نور پس زمینه آن تغییر یافته است: از کهربا به رنگ قرمز پرانرژی شده است. خود سالن می تواند بژ تاریک یا سبک باشد (در نسخه Cosmo).
سوم ، ساخت و سازهای قدرت بدن تغییر یافته است: استحکام پیچش در مقایسه با Vectra 19 ٪ افزایش یافته است.
چهارم ، قابلیت حفظ خودرو افزایش یافته است: قطعات یدکی اکنون آسانتر می شوند (این کیفیت ، خوشبختانه ، نتوانسته است بررسی کند).
پنجم ، صندلی. آنها کاملاً جدید هستند ، آنها دارای محدودیت های فعال سر و یک سیستم تهویه هستند که من نمایندگان جنرال موتورز را فقط در لیموزین ها از اشتوتگارت و اوپل نقل می کنم. صندلی ها در 18 جهت از جمله 6.5 سانتی متر ارتفاع و عقب و جلو با 27 سانتی متر تنظیم شده اند. آنها واقعاً بسیار راحت هستند ، از جانب خوبی برخوردار هستند. بعلاوه ، یک غلتک صنوبر در جلو پیشرفته است. علاوه بر این ، این به صورت دستی پیشرفته است: کنترل برق در اینجا از پس انداز پول خریدار قرار نمی گیرد. اما غلتک پشتیبانی کمر ، از من پیروی می کند ، در امتداد پشت شنا می کند ، موقعیت مناسب را پیدا می کند. چه ، دستها کمی طولانی تر از آنچه می خواستم کشیده می شود؟ اشکالی ندارد: یک شیرینی چرمی از یک فرمان چندرسانه ای را می توان کمی پایین تر پایین آورد و چند سانتی متر کشیده شد. اکنون راحت است.
اما به طور کلی ، قبلاً مورد آزمایش قرار گرفته است ، اما از این مسئله که در اطراف بشقاب پرنده محبوب نیست. در عین حال ، سالن Insignia راحت است.
کنسول مرکزی توسط یک صفحه نمایش روشن از سیستم رسانه ناوبری اشغال شده است. در زیر آن ، شکاف گیرنده CD-Diski و دکمه های کنترل حسی. همه چیز در سطح ناخودآگاه مشخص است. Vernierov سه: جلد ، تنظیم و جوی استیک.
اما من ترمز پارکینگ پیدا نمی کنم. ای در عوض ، کلید. برای جدا کردن از لنگر ، باید ترمز را فشار داده و آن را پایین بکشید. نماد بیرون رفت. حالا نوبت کلید و معجزه! فلش های اسکارلت روشن ، در تاولف ، با گذراندن هر چهار شماره گیری ، به مکان ها بازگشتند. o-bal-bast!
راستی. در زیر کاپوت ، هفت موتور چهار بنزین و سه موتور دیزل می توانند پنهان شوند. اساس خط بنزین یک موتور توربوشارژ 2 لیتری با تزریق سوخت مستقیم با ظرفیت 220 اسب بخار است. (این دقیقاً همان چیزی است که اکنون باید آزمایش کنیم). نسخه قدرتمندتری از V6 ، 2.8 لیتر و 260 اسب وجود دارد. فقط یک بنزین 1.8 لیتری وجود دارد و 1.6 متوسط \u200b\u200bنیز وجود دارد. حجم موتورهای دیزلی همان 2.0 لیتر است. اما قدرت 110 ، 130 و 160 اسب بخار است.
سال آینده موتور بنزینی دیگر و یک موتور دیزل به خط اضافه می شود.
اما بازگشت به سالن. البته ، نشانه های قبل از تولید بدون گناه نیست. یکی در آنجا ، در کابین پیدا شد. جنبه فوقانی درب راننده با خط بالای صفحه جلوی آستانه قابل توجه به ارتفاع 3-4 میلی متر را تشکیل می دهد. از طرف درب مسافر ، این نیست. با این حال ، در این سریال قول می دهند که آن را برطرف کنند.
یک گناه دیگر ، در ابتدا باعث ایجاد ناراحتی ، گره پدال می شود که گویی در تونل که پاها در آن دفن شده است ، قرار می گیرد. در همان زمان ، انگشت پا از بوت سمت چپ ، کنترل پدال کلاچ ، تمام وقت برای چیزی لمس می کند.
