درایو تست سدان Opel Astra از سال 2007 سدان
Astra در کشور Sedanov
احتمالاً در پایان لازم بود ، تقاضا پیشنهادی را به وجود می آورد. و سدان ها ما را دوست دارند به خصوص مانند جرعه آبجو سرد در یک روز گرم. من قبلاً تصمیم گرفته ام که هاچ بک آسترا زیبا ، که چهار سال پیش در بدن جدیدی ظاهر شد ، برای همیشه نمایندگی روس ها را در مورد ماشین مناسب C کلاس تغییر داده است. از آنجا که این به عنوان نمونه ای برای بسیاری از رقبا متفاوت است ، با هر دوره گزارش ، فروش کاملاً دو برابر می شود. اکنون ، با ظهور نسخه سدان ، آنها باید سه برابر شوند.بله ، ما آشنا هستیم!
وقت نداشتن در نمایندگی ها ، Astra در پشت سدان بلافاصله مشتری پیدا کرد ، بنابراین من موفق شدم این ماشین را در جمع ببینم ، اما نتوانستم ببینم. سپس به نظرم می رسید که با ساعت فرعی ، معلوم شد که به اندازه برخی از اتومبیل های مشهور متولد شده از هاچ بک ، بدون استفاده از آن به سدان تبدیل شده است. به هر حال ، اروپای غربی هنوز کاملاً کامل است بدون اینکه یک دستکش بزرگ پشت آن باشد. این نوع بدنه در دستگاه های نسبتاً کوچک عمدتا برای ما ، برای کشورهای ثالث. با این حال ، هنگامی که من سدان Opel Astra را در پارکینگ جنرال موتورز دیدم ، با تعجب شاد متوجه شدم که اشتباه کردم. در مقابل من یک ماشین جامد نسبتاً خوب بود. بگذارید هاچ بک هنوز هم بیشتر از آن دوست داشته باشد ، اما این اصلاً خوب است.
طراحان Ryusselsheim ، ایجاد یک سدان جدید ، یک شاسی بلند و طولانی را که در آن یک واگن ایستگاه (چرخ های چرخ 2703 میلی متر) ساخته شده است ، قرض گرفتند. بنابراین ، تنه به نظر نمی رسد یک عنصر تصادفی و تصادفی باشد. بعلاوه ، شاسی باعث می شود فضای داخلی را جادار کند ، و محفظه چمدان کاملاً جادار است ، اگرچه بدون نقص نیست.
نور سر شیک ، شناور بر روی بالها ، نوار کروم ، همه چیز در خط مقدم با هاچ بک آشناست. اما به خصوص خوشایند است که شبح ماشین به طور کلی مدل ذاتی سرعت را از دست نداد ، به نظر می رسد که مانند یک اسپرینتر در انتظار تیم شروع ، به زمین فشار می آورد! در اینجا ، البته ، همه چیز به آنچه در زیر کاپوت است بستگی دارد.
و در زیر کاپوت ، موتور بنزینی اکوتک. سدان Astra دارای سه مورد از آنها برای انتخاب یا 1.4 لیتر با ظرفیت 90 اسب بخار ، یا 1.6 لیتر 115 اسب بخار یا 1.8 لیتر با ظرفیت 140 اسب بخار است. همچنین سه انتقال وجود دارد: مکانیک 5 سرعته ، یک دستگاه 4 باند یا EasyTronic روباتیک. به نظر می رسد بقیه موجود در انبار است: کیسه های هوای جلو و جانبی ، ESP و ABS ، ایزوفیکس برای نصب صندلی های کودکان و قفل مرکزی ، پنجره های برقی ، تهویه مطبوع ، آینه های خارجی گرم شده با درایو برقی ، گرم کردن صندلی های جلو.
من تقریباً نسخه برتر 1.8 را با گیربکس اتوماتیک برای تست گرفتم. کمی پیش می روم ، می گویم که برای شهر و بزرگراه های کشور ، قدرت با حاشیه کافی بود. خوب ، اگر به نظر می رسید که کافی نیست من فقط حالت Sport را فعال کردم.