خوب ، خواننده ، متقاعد شده بودند که من عینی هستم؟
اسپرینتر
مسابقه اول فاصله کمی از نیروی سه کیلومتری فرودگاه تا پارکینگ در نزدیکی مرکز تاریخی سالزبورگ ، جایی که قرار بود این نمایشگاه برگزار شود. با این حال ، تا پایان روز کاری ، در خیابان های باریک و کج ، ترافیک به علاوه انواع تعمیرات جاده ای. ما به آرامی بافته می شویم. و با وجود این واقعیت که در زیر کاپوت 220 اسب بخار! من چند بار اعتراف می کنم که در چراغ راهنمایی متوقف شده است: همه موتورهای Insignia استانداردهای یورو-5 را رعایت می کنند ، این بدان معنی است که آنها هنوز خفه شده اند. اما فرمان کافی است تا در هر نوع پیشرانه های محلی قرار بگیرد و در مارپیچ ظهور به پارکینگ پیشاهنگ بسیار مناسب است. من فقط فرمان را کمی چرخانده ام و عملاً موقعیت خود را در هر چهار طبقه تغییر ندادم و در اطراف شافت آسانسور آتش پیچیدم.
جزئیات ارائه ای که از دست می دهم بسیار گفته شده است ، اما چیزی که هنوز در فلز ، پلاستیک ، شیشه یا پوست تجسم پیدا نکرده است. تمام این لوسیون ها در زیر مورد بحث قرار می گیرند در یک زمین آموزشی ویژه در آن شب.
خدا را شکر ، Spechi و بوفه خیلی سریع به پایان رسید.
بنابراین ، شما می توانید دوباره در جاده!
دوباره از طریق شهر ، گذشته از فرودگاه ، به کوه ها. در اینجا زیبایی به سادگی دیوانه وار است: صخره های تقریباً عمودی با درختان Fir Green Hirs بالا رفته و از قبل با درختان زرد شده اند. من اصلاً نمی خواهم رانندگی کنم! ما با سرعت 80 کیلومتر در ساعت می رویم: پلیس بیشتر در مورد مارپیچ توصیه نمی کند. البته ، اتریشی ها و به ویژه آلمانی ها این هشدارها را عطسه کردند ، اما نشانه ها احساس شادی از مدیریت خود می کنند. و کجا عجله کنیم؟
به هر حال ، در اینجا ، یک سکوی مناسب برای عکسبرداری در برگهای زرد و قرمز است. در حالی که من و همکار من از صلح و سکوت لذت بردیم ، نشانه های دیگری از گذشته چشمک زد و من فقط دست او را تکان دادم. ترمزها بلافاصله فریاد زدند و ماشین متوقف شد. درها باز شد ، روزنامه نگاران از آنجا پریدند: چه اتفاقی افتاد؟ آیا به کمک نیاز دارید؟ یکی از آنها پرسید. نه ، من جواب می دهم ، من فقط موج می زنم. بچه ها بلافاصله آرام شدند. اهل کجا هستی؟ ، می پرسم از جورجیا ، یکی پاسخ داد ، همانطور که به نظر من ، کمی خجالت زده ، اما با یک چالش خاص. از کانال تلویزیونی Rustavi. با این حال ، این چالش بیهوده بود: من شخصاً از ضد زرنگ یا سایر مواد ضدعفونی رنج نمی برم. به هر حال ، این بچه ها نیز.
بیدر
در حین عکسبرداری ، ما یک اشتباه کشنده را غرق کرد و سیستم ناوبری نیز به حالت خواب رفتیم. در واقع ، تجارت کوچک او را مجدداً راه اندازی کنید ، اما ما با مقصد اشتباه کردیم. ما در کوهستان به دفن زباله احتیاج داریم و نام نهایی یک تست دو روزه را معرفی کردیم. و با گذراندن دوره از آن سایت دوباره ، در نزدیکترین تقاطع آنها نه به سمت راست بلکه به سمت چپ تبدیل شدند.
به طور کلی ، آنها به هیچ وجه پشیمان نبودند. اولا ، منظره های بسیار زیبا. اگرچه جاده خیلی باران باران بود ، تمام چرخ های چرخدار اجازه استراحت کمی دادند (فکر می کنم در زمستان وقتی ماشین را به خوبی در برف پیچ می کنیم ، در مورد انتقال همه چرخهای چرخ به شما خواهیم گفت) واد به هر حال: در بعضی از مواقع ما به مرز با آلمان نزدیک شدیم و با قضاوت این واقعیت که تلفن همراه ناگهان تصمیم به به روزرسانی منطقه زمانی گرفتیم ، و سپس این سلام از طرف اپراتور سلول آلمان آمد.
اما فقط وقتی که سنبله های آشنا سالزبورگ در افق ظاهر شد ، نگران شدیم. معلوم شد که ناوبر ما را به سمت محل دفن زباله ، بلکه به محل شب سوق نداد. البته هیچ مشکلی در یک رویای اولیه وجود ندارد ، اما
این سیستم برای محاسبه مجدد این دوره به پنج ثانیه نیاز داشت ، بنابراین ما به سختی موفق شدیم از رانندگان اتریشی تشکر کنیم تا به راست بپیچند ، فراتر از آن را بچرخانند و در سفر برگشت عجله کنند. مجدداً یک میدان هوایی ، یک جاده زیبا بین کوه ها ، یعنی محل در کیلومتر شمار تقریباً صد کیلومتر اضافی. در اینجا چرخش درست است ، اما
در محل ما باید ساعت 17.30 باشیم و ناوبری زمان ورود 18.13 را نشان می دهد. دیر شده ایم؟ بله ، به نوعی نمی خواهم. خوب ، وقت آن است که قابلیت های بالایی از نشانه ها را بررسی کنیم! بگذارید همه اسب ها را آزاد کنیم؟
پدال روی زمین است و ماشین بدون لغزش از مکانی عجله کرد. در مارپیچ ، سرعت 110-120 است ، در خط مستقیم زیر 150 ، که به وضوح حد مجاز نیست. ما با توجه به خط ورود به کامیون ها غلبه می کنیم ، زیرا در همه جا علامت گذاری متناوب وجود دارد. به هر حال ، نه اشاره ای به اسکی ، اگرچه جاده درست بعد از باران است!
و سپس ناوبر ابتدا شروع به تغییر پیش بینی کردیم که ما به مدت 4 دقیقه بازی کردیم ، سپس سه مورد دیگر ، سپس پنج مورد دیگر. در یک کلام ، ما در ساعت 17.53 ، اواخر حدود 20 دقیقه به محل تظاهرات رسیدیم. خوشبختانه ، برادران روزنامه نگار هرگز به موقع نمی آیند.
چشم زورن
آنچه چراغهای جلو و تطبیقی \u200b\u200bAFL و سیستم جدید Opel Eye قول داده شده است که ما را در زمین آموزش نشان دهد.
من فکر می کنم که چراغهای جلو AFL AFL (نورپردازی رو به جلو) امروز امروز تعجب نخواهند کرد ، به خصوص که این پیشرفت خود اوپل است که در سال 2003 در مدل های Signum و Vectra ظاهر شد. از آن زمان ، بسیاری از شرکت های خودرو از همان نوری های دوار استفاده می کنند که منطقه چرخش را پوشش می دهد. در نشانه ها یک AFL جدید وجود دارد: سنسورهای الکترونیکی خودرو سرعت آن ، جابجایی زاویه ای را در اطراف محور عمودی و زاویه چرخش فرمان اندازه گیری می کنند. آنها تعیین می کنند که باران می بارد یا نه. سنسور نوری کمکی مشخصات جاده ، سبک رانندگی و شرایط دید را کنترل می کند. تمام این اطلاعات وارد واحد کنترل می شوند ، که حالت بهینه عملکرد دستگاه های روشنایی را در شرایط خاص انتخاب می کند.
همچنین برای نور زیاد باید به سیستم کمکی اشاره کنید. به طور خلاصه صحبت می کنیم: اتوماسیون به خودی خود چراغ بالا را روشن می کند تا جاده را بهتر روشنایی کند و اگر دسته چراغهای جلو در میدان دید سنسور نوری قرار بگیرد ، آن را خاموش می کند. در شرایط شهری ، با سرعت تا 50 کیلومتر در ساعت ، پرتوی نور متقارن می شود و حداکثر 30 کیلومتر در ساعت مناطق عابر پیاده را روشن می کند: منطقه روشنایی از هر دو جهت 8 درجه گسترش می یابد. همچنین هنگام رانندگی در امتداد بزرگراه ، در هوای بارانی و غیره حالت هایی وجود دارد.