فرمان ، صندلی ، تنه
سالن از هاچ بک تقریباً بدون تغییر به سدان تغییر یافت. بدون شک به علاوه پلاستیک نرم پنل جلویی ، که با یک شیشه جلو به آرامی وارد مفصل می شوند. منهای و من انتخابی هستم! در شکاف های توهین آمیز این پلاستیک با درج های فلزی. یکی دیگر از شیرینی های چرمی راحت. اما چرا باید او را از تعدیل با عزیمت محروم کرد و نه فقط در ارتفاع؟ احتمالاً ، خارج از اقتصاد ، که هرگز به من اجازه نداد که همانطور که دوست دارم در محل راننده کار کنم. من نتوانستم در موقعیت فرمان و موقعیت صندلی سازش پیدا کنم.
از این گذشته ، به نظر می رسد همه چیز از قبل اختراع شده است ، حتی مکانی برای تنظیم تنظیم صندلی در سمت چپ پشتیبانی صندلی. بنابراین وجود ندارد! ما باید با یک اهرم جدید در سمت راست زیر صندلی ، نوع دیگری از جک در سمت چپ به دست بیاوریم. تنظیم پشت پشت در جای خود است ، و من نمی توانم پشتیبان کمری پیدا کنم ، در سمت راست معلوم می شود! با دست چپم ، من قبلاً به او رسیدم و به دنبال و پیچ و تاب بودم و به نوعی راست به نوعی اشتباه است. و شکل پشت به خودی خود بهینه نیست: برای اینکه قسمت پشت سر بتواند تماس با سر را پیدا کند ، پشت باید تقریباً به صورت عمودی قرار گیرد. و این علیرغم اینکه صندلی شما را به خوبی در گوشه و کنار نگه می دارد. هنگام انتخاب تنظیم ، فراموش نکنید که چقدر فضای بالای سر شما باقی مانده است: بخش قابل توجهی از آن پوشش دریچه ای را می خورد.
از چه چیز دیگری می توانید شکایت کنید؟ صفحه کریستال مایع صفحه نمایش روی کنسول با اطلاعات و فضای زیر آن با تنظیم توابع بیش از حد بارگذاری شده است. در اینجا شما یک حجم ورنیه و دکمه های سوئیچینگ از تیونر به سی دی و جوی استیک A La I-Drive Magns شش دیسک بلعیده است ، اما هرکدام پس از دستکاری جوی باید در دستگاه گیرنده بارگذاری شوند.
البته ، همه اینها را می توان یک عادت دانست. و اگر او نیست؟ با فروش بسیاری از ماشین آلات در روسیه ، می توانید در مورد ساخت یک سیستم چند سیستمیک بیشتر فکر کنید از آنجا که اسلاوها ، لهستانی ها توسط ماشین جمع می شوند.
با فضای داخل ، همه چیز طبیعی است. این سالن جادار است که برای هیچ نماینده کلاس گلف مشخص نیست. اما اگر تصمیم دارید مقداری چیز را در جاده بگیرید بعید است که مکانی پیدا کنید. محفظه دستکش دو طبقه فقط در نگاه اول جادار به نظر می رسد ، اما در واقع حجم آن کافی نیست. و به جز چشم ، او تنها ظرف پایانی است. هنوز هم در درهای کم عمق و در تونل یک لانه زیر یک بطری 0.5 وجود دارد.
مقدار کمی.
اما پشت آن جادار ، تمیز و ثروتمند نیست. حیاط هنوز قرن XXI است. چرا چنین بی توجهی به مسافران عقب؟ شما می توانید در انتهای پوشش تونل ، یک میکروکلیم را توسط یک میکروکلیم قرار دهید ، صدمه ای نخواهد دید. قسمت پشتی به نسبت 40:60 تاشو می شود ، یک بازوی وجود دارد ، یک درب دریچه ای برای مترها طولانی است.