من سیستم چشم Opel را دوست داشتم. دوربین فیلمبرداری که بین شیشه جلو و آینه سالن نصب شده است ، 30 عکس در دقیقه می سازد ، و حتی در تاریکی قادر به خواندن خواندن علائم جاده ای است ، آنها را بر روی صفحه نمایش Tripe-Computer نشان می دهد و از همه مهمتر ، هشدار دهنده راننده در این راننده رویدادی که او بدون روشن کردن نشانگر چرخش ، خط خود را ترک می کند. این سیستم هنوز آزمایش شده است و در اتومبیل های سریال فقط سال آینده ظاهر می شود. تنها چیزی که باعث شک و تردید بین عبور از علامت و خواندن آن می شود چند ثانیه می گذرد. این اولین است. و دوربین دوم نیز به وضوح علائم را در جاده های روسیه می خواند؟
ماراتن
از محل دفن زباله ، جایی که ، از جمله موارد دیگر ، به همه پیشنهاد شد که عملکرد سیستم Opel 4x4 را بررسی کنند (ما قبلاً آن را در عمل احساس کردیم) ، خدمه ما با موتور جلو ، اتوماتیک و 1.8 لیتری به هاچ بک رفتند.
هوا در مقابل چشمان او خراب شد و فقط فاجعه بار بود. باران چنان استحکام را ریخت که برف پاک کن ها نتوانستند با تمیز کردن شیشه جلو کنار بیایند. با این حال ، تقریباً 70 کیلومتر بدون مشکل به محل یک شبه رسید ، حتی به راحتی و راحت. دستگاه در یک حالت آرام بیش از همه ستایش عمل می کرد ، کاملاً به طرز حیرت انگیزی سیگار کشیدن چرخ دنده های کم و زیاد. و هنگامی که ماشین به بزرگراه فرار کرد ، به او اجازه داد با اطمینان در یک جریان محکم و سریع بماند.
و سرانجام ، نسخه تست با یک توربیدل دو لیتری در طراحی در میان میان وعده در آخرین صبح خمیر ذخیره شد. این ساده ترین است. پارچه نشسته تنظیم صندلی های دستی. اما کابین روشن و دو رنگ است. نشانه های دیزل نیز دوست داشتند. با یک استثنا: ما باید در مورد بهبود عایق صدا فکر کنیم! دیزل ، گرچه عاری از توربو است ، اما بدون توقف مخفی است. با این حال ، ما به نوعی شگفت آور به سرعت عادت کرده ایم که به صدا درآمده ، که تا حدی توسط موسیقی غرق شده است. آنها به طور خاص یک مسیر منطقه طولانی را در امتداد ساحل دریاچه کوه 80 کیلومتری انتخاب کردند. دیزل با اطمینان کوهها را هدایت کرد و آن را از کوهها پایین آورد (در حالی که ترمزها ماشین را در راه اندازی کوه نگه داشتند) ، وقتی در آن قرار داشت ، در پایین کار می کرد لازم است تا سرعت خود را کم کند و هنگامی که مسیر را به مسیر اتومبیل طی کرد ، ما را به سرعت به جلو برد.
خوب ، آنچه می توان خلاصه کرد. اوپل کار فوق العاده ای انجام داد. این احساس می کند هرکسی که این ماشین را در حال حرکت دیدند. Insignia رقیب شایسته ای برای هر سدان متوسط \u200b\u200bکلاس D یا E. BMW سری 5 ، آئودی A6 ، هوندا آکورد ، مزدا 6 ، فولکس واگن Passat در میان آنها Opel Insignia بسیار اعتماد به نفس خواهد بود.
اگرچه ارزش آن را دارد که در Russelheim همان چیزی را تشخیص دهید که Insignia در یک زمان بسیار دشوار وارد بازار می شود. این که آیا یک ویژگی مشخصه جدید Opel کار خواهد کرد ، ما خیلی زود متوجه خواهیم شد. این خودرو در نمایندگی های رسمی ظاهر می شود. قیمت حداقل پیکربندی Essentia از 670 هزار روبل برای یک نسخه با موتور 1.6 -لیتر شناخته شده است.
مسکو مسکو مسکو
دیمیتری سمینوف
عکس توسط نویسنده و اوپل
 

منبع: مجله Automobile Izvestia [نوامبر 2008]

تست های تصادف ویدیویی Opel Insignia سدان از سال 2008