و سرانجام ، برجسته تنه! با یک دکمه در کنسول جلوی آن باز می شود ، که اگر با یک دسته خرید به یک ماشین بروید ، ناخوشایند است. شما نمی توانید آن را از کلید FOB ، کلید نیز باز کنید. بنابراین ، اگر به بیش از یک کمک می کنید ، باید خریدها را تخلیه کنید ، به خوبی به سالن بروید. اما دکمه فشار داده می شود و مشخصات G به اندازه کوچک بالا می رود و شکاف بارگذاری باریک را باز می کند. چیزهای Bulstar در اینجا مناسب نخواهد بود ، من بلافاصله به شما هشدار می دهم. و چمدان ها در سه دوز بررسی شده اند. ابتدا آن را به درون شکاف پایین بیاورید ، آن را به سمت ماشین بچرخانید ، سپس آن را قرار دهید ، باز کنید و آن را فشار دهید. به هر حال: قوس های چرخ های عقب فضای زیادی را در داخل می خورند.
بنابراین تنه فقط یک جیب بزرگ است ، هرچند 490 لیتر با حجم 490 لیتر.
شما می توانید گرما دهید!
اکنون می توانید در مورد خصوصیات در حال اجرا ماشین صحبت کنید. تعلیق تعلیق بدون شک به علاوه است. اگر گودال های بزرگ و حفره های بزرگ آسترا آنچه را که بدن نامیده می شود ، یادداشت می کند ، پس یک شانه کوچک یک پل سنگفرش یا یک صفحه صفحه تراموا به هیچ وجه متوجه تراموا نمی شود. وضعیت کالسکه فقط با کلیشه کسری لاستیک ها تعیین می شود و این همان است. مرزهای پایین اوپل نیز می توان گفت ، نادیده می گیرد و به راحتی روی آنها می پرید.
انرژی زیر کاپوت برای یک رانندگی فعال در اطراف شهر کافی است ، اگرچه تغییر دنده در ابتدا گاز بسیار قابل توجه است ، یک فلش در حدود 4500 ، فشار ، انتقال به سطح بالاتری. خوب ، اگر می خواهید ، همانطور که می گویند ، می توانید دکمه Sport ناخوشایند را روی کنسول فشار دهید و مجموعه سرعت بسیار جالب تر اتفاق می افتد!
انتخاب کننده مسلسل کاملاً راحت است ، اگرچه در موقعیت پارکینگ و در مجاورت کنسول تقریباً از نزدیک. اگر در ترافیک و فراموش کردن آن را در موقعیت D قرار دهید.
ترمزها واضح و چنگال هستند ، تقریباً به وفور هستند.
واحد کنترل چراغ جلو در حالت خودکار قرار دارد ، همچنین می توانید فراموش کنید که در آن قرار دارد.
ما در تمام روز با آسترا در اطراف شهر سوار شدیم ، در حالی که مادرم! من به رایانه سه گانه توجه نکردم. و بر روی آن آرزوی مداوم برای پر کردن بنزین. چرا این است؟ در صبح او نیمی از مخزن را ریخت که میانگین مصرف در حالت انتخاب شده 15.6 لیتر در صد کیلومتر است. من می خواستم یک اشتها بی حد و حصر بگویم ، بنابراین من خودم خودم چیزی را انکار نکردم ...
چه ، بسیاری از نظرات؟ خوب ، پس چی؟ اگر ماشین اصلاً آن را دوست نداشت ، شما به دنبال این نیستید که چگونه آن را بهبود بخشید ، فقط بیشتر پیش بروید. و بدون شک سدان Astra نسبت قیمت/کیفیت بهینه است. هیچ گلف از طرف مردم وجود ندارد ، هیچ ساده سازی دستگاه های کره ای وجود ندارد. شاید به همین دلیل است که خریدار با روبل خود به سدان Opel Astra رای می دهد. با قیمت 497 تا 622 هزار ، انجام این کار دشوار نیست.
دیمیتری سمینوف
عکس توسط نویسنده و اوپل